اقتصاد۲۴-در این میان، یک نویسنده و منتقد ۵۰ ساله به نام «آرمان بیانی» (با بازی پیمان معادی) قصد دارد اولین فیلم خود را با داستانی واقعی درباره یک قاتل زنجیرهای که قربانیانش همه کودکآزار هستند، کارگردانی کند. این کارگردان مشکلات شخصی و خانوادگی فراوانی دارد، بدون پدر بزرگ شده، مادرش رفتارهای غیر طبیعیِ زیادی داشته، از همسر خود جدا شده و با پسرش زندگی میکند. آرمان برای درست پیش بردن رابطه خود با پسرش نزد یک تراپیست که نقش او را سحر دولتشاهی بازی میکند.
این سریال به دلیل پرداختن به موضوعات مهمی مثل آزار کودکان، خشونت خانگی و مشکلات روانی در جامعه، از نظر موضوع، درونمایه و بازیگران خوب مورد استقبال بسیاری از کاربران قرار گرفته و یکی از سریالهای تقریبا موفق شبکه نمایش خانگی محسوب میشود، اما به دلیل احساس و روابط نامتعارفی که بین این کارگردان و تراپیستش شکل میگیرد، انتقاد تند جامعه روانشناسان و بسیاری از کاربران را در پی داشته است. به خصوص که «مژگان مشتاق»؛ تراپیست آرمان، با دسترسی به پرونده مادر او و اطلاع یافتن از داروهای مادر متوجه میشود که افعی تهران همان مردی است که عاشقش شده، اما همچنان دوستش دارد و در اتاق درمان به او تاکید اطمینان میدهد که قصد ندارد او را به پلیس لو دهد.
جواد فرحانی، تهیهکننده این سریال در گفتگویی انتقاد روانشناسان از این سریال را قبول نکرده و گارد گرفتن آنها دربرابر مشاغل را ناشی از ذهن انتقادی ایرانیها تعبیر کرده است. او گفته برای نوشتن این سریال از نظرات و مشاوره یکی از بزرگترین روانشناسان بالینی کشور که بیش از ۳۰ کتاب نوشته، کمک گرفته شده است. این در حالی است که روانشناسان میگویند این سریال، اخلاق حرفهای روانشناسی را زیر پا گذاشته و کوچکترین آگاهی درباره اصول حرفهای روانشناسی نداشته است و صرف مولف بودن یک روانشناس نمیتواند ملاک خبره و متعهد بودن او باشد. غیر از روانشناسان، برخی سینماگران نیز این سریال را از دید روانشناسی و انتخاب نادرست رواندرمانگر مورد انتقاد قرار دادهاند و گفتهاند که «سریال در این نقطه اشتباه کرده است. چراکه مناسبات اتاق درمان به درستی منتقل نمیشود و ارتباط بین مراجع و روان درمانگر خارج از اتاق درمان مردود است.»
حریم بین روانشناس و مُراجع باید حفظ شود
دکتر علی فتحی آشتیانی، رئیس سازمان نظام روانشناسی و مشاوره کشور، این سریال را از منظر روانشناسی مورد بررسی قرار داده و میگوید: وظیفه یک روانشناس این است که به مُراجع خود برای حل مشکلات روانشناختیاش کمک کند؛ مشکلاتی که در گذشته داشته، تروماهای زیادی که در دوران کودکی تجربه کرده، یا مشکلاتی که در حال حاضر متاثر از تروماهای دوران کودکی به آنها مبتلا است و تحت تاثیر آنها دست به خلافها و حتی جنایتهایی میزند. از این زاویه شاید روانشناس در این سریال نقش خود را خوب ایفا کرده است. اما شکلگیری روابط صمیمانه بین روانشناس و مراجع بر خلاف اصول اخلاق حرفهای است. این که تراپیست به خانه مراجع خود رفت و آمد کند، با او به کافه و رستوران برود، هدیه برایش بگیرد یا از او هدیه بگیرد و در حین تراپی به او دل ببندد، اصلا حرفهای نیست و از آن تحت عنوان "روابط دوگانه" تعبیر میشود.
بیشتر بخوانید:پشت پرده فساد آقازادهها در سریال هفت سر اژدها
فتحی آشتیانی ادامه میدهد: تاکید علم روانشناسی این است که در رابطه بین روانشناس و مراجع باید فاصله و حریمی وجود داشته باشد که منجر به شکلگیری روابط دوگانه نشود. حتی ازدواج روانشناس با مراجع در دوره مشاوره تخلف محسوب میشود. کارهایی که روانشناس در سریال افعی تهران انجام داده، فراتر از انتظاراتی است که از روانشناسان میرود.
