تاریخ انتشار: ۰۸:۰۰ - ۱۸ مرداد ۱۴۰۳
در گفتگو با اقتصاد ۲۴ مطرح شد:

مقایسه ایران و ژاپن، این بار در رینگ بورس/ ژاپن چگونه سقوط اخیر بورس را مهار کرد؟/ ابزار محدودیت دامنه نوسان کارکرد خود را از دست داده است

چه تفاوتی میان ریزش ناگهانی بورس ژاپن با سقوط‌های مکرر بورس ایران وجود دارد؟ عملکرد سیاستگذاران اقتصادی در مواجهه با این ریزش چطور بوده است؟ بورس ژاپن و آمریکا تنها یک روز بعد هر آنچه را که از دست داده بود پس گرفت و به روال عادی خود بازگشت، اما چرا بازار سرمایه ایران هنوز از مرداد سال ۹۹ نتوانست کمر راست کند؟ «هومن عمیدی» تحلیلگر بازار سرمایه با انتقاد از عملکرد کُند سازمان بورس و استفاده مکرر از ابزار محدودیت دامنه نوسان به مقایسه بورس در دو کشور ایران و ژاپن پرداخته است، دو کشوری که همواره در زمینه توسعه در دو قطب مقابل یکدیگر قرار گرفتند.

اقتصاد ۲۴- نازنین خودی- بازار سرمایه با سقوط سنگینی که در روز شنبه تجربه کرد، هفته جاری را با بازدهی منفی به پایان رساند. شاخص کل در آخرین روز کاری هفته به رقم ۲ میلیون و ۲ هزار و ۵۸۰ واحد رسید و بازدهی هفته شاخص بورس منفی ۳.۱ درصد شد. اگرچه این ماجرا اتفاق تازه و دور از انتظاری نبود، اما همزمانی آن با سقوط کم سابقه بورس ژاپن و آمریکا بهانه خوبی است تا آنچه در بازار سهام ایران اتفاق می‌افتد، روشن‌تر شود.

گفته می‌شود شاخص اس‌اندپی ۵۰۰ آمریکا در معاملات روز دوشنبه ۳.۱ درصد کاهش یافت و بدترین روز خود را در دو سال گذشته تجربه کرد. در بورس ژاپن نیز شاخص نیکی  ۱۲.۴ درصد ریخت تا به این ترتیب خاطره تلخ «دوشنبه سیاه» و افت بازار بورس توکیو در سال ۱۹۸۷ زنده شود.

اما چه تفاوتی میان ریزش ناگهانی بورس این کشور‌ها با سقوط‌های مکرر بورس ایران وجود دارد؟ عملکرد سیاستگذاران اقتصادی در مواجهه با این ریزش چطور بوده است؟ بورس ژاپن و آمریکا تنها یک روز بعد هر آنچه را که از دست داده بود پس گرفت و به روال عادی خود بازگشت. اما چرا بازار سرمایه ایران هنوز از مرداد سال ۹۹ نتوانست کمر راست کند؟ «هومن عمیدی» تحلیلگر بازار سرمایه با انتقاد از عملکرد کُند سازمان بورس و استفاده مکرر از ابزار محدودیت دامنه نوسان به مقایسه بورس در دو کشور ایران و ژاپن پرداخته است، دو کشوری که همواره در زمینه توسعه در دو قطب مقابل یکدیگر قرار گرفتند.

بانک مرکزی باید همپای بورس باشد

هومن عمیدی در گفتگو با اقتصاد ۲۴ عنوان می‌کند: در بورس کشور‌های دیگر معمولا سیاست‌های پولی بانک مرکزی می‌تواند گره گشا باشد و استراکچر اقتصادشان به ترتیبی تعریف شده که نهاد‌های مالی کاملا از سیاست گذاری‌های بانک مرکزی مطابقت و پیروی دارند. از طرف دیگر بانک مرکزی خودش را کاملا در این موضوعات مکلف می‌داند که دخالت کند و مسئولیت پذیری بسیار بالایی در قبال سرمایه سرمایه‌گذاران دارد.


بیشتر بخوانید: بازخواست سازمان بورس؛ چرا بورس در روز چهارشنبه تعطیل نشد؟/ تزریق پول از صندوق توسعه ملی به بازار سرمایه اثر روانی خود را از دست داده است


به گفته او تغییر ۲۵ صدم درصد نرخ بهره در یک کشور مثل ژاپن که به شدت کشور استیبل و پایداری است خیلی می‌تواند تاثیرات آنچنانی روی بازار سرمایه بگذارد. پس از یک چنین تصمیمی که بازار بورس ژاپن ریزش خیلی سنگینی را در یک روز تجربه کرد، سیاست مداران و اقتصاددانانی که محصول بانک مرکزی بودند احساس مسئولیت کردند و بازارشان یک روز پس از این اصلاح سریعا برگشت. البته پیش از این ریزش بورس ژاپن و بورس کشور‌های دیگر با یک رشد آنچنانی خوبی مواجه شده بودند. این ریزش یک اصلاح از یک رشد خیلی بزرگ قبلی اتفاق افتاده است.

ریزش بازار سرمایه ایران ۴ ساله شد

این کارشناس بازار سرمایه در ادامه می‌افزاید: ولی در کشور ما حدودا فکر می‌کنم از مرداد ۹۹ تا الان چهار سال است که بازار دارد منفی می‌خورد. این در حالی است که همه، از کاندیدای ریاست جمهوری تا دیگر مسئولان در مورد آن صحبت می‌کنند. اما این بازار کوچکترین حمایتی نمی‌شود و متاسفانه به حال خودش رها شده است. در رأسش هم آقای عشق قرار گرفته که متاسفانه کمترین توانایی و کارآمدی را در اداره این بازار ندارد.

