تاریخ انتشار: ۱۱:۲۵ - ۰۹ فروردين ۱۴۰۳

کوچک‌شدن طبقه متوسط؛ مهم‌ترین تغییر اجتماعی سال ۱۴۰۲

یک جامعه‌شناس می‌گوید: «تغییر بسیار مهمی که در سال ۱۴۰۲ شاهد آن بودیم، «کوچک‌شدن طبقه متوسط» است. این طبقه، سپر مقاومتی طبقات پایین در مقابل طبقات بالاست و ضعیف‌شدن آن به ضرر جامعه است. وقتی این طبقه فرو می‌ریزد، طبقات زیرین را به جنبش و حرکت درمی‌آورد و می‌تواند آن‌ها را علیه طبقات بالا، حاکمیت و دولت برانگیزاند.»

اقتصاد۲۴- از منظر جامعه‌شناختی، تغییرات اجتماعی در شرایط کنونی شکل شتابنده‌ای به خود گرفته‌اند و جامعه ایرانی به سرعت در حال تغییر است. این تغییرات ممکن است گذرا بوده و اثر قابل توجهی بر وضعیت جامعه نداشته باشند، یا اینکه پایدار باشند و به اشکال مختلف زیست اجتماعی را تحت تأثیر قرار دهند.

امان‌الله قرائی‌مقدم، جامعه‌شناس و آسیب‌شناس اجتماعی، در گفتگو با خبرآنلاین به ارزیابی جامعه ایران در سالی که گذشت می‌پردازد و می‌گوید: «تغییر اجتماعی همواره یک اتفاق مثبت در بطن جامعه است. اما باید این مسئله را هم در نظر گرفت که قرار نیست همه افراد جامعه از این تغییرات راضی باشند. جامعه امروز ما بخش عمده‌ای از نارضایتی خود را در قالب واکنش‌های مختلف یا بروز یک رفتار جمعی ابراز می‌کند. به‌عنوان نمونه می‌توان به مشارکت حداقلی مردم (نسبت به سال‌های گذشته) در انتخابات اخیر اشاره کرد؛ که نشان‌دهنده یک رفتار جمعی در راستای القای نارضایتی از وضع موجود است.»

متن کامل این گفتگو را در ادامه می‌خوانید:

اگر بخواهید به مهم‌ترین تغییر اجتماعی در سال ۱۴۰۲ اشاره کنید، آن تغییر از نگاه شما چیست؟

«کوچک‌شدن طبقه متوسط» تغییر بسیار مهمی است که ما در سال ۱۴۰۲ بیش از پیش با آن مواجه بودیم. به قول لوید وارنر، جامعه‌شناس امریکایی، «طبقه متوسط نیروی محرکه در جامعه است»؛ نیرویی که جنبش‌انگیز است، انگیزه می‌دهد و جامعه را به تحرک وامی‌دارد. این طبقه، سپر مقاومتی طبقات پایین در مقابل طبقات بالاست و ضعیف‌شدن آن به‌مثابه یک زنگ خطر است.

تضعیف طبقه متوسط به طور کلی چه تأثیری بر وضعیت جامعه دارد؟

با لاغرتر شدن طبقه متوسط در جامعه، نیرویی که پتانسیل پایداری و قوام دولت و حاکمیت را دارد، رو به زوال می‌رود و ممکن است ثبات اجتماعی جامعه را تهدید کند.

چرا از این اتفاق به‌عنوان یک تهدید یاد می‌کنید؟

همانطور که گفتم، طبقه متوسط نیروی جنبنده و محرک جامعه محسوب می‌شود و وقتی این طبقه فرو می‌ریزد، به دلیل آگاهی‌ها و اطلاعاتی که دارد، طبقات زیرین را به حرکت درمی‌آورد و می‌تواند آن‌ها را علیه طبقات بالا، حاکمیت و دولت برانگیزاند. طی این ریزش، طبقه متوسط به طبقه پایین آگاهی می‌دهد که طبقات بالا برای شما ارزشی قائل نیستند. در واقع افولِ طبقه متوسط است که طبقات پایین جامعه را به جنبش درمی‌آورد و آن‌ها را به این مسئله که حق‌شان در حال تضییع است، آگاه می‌کند. به دنبال این اتفاق، قطعاً زمینه بروز نارضایتی اجتماعی در جامعه افزایش می‌یابد و این خطرناک است.


بیشتر بخوانید:  با زور نمی‌توان مردم را بچه‌دار کرد


چه عواملی در تضعیف طبقه متوسط دخیل هستند؟

ناآگاهی، رانت، رشوه، خلف وعده، روابط‌مداری و ناشایسته‌سالاری در جامعه ما بسیار است و این بر کسی پوشیده نیست. اقتصاد بیمار است و گرانی و تورم بیداد می‌کند. مجموعه این عوامل طبقه متوسط را تحت فشار قرار می‌دهند و منجر به تخریب آن می‌شوند.

