تاریخ انتشار: ۱۰:۱۳ - ۱۳ آبان ۱۴۰۳

از رشت تا علوم و تحقیقات و ماجرای ویدیو‌های عجیبی که منتشر می‌شوند

پس از اقدام منافی عفت یکی از دانشجویان دانشگاه علوم تحقیقات، حراست دانشگاه وارد عمل شده و ایشان را به کلانتری تحویل داده است. انگیزه عمل و دلایل اقدام این دانشجو در دست بررسی است.

اقتصاد۲۴-این دو خط را سید امیر محجوب -مدیرکل روابط عمومی دانشگاه آزاد اسلامی- عصر امروز در حساب کاربری توییتر خود نوشت. انتشار ویدئویی کوتاه از یک دانشجوی واحد علوم تحقیقات دلیل نوشته شدن این دو خط بود. ویدئویی ۱ دقیقه‌ای که به سرعت در فضای مجاز پخش شد و یک دختر جوان را نشان می‌داد که فقط لباس زیر به تن دارد و ابتدا روی لبه‌ی پله‌ها نشسته است و یکی از مأموران حراست با او حرف می‌زند، ولی بدون توجه به او برمی‌خیزد و در همان محل قدم می‌زند.

هنوز اطلاع دقیقی درمورد اتفاقی که منجر به این شرایط شده است، وجود ندارد، ولی بعضی افراد در همین شبکه‌ها مدعی شدند، تذکر حجاب و بدفتاری نیرو‌های حراست با دختر باعث واکنش انفجاری و غیرعادی او شده است. علت و عامل اصلی هر چه بوده باشد، چنین واکنشی نمی‌تواند یک رفتار طبیعی باشد و حتی احتمال رفتار غیرطبیعی و بیمار یا واکنش روانی در بروز آن وجود دارد. در هر صورت کمتر از چند ساعت بعد ویدئو پربازدید شد و شبکه‌های فارسی زبان هم سراغ آن رفتند و تعبیر و تفسیر‌های معمول و غیرمعمول درمورد آن شکل گرفته است. امیر محجوب در آخرین توییت خود از فشار روانی شدید و اختلال روانی این زن جوان نوشت و این که خود در حال تصویربرداری از استاد و دانشجویان دیگر بوده و با اعتراض آن‌ها و دخالت حراست روبه‌رو شده است! او همچنین به وضعیت خانوادگی زن اشاره کرد و خواست کاربران به حفظ آبروی او و دو فرزندش توجه کنند.

انتشار این ویدئو و تصاویر دختر جوان مدت کمی پس از انتشار پربازدید شدن ویدئوی دیگری در شبکه‌های اجتماعی ایرانی بود. ویدئویی که گفته شد در رشت بوده و رابطه‌ی غیرمتعارف و نامشروع چند نفر در آن ثبت شده است. ویدئویی که برای اغلب کاربران دست‌مایه‌ی انواع شوخی و طنز گشته، ولی باز هم تعابیر و تفاسیر عجیب سیاسی و اجتماعی نیز برایش نوشته شده است؛ چیزی که تقریبا برای تمام اتفاقات و موضوعات در شبکه‌های اجتماعی می‌بینیم.

موضوع و محتوای این دو ویدئو هیچ ربطی به یکدیگر ندارند و در یک گروه دسته‌بندی یا تفسیر نمی‌شوند، ولی شاید بتوان یک نقطه‌ی اشتراک بین هر دو دید: افرادی که تصاویرشان از طریق ویدئو‌ها انتشار پیدا کرد، از ثبت شدن تصویر خود اطلاع داشتند و احتمال انتشار آن برایشان دور از ذهن نبود، ولی از ثبت شدن‌ش پرهیز و دوری نکردند.

دنیای امروز فقط دنیای اینترنت و شبکه‌های اجتماعی نیست که آدم‌ها را صبح تا شب به خودش مشغول نگه داشته، دنیای چرخش سریع اطلاعات و داده‌هاست؛ و بیش و پیش از آن دنیای تصاویر و فیلم‌هایی که دائما ثبت و منتشر می‌شوند، روزانه میلیون‌ها تصویر به اشکال مختلف تولید یا ساخته و در چشم بر هم زدنی در سراسر جهان پخش می‌گردد.