متاسفانه رئیس سازمان بورس نه تنها از حقوق سهامداران صیانت نکرده‌اند بلکه اطلاعات غلط و عجیبی مانند این که رشد شارپی برای بورس مضر است را مطرح کردند. ازسال ۹۹ تا امروز سیاست‌های غلط او مانند دادن مجوز‌های عجیب و غریب تاسیس صندوق‌های بزرگ کوچکترین کارآمدی برای بازار سرمایه نداشته است و فقط نرخ بهره را بالا آوردند. این‌ها عواملی است که دراین چند سال به بازار لطمه زد.

بانک مرکزی ژاپن از چه ابزاری برای نجات بورس استفاده کرد؟

عمیدی در پاسخ به این سوال که بانک مرکزی ژاپن از چه ابزاری برای نجات بورس استفاده کرد؟ می‌گوید: ابزار اصلی این است که به بازار می‌آیند، پول می‌آورند و هر چه فروشنده هست را می‌خرند. این نهاد‌های مالی تابعه و خود بانک مرکزی در چنین مواقعی اصلا منتظر دستورالعمل، جلسه و هماهنگی و مجوز نیست. مکانیزم این طور تعریف شده که هر وقت چنین اتفاقی افتاد با حمایت سنگین از بازار سرمایه تمام فروشنده‌ها را از بازار خارج می‌کنند و می‌خرند. این وضعیت شناوری که عرض کردم مکانیزمش موجود است. تمهیداتش بررسی و اندیشیده شده و خودش اتوماتیک به جریان می‌افتد.


بیشتر بخوانید: شکوفایی صندوق‌های طلا در روز خونین بورس/ آمادگی طلای ۱۸ عیار برای ۴ میلیونی شدن/ سبز شدن ادامه صعود طلای جهانی در گرو واکنش ایران به ترور اسماعیل هنیه


او تصریح می‌کند: منتها اینجا می‌گذارند بازار ده روز می‌ریزد و ۳۰- ۴۰ درصد افت می‌کند. بعد از آن تازه می‌خواهند جلسه تشکیل دهند و گاهی چند نفر نمی‌آیند و دوباره به جلسه دیگری موکول می‌شود. با رایزنی‌های زیاد جلسه بعدی را می‌گذارند و بعد آن جلسه می‌گویند حمایت خواهیم کرد. این را تصویب می‌کنند و بدون هیچ مکانیزم اجرایی تمام می‌شود. نمونه این ماجرا را در روز‌های اخیر دیدیم. وقتی کشور با ریسک فورس ماژور مثل حمله تروریستی مواجه است بازار باید تعطیل می‌شد و این ترک فعلی بود که اتفاق افتاد.

بالا بردن حجم مبنا به جای محدودیت دامنه نوسان

هومن عمیدی درباره استفاده مکرر از محدودیت دامنه نوسان به اقتصاد ۲۴ می‌گوید: اگر از یک ابزار در موقع لزوم استفاده کنید ممکن است اثربخش باشد، اما اگر هر وقت ایده‌ای نداشتیم و کاری از دستمان برنیامد و باز هم به سراغ همان ابزار رفتید، دیگر کارکرد خودش را از دست می‌دهد. نکته بعدی این که به جای آوردن پول دامنه نوسان را محدود کردند. این باعث می‌شود یکسری سهم‌ها با صف فروش سنگین مواجه و در صف فروش قفل شدند. عملا حتی آن کسی هم که بخواهد بخرد و یک نوسانی بگیرد یا بازدهی خوبی کسب کند باید حالا حالا‌ها بایستد.

به باور وی ما نباید چنین روال اشتباهی را بار‌ها تکرار کنیم. این دفعه مثلا بهترین کار این بود که دامنه نوسان را تغییر نمی‌دادند و حجم مبنا را بالا می‌بردند. اگر حجم مبنا را ۱۰- ۱۵ برابر می‌کردند، یک تعداد سهم خیلی زیادی باید معامله می‌شد تا سقف پایانیش منفی ۶ می‌شد. از طرفی برای هر کسی هم جذاب بود می‌خرید. نکته مهم‌تر هم این بود که، چون حجم مبنا پر نمی‌شد اگر حجم معاملات کم بود قیمت پایانی خیلی پایین نمی‌رفت. یک وقت‌هایی یک سری راهکار‌های منطقی وجود دارد، ولی آقایان کار‌های خودشان را با همان روش غلط دنبال می‌کنند و نتایج غلط هم می‌گیرند. این راهکار‌ها اگر اثربخش بود دفعات قبلی جواب می‌داد.

این کارشناس بازار سرمایه در پایان خاطرنشان می‌کند: متاسفانه تیم کارشناسی سازمان بورس بسیار ضعیف است و توان چانه زنی و قدرت لابی‌گری ندارد. واقعا این صندلی وجودش اینقدر حیاتی است که می‌تواند خیلی از شرایط را تغییر بدهد، ولی اینکه چه کسی روی آن صندلی می‌نشیند و چه توانمندی‌هایی دارد خیلی مهم است. امیدوارم آقای پزشکیان اشتباه نکند و در انتخاب وزیر اقتصاد و رئیس سازمان بورس و رئیس بانک مرکزی حتما از آدم‌های توانمند و با تجربه و با اقتدار استفاده کند تا این وضعیت چهار سال اخیر دیگر ادامه نیابد.

ارسال نظر