اگر بخواهیم در زمینه آموزش نیز به بررسی تغییرات بپردازیم، می‌توان گفت «اخراج اساتید» از پررنگ‌ترین رخداد‌های سال ۱۴۰۲ شمار می‌آید. نظر شما در این‌باره چیست؟

بدترین اتفاقی که امسال رخ داد، همین بود. حرمت دانشگاه به استاد است. اخراج اساتید برجسته دانشگاهی، بی‌احترامی به صحن دانشگاه و دانشجویان آن است؛ زیرا اساتید و فارغ‌التحصیلان هستند که رتبه علمی یک دانشگاه را تعیین می‌کنند. مسئله دیگری که در این زمینه قابل‌توجه است، کاشت نهال بی‌اعتمادی در بین دانشجویان است.

این بی‌اعتمادی چگونه در میان دانشجویان شکل می‌گیرد و چه پیامدی دارد؟

دانشجو از اخراج یک استاد اینطور برداشت می‌کند که حاکمیت تابِ شنیدن نظر مخالف را ندارد و سعی دارد صرفاً افرادی را که موردتأیید خود هستند، در رأس بنشاند. اساتید باسابقه را به دلایل گوناگون، اعم از خط فکری آنها، از تدریس منع می‌کند و ترجیح می‌دهد فردی را جایگزین کند که خودش می‌خواهد. این اتفاق علاوه بر اینکه دانشجویان را نسبت‌به حاکمیت بی‌اعتماد می‌کند، سبب می‌شود دانشجو به استادِ تازه بدبین شود و حتی با بی‌احترامی با او رفتار کند.

طی سالی که گذشت، چقدر شاهد تغییرات در جامعه زنان کشور بودیم؟

زنِ امروز متفاوت‌تر از نسل گذشته در پی حق‌طلبی و بیان مطالبات خویش است، او دیگر سکوت نمی‌کند و به‌عناوین مختلف در حال مبارزه است. زن به‌عنوان عضوی از جامعه به دنبال این است که جایگاهش بیش از پیش محترم شمارده شود، مطالباتش شنیده شود و فرصتی برای ابراز وجود داشته باشد. امروزه تغییرات فردی و اجتماعی در جامعه زنان باعث شده قشر خاکستری و زنانی که محجبه هستند نیز تحت‌تأثیر قرار بگیرند و در راستای اصلاح وضع موجود یک قدم جلوتر بیایند.

سال ۱۴۰۱ و جریان اعتراضات، روز‌های سختی را برای همه رقم زد؛ زنان و مردانی که این دوران را از سر گذراندند، سنگ و چوب که نیستند، احساس دارند، حرف دارند، اعتراض دارند. ما هنوز هم شاهد اعتراضاتی از سوی زنان محجبه و غیرمحجبه هستیم. این اعتراض‌ها عکس‌العملی در مقابل عمل‌هایی است که در قالب فشار‌های اجتماعی بر آن‌ها وارد شده است.

این تغییرات را مثبت می‌بینید؟

البته. تغییرات همیشه مثبت و به نفع جامعه است. از منظر جامعه‌شناختی، جامعه یک لحظه هم بدون تغییر نمی‌ماند. باید توجه داشت جامعه ایران دیگر یک جامعه سنتی نیست؛ جامعه‌ای که امروز چهارده الی پانزده میلیون فارغ‌التحصیل دانشگاه دارد، یک جامعه خردگراست. ۶۳ درصد از جمعیت دانشجویان کشور را زنان تشکیل می‌دهند و این نشان می‌دهد زنان جامعه ما دیگر بی‌سواد و دنباله‌روی نسل قدیم نیستند، آن‌ها تحصیل کرده‌اند و به حقوق خود آگاه هستند. اگر اعتراضی از آن‌ها سر می‌زند، برای این است که می‌دانند و می‌بینند حقی از آن‌ها دارد ضایع می‌شود. شک نکنید که در این راه پیروز می‌شوند و این یک اتفاق حتمی است، دیر و زود دارد، اما سوخت و سوز ندارد. این هم یک تغییر اجتماعی است، شاید سال‌ها به طول بینجامد، اما یک روز به بار می‌نشیند. فراموش نکنید که در جوامع توسعه‌یافته، شتاب تغییرات سریع‌تر و در جوامع عقب‌مانده این شتاب کندتر است.

منبع: خبر آنلاین
ارسال نظر