اقتصاد۲۴- فرمانده یگان حفاظت محیط زیست کشور از برگزاری آزمون استخدامی محیطبانان در دو ماه آینده خبر داد. به گفتهٔ «جمشید محبتخانی» در این آزمون ۷۵۰ نفر پذیرفته و در مصاحبهٔ عملی یکسوم (۲۵۰ نفر) استخدام میشوند. با این استخدام آیا واقعاً به همین میزان به مجموعهٔ محیطبانی کشور اضافه میشود، یا مجموعهای از عوامل در کنار هم این افزایش را حداقلی میکند؟
تعداد محیطبان در مناطق مختلف تحت مدیریت سازمان حفاظت محیط زیست تفاوتهای چشمگیری باهم دارند، اما هیچ منطقهای نیست که با مشکل کمبود نیرو دستوپنجه نرم نکند. برای نمونه پناهگاه حیاتوحش نایبندان با یک میلیون و ۴۴۲ هزار هکتار مساحت تنها ۹ محیطبان دارد و پارک ملی گلستان با ۹۲ هزار هکتار مساحت، ۴۰ محیطبان. اما حتی همین پارک ملی گلستان با این تعداد نیرو چنانچه نیروی همیار نداشت، معلوم نبود بهواسطهٔ کمبود نیروی انسانی حفاظتی چه وضعیتی پیدا میکرد!
«مظاهر کاوردوین»، معاون ادارهٔ پارک ملی گلستان، میگوید بنا به گفتهٔ سازمان حفاظت محیط زیست بایستی بهازای هر هزار هکتار یک محیطبان داشته باشیم، بنابراین، در پارک ملی گلستان که ۹۲ هزار هکتار وسعت دارد، قاعدتاً باید ۱۸۰ محیطبان استخدام میشد، که ۹۰ نفرشان در محل خدمتشان باشند و ۹۰ نفر دیگر در استراحت شیفت؛ هرچند این عدد برای پارک ملی گلستان رؤیایی و بعید بهنظر میرسد. «پارک ۱۱۹ ردیف محیطبانی دارد، اما در حال حاضر ما ۴۰ نیرو داریم که دو نفر از آنها بهدلیل فقدان نیروی انسانی در ادارهٔ پارک مشغول به کار هستند.»
بیشتر بخوانید:مصدومیت ۳ محیطبان در درگیری با شکارچیان متخلف
پارک ملی گلستان نام بزرگی دارد، اما در اداره اش تنها سه نفر حضور دارند، «مهدی تیموری» رئیس پارک، «مظاهر کاوردوین» معاون ادارهٔ پارک و یک حسابدار. دو ردیف کارشناس برای پارک تعریف شده، اما صندلیشان خالی است. دفتردار هم ندارند و در مواردی ناچارند از بدنهٔ اجرایی برای کارهای اداری استفاده کنند. همین باعث شده است از ۴۰ نیروی محیطبانی ۳۸ نفر در عرصهٔ عمل باقی بمانند. یکی از نیروها ردیف شغلیاش مراوهتپه است، بهاینترتیب، تعداد نیروها به ۳۷ نفر میرسد. سه محیطبان ۳۰ سال خدمتشان پر شده و بازنشسته میشوند که میشود ۳۴ نفر و یکی از محیطبانها هم متأسفانه بر اثر بیماری درگذشت.
محیطبان «جلالی» هم بدنش پر از ساچمه است که امکان کار اجرایی زیاد ندارد و دو نفر دیگر از محیطبانها هم درگیر بیماری هستند. علاوهبرآن، دو محیطبان دیگر که ۳۰ سال خدمت کردهاند، بهواسطهٔ مشکل بیمه مجبورند همچنان در محل حضور داشته باشند؛ هرچند بهلحاظ توان فیزیکی شرایط سابق را ندارند. بنابراین، در بهترین حالت بهجای ۴۰ نیرو در پارک ملی گلستان ۳۰ نفر خدمت میکنند. «پارک ۱۳ پاسگاه دارد.
بنابراین، با تعداد نیروی فعلی که ۱۵ نفر در شیفت کار باشند و ۱۵ نفر استراحت، فقط میتوانستیم چراغ پاسگاه را روشن نگه داریم و گشتزنی تعطیل میشد.» البته یک راهکار دیگر هم وجود داشت، اینکه تعدادی از پاسگاهها با هم تجمیع شوند و چند پاسگاه فعال در پارک ملی گلستان باقی بمانند. این راهحل هم به افزایش دستاندازی در پارک منجر میشد، چه از سوی دام در دشت شاد یا سایر مرزهای غربی، شمال و جنوبغربی و یا جمعآوری قارچ دنبلان در بخشهای جنگلی پارک. برای پر کردن این خلأ مدیران پارک ملی گلستان بهدنبال جذب همیار با کمکهای مردمی افتادند تا حفاظت دچار اختلال نشود، این روزها به تعداد محیطبان در این پارک، همیار داریم.
