اقتصاد۲۴- هدی کاشانیان: رضا خان پهلوی که بعدها با لقب رضا شاه نامیده میشد، بنیانگذار سلسله پهلوی و نخستین شاه این سلسله بود. او از خانوادهای نظامی برخاست و در ارتش ایران رشد کرد. او یکی از شخصیتهای تاریخ معاصر ایران است که با تغییرات گستردهای در عرصههای مختلف سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و نظامی، ایران را از دوران قاجار به عصر جدیدی هدایت کرد. در ادامه به زندگی و نقش او در تأسیس سلسله پهلوی پرداخته شده است.
زندگینامه رضا خان پهلوی
رضا خان میرپنج در ۲۴ اسفندماه ۱۲۵۵ در قصبۀ آلاشت از توابع سوادکوه مازندران متولد شد. وی حدود چهل روز پس از تولد، پدر خود را از دست داد و مادرش نوشآفرین همراه قافلهای او را به تهران برد و در میان راه بر اثر سرما، سختیهای زیادی تا حد مرگ تحمل کرد. بعد از مرگ پدر رضا خان، قیومیت او را عمویش سرهنگ نصراللهخان به عهده گرفت. او در حالی که از تحصیلات محروم بود، از پانزده سالگی نخست وارد فوج سوادکوه و سپس وارد گردان شصتتیر شد و بعدها مأمور حراست از سفارتخانههای هلند، آلمان و بلژیک شد. رفتارش در قزاقخانه موجب ترقی او در قشون شد و کمکم به درجات نظامی بالاتر رسید، بهطوری که در سال ۱۲۹۷ش به درجۀ سرتیپی و در ۱۲۹۹ش درجۀ میرپنجی را دریافت کرد.
رضا خان پهلوی همسران متعددی داشت، از جمله:
۱. صفیه که اهل همدان بود و از وی دختری به نام همدمالسلطنه داشت؛
۲. تاجالملوک دختر تیمورخان آیرملو میرپنج که از وی چهار فرزند به نامهای شمس، محمدرضا و اشرف که دوقلو بودند، و علیرضا داشت؛
۳. توران امیرسلیمانی (ملکه توران) که از وی یک فرزند به نام غلامرضا داشت؛
۴. عصمت دختر مجللالدوله که از وی پنج فرزند به نامهای عبدالرضا، احمدرضا، محمودرضا، حمیدرضا و فاطمه داشت.
رضا خان و دوره سلطنت احمدشاه
اواخر حکومت قاجار با بینظمی و هرج و مرج در کشور همراه بود و این مسئله به وی این فرصت را داد تا با همراهی انگلستان و برخی نیروهای داخلی، تهران را تصرف کند و بهتدریج تمامی قدرت سیاسی در ایران را به قبضه خود درآورد. او در مدت چهار سال موفق شد شورشها و ناآرامیها را سرکوب کند و به شدت با هرگونه مخالفی برخورد کرده و دولت واحد ایجاد کند.
رضا خان پس از تصرف تهران و بعد از مدتی وزیر جنگ و نخست وزیر شد، اما این مناصب طبع قدرت طلبی وی را ارضاء نکرده و به دنبال کسب سلطنت برآمد. حمایت انگلستان، اقدامات وی برای بازگرداندن نظم و ثبات آن زمان ایران و سرکوب مخالفین باعث شد تا او بتواند به هدف خود نائل شده و سلطنت قاجار را از بین برده و ایران را وارد دوران سلطنت خاندان پهلوی کند.
رهبری کودتا توسط رضا خان
رضا پهلوی که به پیشنهاد ژنرال ادموند آیرون ساید، فرمانده نیروهای بریتانیا در شمال ایران، به فرماندهی قزاقها و ریاست آتریاد تهران منصوب شده بود، از سوی وی مأمور کودتا شد و با پولی که انگلیسیها در اختیار وی قرار داده بودند، حدود دو هزار سرباز را آماده حمله به تهران کرد. در سوم اسفند سال ۱۲۹۹ با همراهی سیدضیاءالدین طباطبایی که وی نیز از حامیان سرسخت انگلیس بود، رضا خان در جایگاه رهبری کودتا، تهران را به اشغال خود درآورد. احمد شاه آخرین پادشاه سلسله قاجار، ناچار کودتا کنندگان را به رسمیت شناخت و طباطبایی را به نخستوزیری منصوب کرد و به رضا خان لقب سردارسپه داد.
