اقتصاد۲۴-فاصله «ایران» با «آرمانشهر توسعهیافتگی» هر روز بیشتر از گذشته میشود و به موازات «عقبماندن ایران از مدار توسعهیافتگی» تمام اندیشمندان و دلسوزان این مرز و بوم، ضمن ابراز نگرانی از «فرصتسوزی تاریخی» و «تاسف خوردن از توسعهیافتگی رقبای خود» تلاش دارند تا راهکاری را برای برونرفت از این «بحران دائمی» ارائه کنند. با این حال دغدغهمندان توسعه در این کشور بر این باورند که باید سیاستهای علمی و حاکمیت دانایی در اولویت تصمیمگیران و تصمیمسازان قرار بگیرد تا بتوان شرایط بهتری را برای کشور رقم زد وگرنه امکان رهایی از «دومینوی مشکلات توسعهنیافتگی» وجود ندارد.
وجود این دغدغهها موجب شد تا «موسسه مطالعات دین و اقتصاد» در نشستی تحت عنوان «دانایی و توسعه» که به بهانه رونمایی از کتاب «اندیشه بیخانمان اثر زندهیاد علی رضا قلی» برگزار شده بود به دغدغه تاریخی علی رضا قلی یعنی استمرار توسعهنیافتگی بپردازد. در این جلسه پس از سخنرانی محمد رضا بهشتی و حسن طایی، فرشاد مومنی دلایل توسعهنیافتگی ایران را مورد واکاوی قرار داد.
وقتی کارنامه با ظرفیتها همخوانی ندارد
فرشاد مومنی به دغدغههای زندهیاد رضاقلی اشاره کرد و گفت:دوستان هریک از یک زاویه ضرورت انتشار این کتاب را مورد بررسی قرار دادند و دلایل انتشار این کتاب را به عنوان نقطه عطف متذکر شدند. من با تمسک به دغدغه اصلی زندهیاد دکتر رضا قلی، موضوع را بررسی خواهم کرد و تلاش دارم تا به ابهامات و پرسشهای آقای طایی هم پاسخ بدهم. مساله اصلی و دغدغه محوری علی رضاقلی مساله استمرار توسعه نیافتگی در ایران است. همه افرادی که از دریچه توسعه به ایران نگاه میکنند (چه در داخل ایران و چه در خارج از ایران) این دغدغه مهم را داشته و ابایی ندارند که از لفظ پارادوکس ایران استفاده کنند.
مومنی تصریح کرد: ظرفیتهای انسانی و مادی این جامعه و بنیه تمدنی آن، این انتظار را شکل میدهد که کارنامه درخشانی وجود داشته باشد، اما با توجه به واقعیتهای موجود ایران و چشمانداز موجود، نه تنها تامین نمیشود بلکه از جهاتی دقیقا عکس آن را میبینیم. به عبارت دیگر کارنامه با ظرفیتهای مادی و انسانی ما تناسبی نداشته و حق مطلب را ادا نمیکند.
رئیس مؤسسه دین و اقتصاد گفت: دغدغه رضاقلی استمرار توسعهنیافتگی بوده و به اعتبار آشنایی بسیار عمیقی که ایشان با دستگاه نظری نهادگرایی پیدا کرده بودند در سطوح قابل اعتنایی آن پرسش تاریخی عمیقی که در عرصه معرفت بشری همواره مطرح بوده است یعنی دلیلکاوی در برابر علتکاوی را بررسی میکند. به نظر میرسد که در دستگاه نظری نهادگرایی به شکل بسیار قابل اعتنایی حل و فصل شده است. اگر دوستان علاقمند هستند میتوانند مقدمه نوشته شده من در کتاب فهم فرایند تحول اقتصادی را مطالعه کنند که از جهت جنبههای اندیشهای توسعه، یک قله تکرارنشدنی در ادبیات توسعه محسوب میشود. این نکته تبیین شده که نهادگراها چگونه بین دو عامل آشتی برقرار کردند. اما در کنار آن آشتی که به تاثیرات متقابل این دو اذعان میکنند، گفته میشود که تقدم با وجوه معناکاوانه است.
