اقتصاد۲۴- هر انسان در جامعه و زندگی شخصی دارای حقوقی است که باید نسبت به آنها آگاه باشد تا بتواند در مواقع ضروری بهخوبی از آنها استفاده و یا از خود دفاع کند. در حقوق واژگانی وجود دارد که شاید عموم مردم نسبت به آن دانشی نداشته باشند و با معنا و مفهوم آنها آشنا نباشند؛ محجور یکی از این واژگان است.
شاید برایتان جالب باشد که بدانید هر انسانی در دورهای از زندگی خود محجور نام میگیرد و از اجرای حقوق و تصرف در اموال خود ممنوع است و باید برای عبور از آن شکیبا باشد. برای نمونه کودکان که نسبت به اموال و سود و زیان خود آگاه نیستند. بنابراین نمیتوانند در آن دخل و تصرفی داشته باشند.
در واژه و لغت حجر به معنای منع است و در اصطلاح حقوقی به مفهوم منع شخص از تصرف در اموال و حقوق مالی خود است.
محجور کیست؟
همانگونهکه اشاره شد هر انسانی در دورهای از زندگی خود محجور است و باید صبر کند تا آن دوره از بین برود که البته در مواقعی مانند از دست دادن عقل یا هوش و حواس این دوره ماندنی خواهد بود.
بهطور کلی همه افراد دارای حق و یا در اصطلاح حقوقی تمتعاند، اما شاید توانایی اجرای حق و یا به قولی استیفا را نداشته باشند. به این افراد محجور گفته میشود و کسی که محجور است از تصرف در اموال و حقوق مالی خود و انجام دادن اعمال حقوقی، مانند عقد یا ایقاع منع میشود.
در حقوق محجور و محجورین به افرادی گفته میشود که به دلایلی مانند کم بودن سن و یا نقص و ایراد در قوای دماغی (قوه تشخیص و استدلال و درک) نمیتوانند در امور خود آزادانه تصرف کنند و اعمال حقوقی که برای زندگی و حیات انسان لازم است انجام دهند و از این رو به حمایتهای قانون گذار نیاز دارند.
حجر را در مقابل اهلیت استیفا به کار میبرند و محجور کسی است که به علت نقص یا فقد اهلیت نمیتواند اعمال حقوقی را انجام دهد.
انواع محجورین
اگر بخواهیم به کتب حقوقی مراجعه کنیم شاید فهم آن هم دشوار باشد. در اینجا تلاش کردهایم به زبان سادهتر در مورد انواع مجورین سخن بگوییم.
در فقه افراد با ویژگیهای گوناگونی محجور دانسته شدهاند که در زیر به برخی از آنها اشاره میکنیم.
صغر (خردسال و کودک)
سفه (نادان)
جنون (دیوانه)
افلاس (فقیر و تنگدست)
مرض متصل به موت (بیمارییی که منجر به مرگ میشود)
رقیت (بردگی).
اما در ماده ۱۲۰۷ قانون مدنی، محجورین به سه دسته تقسیم میشوند:
صغار (کودکان)
افراد غیر رشید (فردیست که تصرف او در اموال و حقوق مالیاش عقلایی نباشد)
مجانین (دیوانگان)
همانگونهکه میبینید در فقه موارد دیگری برای حجر و در نتیجه محجورین بیان کردهاند، اما قانون مدنی ایران غیر از سه نوع یاد شده اشخاص دیگری را محجور نشناخته است.
نکته مهم و شایان توجه در مورد شناسایی انواع محجورین این است که از دید قانون مدنی حجر و منع مورد نظر به علت نقص یا فقد اراده و تمیز شخص محجور بهوجود میآید و قانونگذار کسانی را که به دلیل کمی سن یا نرسیدن به مرحله رشد یا اختلال قوای عقلی نقصی در اراده دارند و یا اصلا آن را ندارند؛ حمایت، و ممنوع از تصرف و محجور کرده است.
انواع محجور به سه گروه تقسیم میشوند که عبارتند از:
۱) صغیر
به کسی صغیر گفته میشود که نابالغ باشد، به عبارت دیگر وصف صغر در برابر کبر که صفت شخص بالغ است قرار میگیرد. همچنین میتوان کلمه صغر را در برابر بلوغ که صفت شخص بالغ است، به کار برد. در زبان عامیانه و نوشتههای غیرحقوقی به صغیر، کودک، خردسال، طفل و بچه میگویند.
صغیر در لغت به معنی کوچک و خرد است و در اصطلاح فقهی و حقوقی به کسی اطلاق میشود که به سن بلوغ نرسیده و کبیر نشده است.
۲) غیر رشید
واژه غیر رشید با سفیه هممعنی و مترادف است. سفیه در واژه به معنی جاهل و احمق است و در فقه و حقوق مدنی به کسی سفیه میگویند که عادت او اسراف و تبذیر در خرج است و تصرفات مالی او خردمندانه نیست. چنین فردی کسیست که اموال خود را به شکل متعارف و به شیوه عقلا مصرف نمیکند و در معاملاتش به سود و زیان و نیرنگ و فریب توجه ندارد و اموال خود را در راههای ناشایسته صرف میکند سفیه یا غیر رشید میگویند.
بیشتر بخوانید: مالیات نقل و انتقال خودرو با کیست؟
با استناد به ماده ۱۲۰۸ قانون مدنی:
غیر رشید، کسیست، که تصرفات او در اموال و حقوق مالی خود، عقلایی نباشد.
۳) مجنون
مجنون کسی از که قوه عقل و درک ندارد و به اختلال کامل قوای دماغی مبتلاست، به عبارت دیگر، مجنون مختل المشاعر است.
جنون فساد عقل است و تباه شدن و اختلال آن
جنون عرفا دارای درجاتی است و برخی از دیوانگان حالت خطرناکی دارند، در صورتی که برخی دیگر آرام و بی آزار هستند. در برخی از کشورها مانند فرانسه بین درجات جنون تفکیک قائل میشوند و متناسب با درجه آن قانون اعمال میشود. اما در حقوق ایران قانون گذار بدون هیچگونه توجهی به این درجات با استناد به ماده ۱۲۱۱ قانون مدنی میگوید:
جنون به هر درجه که باشد، موجب حجر است.
حمایت از محجورین
محجورین در برابر قانون دارای حقوقیاند و ۳ نهاد در ایران از آنها حمایت میکند.
۱) ولایت قهری: که مخصوص پدر و جد پدریست.
۲) وصایت: سمتیست از سوی پدر یا جد پدری به کسی واگذار شود.
۳) قیمومت: در صورت نبود ولی قهری و وصی منصوب از سوی او، نهادی به نام قیمومت برای حمایت از محجور پیشبینی شده است که از سوی دادگاه به شخصی واگذار میشود.