عکس‌ها و ویدئو‌ها به محض ثبت شدن در معرض انتشار قرار دارند و ممکن است به هر روشی و به راحتی از کنترل تولیدکننده یا افراد درون قاب خارج شوند و بدون آن‌که کوچک‌ترین راه و امکانی برای پیشگیری و سد کردن وجود داشته باشد، در دسترس عموم قرار بگیرند. در واقع دیجیتال شدن داده‌ها (شامل داده‌ها و اطلاعات متنی یا تصویری)، کنترل و نگهداری آن‌ها را سخت کرد. وقتی داده‌ها به صورت ۰ و ۱ درآمدند، رونوشت و کپی گرفتن از آن‌ها ساده شد و به همان نسبت کاملا فرار و غیرقابل کنترل شدند. غیرفیزیکی شدن، سبک شدن و غیر قابل لمس شدن به عکس‌ها و نوشته‌ها باعث شد در دایره‌ی داشته‌های فرد نباشند و به راحتی عمومی و همگانی شوند


بیشتر بخوانید:دقت کنید که جاده مدیریتتان گاردریل داشته باشد!


کسی که تصویرش در فیلم و عکسی ثبت می‌شود، باید بداند که حتی اگر آن‌را برای دیگران نفرستد و در گوشی یا لپ‌تاپ خودش نگه دارد، امکان انتشارش وجود دارد. هک شدن گوشی یا حساب کاربری، گم یا دزدیده شدن گوشی، لپ‌تاپ و هارد، دسترسی یک غریبه یا حتی آشنا به فایل‌های شخصی محتمل هستند و بار‌ها اتفاق افتاده‌اند. یکی از آشناترین این موارد، انتشار فیلم زهرا امیرابراهیمی بود، آن هم خیلی پیش از فراگیری گوشی‌های هوشمند و شبکه‌های اجتماعی؛ و نیز بار‌ها شنیده‌ایم و همچنان یکی از شکایت‌های پرتکرار در پلیس فتا و مراجع قضایی و انتظامی مرتبط، از طرف زنان و دخترانی است که تصاویر خصوصی‌شان به سرقت رفته، منتشر شده یا از طرف غریبه، دوست، نامزد یا حتی همسر سابق با آن تهدید شده‌اند.

عکس‌ها و تهدید‌های پنهان

در کشور‌های دیگر و با فرهنگ‌های متفاوت، انتشار تصاویر برهنه یا فیلم از روابط خصوصی، خطری برای حیثیت یا آبروی افراد ندارد مگر آن‌که به خیانت یا رفتاری غیرقانونی مربوط باشد. البته تروما‌ها و آسیب‌های روانی پس از چنین اتفاقاتی، در هر جامعه و ساختاری رخ می‌دهد و بسته به عرف و ساختار جامعه شکل و شدت آن متفاوت است. شرایط برای اشخاص مشهور و چهره‌های سیاسی متفاوت است و معمولا در تمام جوامع تصاویر غیرمعمول و خصوصی آن‌ها کنجکاوی برانگیز است و خواهان دارد و همچنین می‌تواند جایگاه اجتماعی و شغلی آن‌ها را تحت تاثیر قرار دهد.

ولی این جنبه از موضوع، یعنی خطر انتشارِ تصاویر خصوصی و تهدید افراد به انتشار آن‌ها در ایران و کشور‌ها و جوامع سنتی و مذهبی شایع است و می‌تواند عواقب زیادی به دنبال داشته باشد. از طرف دیگ تصویر و فیلم خصوصی هم مانند بسیاری دیگر از موضوعات و جنبه‌های زندگی در سال‌های اخیر، در عصر دیجیتال و اینترنت و همچنین با تغییر نسل، در ایران تغییر کرد. هنوز در خانه‌های ایرانی می‌توان آلبوم‌های خانوادگی قدیمی را دید که زمانی شبیه گنجینه‌ای ارزشمند و گران‌بها از آن مراقبت می‌شد. البوم‌ها بیش از آن‌که ارزش مادی داشته باشند، از نظر معنوی ارزشمند بودند و تصاویر و عکس‌هایشان فقط برای دوستان و نزدیکان و مهمانان معتمد قابل مشاهده بود.