برخورد اشتباه با پدیدههای اجتماعی
نویسنده کتاب کالبدشناسی یک برنامه توسعه گفت: فردی که راجع به توسعه فکر میکند، میداند که در قلب و مرکز توسعه، مسائل علم و فناوری قرار میگیرد؛ بنابراین رضاقلی ناگزیر است که به اینها توجه کند. سال گذشته که کتاب درخشان آقای رضاقلی را تحت عنوانکتاب سراب گرایی صنعتی در جامعه قبایلی ایران رونمایی کردیم همانجا گفتم که واقعا این طرز نگاهی که به مساله بنیه تولید فناورانه در ایران که توسط آقای رضاقلی انجام شده است جز متون قابل اعتنایی تالیفی به زبان فارسی محسوب میشود. پس همانطور که به مساله فناوری توجه کرده است به مساله علم هم توجه کرده است. به طور طبیعی همانند بسیاری از متفکران بزرگ توسعه، اگر از دریچه Science به علم نگاه کنند باز در همان Science علوم اجتماعی و انسانی، جایگاه رفیع و منحصر به فردی پیدا میکنند. طبیعی است که آقای رضاقلی هم به همین مساله توجه داشته باشد. آن ابهامی که آقای طایی عزیز از صفحه ۲۱ کتاب خواندند و در مورد آن، ابراز تردید کردند. این تعبیر اولین گزارهای است که ایشان مطرح میکنند که کشورمان به اجبار تمدن جهانی پای از گلیم اقتصاد معیشتی - غارتی بیرون گذاشت که آقای طایی راجع به این ابراز تردید کردند. به نظر من تنها رضاقلی نیست که به این مساله توجه میکند و ابن توجه یک توجه اعتلابخش است.
بیشتر بخوانید:مولدسازی کمر ایران را میشکند/ واگذاری ارزشمندترین داراییهای بیننسلی با عنوان مولدسازی!
استاد اقتصاد دانشگاه علامه گفت: برخوردی که در مملکت ما با موضوع توسعه میشود. یک برخوردی است که با مساله انقلاب اسلامی هم میشود. کما اینکه با انقلاب، مشروطیت و جنبش ملی شدن صنعت نفت هم همین برخورد شده است. بدتر اینکه، ادا درآوردن و مدگرایی پوچ به عامل بدبختی ما تبدیل شده است. الان عدهای راه افتادند و خطاب به دیگران میگویند که بیایید و عذرخواهی کنید که در انقلاب نقش داشتید یعنی تصور اینها این است که پدیده انقلاب اجتماعی پدیدهای بود که با بستهبندی به ما تحویل دادند و کفتند که «عزیزم از اینها هم داریم. آیا شما میل دارید یا نه بعد ما در برابر چیزهای دیگری که به ما تعارف شده بود مقایسه کردیم و بعد گفتیم ممنون الان میل ما به انقلاب میکشد»!
به حاشیه راندن مسائل بنیادین و برجسته کردن مسایل دمدستی
مومنی تصریح کرد: شبیه همین برخورد با مساله توسعه هم میشود. این نوع برخوردها، موجب غصه فراوان است که حکومت گرامی ما چگونه مسائل بنیادین را به حاشیه میراند و مسائل دم دستی سطحی را برجسته میکند. اینها نشاندهنده ضعف در گفتگو و تبادلنظر است. حتی اهل علم هم حوصله و ادب لازم برای گفتگو را ندارد و ضوابط و معیارها کمتر رعایت میشود.