این روانشناس به این موضوع مهم اشاره میکند که عدم رابطه تراپیست با مُراجع، یک کد اخلاقی است که محدود به ایران نیست و در کل دنیا رعایت میشود. در آمریکا، اروپا، آسیای شرقی، ایران و هر جای دیگری این کد اخلاقی باید رعایت شود. اشکالی که روانشناس این سریال داشته، در این قسمت بوده که طبیعتا درست نبود.
در ساخت فیلم و سریال روانشناسی از ما کمک بگیرند
رئیس سازمان نظام روانشناسی و مشاوره کشور میگوید: اگر در نوشتن قسمتهای روانشناسی سناریو از سازمان نظام روانشناسی کمک میگرفتند، قطعا سریال این همه دچار اشکالات روانشناسی نمیشد و این نگاه اصلاح میشد. چون چنین سریالی میتواند فضایی را ایجاد کند که به نفع روانشناسان کشور نیست.
فتحی آشتیانی میگوید: پیشنهاد همیشگی ما این است که تهیهکنندهها و نویسندههای سریالها و فیلمها از کمکهای روانشناسیِ سازمان نظام روانشناسی و مشاوره در این حوزه کمک بگیرند تا از نظر علمی و محتوایی با مسائل روانشناختی مشکلی نداشته باشد. ما میتوانیم بهترین روانشناسان را به آنها معرفی کنیم. البته گویا گفته شده که در این سریال از مشاورههای یک روانشناس خبره کمک گرفته شده که بیش از ۳۰ کتاب نوشته است. ببینید کتابهای متعدد نوشتن، ملاکِ خبره بودن نیست. مهم این است که آیا روانشناس به اصول اخلاق حرفهای آگاه و پایبند بوده یا نه؟
او تاکید میکند: از آنجا که سریالها و فیلمها معمولا در جامعه الگوسازی میکنند و عامه مردم را تحت تاثیر قرار میدهند، طبیعتا این نوع اخلاقهای غیر حرفهای تاثیر ناگواری روی ذهن جامعه میگذارد و باعث میشود مردم فکر کنند همه روانشناسان با مراجعین خود این گونه رفتار میکنند.
نقد ما به معنای گارد گرفتن نیست
فتحی آشتیانی با بیان این که نقد جامعه روانشناسی کشور به این سریال، اصلا اسمش "گارد گرفتن" در برابر سریال نیست، عنوان میکند: از یک طرف وظیفه روانشناس این است که کمک کند تا مراجع بتواند نقشهای خود را در خانواده، در شغلش، در وظایف اجتماعیاش و ... به خوبی انجام دهد. شاید روانشناس در این بخش درست رفتار کرده است. ما فقط بخشی را که حریمها را شکسته و اصول حرفهای را زیر پا گذاشته، نقد داریم.
این روانشناس ادامه میدهد: در فرآیند زندگیِ هر فردی ممکن است مشکلاتی پیش بیاید. آرمان بیانی هم در این سریال مرتکب قتلهای مختلف شده است. این در حالی است که خانم روانشناس همچنان مدافع اوست و حتی اطلاعاتی از او به پلیس نمیدهد. اگر روانشناس کمک کند که جلوی این اتفاقات گرفته شود و مراجع را امیدوار کند که علیرغم تروماهایی که در دوران کودکی داشت، میتواند متکی به خودش رفتار و زندگی درستی داشته باشد، رفتار حرفهای از خود نشان داده، اما اگر بخواهد او را تایید کند یا روی خطاها و تخلفات و جنایتهایش سرپوش بگذارد، طبیعتا غیر حرفهای رفتار کرده است.
رئیس سازمان نظام روانشناسی کشور در پاسخ به این سؤال که آیا میتوان به چنین روانشناسانی برچسب "روانشناس زرد" زد، میگوید: من با عنوان "روانشناس زرد" موافق نیستم. اسم چنین روانشناسانی را میگذارم "روانشناسنما". کسی که بدون توجه به اصول و مبانی و استانداردهای اخلاق حرفهای، یک سری رفتارهای نادرست انجام میدهد، روانشناسنما است.