تاریخ انتشار: ۰۸:۰۰ - ۱۶ آبان ۱۴۰۳
اقتصاد ۲۴ در گفتگو با یک کارشناس مسائل بین‌الملل، پیامد انتخابات آمریکا بر اقتصاد ایران را بررسی می‌کند؛

دموکرات‌ها تمایل بیشتری برای مذاکره با ایران دارند/ ترامپ از طریق تقویت اعراب، مانع رشد ایران می‌شود

یک تحلیلگر مسائل بین‌الملل می‌گوید: ترامپ خودش هم اعلام کرده است که اگر من پیروز شوم، نمی‌گذارم توافق با ایران شکل گیرد؛ یعنی باز هم به دنبال این است که از طریق فشار نظامی و گفتگو‌های قلدرمآبانه بخواهد مسائلش را حل و فصل کند، به سمت شدت بخشیدن به تحریم‌ها علیه ایران پیش رود، در قدرت بودن ایران در منطقه را نفی کند و تا حدی بخواهد دیگران، از جمله اعراب را تقویت کند تا از این طریق مانع رشد ایران شود.

اقتصاد۲۴- شمارش معکوس تا روشن شدن نتایج انتخابات ریاست جمهوری آمریکا آغاز شده است. پیامد اینکه چه کسی در آمریکا رئیس جمهور می‌شود نه فقط برای این کشور بلکه برای اقتصاد جهان و به ویژه ایران اهمیت دارد. تغییر در سیاست‌های تجاری، نوسانات ارزی و تغییر رویه در اعمال تحریم‌ها و قیمت نفت، همگی عواملی هستند که می‌توانند آینده اقتصادی ایران را تحت تأثیر قرار دهند.

برای بررسی اثرات اقتصادی نتایج انتخابات آمریکا بر اقتصاد ایران، اقتصاد۲۴ با سید جلال ساداتیان، سفیر اسبق ایران در انگلستان به گفت و گو نشسته‌ است. مشروح این گفت و گو را در ادامه می‌خوانید:

* آقای ساداتیان! پیروزی دموکرات‌ها یا جمهوری‌خواهان هر کدام چه تغییری در سیاست‌گذاری آمریکا ایجاد می‌کند؟

- همه می‌دانند که رقابت بسیار نزدیک است و امشب به وقت آمریکا آرا شمرده می‌شود و تا آخر شب تا حدودی نتیجه مشخص خواهد شد که رییس جمهور بعدی آمریکا کیست. از همین الان هم قابل پیش‌بینی است که اگر ترامپ پیروز شود، دموکرات‌ها نتیجه را می‌پذیرند، اما اگر کامالا هریس روی کار بیاید، آقای ترامپ شورش خواهد کرد و مانند دور قبل هوادارانش به کنگره آمریکا حمله می‌کنند. کما اینکه زمزمه این مسئله را هم مطرح کرده است، اما اینکه هر کدام که انتخاب شوند چه اتفاقی رخ می‌دهد، باید پاسخ دهم که اگر ترامپ برنده شود در مسائل داخلی معتقد است مهاجران را باید بیرون کند، آمریکا متعلق به سفید پوستان است و به رنگین‌پوستان اهمیت کمتری می‌دهد.

از نظر اقتصادی هم دنبال این است که به کشور‌های دیگر کمتر امتیاز بدهد و اهل چندجانبه‌گرایی و همکاری‌های چندجانبه نیست و بیشتر دنبال این است که منافع آمریکا را تامین کند. به مسئله بهداشت و درمان و تامین اجتماعی کمتر و در مواردی اصلا بها نمی‌دهد.

همچنین در منطقه هم به اسرائیل بیشتر بها خواهد داد. کما اینکه قدس را پایتخت اسرائیل اعلام کرد و بلندی‌های جولان را که سازمان ملل هنوز رای نداده است را به عنوان سرزمین اسرائیل تلقی کرد. به نظر می‌آید خشونت بیشتری را هم اعمال می‌کند تا اسرائیل را بتواند تثبیت کند.

