تاریخ انتشار: ۱۰:۲۴ - ۲۳ اسفند ۱۴۰۲

دست‌های آلوده به خون اتمی؛ اوپنهایمر خطر جنگ هسته‌ای را به جهان هشدار داد

در سینمای هالیوود، همیشه این آمریکاست که منجی جامعه جهانی می‌شود. نکته جالب اینجاست که روایت‌های به اصطلاح تاریخ نگارانه به موازات فروپاشی شوروی و ناکامی‌های متنوع آمریکایی‌ها کمرنگ و کمرنگ‌تر شده است. داستان اوپنهایمر تلاش می‌کند بدون قضاوت به یک داستان تاریخی برود، اما روند کلی فلیم خلاف باور تاریخی هالیوودی است تا جایی که یک اثر ضد جنگ قلمداد می‌شود.

اقتصاد۲۴- انفجار اوپنهایمر در شب اوسکار به سرخط رسانه‌های جهان راه یافته است. کارنامه «کریستوفر نولان» نشان می‌دهد که دغدغه‌های او فراتر از ساخت فیلم‌های دم دستی هالیوودی است؛ او با آثاری همانند «دانکرک» گاهی به گذشته می‌رود و با «بین ستاره ای» به آینده دور، اما هرچه هست نولان تلاش می‌کند با نگاه دقیق علمی، تاریخی و فلسفی به عمق ماجرا بود.

«استفان والت» نظریه پرداز رئالیست به تفصیل می‌گوید که در سینمای هالیوود این قهرمان‌ها هستند که در جنگ خیر و شر به پیروزی می‌رسند یا عاشق به معشوق می‌رسد و در ادامه می‌افزاید: «همانطور که از نام آن مشخص است، "پایان هالیوودی" یک اختراع اصولاً آمریکایی است، اگرچه ویلیام شکسپیر، چارلز دیکنز و جین آستن به آن پیش از اختراع فیلم علاقه داشتند و می‌توان پایان‌های مشابهی را در سایر سنت‌های سینمایی پیدا کرد. با این حال، می‌توانم ادعا کنم که فیلم‌های ساخته‌شده در خارج از ایالات متحده تمایل به تیره‌تر بودن، ابهام بیشتر در نمایش خیر و شر، لحن کمتر پیروزمندانه و تمایل بیشتری به پایان‌های پر ابهام دارند. البته، برخی فیلم‌های آمریکایی با چنین ویژگی‌هایی نیز وجود دارد (مانند "جستجوگران"، "شهر چینی"، "دانش آموخته"، "بی برون رفت"، "کودک میلیون دلاری")، اما آن‌ها استثنا هستند و نه قاعده‌ی فیلم‌های آمریکایی.»

در سینمای هالیوود، همیشه این آمریکاست که منجی جامعه جهانی می‌شود. نکته جالب اینجاست که روایت‌های به اصطلاح تاریخ نگارانه به موازات فروپاشی شوروی و ناکامی‌های متنوع آمریکایی‌ها کمرنگ و کمرنگ‌تر شده است. داستان اوپنهایمر تلاش می‌کند بدون قضاوت به یک داستان تاریخی برود، اما روند کلی فلیم خلاف باور تاریخی هالیوودی است تا جایی که یک اثر ضد جنگ قلمداد می‌شود.

داستان یک پروژه شوم

جمله معروف فیلم اوپنهایمر این است که «دستانم آغشته به خون است.» این جمله‌ای است که رابرت اوپنهایمر، طراح پروژۀ منهتن، پس از ساخت و انداختن بمب‌ها در هیروشیما و ناکازاکی، به هری ترومن، رئیس‌جمهوری وقت آمریکا، گفت. «بمبارانی که موجب کشتار بیش از ۲۲۶ هزار نفر شد.»

رئیس‌جمهوری به او اطمینان‌خاطر داد، اما در خلوت، به‌خاطر عذاب‌وجدانِ اوپنهایمر و گریه‌اش، خشمگین شد و به دین آچسون، وزیر امور خارجۀ خود، گفت: «دیگر هیچ‌وقت نمی‌خواهم آن عوضی را در دفترِ کارم ببینم.»

ماجرا به ۱۶ جولای ۱۹۴۵ و آزمایش بمب «تریتیتی» در قلب صحرای نیومکزیکو باز می‌گردد؛ این که یک فیزیکدان مجذوب دانش از ترس آلمان نازی به ساحت بمب اتمی ترغیب می‌شود. پس از تهاجم نیرو‌های آلمان نازی به لهستان در سال ۱۹۳۹، فیزیکدانان آلبرت اینشتین (Albert Einstein)، لئو زیلارد (Leo Szilard) و یوجین ویگنر (Eugene Wigner) به دولت ایالات متحده هشدار دادند که نازی‌ها می‌توانند اولین کسانی باشند که بمب اتم تولید می‌کنند و پیامد‌های بالقوه فاجعه باری برای بشریت خواهد داشت.
«جولیوس رابرت اوپنهایمر»» (Julius Robert Oppenheimer) ده‌ها سال به عنوان مدرس فیزیک کار کرد و چندین اکتشاف علمی قابل توجه از جمله پیش‌بینی سیاه‌چاله‌ها را ۳۰ سال پیش از تبدیل شدن به یک نظریه رایج انجام داد. همکاران و دوستانش او را «اوپی» (Oppie) صدا می‌کردند. او مردی لاغر و خمیده بود که می‌توانست متواضع، بی‌ثبات و نامعقول باشد.