رئیس موسسه دین و اقتصاد درادامه افزود: دوستانی که به نسل من میگویند که تو هم آن زمان انفلاب بودی پس باید عذرخواهی کنید به آنها توصیه میکنم که کتاب تاریخ بی خردی خانم باربارا تاکمن را بخوانند. در این کتاب، پنج نفطه عطف تاریخ بشر را بررسی کرده و تصریح دارد که عادیترین انسانهای تاریخ، واقعیت را درک میکردند، اما در ساختار قدرت حاکمان موضوعات دم دستی ساده را درک نکرده بودند. آن پنج نقطه عطف، از اسب تروا شروع میشود و با جنگ ویتنام خاتمه مییابد. خانم تاکمن حتی تجربه سقوط واتیکان را بررسی کرده است که واقعا مرور تک تک ابن تجربیات خیلی قابل اعتنا است. در مقام جمعبندی به جامعه بشری هشدار میدهد. مضمون هشدارش این است که علوم سیاسی در عرصههای مختلف معرفت انسانی و اجتماعی جز نابالغترین علوم است و بعد اظهار شگفتی میکند که بشر عصر دانایی چطور بخش اعظم مقدرات خود را به آن حیطه سپرده و آرجاع میدهد.
نویسنده اقتصاد سیاسی توسعه در ایران امروز گفت: عرصه علوم سیاسی با آن ویژگیها فهم نظری درباره منشاهای انقلابهای اجتماعی جز نابالغترین عرصهها در علوم سیاسی محسوب میشود. در واقع بشر با یک مساله خیلی پیچیده روبرو شده است و اینکه فردی عذرخواهی بکند با نکند بیشتر سطح فهم خود را از پدیده انقلاب اجتماعی منعکس میکند. ضمن اینکه گرهای هم با عذرخواهی من باز نمیشود.
از مقاومت در برابر توسعه سیلی خواهید خورد
استاد اقتصاد دانشگاه علامه گفت: شما باید با منطق علمی با مساله، روبرو شوید. شبیه موضوعی که در مورد انقلاب مطرح میشود در مورد توسعه هم مطرح میشود. همچنانکه برخی به صراحت اعلام میکنند که میلی به توسعه ندارند. با اینکه میگویند ما این توسعه را دوست داریم یا آن توسعه را دوست نداریم. شما به این نکته توجه کنید که حیاتیترین مسالهای که تا هویت جمعی در کشور پیدا نکند نمیتوانیم مسیر اعتلا را طی کنیم این است که مساله توسعه یک مساله اجتنابناپذیر است و اگر شما به صورت فعال و خلاق با توسعه روبرو نشوید در نتیجه سیلی خواهید خورد.
مومنی تصریح کرد: عموما کتابهایی که از جنبه تاریخی مساله توسعه را مورد بررسی قرار دادند به این نکته اشاره دارند که ماجرای سیطره کشوری به کشور دیگر یک ماجرای باسابقه تاریخی است، اما تا قبل از ربع پایانی قرن هجدهم وقتی یک کشوری بر کشور دیگری سیطره پیدا میکرد مناسبات حیات فردی و جمعی کشور مغلوب هیچ تغییری نمیکرد و با همان روال سابق، تولید و مصرف و معاشرت میکردند. فقط مناسبات استثماری توسط کشور غارتگر یا فاتح حاکم میشد و باج خود را میگرفت.
تکلیف خود را با علوم انسانی روشن کنید
نویسنده کتاب ایران و پدیده جهانی شدن گفت: سالها بعد از نقطه عطف نخستین موج انقلاب صنعتی، جهان با یک پدیده جدیدی روبرو شد، واقعا از نظر اندیشهای آنهایی که تصور میکردند قصد قربت کرده و کمک کردند تا کتاب معروف دکتر مطهری را خمیر کنند، نمیدانستند چه که اشتباهی میکنند. البته جرم مطهری این بود که این را فهمیده بود. به همین خاطر مطهری به اهل اجتهاد گفته بود مواجهه انفعالی و پسینی با اجزائی از سرمایهداری شما را به یک اجتهاد روزآمد و مقتضی زمانه نمیرساند پس شما سرمایه داری را به مثابه مساله مستحدثه نگاه کرده و با مقتضیات روششناختی مستحدثه به آن بنگرید.