در روابط با دنیا هم با این شعار که «آمریکا برای آمریکاست» پیش خواهد رفت و منافع آمریکا را در رابطه با دیگران لحاظ خواهد کرد. سعی می‌کند با قلدری از دیگران امتیاز گیرد همانطور که در ناتو فشار آورد که درصد درآمد کل کشور را از یک و نیم درصد به ۴ درصد افزایش دهد یا از پیمان آب و هوایی پاریس خارج شد به این دلیل که ما گاز کربنیک هم تولید می‌کنیم و کاری هم به محیط زیست نداریم. دیگران باید تولید گاز‌های هیدروکربنیک را کاهش دهند، ما به عنوان آمریکا نمی‌توانیم! در حالی که دموکرات‌ها اهل چندجانبه‌گرایی هستند به پیمان‌های منطقه‌ای اهمیت می‌دهند و چندان اهل فشار آوردن به کشور‌های دیگر برای افزایش هزینه هایشان نیستند. آن‌ها بیشتر هم به حقوق بشر عمل می‌کنند. هرچند که در زمان آن‌ها هم جنگ رخ داده است، ولی چون پیوند بیشتری با کشور‌های تولیدکننده نفت دارند، بیشتر هم ملاحظه می‌کنند.

*این تغییر در سیاست‌ها بر ایران چه تاثیری دارد؟

- به نظر می‌آید دموکرات‌ها نهایتا به گفتگو‌های برجامی، البته نه به آن شکلی که در گذشته وجود داشته، متمایل هستند. درواقع آن‌ها به دنبال این هستند که به دلیل شرایطی که ایران داشته و تصور می‌کنند که کشور ما از نظر اقتصادی، سرمایه اجتماعی، حمایت‌های مردمی و فاصله‌ای که میان مردم و حاکمیت اتفاق افتاده، مقداری ضعیف‌تر شده، بخواهند امتیازات بیشتری بگیرند و به مذاکرات برگردند.

در مقایسه، اما ترامپ خودش هم اعلام کرده است که اگر من پیروز شوم، نمی‌گذارم توافق با ایران شکل گیرد؛ یعنی باز هم به دنبال این است که از طریق فشار نظامی و گفتگو‌های قلدرمآبانه بخواهد مسائلش را حل و فصل کند، به سمت شدت بخشیدن به تحریم‌ها علیه ایران پیش رود، در قدرت بودن ایران در منطقه را نفی کند و تا حدی بخواهد دیگران، از جمله اعراب را تقویت کند تا از این طریق مانع رشد ایران شود. هرچند او گفته است که من با ایران مذاکره می‌کنم، اما مذاکره کردنش به همان معنایی است که با کره شمالی مذاکره کرد، یعنی به آن‌ها گفت که شما کلاهک‌ها و قدرت نظامیتان را جمع کنید تا به شما کمک کنیم. درصورتی که مشخص است که این امر تحقق پیدا نمی‌کند و صرفا وعده‌های بی‌پایه‌ای را مطرح می‌کند.

*روی کار آمدن ترامپ یا هریس می‌تواند منجر به تغییر در ریل سیاستگذاری‌های اقتصادی ایران شود؟