وزیر جنگ شدن رضا خان
رضا خان در ۱۴ اردیبهشت ۱۳۰۰ به وزارت جنگ منصوب شد و به کمک نیروی نظامی،هرج و مرجی را که بر اثر بحرانهای ناشی از وقوع جنگ جهانی اول، زوال و تباهی سلسله قاجار، انقلاب مشروطه ایران (۱۳۲۴ق)، ناتوانی حکومتی و ضعف مالی حکام محلـی و نیز عوامل دیگر از کشور ایجاد شده بود، فرو نشاند. بعد از اعتراضات معتمدالتجار و مدرس که از نمایندگان مجلس بودند، رضا خان استعفا داد، اما امنیت شهر با قتلهای مرموز مختل شد و همین باعث استرداد رضا خان شد.
رئیس الوزرایی رضا خان
احمدشاه در سال ۱۳۰۲ش وی را به رئیسالوزرایی منصوب کرد و خود راهی اروپا شد، از آنجا که در آن زمان دولت عثمانی از سلطنت به جمهوری تغییر یافته بود، در ایران نیز نظامیان به تحریک رضا خان خواستار دولت جمهوری شدند لذا طرح جمهوریت تقدیم مجلس شد. اما با بروز تظاهرات به رهبری روحانیون، انصراف از جمهوریت توسط رضا خان اعلام شد. احمدشاه بعد از شنیدن این خبر، رضا خان را خلع کرد، اما به علت تهدید نظامیان بار دیگر رضا خان روی کار آمد.
در سال ۱۳۰۴ش احمدشاه قصد بازگشت به کشور را داشت، اما به دلیل تظاهرات در تهران به علت کمیابی نان منصرف شد. در این اثنا رضا خان در عین حال فرماندهی کل قوا را برعهده داشت و با نفوذ گسترده در همه شئون کشور، مقدمات انحلال سلسله قاجاریه را فراهم کرد و به منظور یکسره کردن کار قاجار عدهای از درباریان را به اتهام کمبود نان خلع کرد. در اواخر مهر تظاهرات علیه قاجاریه شکل گرفت و روز نهم آبان مجلس شورای ملی جلسه علنی تشکیل داد و انقراض سلسله قاجاریه را اعلام کرد. در این باب افرادی نظیر داور، تیمورتاش و تدین تلاش بسیاری برای قانع کردن نمایندگان به تغییر سلطنت و طرفداری از رضاشاه انجام دادند، که در مقابل آنها افرادی نظیر شهید مدرس، ملکالشعرای بهار و دکتر محمد مصدق و سیدحسن تقیزاده به مخالفت با آنها پرداختند.
سلطنت رضا خان
سردار سپه در ۲۶ بهمن ۱۳۰۳ با کمک محمد مصدقالسلطنه و تصویب نمایندگان مجلس شورای ملی، به ریاست عالی کل قوای دفاعی و تأمینی مملکتی منصوب شد و با توجه به زمینهسازیهایی که کرده بود، در ۹ آبان ۱۳۰۴ مجلس شورای ملی انقراض قاجاریه را اعلام و حکومت موقت در حدود قانون را به وی واگذار کرد؛ سپس در ۲۱ آذر همان سال با تصویب مجلس مؤسسان که اعضای آن با فشار نیروهای وی انتخاب شده بودند، به سلطنت رسید. رضا خان بارسیدن به سلطنت و تبدیل قاجار به پهلوی او نیز از رضا خان به رضاشاه پهلوی بنیانگذار پهلوی تبدیل شد. با آغاز این حکومت نوپا رضا شاه قوانین جدیدی را وضع کرد.
قانون سربازی اجباری
کار مهم درباره ارتش یکی کردن بودجه بود، اما همه مساله بودجه نبود. کار دیگر هم بود که آن هم در شکلگیری نظام مهم بود و آن گذاشتن قانون سربازی اجباری که اتفاقاً جامعه ایران هنوز هم با آن درگیر است. سربازگیری عمومی در ایران به اقدامات عباس میرزا و میرزا تقیخان امیرکبیر برمیگردد؛ ولی به صورت یک قانون رسمی در زمان سلطنت رضاشاه و با فشار او عملی شد. طبق این قانون تمام اَتباع ذکور ایران (مردان ایرانی) که به سن ۲۱ سالگی میرسیدند، باید به خدمت سربازی میرفتند؛ مگر اینکه بر طبق قانون استثنا شده باشند با وجود تصویب قانون نظام اجباری، اجرای این قانون با مشکلاتی مواجه بود که اجرای کامل آن را تا سال ۱۳۱۰ش به تعویق انداخت.
تحول نظام قضایی
تشکیل دادگستری و جذب روحانیون در سیستم اداری و مالی دولت، از مهمترین اقدامات دولت پهلوی اول برای کنترل و ایجاد محدودیت برای روحانیون دانسته شده است. به گفته پژوهشگران تاریخی، علیاکبر داور برای مشروعیتبخشی به عدلیه جدید و تحول در نظام قضایی، نیاز به حضور روحانیون سرشناس داشت؛ به همین دلیل با پیگیری فراوان، بسیاری از آنان را جذب دستگاه قضا کرد. حضور روحانیون در دستگاه قضائی و همچنین در دفاتر اسناد رسمی را باعث ایجاد اصطلاحی با عنوان «روحانی دولتی» دانستهاند. پس از این مرحله، به گفته سید محسن صدر الاشراف از روحانیانی که جذب دستگاه قضا شده بود، رضاشاه مخالفت خود را با حضور روحانیان در دستگاه قضایی اعلام کرد و بدین ترتیب روند جایگزینی آنان با تحصیلکردگان اروپایی آغاز شد.
