اقتصاد۲۴- در ذهنم با چند نفر آنها بحث کردم، اما دیدم چه کاریست؟! بحث را باید از توی ذهن به روی کاغذ آورد، مطالبات را مطرح کرد و بر آن پای فشرد. در خواست را که بیاندازی وسط، خودش صاحبش را پیدا میکند.
آقا یا خانم وزیر فرهنگ آینده! ادبیات ایران به عنوان مهمترین جلوه گاه فرهنگی مردم این سرزمین از دیر باز تا امروز، مرده! .. یا اگر خوشبینانه نگاه کنیم در حال چانه انداختن است.
چیز دیگری باقی نمانده است؛ گرانی بی حد و حصر معیشت در دو سه سال اخیر، کتاب را از سبد خانواده به جایی انداخته است که عرب نی میاندازد و هزینه سرسام آورکاغذ و چاپ و نشر، هر بنگاه انتشاراتی را از نزدیک شدن به مرده در حال احتضار ادبیات ایران بر حذر میدارد.
آقا یا خانم وزیر! سالها متمادیست که برخی صنایع ایران نظیر صنایع غذایی و اتومبیل سازی وحتی سینمای ایران. با سیاست جایگزینی واردات حمایت میشوند. سال هاست دستور واردات مواد غذایی و اتومبیل و لوازم خانگی خارجی با تعرفههای بالا و گاه ممنوعیت توام شده تا این صنایع پا بگیرند. سال هاست فیلمهای خارجی در ایران اکران نمیشوند تا سینمای ملی نمیرد. درست یا غلط این سیاست با سیاست گذارانش، اما آیا تا به حال از خود پرسیده اید ساختار عریض طویل وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برای حمایت از ادبیات ایران چه کرده است؟
کدام حمایت، ادبیات ایران را از سیل بی امان ترجمه بی حساب و کتاب ادبیات خارجی که قسمت اعظم آن خارج از قوانین کپی رایت است، حفاظت کرده است؟
کدام سیاست ترغیبی بخش فرهنگ را در عنوان آن وزارتخانه از بخش ارشاد پررنگتر کرده است؟
آیا خرید با، اما و اگرپنجاه یا صد نسخه کتاب توسط ارشاد، دردی از ادبیات مستقل ایران دوا کرده است؟
آقا یا خانم وزیر! با چند نفر از نویسندگان جوان و میانسال و کهنسال تماس بگیرید ببینید چه میکنند. چند نفرشان مهاجرت کرده اند؟ چند نفرشان خودکشی کرده اند؟ چند نفرشان نوشتن را بوسیده و کنار گذاشته اند؟ چند نفرشان افسردگی شدید دارند؟ چند نفرشان در صف مجوز کتابشان نا امیدی را صدا کرده اند؟
نمیدانم برای شما اهمیت دارد یا نه ... برای متولیان دولت سیزدهم که لابد اصلا مهم نبود چرا که اصلا هنرمندان مستقل را در محاسبات هر چند غلط خود نمیآوردند، اما شما بشنو صدای این بی صدایان را.
آقا یا خانم وزیر! شما باید ... تاکید میکنم باید از ادبیات مستقل ایران حمایت کنید تا این هنر نمیرد و این آتش خاموش نشود این وظیفه اصلی شماست و شما آتش بان این اخگر هزارساله رو به خاموشی.
این مطالبات اصلی ماست که بخشی از آن را به عنوان یک نویسنده مستقل مطرح میکنم.
به رسمیت شناختن چیزی به نام ادبیات مستقل و غیر دولتی ... این غیر از ادبیات دفاع مقدس و ادبیات مذهبیست که همیشه در همه دولتها حمایت لازم را داشته اند.
حذف برخوردهای سلیقهای و کاستن هرچه بیشتر از سانسورهای دست و پا گیر و بی مورد اداره کتاب.
ایجاد ساز کار حمایتی کارامد در همه مراحل چاپ از ازادبیات ایران اعم از شعر و داستان و ناداستان از کاغذ گرفته تا فیلم و زینک و چاپخانه.
برقراری یارانه ادبیات ایران؛ چیزی نظیر یارانه کتاب که در ایام نمایشگاه کتاب ارایه میشود، به اقشار هدف مانند دانش جویان و دانش آموزان و علاقهمندان به ادبیات و کتاب که صرفا بتوانند با آن محصولات ادبیات داخلی را بخرند.
تشویق و حمایت ناشرانی که ادبیات ایران را در بدترین شرایط تنها نگذاشتند و به جای وزارتخانه عریض و طویل شما، پشت ادبیات ایران ایستادند.
حمایت و جلوگیری از فشارهای سلیقهای بر روی تشکلها و محافل و مجلات نقد ادبی.
همه اینها اقداماتیست که باید سالها پیش به جای سنگ اندازی و دشمن پنداشتن کوشندگان ادبیات ایران انجام میشد، اما ترجیح داده شد تا قطره قطره آب شدن ما جماعت را نظاره کنند و از دور به آگهیهای ترحیم و پستهای مهاجرت "ما هم رفتیم" بخندند. اما شما نخند، نگاه کن و ببین به جز شعار دادن و ژست گرفتن جلوی دوربین خبرگزاری ها، برای این بخش مهم از فرهنگ ایران چه کار میتوانی بکنی.