پاسگاههای محیطبانی در پارک ملی گستان بهمثابه پوست عمل میکنند. از لهندر، سولگرد، کویلر و زاب گرفته تا قوشچشمه، تنگراه، دشت شاد، پاسگاه جنوبی و میرزابایلو، همگی در اطراف پارک قرار دارند، تنها آلمه و تنگهگل درون منطقه هستند. «اگر میخواهیم مانع ورود شکارچی شویم، نباید در پوست خراشی ایجاد شود؛ چون سد دفاعی پارک است و بهمحض اینکه پاره شد، متخلفان از این منفذ راه خود را به درون پارک پیدا میکنند.»
به گفتهٔ جمشید محبتخانی امسال و سال آینده ۸۰ محیطبان در کشور بازنشسته میشوند. بنابراین، بهجای ۲۵۰ نیروی جدید، ۱۷۰ نیروی اضافه محیطبانی خواهیم داشت. علاوهبراین، برخی محیطبانها دچار عارضهٔ جسمی هستند و شورای پزشکی تأیید کرده که آنها نمیتوانند بهشکل عملیاتی خدمت کنند. به گفتهٔ فرمانده یگان حفاظت محیط زیست کشور تعداد افرادی که دچار این مشکل هستند، ۵۰ نفر است. بنابراین، زمانی که از حضور ۲۵۰ نیروی جدید صحبت میکنیم، بهمعنای آن نیست در عمل هم ۲۵۰ نیرو به پاسگاهها اضافه میشود؛ چون در همین بازهٔ زمانی ۸۰ نفر بهواسطهٔ بازنشستگی از شغل محیطبانی کنار میروند و همچنان چالش ۵۰ نیرویی که توان انجام کار میدانی ندارند و در لیست محیطبانی بهجای کار ستادی قرار دارند، پابرجاست.
فرمانده یگان حفاظت محیط زیست کشور در این باره که توزیع نیروهای جدید به چه نحوی خواهد بود، از دو پارک ملی گلستان و توران بهعنوان مناطقی نام میبرد که سهمیهٔ ویژه دارند. «توران و گلستان، هم از نظر تجهیزات و هم از نظر نیروی انسانی بهشکل ویژه تقویت میشوند.»
آیا نیروهای قراردادی که سالهاست در کسوت محیطبان در محیط زیست مشغول به کارند، نباید در این استخدام در اولویت قرار میگرفتند؟ «سازمان امور استخدامی با این درخواست بهواسطهٔ شرایط سنی و… موافقت نکرد، منتها رئیس سازمان حفاظت محیط زیست پیگیر است تا خارج از سهمیهٔ قراردادی و شرکتی، نیروهایی که سختکوش هستند را با آزمون داخلی استخدام کند.»
از رستم دستان هم کاری ساخته نیست
کاوردوین معتقد است گرچه استخدام ۳۰۰ نیرو کار مثبتی است، اما نمیتواند نتیجهٔ چندانی در حفاظت داشته باشد. اگر فرض بگیریم که سهمیهٔ استان گلستان ۱۰ تا ۱۲ نفر باشد، منطقی است که تمام این افراد در یک پارک استخدام نشوند؛ زیرا استان مناطق حفاظتشده، تالاب و… کم ندارد و به یک پارک ملی گلستان محدود نمیشود. بهاینترتیب، اگر سهمیهٔ پارک یک نفر باشد، طی ۱۰ سال ۱۰ نفر اضافه میشوند. آنگاه اگر این تعداد را نسبت به خروجی بازنشستههای پارک بسنجیم، میشود نتیجه گرفت که افزایش نیرویی رخ نداده است. «بهترین کار این است که سازمان برای پارک ملی گلستان مجوز نیروی قراردادی بدهد و آنها ۲۰ نیروی بومی استخدام کنند.»
نیروی بومی که کاوردوین از آن صحبت میکند از بین همان همیارانی هستند که هماکنون به کار حفاظت از پارک مشغولند و امتحان خود را پس دادهاند. «از ۳۵ همیار، سازمان میتواند با نظارت خودش استخدام داشته باشند. به این شکل نیروی خوب بومی گرفتهاید که درخواست انتقال به منطقهٔ دیگری را ندارد.» در حال حاضر، وضعیت استخدام بهگونهای است که افراد با توان علمی بالا بهجای توان اجرایی استخدام میشوند. علاوهبرآن، بسیاری بومی منطقه نیستند. همین موضوع سبب شد دو سال قبل که قرار بود از بین ۳۰ نیرو، پارک ۱۰ نیرو را انتخاب کند، تنها هفت نفر درخواست دهند. «چه کسی را میخواستیم گزینش کنیم؟! عملاً ما حق انتخاب نداشتیم. اگر استخدامی بانک هم بود اینقدر ریزش داشت؟» دلیل چرایی چنین اتفاقی در استخدام محیط زیست به گفتهٔ معاون ادارهٔ پارک ملی گلستان به موضوع حقوق و مزایا و البته سختی کار برمیگردد. محیطبانی شغلی شبانهروزی است. باد سرد پوست صورت را بلند میکند. محیطبان باید ساعتها در یک نقطه بنشیند و حواسش به شکارچیها باشد تا فرصت تخلف پیدا نکنند. گاه آنها شبها هم گشتزنی دارند تا شکارچی پروژکتور نکشد. پنج شش روز کار مداوم بدون تجهیزات و لباس و کفش مناسب باعث میشود بعد از چند سال کمر، چشم و پاهای محیطبان صدمه ببیند. چنانچه هیچ اتفاقی هم برای آنها نیفتد، بعد از ۳۰ سال کار، بهلحاظ جسمی سالم نیستند.