ترس از بمب اتمی در اوکراین

از ماجرای اوپنهایمر در سال ۱۹۴۵ بحران‌های بزرگ و کوچک در اوج دوران جنگ سرد بین اتحادیه جماهیر شوروی و ایالات متحده از سر جامعه جهانی گذشته است، اما نوع تنش‌هایی که ذیل جنگ اوکراین شکل گرفته، احتمال برخورد اتمی را پررنگ کرده است. جیم سیوتو می‌گوید: «من ابتدا گزارشی درباره نگرانی مقامات ایالات متحده در سال ۲۰۲۲ از اینکه روسیه در جریان جنگ اوکراین از سلاح هسته‌ای تاکتیکی استفاده کند، منتشر کردم. اما در کتاب جدیدم که "بازگشت قدرت‌های بزرگ" نام دارد و در ۱۲ مارس امسال منتشر شده، جزئیات منحصر به فردی را درباره سطح بی‌سابقه برنامه‌ریزی اضطراری مقامات ارشد آمریکا منتشر کردم. زیرا اعضای دولت بایدن به طور فزاینده‌ای در این باره نگران بودند.»


بیشتر بخوانید: اسکار به افتخار کریستوفر نولان ایستاد؛ «اوپنهایمر» جوایز را درو کرد


برخلاف سلاح‌های هسته‌ای استراتژیک که قادر به نابودی کل شهر‌ها هستند، سلاح‌های هسته‌ای تاکتیکی یا سلاح‌های هسته‌ای میدان جنگ به اندازه‌ای کوچک هستند که بی‌صدا جابجا می‌شوند و حتی می‌توان آن‌ها را از سیستم‌های متعارفی که قبلاً در میدان نبرد اوکراین مستقر شدند، شلیک کرد.
به گفته این منابع، برای دولت آمریکا این موضوع نیز بطور صد در صد روشن نبود که آیا روس‌ها می‌خواهند یک سلاح هسته‌ای تاکتیکی، بویژه یک سلاح هسته‌ای تاکتیکی بسیار کم بازده را استفاده کنند یا چیز دیگری؛ دیگر اینکه آیا قصد دارند فقط یک سلاح هسته‌ای از این نوع استفاده کنند تا تعداد بیشتری.
در نهایت ایالات متحده پیشقدم می‌شود و یک نشست فوری را با حضور چند تن از مقامات دو کشور تشکیل می‌دهد. در جریان این نشست آنتونی بلینکن، وزیر خارجه، نگرانی‌های آمریکا را «بسیار مستقیم» با سرگئی لاوروف، وزیر خارجه روسیه در میان می‌گذارد.

ژنرال مارک میلی، رئیس ستاد مشترک ارتش آمریکا نیز با همتای روس خود ژنرال والری گراسیموف، رئیس ستاد کل نیرو‌های مسلح روسیه تماس می‌گیرد.
جو بایدن همچنین ویلیام برنز، رئیس سیا را می‌فرستد تا با سرگئی ناریشکین، رئیس سرویس اطلاعات خارجی روسیه در ترکیه صحبت کند تا نگرانی‌های ایالات متحده در مورد احتمال وقوع حمله هسته‌ای را اعلام کند و نقطه نظرات روس‌ها را در این موضوع بسنجد.

جسارت بی بدیل نولان

نولان با ساخت جسورانه اوپنهایمر انگشت روی یک تهدید بالقوه گذاشته است. البته نباید فراموش کنیم که اسرائیلی‌ها هم آنچنان دیوانه هستند که دست به یک حماقت بزرگ بزنند. در جریان فیلم اوپنهایمر تناقضات شخصی چپ گرایانه پدر بمب اتم و پشیمانی از شراکت در بزرگ‌ترین کشتار جنگ جهانی دوم مخاطب را با جای خالی اخلاق در جریان بمباران هیروشیما و ناکازاکی تنها می‌گذارد. نکته جالب اینجاست که در سال ۱۹۵۴ مجوز‌های امنیتی پدر بمب اتم توسط دولت فدرال لغو شد.

سیلی نهایی نولان در اوپنهایمر جایی است که آلبرت انیشتین خطاب به او می‌گوید: «حالا وقت آن است که با عواقب دستآوردت روبرو شوی.»
جهان در نقطه خطرناکی ایستاده است؛ کنترل تنش‌های زنجیره‌ای جهان هرلحظه ممکن است از کنترل خارج شود.


منبع: علی ودایع، دکترای روابط بین الملل / دیپلماسی ایرانی

ارسال نظر