بیشتر بخوانید:اشتغال و تولید دانش بنیان موضوع این هفته دین و اقتصاد
استاد اقتصاد دانشگاه علامه تصریح کرد: توسعه یعنی همین! یعنی اگر تو برخورد فعال و خلاق با دستاوردهای جدید علمی و فنی و نظامی نداشته باشید این سیل تو را زیر و رو میکند، در پستوی خانه ات طرز معیشت ات را تغییر میدهد. شکل و شمایل کشورت را دگرگون میکند. آقای رضاقلی به این نکته توجه میکند که توجه کردن به موضوع علوم انسانی واجد اهمیت زیادی آست و تصریح دارد که تا جامعه ایران تکلیف خود را با علوم انسانی و اجتماعی متناسب با اقتضائات عصر جدید روشن نکند نمیتواند مشکلات موجود را حل کند
نتیجه پشت کردن به توسعه مضحکه خاص و عام شدن
نویسنده کتاب اقتصاد ایران در دوران تعدیل ساختاری گفت: اگر مساله توسعه در این کشور صاحب و متولی داشت. هزاران بینه را زیر ذرهبین میگذاشتیم آنوقت متوجه میشدیم که وقتی به توسعه پشت میکنیم چطور هر کاری که انجام میدهیم مضحکه خاص و عام میشود. من به زبان و عدد و رقم دو مثال میزنم که موضوع برایتان ملموس شود. الان کشورهای صنعتی تصریح دارند که از ربع پایانی قرن بیستم وارد یک مدار جدید به نام عصر دانایی شدند و انقلاب دانایی و اقتصاد مبتنی بر دانایی به مثابه یک شیوه تولید و همزمان به مثابه یک نظام حیات جمعی باید مورد توجه قرار بگیرد. کتاب عصر اطلاعات مانوئل کاستلز هشدار میدهد که کشورهای در حال توسعه در موج اول انقلاب صنعتی فکر میکردند که صنعتی شدن یک امر انتزاعی بوده و صرفا با جابجایی ماشینآلات محقق میشود برای همین بر این باور بودند که دیگران ماشینآلات صنعتی تولید کردند و ما خریداری کرده و صنعتی میشویم.
استاد اقتصاد دانشگاه علامه تصریح کرد: در کتاب تصریح شده که صنعتی شدن باید در کادر نظام حیات جمعی دیده شود و تغییرات اجباری متناسب در ساخت سیاسی و اجتماعی و نظام آموزشی و ... لحاظ شود، اما، چون این نکات لحاظ نشد، جوامع به ابن روز افتادند به ترتیبی که الان حسرت دوران پیشاصنعتی را میخورند. یعنی گرفتاریها چندین برابر شده و توانمندی پیشین را از دست دادند.
وی در ادامه افزود: این کتاب در نهایت هشدار میدهد که مبادا فکر کنید در عصر دانایی فردی با داشتن کامپیوتر شخصی و... میتواند وارد عصر دانایی شود. ورود به این عرصه نیازمند نظام حیات جمعی است. بحث زندهیاد رضاقلی همین است که، چون ما با تقدم رتبهای بنیانهای اندیشهای برای تحقق بخشی توسعه روبرو هستیم باید تکلیف خود را در این زمینه زودتر روشن کنیم.
استاندارد ۲۷۰ سال پیش حاکمیت و ادعای دانشبنیان شدن
نویسنده کتاب علم اقتصاد و بحران در اقتصاد ایران گفت: در دهه ۱۳۹۰ تعداد شرکتهای دانشبنیان در ایران ۱۲ هزار و ۷۰۰ درصد رشد داشته است و ایران همزمان با سقوط بهره وری تولید، سقوط رابطه مبادله و گسترش و تعمیق فقر روبرو شده است. به عبارت دیگر هیچ چیز با هیچ چیز نمیخواند! چون ماجرای دانش بنیان شدن، در کادر نظام حیات جمعی دیده نشده است. اگر حکومت بخواهد رابطه خود با مردم را همچنان در استاندارد ۲۷۰ سال پیش نگهدارد، بنابراین نمیتوان دانشبنیان شد.