- قاعدتا تفاوت می‌کند. درست است که ایران می‌گوید که برای ما تفاوتی نمی‌کند و اهمیتی ندارد که کدام یک روی کار بیاید، اما واقعیت این است که تفاوت دارد. البته از این جهت که هم دموکرات‌ها و هم جمهوری‌خواهان ایران را تحریم کردند شاید فرقی نکند، ولی دموکرات‌ها بیشتر اهل تعامل و جمهوری‌خواهان بیشتر اهل قلدری هستند. از این جهت ایران نمی‌خواهد زیر بار چنین ماجرایی رود. ضمن اینکه در عملیات وعده صادق ۱ که ایران به اسرائیل حمله کرد و اسرائیل هم پاسخ‌هایی در منطقه و ایران داد، شاهد بر این بودیم که دموکرات‌ها به دلیل شرایط داخلی و انتخاباتشان خیلی ملاحظه کردند که درگیر جنگ مستقیم با ایران نشوند. کما اینکه تهدید هم کردند که ایران به اسرائیل پاسخ ندهد و هواپیما‌های B۵۲ و هواپیمای B۲ که گفته می‌شود بمب‌های نفوذکننده در عمق ۱۸ متری خاک را به منطقه آورده است برای اینکه فشار روانی را بر ایران افزایش دهد. در شرایط کنونی و در موضعی که ایران اتخاذ کرده آن‌ها با شرایط سختی رو به رو هستند؛ از یکسو به لحاظ استراتژی‌های کلان خودشان نمی‌خواهند در منطقه درگیر شوند و از سوی دیگر به اسرائیل تعهد دارند که حمایت‌های لازم را از آن‌ها به عمل آورند. همه این‌ها نشان می‌دهند که آمریکایی‌ها در شرایط سختی قرار دارند.


بیشتر بخوانید: چشم‌ها دوخته به انتخابات ریاست جمهوری آمریکا؛ از اروپا و اوکراین تا روسیه و چین و ایران/ تفاوت‌های بنیادین تفکر هریس و ترامپ درباره ایران


*ایران تاکنون سعی کرده است از طرق مختلفی مانند پیمان شانگهای و عضویت در بریکس، اثرات ناشی از تحریم‌ها را جبران کند، هرچند که به باور بسیاری از کارشناسان اقتصادی این اقدامات هم اثری بر مشکلات اقتصادی کشور نداشت است آیا ممکن است با آمدن ترامپ همین گلوگاه هم تنگ‌تر شود؟

_ واقعیت این است که آن اقتصاد‌ها هنوز به یک اقتصاد مستقل تبدیل نشده اند. چین به عنوان دومین قدرت اقتصادی دنیا دارد مطرح می‌شود، ولی چه شانگهای و چه شانگهای پلاس هیچ‌کدام هنوز به آنجایی نرسیده اند که ارز خاص خود را مانند اتحادیه اروپایی داشته باشند. اتحادیه اروپا یورو را به جریان انداختند، خودشان را از فدرال رزرو آمریکا منفک و در بروکسل یک بانک مرکزی خاص اتحادیه اروپایی تاسیس کردند و اعتبار بین‌المللی هم دارد. اما این منطقه هنوز به این نقطه نرسیده است. کما اینکه در اجلاس اخیر شانگهای که در روسیه برگزار شد، در آنجا تصمیم گرفتند که این ارز جدید را مستقل از دلار و یور به جریان بیاندازند و دست‌کم با کشور‌های عضو بتوانند داد و ستد‌های اجرایی خود را داشته باشند که امری است زمان‌بر.

اما درباره پیامد روی کار آمدن ترامپ بر این پیمان‌ها باید بگویم که تک تک این کشور‌ها مانند چین، هند و حتی روسیه مبادلات و مذاکراتشان را با آمریکا دارند و هنوز از زیر بار دلار خارج نشده‌اند. دلار حاکمیت خاص خود را دارد. اینکه آمریکایی‌ها چگونه مانع دسترسی و دستیابی چینی‌ها به بازار‌های بین‌المللی جدید می‌شوند، می‌تواند متفاوت باشد. اگر ترامپ پیروز شود طبیعتا فشارش به بازار را افزایش می‌دهد. در مجموع و بصورت کلان‌تر، در شرق دور اولین مسئله‌اش رشد چین است. چین می‌خواهد خود را به عنوان قدرت اول دنیا مطرح کند و در این زمینه قطعا با آمریکا چالش پیدا خواهد کرد و در این کش‌مکش بالاخره یک جایی با یکدیگر اصطکاک پیدا خواهند کرد.

ارسال نظر