اقتصاد۲۴- هدی کاشانیان: فیلمهای عاشقانه همیشه پرطرفدارند و در هر سبکی که ساخته شوند، مخاطبان زیادی را جذب میکنند. در تاریخ سینما کمتر آثاری همچون فیلمهای عاشقانه و رمانتیک موفق شدهاند طیف وسیعی از مخاطبان را تحت تاثیر جادوی ماندگار خود قرار دهند. در بسیاری از آثار رمانتیک تقابل یک رابطه عاشقانه و مجموعهای از موانع، داستان را همچون یک شعر عاشقانه به حرکت در میآورد.
هرچه روزگار جلوتر آمد، سینمای عاشقانه مدام رنگ عوض کرد؛ اول اینکه به مرور پردهدریهایش بیشتر شد و دیگر کمتر رنگ و نشانی از آن حال و هوای معصومانه در فیلمها دیده میشد. یکی از خصوصیات سینمای عاشقانه امکان ادغام کردن آن با ژانرهای دیگر است. این ژانر خیلی راحت میتواند لحنی کمدی پیدا کند یا حتی با المانهای ژانر ترسناک و سینمای وحشت ادغام شود. حال در این مطلب، با فهرست تعدادی از فیلمهای عاشقانه و رمانتیک سینمای جهان آشنا شوید.
۱- فیلم بر باد رفته
بر بادرفته یکی از نمونههای استثنایی سیستم فیلمسازی استودیویی در سالهای طلایی هالیوود بود و مشخصههای این نوع سینما و آن دوران را یکجا و به طرزی تمام و کمال به نمایش گذاشت. فیلم داستان پستیها و بلندیهای ماجرای عشق سرکش زنی فریبنده و مردی رِند در دوران جنگ داخلی آمریکا و سالهای پس از آن است. این فیلم در زمان اکران پرفروشترین فیلم تاریخ شد و ۳۴ سال رکورددار بود. دوبله فارسی فراموشنشدنی فیلم با صدای زندهیادان رفعت هاشمپور و حسین عرفانی هم جذابیت آن را بیشتر کرده است.
۲- فیلم کازابلانکا
کازابلانکا در سال ۱۹۴۲ ساخته شد و بهعنوان یکی از بهترین فیلمهای تمام دوران شناخته میشود. داستان درواقع، روایت زندگی از دست رفته ریک و ایلزا است. دست سرنوشت پس از سالها آن دو را بار دیگر دربرابر هم قرار داده است. یک سوءتفاهم میان آن دو وجود دارد؛ ریک از پاریس رفته است. قرار بود ایلزا هم در این سفر همراه او باشد. اما هیچگاه چنین نشده است. ریک زخمی از این ماجرای ناتمام بر دل دارد. اکنون که ایلزا همراه ویکتور لازلو در کازابلانکا اسیر هستند و راه نجات آنها کلیدی است در دستهای ریک، بهترین لحظه برای انتقام فرا رسیده است.
همه چیز نشان میدهد که ریک حق دارد ایلزا و ویکتور لازلو را حتی به کام مرگ بفرستد، اما ریک چنین نمیکند. داستانی که درنهایت یکی از بهترین نمونههای فیلم عامهپسند سرگرمکننده عشقی است که معهذا انباشته از دیدگاههای ایدئولوژیک و سیاسی است، فیلمی که از احساسات رقیق شده و سانتی مانتالیسم در سینما میآید. فیلم در پس ادعاهای خود واقعا نه عشقی میسازد نه سیاستی که مدعی آن است.
۳- فیلم تایتانیک
فیلم تایتانیک در سال ۱۹۹۷ ساخته شد که سفر شوم دریایی در پسزمینه رابطه بدشگون میان جک (لئوناردو دیکاپریو) و رز (کیت وینسلت) که مسافر قسمت فرست کلاس کشتی است قرار دارد. در این فیلم رز با کال (بیلی زین Billy Zane) خبیث نامزد است و قرار است به آمریکا برودند و در آنجا ازدواج کنند. این فیلم همهچیز دارد؛ داستان تاریخی، عشق ممنوع، قرار ملاقاتهای یواشکی و یک پایان بسیار غمانگیز و یک موسیقی زیبا که با صدای سلین دیون در نوع خود بینظیر است.