استاد اقتصاد دانشگاه علامه تصریح کرد: منزلت انسان در عصر دانایی به قله رسیده است و بنابراین مساله مشارکت انسان در سرنوشت سیاسی و اقتصادی و اجتماعی، به کانون اصلی رقابتپذیری جوامع تبدیل شده است، مساله مشارکت «ادا درآوردنی» نیست که شما انتخابات برگزار کنید و بگویید که مشارکت مردم جلب شد. خود این انتخابات آنقدر واجد نکتههای جذاب است که انسان واقعا درمانده میشود که «گریه کند، داد بزند یا بخندد.» آنوقت اسم آن را انتخابات گذاشتند، ولی بسیاری از حوزههای انتخاباتی مسابقهای برگزار میشود که تنها یک شرکت کننده دارد! بعد مقام مسئول در جایگاه توجیه تصریح دارد که خیلی از حوزههای انتخاباتی این مشکل را دارد که در واقع قباحت مساله را متوجه نمیشود.
همه چیز در جامعه ما دفرمه و از ریخت افتاده است!
رئیس موسسه دین و اقتصاد گفت: در واقع همه چیز در جامعه ما دفرمه و از ریخت افتاده است. حال سوال این است که چرا چنین اتفاقی رخ داده است. پاسخ مشخص است، زیرا این امر در کادر نظام حیات جمعی دیده نشده یا نخواسته که دیده بشود. در چنین شرایطی سیاستگذاری اقتصادی ما شبیه انتخابات برگزار کردن ما میشود. به همبن دلیل رضاقلی دغدغه دارد که چرا این علوم کارکرد ندارند. این به این معنا نیست که اصحاب علم درک ندارند که چه اتفاقی رخ داده است بلکه آنچنان هویت جمعی پیدا نمیکند که اثربخشی داشته باشد.
وی در ادامه افزود: الان دوستانی یک چوب دستشان گرفتند و مدعی دفاع از ارزشها هستند فردی که صاحب کار هست بیان شهادتین را کافی میداند آما این دوستان دنبال احراز صلاحیت هستند و بعد اعلام میکنند که صلاحیت احراز نشد. صاحب و حاکم شرع طول و عرض مسلمانی را تعیین کرده و اصلا چنین چیزی را مطرح نکرده است پس معلوم است که شما دنبال چیز دیگری هستید! الان برخورد ابزاری غمانگیز و خانمانسوز با دین میشود که جای تاسف دارد.
وقتی اسم ربا با تلطیف میشود نرخ سود!
استاد اقتصاد دانشگاه علامه گفت: در قرآن خشنترین تعبیرها را برای ربا به کار برده است و ربا حکم اعلام جنگ با خداوند را دارد. عزیزان ربا را تلطیف کردند و لسم آن را نرخ سود گذاشتند. تصور میکنند که اینگونه مساله را حل کرده اند. شما لازم است تا به این نکته توجه کنید که کمیسیون آقتصادی مجلس گزارش منتشر کرده و سه تا رقم اعلام کرده که واقعا تاسف بار است. خدا رحمت کند گل اقا را تصویری میکشید و زیرش مینوشت بدون شرح!
وی در ادامه افزود: در این گزارش آمده است که در دو دهه منتهی به ۱۴۰۰ رشد تولید در ایران طی بیست سال ۳۶ درصد بوده است. ما وارد ابن مقوله که اینها چه چیزی را تولید محاسبه کردند، نمیشویم اینکه نفت را از اعماق زمین بیرون بکشید و به صورت خام بفروشید که اسمش تولید نیست، زیرا نفت یک دارایی پایانپذیر است و شما دارایی بیننسلی فروختید. با این تلقی از تولید، رشد تولید در بیست سال ۳۶ درصد شده است.
در بیست سال تورم سه هزار و نود درصد و نقدینگی ده هزار و دویست و پنجاه درصد رشد کرده!
