اقتصاد۲۴- موضوع دامنه نوسان همواره محل بحث فعالان بازار سرمایه و سرمایه گذاران بوده¬است چرا که تغییرات آن تأثیر مستقیم بر تصمیمات سرمایه¬گذاری و کارایی بازار دارد. به صورت کلی و در شرایط عادی به نظر می¬رسد که نبود دامنه نوسان می¬تواند از به وجود آمدن صفهای خرید و فروش و تا حدی زیادی از فرسایشی شدن بازار جلوگیری کند. اما در حال حاضر با توجه به وقایعی که عمدتا هم خارج بازار اتفاق میافتند و عملا در دسته ریسک¬های سیستماتیک تلقی می¬شوند و سرمایه گذاران اختیاری در مورد آن ندارند، موجب شده که نهاد ناظر از تحدید دامنه نوسان به عنوان ابزاری برای جلوگیری از نوسانات شدید و نهایتا جلوگیری از متضرر شدن سهامداران به خصوص سهامداران خرد استفاده کند.
در کنار مزایایی، چون کاهش نوسانات شدید و جلوگیری از رفتارهای هیجانی، افزایش اعتماد سهامداران به حفظ منافعشان، کنترل ریسک و جلوگیری از دستکاری قیمت¬ها استفاده از این ابزار می¬تواند تهدیدهایی را نیز متوجه بازار نماید. اولین و مهمترین مورد کاهش نقدشوندگی داراییهای مالی است. طبیعتا محدودیت دامنه نوسان میتواند منجر به کاهش حجم معاملات و نقدشوندگی بازار شود.
وقتی قیمت سهام به حد مجاز خود میرسد، معاملهگران نمیتوانند به خرید و فروش ادامه دهند که این موضوع میتواند به کاهش جریان نقدینگی منجر شود که در صورت ادامه دار بودن محدودیتها مهمترین اصل بازار سهام یعنی نقدشوندگی را زیر سوال می¬برد. دومین نکته انتقال نوسانات به روزهای بعدی است. محدودیت دامنه نوسان ممکن است نوسانات را به روزهای بعد منتقل کند. اگر یک سهم در یک روز به سقف یا کف دامنه نوسان برسد، احتمال دارد که نوسانات در روزهای بعد ادامه یابد تا زمانی که بازار به یک قیمت تعادلی جدید برسد و هرچه این مدت زمان بیشتر باشد اثرات آن هم طولانی مدت می¬شود.
سومین مشکل را باید در موضوع ایجاد قیمتهای مصنوعی جستجو کرد. محدودیت دامنه نوسان میتواند منجر به ایجاد قیمتهای مصنوعی شود که بازتابدهنده تقاضا و عرضه واقعی نیستند. این موضوع میتواند باعث شود که بازار نتواند به سرعت به اطلاعات جدید واکنش نشان دهد و عملا حتی اگر یک افشای خوب هم در کدال صورت بگیرد اثراتش بر قیمت ملموس نباشد.
چهارمین نکته که اغلب مورد اعتراض سرمایه گذران حرفه¬ای است، تأثیر منفی تحدید دامنه بر استراتژیهای معاملاتی است. باید توجه داشت که برخی استراتژیهای معاملاتی ممکن است به دلیل محدودیت دامنه نوسان نتوانند بهطور کامل اجرا شوند. معاملهگران ممکن است نتوانند از نوسانات قیمت بهطور کامل بهرهبرداری کنند و این میتواند بر عملکرد آنها تأثیر منفی بگذارد.
پنجمین نکته کاهش کارآیی بازار است. اعمال محدودیت دامنه نوسان در میان مدت و بلند مدت میتواند کارآیی بازار را کاهش دهد، زیرا اطلاعات جدید به طور کامل و سریع در قیمتها منعکس نمیشود. این موضوع میتواند منجر به کاهش شفافیت و افزایش عدم اطمینان در بازار شود و باید به آن توجه ویژه داشت.
ششمین مورد در خوصوص رفتار غیرمنطقی سرمایهگذاران است محدودیت دامنه نوسان میتواند باعث رفتارهای غیرمنطقی سرمایهگذاران شود. مثلاً، سرمایهگذاران ممکن است به دلیل نگرانی از محدودیتها و نرسیدن به قیمت مطلوب، تصمیمات عجولانه و نادرست بگیرند و با نبود دورنمایی از اصلاح اوضاع تمام دارایی خود را در صفهای فروش در قیمتهای پایینتر از ارزش ذاتی به حراج بگذارند.
آخرین نکته هم در این خصوص کاهش توانایی پوشش ریسک برای سرمایهگذاران و نهادهایی است که از ابزارهای مشتقه برای پوشش ریسک استفاده میکنند، محدودیت دامنه نوسان میتواند مشکلاتی ایجاد کند. محدودیتها ممکن است مانع از اجرای کامل استراتژیهای پوشش ریسک شوند و به این ترتیب مخاطرات بیشتری را برای این نهادها به همراه داشته باشد.
اعمال محدودیتهای دامنه نوسان قطعا بر روی رفتار سرمایه گذران حقیقی و نهادی توأمان تأثیر گذار است که در صورت تداوم میتواند از جذابیت بازار کاسته و تصمیمات سرمایه گذاری از جمله معاملات بزرگ یا بلوکی نهادها را هم با تردید مواجه کند؛ لذا توجه به مدت زمان استفاده از این ابزار، همچنین میزان محدودیت در کنار تقارن و یا عدم تقارن آن امریست ضروری که میبایست در کنار عواملی، چون حجم مبنا، میانگین معاملات، ارزش بازار، میزان سهام شناور و... باید مورد توجه قرار گیرد. وگرنه بازار گردانی در این شرایط به طور کلی غیر ممکن میشود و حتی صندوقهای قابل معامله سهامی و یا اهرمی هم دچار صف فروش میشوند و عملا بازار در یک سراشیبی قفل میشود.
محدودیت دامنه نوسان ذاتا یک ابزار خوب برای کنترل هیجانات است، اما تداوم ریسکهای سیستماتیک و استفاده دائمی از این روش¬ها می¬تواند منجر به کم فروغ شدن بازار سهام، سردرگمی و ناامیدی و نتیجتا کاهش جریان نقدینگی در این بازار شود.