۴- فیلم رومئو و ژولیت
فیلم رومئو و ژولیت در سال ۱۹۹۶، اقتباسی از نمایشنامه ویلیام شکسپیر که داستان غم انگیز دو عاشق نگون بخت ورونا را که بهدلیل مشکلات خانوادگی عشقشان به ناکامی تبدیل میشود را نمایش میدهد. لئوناردو دی کاپریو نقش رومئو و کلیر دنیز نقش ژولیت را ایفا میکنند. این فیلم نشان میدهد که عشق پرشور آنها چگونه به غم بدل شده و سوتفاهم باعث پایان تراژیک آنها میشود.
رومئو و ژولیت اگرچه داستان عشق دو جوان است، اما در عین حال به روایت رقابت میان خانوادههای پا به سن گذاشته آنها هم میپردازد. نکته عجیب این است که با وجود اینکه دشمنی میان دو خانواده کپیولت و مونتیگو یکی از عناصر کلیدی این فیلم است، اما هیچ وقت درباره ریشههای این کینه قدیمیصحبتی به میان نمیآید.
۵- فیلم سابرینا
این فیلم عاشقانه کلاسیک «سابرینا» نمایشگر داستان عشق دختری فقیر و پسری ثروتمند است که در طول تاریخ سینما بارها و بارها گفته شده است، اما هیچگاه اینگونه در اوج نبود. بیلی وایلدر به خوبی میداند که چنین داستانهایی از یک منطق فانتزی تغذیه میکنند که چندان تناسبی با تلخی جهان واقعی انسانی ندارند. پس طنز زیبای خود را در آن جاری میکند و جهانی خوش و آب و رنگ میسازد و به بازیگران بزرگش اجازه میدهد تا هر چه در چنته دارند را رو کنند و مخاطب را با خود به جهانی خیالانگیز ببرند که در آن همه چیز امکان پذیر است.
کارگردانی بیلی وایلدر تقریباً بینقص است و او با ساختن همین فیلم خیز بلندی برای ساختن آثاری با محوریت ژانر کمدی رمانتیک در آینده بر میدارد؛ خیزی که منجر به خلق یکی از بهترین کمدی رومانتیکهای تاریخ سینما یعنی «آپارتمان» که در ادامه در همین لیست به آن اشاره شده، میشود.
۶- فیلم دیو و دلبر
فیلم دیو و دلبر در سال ۱۹۹۱ توسط گری تروسدیل ساخته شد. موضوع این فیلم درباره دختر جوانی است که برای نجات پدرش از چنگال دیوی دهشتناک پیشنهاد میکند بجای پدرش بهعنوان اسیر گرفته شود. البته دختر نمیداند که دیو در حقیقت شاهزادهای است جذاب که طلسم شده است. عجب دیو جذابی! شما هم احتمالاً شیفته او خواهید شد. این انیمیشن نوستالژیک از یک داستان جذاب و قدیمی فرانسوی الهام گرفته شده است و توانسته جایزه اسکار بهترین ترانه و موسیقی را دریافت کند.
۷- فیلم بمب، یک عاشقانه
بمب، یک عاشقانه درامی خندهدار و عاشقانه ایرانی است که در میانههای جنگ داستانی از کشمکشهای خانوادگی و بحرانهای زناشویی را تعریف میکند. ایرج ناظم مدرسه و همسرش میترا معلم خصوصی زبان است. این دو بخاطر یکسری اختلافات قبلی حتی با یکدیگر شام هم نمیخورند. هرشب تهران هم هدف موشکهای عراق قرار میگیرد و وقتی که همه به زیرزمین میروند، این دو نفر در خانه میمانند، چراکه هدفی برای زندگی ندارند. در میان جدلهای ایرج و میترا، سعید یکی از شاگردان مدرسه که ازقضا با ایرج هم همسایه است عاشق دختری محصل میشود و آرزو میکند که هرگز موشکباران تمام نشود تا همچنان بتواند او را در زیرزمین ببیند.
