تاریخ انتشار: ۰۹:۳۱ - ۰۸ شهريور ۱۴۰۳
نوسان دخل و خرج در شوک‌های اقتصادی

بررسی نسبت متوسط هزینه خانوار‌ها به متوسط درآمد در ایران / سبقت هزینه‌ها از درآمدها+ نمودار

نسبت متوسط هزینه به متوسط درآمد خانوار‌ها در مناطق شهری و روستایی از سال ۱۳۸۸ تا ۱۴۰۱ بررسی شده است. متوسط هزینه خانوار‌های شهری در این دوره ۱۳.۸ برابر و برای خانوار‌های روستایی ۱۳.۳ برابر شده است.

اقتصاد۲۴- روند نسبت متوسط هزینه به متوسط درآمد خانوار‌های شهری و روستایی نشان می‌دهد در دوران رکود اقتصادی، وقتی درآمد مردم کاهش پیدا می‌کند، مردم سعی می‌کنند تا کمتر مصرف و هزینه‌های خود را کاهش دهند و آن را در همان سطح قبلی نگه دارند. به عبارتی دیگر، مردم مقدار مصرف و هزینه‌هایشان را کمتر از کاهش درآمدشان کاهش می‌دهند. به هنگام دوران رونق اقتصادی نیز عکس این موضوع اتفاق می‌افتد.
از سال ۸۸ تا ۱۴۰۱، متوسط هزینه خانوار‌های شهری تقریبا ۱۴ برابر و برای خانوار‌های روستایی تقریبا ۱۳.۵ برابر شده است. متوسط درآمد خانوار‌های شهری حدودا ۱۸ برابر و برای خانوار‌های روستایی حدودا ۱۹ برابر شده است. در این دوره، نسبت متوسط هزینه به متوسط درآمد برای خانوار‌های شهری و روستایی کاهش یافته است. این نسبت برای خانوار‌های شهری از ۱.۰۶ به ۰.۸۲۱ رسیده است. برای خانوار‌های روستایی نیز از ۱.۱۳ به ۰.۷۹۹ رسیده است.
نسبت متوسط هزینه به متوسط درآمد
به گزارش اکوایران، نسبت هزینه به درآمد می‌تواند شاخص مهمی برای بررسی وضعیت اقتصادی و رفاه خانوار‌ها و درک بهتر توزیع درآمد و هزینه در جامعه باشد. اگر این نسبت کمتر از یک باشد، نشان می‌دهد خانوار‌ها به طور متوسط درآمد بیشتری نسبت به هزینه‌هایشان دارند. این می‌تواند بیانگر پس‌انداز، سرمایه‌گذاری یا حتی بدهی‌های کمتر باشد.

گر نسبت هزینه به درآمد بیشتر از یک باشد، نشان می‌دهد خانوارها به طور متوسط هزینه‌های بیشتری نسبت به درآمدشان دارند. این می‌تواند به معنای استفاده از پس‌اندازها، گرفتن وام یا کاهش سطح زندگی باشد.

 

نسبت هزینه به درآمد در دوران رکود

نسبت متوسط هزینه به متوسط درآمد خانوارها در مناطق شهری و روستایی از سال ۱۳۸۸ تا ۱۴۰۱ بررسی شده است. متوسط هزینه خانوارهای شهری در این دوره ۱۳.۸ برابر و برای خانوارهای روستایی ۱۳.۳ برابر شده است. درآمد خانوارهای شهری نیز ۱۷.۸ برابر و خانوارهای روستایی ۱۸.۸ برابر شده است. با وجود آنکه در این دوره متوسط درآمد بیشتر از متوسط هزینه‌ها رشد کرده است، باز هم در دورانی مقدار متوسط هزینه بیشتر از متوسط درآمد بوده است.

از سال ۸۸ تا ۹۲، نسبت متوسط هزینه به متوسط درآمد خانوارها در مناطق شهری و روستایی بیشتر از یک بوده است. بر اساس نظریه مصرف، از دلایل اصلی آن می‌توان به چسبندگی مصرف در دوران رکود اشاره کرد. از آنجایی که کشور ایران در این دوره درگیر تحریم‌های بین‌المللی بوده، نااطمینانی نیز افزایش پیدا کرده است. در چنین شرایطی، مردم مصرف در دوره فعلی را به مصرف در دوره آتی ترجیح می‌دهند. به عبارت دیگر، وقتی نااطمینانی در اقتصاد افزایش پیدا می‌کند، مردم از ترس اینکه نتوانند در دوره‌های بعدی با کیفیت فعلی خرید کنند، مصرفشان را در زمان حال افزایش می‌دهند. افزایش میزان مصرف باعث شده تا هزینه‌های خانوارها بالا برود. به همین دلیل، نسبت متوسط هزینه به متوسط درآمد خانوارها در این مدت افزایش یافته است.

تاثیر تغییرات اقتصادی بر مصرف و هزینه خانوارها

از سال ۹۳ نسبت متوسط هزینه به متوسط درآمد به زیر یک رسیده که توافق برجام نیز بر آن تاثیرگذار بوده است. روند نزولی این نسبت تا سال ۹۶ حفظ شده است. از سال ۹۴ و با امضای توافق برجام، دوره رونقی در اقتصاد کشور آغاز شده است. در این دوره، با افزایش درآمد متوسط خانوارها، میزان مصرف و هزینه‌هایشان را هم‌جهت با آن افزایش داده‌اند.

با خروج آمریکا از توافق برجام، نسبت متوسط هزینه به متوسط درآمد افزایش یافته است. پس از آن، این روند تا سال ۱۴۰۱ به طور کلی نزولی بوده است. در سال ۹۹ نیز به دلیل محدودیت‌های کرونا، این نسبت برای خانوارهای روستایی بیشتر از خانوارهای شهری کاهش یافته است.

به طور کلی، زمانی که اوضاع اقتصاد بد می‌شود و درآمد کاهش می‌یابد، مردم ابتدا پس‌انداز و سرمایه‌گذاری خود را کاهش می‌دهند و تا جای ممکن سعی می‌کنند میزان مصرف خود را کاهش کمتری بدهند و تغییرات سبد مصرفی‌شان را به حداقل برسانند. در واقع، مردم مصرفشان را کمتر از کاهش درآمدشان کاهش می‌دهند. وقتی وضعیت اقتصادی خوب است، عکس این سناریو اتفاق می‌افتد.

ارسال نظر