نویسنده کتاب اقتصاد دانش بنیان بررسی نقش فناوری و نواوری در توسعه اقتصادی گفت: در همین دوره رشد تورم ۳۰۹۰ درصد بوده است. رشد نقدینگی در همین دوران ۱۰ هزار و ۲۵۰ درصد بوده است. یعنی شما از طریق بانکهای خصوصی و ولنگاری مالی دولت به صورت پیوسته و بیپایه از هیچ در حال خلق پول هستید و بعد در اوج بحران، از یک مغزهایی این درآمده که یک جهشی در پاداشدهی به این پولها ایجاد کنیم تا گرفتاریها برطرف شود.
وی در ادامه افزود: زندهیاد رضا قلی به همین دلیل گفته است که انگار علوم انسانی و اجتماعی عقیم شده است. در واقع به بدیهیات اولیه علم به ویژه اقتصاد در فرایند تصمیمگیری و تخصیص منابع توجه نمیشود. این به این معنا نیست که عالمان دلسوز و با صلاحیت به حاشیه رانده نشده وجود ندارد بلکه اثر جمعی اعتلابخش ندارد و از آن خبری نیست. حتی تصریح دارد که باید رمزگشایی شود.
عمق بخشی به دانش روششناختی متضمن نیل به توسعه
رئیس موسسه دین و اقتصاد گفت: این کتاب در مورد روششناسی علوم اجتماعی و انسانی است. اگر ایران توسعه بخواهد از جنبه معرفتی هیچ مسالهای به اندازه عمقبخشی به بینش و دانش روششناختی برای ایران نجاتدهنده نیست. اما این بحثی است که مخاطب عام آن خیلی کم و مخاطب خاص آن بیشتر است. هر کسی که در ایران تصور و انگیزه توسعهخواهی در خودش دارد همچون یک وظیفه ملی و دینی، باید به اشاعه بینشهای این کتاب کمک کند.
وی در ادامه افزود: هدف ما ساخت بت جدید یا بازاریابی نیست. این به این معنا نیست که اندیشه رضاقلی قابل نقد نیست مساله این است که روششناسی یک شاقول است که به ما کمک میکند تا علم را از غیر علم و شبه علم و فریب به نام علم تشخیص بدهیم و این همان چیزی است که ایران از جنبه معرفتی برای نجات به آن نیاز دارد. خیلی جای دریغ و تاسف است که کل آثار تالیفی به زبان فارسی درباره روششناسی علوم انسانی و اجتماعی حکایت از قلت و فقر وحشتناک میکند.
بیشتر بخوانید:بررسی قفل تاریخی بودجه ریزی در ایران موضوع این هفته دین و اقتصاد
وی در ادامه افزود: این گواه بزرگی است که این نظام علمی از ریخت افتاده و بیقواره است. حتی در ساختار واحدهای درسی که در نظام آموزشی ما وجود دارد، تقریبا جایگاهی نزدیک به صفر برای روششناسی در نظر گرفته شده است. اگر فردی میخواهد به توسعه ایران کمک کند باید به کانون روششناسی و فلسفه علم توجه کند. انصافا علی رضاقلی در این زمینه خیلی زحمت کشید و دوستان به خاطر دارند که اگر مخاطبش یا متن مکتوب آن از استاندارد حداقلی در این زمینه برخوردار نبود، چطور عنان از کف داده و واکنش تند نشان میداد.
چرا بسته سیاستی بعد از سه دهه به هیچ هدفی نرسیده!
نویسنده کالبدشناسی یک برنامه توسعه گفت: من پیشبینی کرده بودم که در این جلسه یک مقداری راجع به راهگشایی این کتاب صحبت کنم، اما به خاطر مجال اندک به فرصت دیگر ارجاع میدهم؛ که دقیق توضیح دهم که چطور به جای علم در فرایند سیاستگذاری و تخصیص منابع از شبه علم استفاده میکنند و گنجشک را رنگ میکنند و جای چیز دیگری قالب میکنند. این چه جور علمی است که یک بسته سیاستی معین در طی بالغ بر سه دهه گذشته در دستور کار نظام تصمیمگیری کشور قرار داشته است، اما به هیچ کدام از اهداف اعلام کرده نرسیده است و هزاران تخریب و فساد و به هم ریختگی و وابستگی ذلتبار و نابرابری ناهنجار را پدید آورده آما همچنان در دستور کار است و با بزک کردن جلو میرود.