فیلمساز این فیلم سعی میکند تا دو داستان عاشقانه را مطرح کند و در جاهایی نیز عشق واقعی کسانی که دو کلاس سواد ندارند را به رخ عشق افرادی مثل ایرج بکشد که مثلاً کلی کتاب دارند! ایرج بعد از اینکه نامه سعید را سر جلسه امتحان پیدا میکند به خودش میآید و جوری میشود که از شاگردش درس زندگی میآموزد.
۸- فیلم شام آخر
شام آخر، عاشقانهای متفاوت در سینمای ماست. جایی که یک مادر و دختر، به رقیبهای عشقی تبدیل میشوند. مثلثی که دختر را به مرز جنون میرساند و از مادر خود متنفر میکند. مانی معترف (محمدرضا گلزار)، در حالی عاشق استاد خود، میهن مشرقی (کتایون ریاحی) میشود که دختر او، ستاره دلباختهاش است. از طرفی همسر سابق میهن، تحت تاثیر دروغهای ستاره، به ناحق جو دانشگاه را بر علیه میهن و مانی مسموم میکند. این جو مسموم سبب میشود آن دو از دانشگاه اخراج کنند و در حالی که سفر ماه عسلشان را میگذرانند، مورد تهاجم ستاره قرار میگیرند.
۹- فیلم سنتوری
سنتوری هم یک فیلم سینمایی ایرانی عاشقانه به حساب میرود، اما در اصل یک فیلم سینمایی در مذمت اعتیاد است، اما نیمه اول آن که به روایت ماجرای عاشقانه علی و هانیه میپردازد را میتوان در این لیست جا داد. داریوش مهرجویی در این فیلم کمتر از چاشنی شعر و بیشتر از موسیقی استفاده کرد. هرچند این فیلم هم یک روایت ذهنی و فلشبکهایی از زندگی یک نوازنده سنتور است. علی که از خانوادهای مذهبی و مطرود آنهاست، به نوازندهای مشهور تبدیل شدهاست. هانیه، از طرفداران او، که خود هم دستی بر آتش موسیقی دارد به او نزدیک میشود، اما دنیای رنگی پر شعر و موسیقی آن دو، خیلی زود از آتش اعتیاد علی سیاه میشود.
۱۰- فیلم در امتداد شب
در امتداد شب عاشقانهای است که متاثر از دو جریان فیلم موج نو و فیلم فارسی حرکت میکند. بابک قهرمان بیرون آمده از دل آثار موج نویی در کنار پروانه جان میبازد و آرام میگیرد. او در تب عشقی آتشین فنا میشود و ترجیح صیاد این است که قهرمان داستان به وصالی ابدی برسد. عاشقانه در امتداد شب، روایتی تراژیک دارد و مثل داستان عشق آرتور هیلر ضربهای محکم به تماشاگر احساسی خود میزند. با اینکه عاشقانه پروانه و بابک از جهان فیلمفارسیها میآید و همانقدر نیز غیرقابل دسترس خودش را نشان میدهد، اما با اینحال بسیار دلنواز و جذاب است.
در امتداد شب یکی از متفاوتترین فیلمهای کارنامه پرویز صیاد است. این فیلم از همان ابتدا با جنجال همراه شد و بعدها نیز برای سعید کنگرانی مشکلات زیادی را بوجود آورد، تا جایی که کنگرانی بخاطر بازی در این فیلم نمیتوانست فعالیت مستمری را در سینما داشته باشد و در پروژهای حضور پیدا کند. پرویز صیاد در این اثر نگاهی متفاوت نسبت به دیگر آثار همدوره خود به مسئله عشق دارد و چون فیلم بنبست روایت عاطفی خود را با مسائل دیگری مثل انتقاد به دنیای جوانها درهم میآمیزد و جهانی خاص را بهتصویر میکشد.