اقتصاد ۲۴- قتل شش گروگان در غزه توسط حماس ممکن است نقطه عطف تازهای در جنگ طولانی غزه باشد. حماس اوری دانینو، الکساندر لوبانوف، المگ ساروسی، هرش گلدبرگ-پولین، کارمل گات و عدن یروشلمی را به قتل رساند. گفته میشود این قتلها به تازگی در روزهای پایانی ماه اوت و درست قبل از این که نیروهای اسرائیل اجساد را در عمق تونلی در رفح کشف کنند، رخ داده است. قتل گروگانها ممکن است به بحثهای دشواری درباره تاکتیکهای کنونی اسرائیل در غزه بینجامد و نیز در این باره که آیا گفتگوهای بیپایان آتشبس سرانجامی دارد یا نه.
حماس احساس میکند که میتواند گروگانها را به قتل برساند و همچنان کنترل بیشتر مناطق غزه را حفظ کند. این قتلها اسرائیل را با تصمیمات دردناکی مواجه میکند. بسیاری در اسرائیل خواستار آتشبس هستند و میخواهند با حماس به توافق برسند. حماس میگوید که خود نیز از این توافق، بر پایه شرایطی که در ماه ژوئیه مورد توافق قرار گرفت، حمایت میکند. در این توافق، کشورهای مختلفی نقش داشتهاند، از جمله قطر، مصر و آمریکا. قطر میزبان حماس است و نقشی دوگانه ایفا کرده است؛ هم میزبان حماس بوده و هم کشوری که از سوی آمریکا و غرب برای نقش خود در این گفتگوها مورد ستایش قرار گرفته است. مشخص نیست آیا دوحه واقعاً گفتگوها را برای پیشبرد خواستههای حماس طولانی کرده یا خیر، اما روشن است که این گفتگوها هفت ماه است که ادامه دارد و پیشرفت کمی داشته است.
افرادی که گفتگوها را پی میگیرند، ادعا میکنند که اینگونه نیست و این گفتگو بارها به گونهای از توافق نزدیک شده است. با این حال، مردم ده ماه است که این را شنیدهاند. بارها به مردم گفته شده که توافق "تقریباً" نهایی شده، اما این ادعا اغلب گمراهکننده بوده است. به همین دلیل است که قتل گروگانها تأثیر شدیدی بر افکار عمومی داشته، زیرا بسیاری باور دارند که این گروگانها میتوانستند به عنوان بخشی از یک توافق آزاد شوند. حماس توسط قطر میزبانی میشود و از حمایت ایران، روسیه، ترکیه و چین برخوردار است. حماس احساس میکند که میتواند گروگانها را نگه دارد و آنها را بدون هیچ پیامدی به قتل برساند. حماس میدانست که خانواده هرش گلدبرگ-پولین در کنوانسیون ملی دموکراتها در شیکاگو سخنرانی کردند. حماس احساس میکند که از مجازات برای قتل گروگانها مصونیت دارد، زیرا پس از حمله ۷ اکتبر با هیچ پیامدی روبهرو نشده است.
پس از کشته شدن اسماعیل هنیه در تهران، یحیی سنوار به عنوان جانشین او انتخاب شد، زیرا حماس فرض میکند که سنوار از این جنگ جان سالم به در خواهد برد و مانند هنیه به دوحه نقل مکان میکند و حماس را رهبری خواهد کرد. این، سیاست حماس را نشان میدهد. اخیراً، خالد مشعل، یکی از مقامات حماس و رهبر پیشین آن، در یک سخنرانی در استانبول از سرگیری حملات انتحاری را خواستار شد. او این کار را بهطور علنی در استانبول، ترکیه، یکی از اعضای ناتو انجام داد. مقامات حماس از خاک ترکیه، عضو ناتو و قطر، متحد اصلی غیر ناتو، حملات علیه اسرائیل را هماهنگ میکنند. آنها بین این کشورها، مسکو و تهران در حال رفت و آمد هستند. به همین دلیل است که حماس احساس میکند میتواند گروگانها را به قتل برساند و با هیچ پیامدی روبهرو نشود.
بیشتر بخوانید: ماموریت شکست خورده بایدن غزه؛ سیاست یک بام و دو هوای نتانیاهو در مذاکرات
دردسرهای اسرائیل
رهبران غربی، قتل شش گروگان اسرائیلی را محکوم کرده اند. با این حال، این حمایتِ لحظهای از اسرائیل همچنان با درخواستهایی برای آتشبس همراه است. اکنون اسرائیل با این دردسر روبهروست که باید در مورد سیاست خود در غزه تصمیمگیری کند. در حال حاضر، عملیات اسرائیل با شدت کمی ادامه دارد. نیروهای ارتش اسرائیل در راهرو نتساریم و رفح حضور دارند، اما این حضور برای انجام عملیاتهای محدود است. اسرائیل، بیشتر مناطق غزه را ترک کرده و حماس کنترل بیشتر مناطق غزه را در دست دارد. جنگ تقریباً یازده ماه است که ادامه دارد و حماس همچنان کنترل بیشتر غزه را حفظ کرده است. تاکتیکهای اسرائیل در غزه به این وضعیت منجر شده است. به نظر میرسد که نیروهای ارتش اسرائیل، دستگاه امنیتی این کشور و همچنین رهبران سیاسی آن همگی معتقدند که حماس پس از پایان جنگ، همچنان کنترل غزه را در دست خواهد داشت. سیاست کنونی این است که قابلیتهای "حاکمیتی" و "نظامی" حماس کاهش یابد.
