اقتصاد۲۴-در اواخر سال گذشته پرونده سه بانک ناتراز در دستور کار بانک مرکزی قرار گرفت و بعد از برگزاری مجمع این سه موسسه، معاونت نظارتی بانک مرکزی، تصمیم به انحلال دو موسسه اعتباری توسعه، کاسپین و همچنین ادغام موسسه اعتباری نور در بانک ملی، گرفت و پس از آن و در ابتدای سال جاری رییس کل بانک مرکزی برنامه اصلاحی هشت بانک ناتراز را به این بانکها ابلاغ کرد.
وی در این رابطه تاکید کرد که سالم سازی ترازنامه بانکها در دستور کار است و به هشت بانک برنامه اصلاحی ابلاغ شده و دائما این برنامه پیگیری میشود تا به نتیجه برسد.
ریشه ناترازیهای بانکها در کجاست؟
هرچند وجود ناترازی پنهان در نظام بانکی ایران، کم و بیش مورد اتفاق نظر کارشناسان و مقامات متولی نظام پولی و بانکی کشور است، اما متأسفانه به دلایل ناترازی بانکها توجهی نمیشود و فهم مشترکی نیز در این خصوص بین مسئولان وجود ندارد. این امر موجب شده تا نسخههای درمانی یکسانی برای همه بانکهای ناتراز پیچیده شود که در برخی موارد، خود تشدید کننده ناترازی بوده است.
عوامل مختلفی نظیر بدهیهای دولت به نظام بانکی، گسترش موسسات مالی غیرمجاز و واگذاری آنها به برخی بانکها با انبوهی از بدهی، سهم بالای املاک در داراییهای بانک ها، عدم نظارت مناسب بانک مرکزی و بسیاری از دلایل دیگر را به عنوان علل اعسار کنونی نظام بانکی بیان میکنند، اما سهم هریک از این عوامل و روابط میان آنها فاقد انسجام نظری است.
تصمیم درست با اجرای غلط!
اگرچه تصمیم دولت برای رفع مشکل ناترازی در بانکها درست و کارشناسی بوده است، اما روش اجرا و نیز سپردن این تصمیم بزرگ به دست افراد کوچک و در سطح کارشناس و گاها غیر متخصص نه تنها مشکل را حل نکرد بلکه مشکلی بر دیگر مشکلات بانکها اضافه کرد.
نگاهی به انتصابات افراد در دو بانک آینده و ایران زمین که عمدتا بر اساس روابط صورت گرفته و نیز بررسی صورتهای مالی این دوبانک حاکی از عدم توجه واقعی بانک مرکزی و دولت به حل اساسی مشکل بانکهاست.آبان ماه سال گذشته بود که باتوجه به شرایط نابسامان بانک آینده، وزارت اقتصاد سهام مدیریتی بانک آینده را در اختیار گرفت و با تغییر مدیریتی و نشستن دکتر بهمن اسکندری بر مسند مدیرعاملی این بانک در صدد بهبود شرایط برآمد!
بهمن اسکندری دارای مدرک تحصیلی دکترای مدیریت است، سوابقی از جمله نایبرییس هیات مدیره بانک ملت، عضو هیات مدیره شعب بانک ملت در کشور ترکیه و برخی سوابق دیگر بانکی را در کارنامه کاری خود دارد.
بیشتر بخوانید:ماجرای واریزهای میلیونی به حساب مشتریان برخی بانکها
در همین زمان نیز بانک مرکزی و در پشت صحنه دبیر کل وقت آن “محمد طالبی”، با تعیین هیات سرپرستی برای بانک ایران زمین و معرفی دو عضو جدید برای هیات مدیره و تثبیت مدیرعامل وقت بانک به عنوان رییس هیات سرپرستی زمام امور بانک ایران زمین را نیز در دست گرفت.
عبدالمجید پورسعید (مدیرعامل وقت و رییس فعلی هیات سرپرستی)، قدرت اله عبداللهی که در زمان مدیر عاملی محمد طالبی در بانک کشاورزی پلههای ترقی را یکی پس از دیگری پیمود و پس از انتصاب به عنوان رییس شعبه مرکزی بانک کشاورزی در کمتر از ۷ ماه ریاست اداره کل امور مالی این بانک را نیز از آن خود کرد و در آبانماه سال ۱۴۰۲ و در زمان دبیر کلی طالبی در بانک مرکزی به عنوان عضو هیات سرپرستی بانک ایران زمین نیز منصوب شد. علیرضا کریمی وثیق، دندانپزشک و با سوابق غیر مرتبط در حوزهای فعالیت اجرایی نظیر عضو هیات مدیره و معاونت بازرگانی شرکت بازرگانی دولتی ایران، مدیرعامل شرکت غله و خدمات بازرگانی منطقه یک و فعال در زمینه گندم و آرد نان و یار غار محمد طالبی در بنیاد دکتر شیخ زین الدین نیز عضو دیگر هیات سرپرستی بانک ایران زمین شد.
نگاهی گذرا به صورتهای مالی دو بانک میتواند گواهی بر عدم توانایی منصوبان به عبارتی بهتر منسوبان بانک مرکزی و دبیرکل وقت باشد.
بر اساس صورتهای مالی منتهی به ۳۱ /۳/ ۱۴۰۳، بدهی بانک آینده به بانکها و موسسات اعتباری به بیش از ۲۶۱ همت رسید در حالی که این رقم در پایان سال مالی ۲۹ / ۱۲ /۱۴۰۲ حدود ۲۴۱ همت بود یعنی افزایشی در حدود ۲۰ همت.
بر اساس صورتهای مالی بانک ایران زمین نیز رقم بدهی این بانک به بانکها و موسسات اعتباری در پایان سه ماهه اول سال ۱۴۰۳ نزدیک به ۳۹ همت رسید در حالی که این عدد در پایان سال مالی ۱۴۰۲ حدود ۳۴ همت بود که نشان از افزایش حدود ۵ همتی دارد.
نظر رییس جمهور چیست؟
چندی پیش نیز دکتر مسعود پزشکیان در اولین گفتوگوی تلویزیونی خود به عنوان رئیس جمهور، با اشاره به مشکل ناترازی بانکها و شبکه بانکی کشور و برنامه دولت چهاردهم برای رفع این مشکل گفت که ناترازی بانکها کاملا مشخص است، اما برخورد دولت با بانکهای ناتراز باید به گونهای باشد که مردم متضرر نشوند.
برای مثال نمیتوانیم بانکی که ناتراز است را ناگهان منحل کنیم؛ چراکه در این میان مردمی که در این بانکها سرمایه گذاری کردهاند، متضرر میشوند، ما میدانیم که ناترازی وجود دارد، بانکهای ناتراز را هم میشناسیم، اما برای حل این چالش باید روندی را در پیش بگیریم که برای مردم مشکل ایجاد نکند.
راه حل چیست؟
با ذکر مجدد این نکته، تصمیم برای حل مشکل ناترازی در بانکها تصمیمی به جا و درست است، همچان معتقد به شناخت دلایل ناترازی در هر بانک و نسخه نویسی بر اساس این دلایل هستیم سپس با استفاده از نظر کارشناسان و متخصصان خبره و مدیران باتجربه بدون هرگونه وابستگی سیاسی و نسبی نسبت به رفع این معضل با کمترین عوارض اقتصادی و اجتماعی اقدام شود.