این بخشهای سخت محیطبانی از نظر کاوردوین است، اما این شغل مزایایی هم دارد؛ نمونهاش دیدن مناطق مختلف است که تنها از این شغل حاصل میشود. بااینحال، ازآنجاکه محیطبانی تفریح نیست و نیروی شبهنظامی است، محیطبانان سلاح در اختیار دارند و باید در تقابل با متخلفان مسلح از آن استفاده کنند. «ما کم شهید ندادهایم. از جان که عزیزتر نداریم، اما محیطبان جانش را برای حفاظت گذاشته است.»
وضعیت برای همیارها سختتر است، آنها وظیفه ندارند با متخلف درگیر شوند، اما اگر همیار در حفاظت سماجت به خرج دهد و اتفاقی برایش بیفتد، چه کسی پاسخگو است؟ این پرسشی است که کاوردوین مطرح میکند، در عین اینکه اذعان دارد حفاظت بدون همیارها میسر نیست. مهدی تیموری رئیس پارک ملی گلستان هم با معاونش مظاهر کاوردین موافق است. به گفتهٔ او همیاران یکی از بهترین آتشبانها هستند. همچنین، ازآنجاکه همیاران از اعضای جامعهٔ محلی انتخاب شدهاند، توانستهاند مشارکت جوامع محلی حاشیهٔ پارک را جلب کنند.
زمانی که مهدی تیموری بهعنوان رئیس پارک انتخاب شد، با سرمحیطبانها و کارشناسان منطقه جلسهای برگزار کرد که خروجی آن تقویت نیروی محیطبانی بهعنوان یکی از ملزومات حفاظت بود. «گفتم اگر رستم دستان هم باشد، کاری از پیش نمیرود. کسانی که این ۱۳ پاسگاه را اطراف پارک ساختهاند، پول بیتالمال را برایش هزینه کردهاند و امید داشتند که محیطبانها در آنها مستقر شوند. روزهای اول مدیریتم برخی از پاسگاهها مثل پاسگاه چوبی که جزو استراتژیکترین پاسگاهها است، فقط یک نیرو داشت که تنها کارش باز کردن در پاسگاه بود و تأثیری در حفاظت نداشت، آنهم در منطقهای که اکوتن (منطقهای میان دو ناحیهٔ رویشی) است. سولگرد هم میدان تیر بود و دو محیطبان داشت که اگر یکی مریض میشد، دیگری چطور میتوانست بدون همکارش از آنجا حفاظت کند. همین موضوع سبب شد تصمیم به استخدام همیارها بگیریم. آن زمان ۳۰۰ متقاضی داشتیم که بین آنها ۱۰ تا ۱۵ نفر را انتخاب کردیم و حالا تعدادشان به ۳۴-۳۵ نفر رسیده است.»
به گفتهٔ تیموری از بین این ۲۵۰ نیرویی که قرار است بهعنوان محیطبان استخدام شوند، حتی اگر ۱۰ نفر سهم استان گلستان شود و دو نفر به پارک ملی گلستان برسد، باز مشکل پابرجاست. «سال قبل هفت نیرو گرفتیم که شش نفر رفتند و دو نفر بازنشسته شدند.»
کاوردوین معتقد است پارک ملی گلستان و سایر مناطق به نیروی بومی نیاز دارند. «پارک ملی میخواهد از سرمایهٔ خود ۳۰ سال استفاده کند. در حال حاضر، نیرویی ۱۰ سال در این پارک خدمت میکند و بعد درخواست انتقال میدهد. برای این موضوع چه برنامهای داریم؟»
جذب نیروی محیطبانی گرچه گامی مثبت برای حفاظت بیشتر مناطق است، اما همچنان که مهدی تیموری و مظاهر کاوردوین تأکید کردهاند و آمار و ارقام جمشید محبتخانی نشان میدهد قدمی لرزان باقی خواهد ماند؛ اگر به همین تعداد محدود اکتفا شود و مؤلفههای دیگر در استخدام لحاظ نشود.