این یک مفهوم گسترده است و میتوان استدلال کرد که حماس تضعیف شده است. این گروه حدود بیست هزار جنگجو را از دست داده، اما همچنان کنترل بیشتر غزه را حفظ کرده است. این بهویژه در مرکز غزه صادق است، جایی که حکومت حماس در گذر ده ماه جنگ هرگز به چالش کشیده نشده است. در دیر البلح، النصیرات، المغازی و البریج، حماس دست نخورده باقی مانده است. حماس همچنین به خان یونس و شمال غزه بازگشته است. ممکن است با تعداد محدودی بازگشته باشد، اما حضور دارد. هیچ نیرویی جایگزین حماس نشده است. هیچ "حباب" کنترل محلی، که زمانی به عنوان راهی برای جایگزینی حماس مطرح شده بود، وجود ندارد. هیچ نیروی سومی در غزه وجود ندارد.
در اینجا اسرائیل با یک معضل بزرگ روبهروست. نیروهای ارتش اسرائیل روی یک عملیات بزرگ جدید در کرانه باختری تمرکز کردهاند و مقامات نیز میگویند که میخواهند تمرکز خود را به شمال اسرائیل معطوف کنند. هر ماه مقامات اعلام میکنند که میخواهند به بازگشت اسرائیلیها به شمال اسرائیل کمک کنند. با این حال، حملات حزبالله ادامه دارد. بیش از ده هزار کودک اسرائیلی مجبور شدهاند مدرسه را دور از خانههای خود آغاز کنند. در طول تاریخ اسرائیل، هرگز چنین نوار وسیعی از کشور به مدت یک سال تخلیه نشده بود. این یک چالش بزرگ برای اسرائیل است.
حماس همچنان کنترل بیشتر غزه را در دست دارد. حزبالله نیز پیوسته موشکهایی به سمت شمال اسرائیل شلیک میکند. روز یکم سپتامبر، سه پلیس به نامهای رونی شاکوری، هداس برانچ، و آریک بن الیاهو در کرانه باختری به قتل رسیدند. این رخدادها، به همراه قتل شش گروگان، تلفات بزرگی به شمار میرود.
بیشتر بخوانید: ادعای نتانیاهو: ایران میخواست غزه را کانون تروریسم تبدیل کند
اکنون معضل فقط این نیست که اسرائیل باید در کرانه باختری، غزه و شمال چه کاری انجام دهد، بلکه پرسشهایی درباره یک توافق آتشبس مطرح است و همچنین اینکه آیا زمانی اسرائیل اشتباهات ۷ اکتبر را واکاوی میکند و از آن درس خواهد گرفت یا نه. روشن نیست که راهبرد اسرائیل در غزه به چه چیزی تبدیل شده و چرا هیچ "طرح روز بعد"ی منتشر نشده است. به نظر میرسد که طرح روز بعد این است که حماس، کنترل غزه را حفظ کند، اما با ظرفیت کمتر. مشخص نیست که اگر حماس همچنان در کنترل باشد، بازسازی غزه چگونه آغاز خواهد شد.
آیا پولهای قطری دوباره به غزه جریان پیدا میکند و تونلها دوباره ساخته میشوند؟ تاکنون، اسرائیل به نظر میرسد که در یک وضعیت بدون پیشرفت باقی مانده است. قتل گروگانها میتوانست هشداری برای تغییر تاکتیکها در غزه باشد. به جای آنکه به حماس اجازه داده شود که گروگانها را برای همیشه نگه دارد – اکنون بیش از ۱۰۰ نفر در غزه گروگان هستند – این مسئله میتوانست نشانهای برای یک تصمیم سخت علیه حماس باشد. به نظر میرسد که قاتلان این شش گروگان، دستگیر نشده و فرار کردهاند.
دست آخر، پرسشهایی در این باره هست که چرا هیچ یک از عاملان حماس در ۷ اکتبر یا کسانی که گروگانها را به قتل رساندند، به محاکمه کشیده نشدهاند. آیا محاکمهای برای هزاران نفر از عاملان کشتار صورت خواهد گرفت؟ بدون تحقیقات، بدون محاکمه و بدون پیروزی روشن در غزه، مشخص نیست که اسرائیل چگونه میخواهد به هدف شکست حماس و جایگزینی آن به عنوان یک قدرت حاکم در غزه دست یابد.
قتل گروگانها ممکن بود به افزایش فوریت نجات جان دیگر گروگانها بینجامد، اما تاکنون، به نظر نمیرسد که چنین چیزی رخ داده باشد. مسئله گروگانها و آتشبس در اسرائیل به موضوعی سیاسی تبدیل شده است. این بدان معناست که اعتراضات در حمایت از گروگانها و آتشبس، همیشه به مسائل سیاسی مربوط میشود، نه یک راهبرد ملی و یا تمایل ملی برای تنبیه حماس. برخی معتقدند که نیروهای ارتش اسرائیل میتوانند از غزه خارج شوند و سپس بازگردند. دیگران مخالف این خروج هستند.
اما آنچه در این گفتگوها غایب است، بحث درباره اعزام نیروهای ارتش اسرائیل به جلو، حرکت به سمت اردوگاههای مرکزی، ریشهکن کردن حماس، حذف یحیی سنوار و آزاد کردن باقیمانده گروگانها به زور و با وجود هزینههای آن است. قتل گروگانها میتوانست به تصمیمی برای اقدام قاطعانه و به دست گرفتن ابتکار عمل منجر شود. شاید ده ماه عملیات تاکتیکی کُند در غزه و گفتگوهای بیپایان آتشبس، نتیجهای نداشته جز اینکه حماس باور کند میتواند گروگانها را به قتل برساند و از مجازات آن فرار کند. این یک معضل جدی برای اسرائیل است، اما شاید زمان آن رسیده باشد که این سوالات دشوار را مطرح کرد.
منبع: دیپلماسی ایرانی