کشف حجاب و قانون لباس متحدالشکل
با تصویب قانون «اتحاد شکل لباس اتباع ایرانی در داخله مملکت» در دی ماه ۱۳۰۷ش در مجلس شورای ملی، بسیاری از روحانیون و مردم از پوشیدن لباسهای سنتی خود محروم شدند. با الزامی شدن پوشیدن کلاه شاپو در سال ۱۳۱۴ش، علمای مشهد برای اعتراض به این قانون سید حسین قمی از علمای مشهد را برای مذاکره به تهران فرستادند که حکومت او را زندانی کرد. در واکنش به این اقدام مردم در مسجد گوهرشاد تجمع کردند که این تجمع با دخالت نیروهای نظامی به خشونت کشیده شد و بسیاری از مردم کشته شدند. پس از این ماجرا در دی ماه همان سال قانون کشف حجاب نیز تصویب شد که آن هم واکنش شدید مردم مذهبی و روحانیون از جمله اعتراض شیخ عبدالکریم حائری را در پی داشت که با رفتار خشن حکومت و از جمله رضاشاه مواجه شد.
ترویج ایرانگرایی
ایرانگرایی یا جریان باستانستایی در دوره رضاشاه، رویکردی معرفی شده که جایگزین جریان روشنفکری و مذهب در جامعه ایران باشد. به گفته جان فوران در کتاب مقاومت شکننده درباره تحولات ایران معاصر، طبق رویکرد ایرانگرایی، آرمانها و اندیشههای قبل از اسلام بسیار پررنگ تبلیغ میشد تا اسلام را دینی بیگانه برای نسل جدید معرفی کنند که قومی نامتمدن آن را بر ایران تحمیل کرده است. همچنین به گفته جلال آلاحمد جریان باستانستایی، جانشینی برای پر کردن خلأ ناشی از حضور کمرنگ و خاموشی جریان روشنفکری در عصر رضاشاه بود.
واگذارکردن سلطنت رضا شاه
سرانجام با ورود نیروهای روس و انگلیس به ایران و تصمیم آنان بر رفتن رضاشاه به بهانه نقض بیطرفی در جنگ از سوی دولت ایران و همکاری با آلمان، و در واقع برای در اختیار داشتن معادن حیاتی نفت، وی بهناچار استعفانامهای که آن را محمدعلی فروغی نخستوزیر نوشته بود، امضا کرد و با واگذارکردن سلطنت به پسر خود محمدرضا صبح روز ۲۵ شهریور ۱۳۲۰ از تهران به سوی اصفهان و جنوب کشور رفت و در پنجم مهر ۱۳۲۰ به همراه همسرش عصمت و پسرانش به جز محمدرضا و دخترانش به جز اشرف، همراه چند نفر دیگر با یک کشتی انگلیسی از بندر عباس حرکت کرد.
هنگام انتقال رضاشاه پهلوی، مأموران انگلیسی با انتقال پهلوی به کشتی دیگر، جواهرات همراه وی را که متعلق به ایران بود، با خود بردند. او قصد داشت به بمبئی برود؛ ولی انگلیسیها به او اجازه ورود به بمبئی را ندادند و پس از پنج روز توقف در وسط دریا با یک کشتی دیگر انگلیسی در ۲۳ مهر ۱۳۲۰ به جزیره موریس در جنوب غربی اقیانوس هند برده شد؛ اما، چون هوای موریس خیلی گرم بود و او بیمار شده بود، مدتی بعد با اصرار او به شهر دوربان در آفریقای جنوبی و سپس از آنجا به ژوهانسبورگ منتقل شد.
وفات رضاشاه پهلوی
رضاشاه پهلوی چهارم مرداد ۱۳۲۳ و در ۶۷ سالگی در ژوهانسبورگ از دنیا رفت و، چون جو ایران بر ضد او بود، جنازه وی را به مصر بردند و پس از مومیایی کردن به امانت گذاشتند و حدود شش سال بعد در سال ۱۳۲۸ آن را به ایران آوردند و در مقبرهای در شهر ری دفن کردند. پس از پیروزی انقلاب اسلامی محمدصادق خلخالی، حاکم شرع دادگاه انقلاب در اردیبهشت ۱۳۵۹ آرامگاه وی را ویران کرد و امامخمینی نیز اقدام او را تأیید کرد.