دیجیتال شدن عکس‌ها و ذخیره کردن و نگهداری‌شان روی سی‌دی و دی‌وی‌دی به جای آلبوم کاغذی، یعنی امکان تهیه‌ی کپی‌های متعدد. تا همین دو دهه‌ی پیش انتشار یک فیلم یا عکس از یک مهمانی یا دورهمی معمولی دخترانه یا خانوادگی به مانند فاجعه‌ای بزرگ برای فرد و خانواده‌اش بود و می‌توانست پیامد‌ها و عواقب بسیاری به دنبال داشته باشد. فراگیر شدن شبکه‌های اجتماعی همراه با تغییرات نسلی، فضای جامعه و خانواده‌ها را تغییر داد. عکس‌هایی که زمانی فقط در آلبوم‌ها بودند و هر کسی نباید آن‌ها را می‌دید، حالا روی صفحات اینستاگرام عمومی هستند و حتی صفحات خصوصی افراد، دنبال‌کنندگان کمتر آشنا یا کاملا غریبه دارند.

مهم‌تر آن‌که بسیاری از جوانان و نوجوانان نگران انتشار تصاویر خصوصی و شخصی‌شان نیستند یا آن‌را مایه‌ی شرمساری و بی‌آبرویی نمی‌دانند. تأکید بر نسل جدید است و نه بر والدین‌شان که در جوانی سی‌دی فیلم یک مهمانی دخترانه را با ترس و لرز و البته اشتیاق از گوشه‌ی خیابان می‌خریدند. اگر زمانی افراد ویدئوی روابط خصوصی دیگران را پنهانی می‌خریدند و می‌دیدند، حالا روی صفحه‌ی اینستاگرام یا توییتر خود به اشتراک می‌گذارند، درموردش جوک می‌سازند یا حتی احساس و نظرشان را عیان می‌گویند.

 

عکس‌هایم را به خاطر نسپار

به ابتدای بحث برگردیم، آن‌جا که دانشجوی دانشگاه آزاد از سر خشم، از سر استیصال یا برای اعتراض و دهن‌کجی به قوانین سخت‌گیرانه‌ی دانشگاه، ناگهان برهنه می‌شود و فقط با لباس زیر جلوی چشم ده‌ها نفر می‌نشیند و سپس راه می‌رود. در تصاویر ویدئویی به نظر می‌رسد چند لحظه هم سرش را بالا می‌گیرد و به فریاد چیزی می‌گوید. دختر می‌داند تعداد زیادی از تماشاگران با گوشی‌های موبایل تصویر او را ثبت می‌کنند و به سرعت منتشر خواهد شد، شاید حتی قبل از این‌که خودش دوباره لباس بپوشد یا دیگران به زور لباسی بر تن‌اش کنند. با این حال نه می‌ترسد و نه نگران عواقب انتشار تصویرش است، برای او اعتراض، مخالفت، دهن‌کجی یا هر حس دیگری که در آن لحظات و دقایق دارد، مهم‌تر از تصویر برهنه‌اش و قضاوت‌ها و نظر‌های دیگران است. برایش عکس و تصویر کم‌ارزش‌تر از اتفاق در حال وقوع است، او هم مانند دیگران روزانه صد‌ها تصویر می‌بیند و چند لحظه بعد فراموش می‌کند.

در ویدئویی که با عنوان «فورسام رشت» معروف و دیده شد، برای زن و مردان درون قاب مسئله و موضوع اصلی خوش‌گذرانی و حال خوش خودشان است. آن‌ها هم وقتی آگاهانه و عامدانه فیلم می‌گیرند، احتمال انتشارش را دور از ذهن نمی‌دانند، همان‌طور که پیش‌تر بار‌ها چنین تصاویری از دیگران منتشر شده است و حتما خودشان هم دیده‌اند. سرکشی و دهن‌کجی این چند نفر از جنس دیگری است، کسی مجبورشان نکرده و آن‌ها را به نقطه‌ی اوج خشم و استیصال نرسانده. برای آنان اتفاقِ «در لحظه» و آن‌چه خودشان ترجیح می‌دهند یا می‌خواهند، بر هر چیز دیگری اولویت دارد و خودآگاه و ناخودآگاه عواقبش را پذیرفته‌اند.

گویی کم‌کم وارد دوره‌ای می‌شویم که دیگر کسی از عکس‌ها نمی‌ترسد.

منبع: فرازدیلی
ارسال نظر