وی در ادامه افزود: وقتی ماجرای توسعه گره خورد باید روی دو جا متمرکز شد یکی اعتبار علمی جهتگیریهای سیاستی و فرایندهای تصمیمگیری و تخصیص منابع و دیگری نظام توزیع منافع. شما باید ابن موضوع را بررسی کنید که در سه دهه گذشته که این بسته سیاستی به کار گرفته شده است چگونه همه عرصهها حیات جمعی ایران میانتهی و پوک و شکننده شده است؛ و در کنارش چه افرادی از این مناسبات بهرهمند شده و سود میبرند. من بر ابن باورم که اگر شما منافع حکومت را از منافع بخشهایی از حکومتگران تفکیک کنید. در این صورت هرچیزی که به منافع حکومت مربوط میشده لگدمال شده است، اما افرادی که اتصال حکومتی داشتند یک برخورداریهایی غیرعادی را پیدا کردند که لجن و فساد آن و بوی عفونتش به همه جا نفوذ کرده است و جلوههای تهوع آور و عریان آن مشاهده میشود.
اداره مشکوک اقتصاد ایران با ابزار پنهان کاری
استاد اقتصاد دانشگاه علامه گفت: من تصمیم دارم روندهای مشکوک اداره اقتصاد یران را بررسی کرده و آن را در فضای بدور از انتخابات و زنده باد و مرده باد، ارائه کنم، زیرا شواهدی را جمع کردم که واقعا تکان دهنده است منطق اسمگذاری این بوده که حسن نیت بخشهایی از حکومت نادیده گرفته شده و تلاش دارد تا خودش باقی بماند تمام تخصیص منابع در طول سه دهه کذشته نشان میدهد که حتی اگر حکومتی قصد داشته باشد تا بایستههای بقای خود را رعایت کند نباید چنین اقداماتی را انجام دهد، اما روزمره این کار را انجام میشود.
وی در ادامه افزود: در دستکاری واقعیت و جا زدن شبه علم و دروغ و کلک و پنهان کاری واویلایی درست کردند. شما حساب کنید که در این کشور سه چهار سال است که سالنامه آماری را منتشر نمیکنند. نزدیک سی سال است که روند تحولات سهم مربوط به ارزش آفرینی واسطهگریی مالی را حذف کردند تا سلطه ربا را پنهان کنند در حالیکه ده متغیر کنترلی دیگر وجود دارد که با آن میتوان موضوع را متوجه شد. من به حکومتگرانی که صادقانه و شرافتمندانه میخواهند عدالت را برقرار کنند میگویم که موتور خلق پول از هیچ به صورت امتیاز رانتی پلید و ضد توسعهای را به درصد اندکی از مردم داده شده و به اسم اسلام مرتب پاداش برایش درنظر میگیرند در نهایت بر سر تولید کننده و سر مردم میکوبند.
رئیس موسسه دین و اقتصاد تصریح کرد: اگر این کتاب به اندازه اهمیتی که دارد جدی گرفته شود و این جدی گرفتن شامل نقد صریح و بیپروا بشود، بسیار خوب است. به هر حال رضا قلی ابن ادعا را نداشت که حرف آخر را زده است حتی اگر چنین ادعایی داشت کسی از او نمیپذیرفت. ایشان توانسته افقگشایی بدرد بخور و اعتلابخش را انجام دهد و توانسته به عزت مردم کمک کند. خدمات اندیشهای رضاقلی منحصر به فرد بود کما اینکه ایشان همواره نگران ایران بود و همیشه به خود میلرزید، گویی میدانست و میفهمید که به سمت چه آیندهای میرویم.