اقتصاد۲۴-«ایرانهراسی»؛ این اصطلاحی است که از اواخر پاییز ۱۴۰۱ در فرهنگ واژگان مسوولان وزارت میراث فرهنگی و دستاندرکاران صنعت گردشگری ظهور بیشتری پیدا کرد. به دنبال موج ناآرامیها بعد از جانباختن مهسا امینی (دختر ۲۱ ساله سقزی که مهمان تهران بود و روز ۲۵ شهریوربعد از دستگیری توسط گشت ارشاد و انتقال به بازداشتگاه وزرا دچار مرگ مغزی شد) اولین بازتاب آنچه به جهان مخابره میشد، انصراف توریستهای فرهنگی و گردشگران اروپایی از سفر به ایران بود. البته اگر اوایل زمستان ۱۴۰۱ دستاندرکاران صنعت گردشگری خبر نمیدادند که دهها تور ورودی از اروپا و امریکای لاتین به مقصد ایران لغو شده و حتی رزرو نوروزی هتلهای ایران در حد صفر است، شاید جامعه عمومی از این وضع باخبر نمیشد.
ولی به محض اعلام این خبر، مسوولان وقت وزارت میراث هم ناچار به تایید این واقعیت شدند و البته، تقصیر چنین شرایطی که بعد از تبعات شیوع کرونا در فاصله اسفند ۱۳۹۸ تا تابستان ۱۴۰۰، دومین شکست جدی برای صنعت گردشگری ایران محسوب میشد را به گردن یک اصطلاح جدید گذاشتند؛ «ایران هراسی». بیاعتمادی در ذهن گردشگر خارجی، اتفاقی تلخ است چرا که گردشگر خارجی به معنای توریست فرهنگی سودآور و درآمدساز، موهبتی است که طبق جدولهای جهانی، نصیب هر کشوری نمیشود. طبق آخرین گزارشی که دسامبر ۲۰۲۳ در وبسایت یورومانیتور اینترنشنال درباره ۱۰۰ مقصد گردشگری جهان در این سال میلادی منتشر شد، پاریس همچنان محبوبترین مقصد توریستهای فرهنگی بود و دوبی، مادرید، توکیو، آمستردام، برلین، رم، نیویورک، بارسلون و لندن، بعد از پاریس در فهرست ۱۰ شهر اول در این فهرست قرار داشتند. در گزارش این وبسایت تاکید شده بود که ۷ شهر و ۶۳ کشور از قاره اروپا در این فهرست هستند و اشاره شده بود که شهر توکیو برای اولینبار توانسته به این فهرست راه پیدا کند و در ردیف چهارمین شهر محبوب گردشگران فرهنگی قرار بگیرد.
در بخش دیگری از این گزارش اشاره شده بود که ۵۵ معیار و تلخیص این معیارها در ۶ مولفه «عملکرد اقتصادی و تجاری، عملکرد گردشگری، زیرساختهای گردشگری، جذابیت، سلامت و ایمنی و ثبات این مولفهها» برای انتخاب ۱۰۰ شهر مقاصد برتر گردشگری در سال ۲۰۲۳ تاثیرگذار بوده است. در این فهرست البته نامی از ایران نبود، اما فهرست دیگری که میتوانست یک تلنگر برای دستاندرکاران فرهنگ و گردشگری و میراث فرهنگی کشورمان محسوب شود، انتخاب استانبول به عنوان پربازدیدترین شهر در سال ۲۰۲۳ میلادی بود. در بخش دیگری از گزارش یورومانیتور اینترنشنال ۱۰ شهری که در سال ۲۰۲۳ میلادی نسبت به سال ۲۰۲۲ رشد گردشگر ورودی داشتند، فهرستبندی شده بودند که طبق این جدول هم استانبول (ترکیه) با بیش از ۲۰ میلیون سفر ورودی با رشد ۲۶ درصدی نسبت به سال ۲۰۲۲ در صدر جدول بود و شهرهای لندن (انگلیس)، دوبی (امارات متحده عربی)، آنتالیا (ترکیه)، پاریس (فرانسه)، هنگکنگ (چین) بانکوک (تایلند)، نیویورک (امریکا)، کانکون (مکزیک) و مکه (عربستان سعودی) در ردیفهای بعد و پس از استانبول بودند و البته در این فهرست هم نامی از ایران نبود. نه فقط این فهرستها، حتی اعدادی که از درآمدزایی صنعت گردشگری در کشورهای گردشگرپذیر جهان منتشر میشود در مقایسه با وضعیت صنعت توریسم در ایران، چیزی شبیه رویاست.
به عنوان نمونه، در برنامه هفتم توسعه، دولت مکلف شده شرایطی ایجاد کند که تا پایان اجرای برنامه و تا سال ۱۴۰۹ تعداد گردشگر ورودی به ایران به ۱۵ میلیون نفر برسد درحالی که همین حالا و با وجود تداوم سیاست لغو ویزا برای گردشگران ورودی از ۴۴ کشور جهان هم در دستیابی به نیمی از این هدف موفق نبودهایم که البته در این فهرست هم نامی از کشورهای اروپای شمالی و امریکای شمالی به عنوان ذخایر توریست فرهنگی نیست بلکه اتباعی از حاشیه خلیج فارس و خاورمیانه، همسایگان شمالی ایران در حوزه قفقاز، قاره آفریقا، شرق آسیا، امریکای مرکزی و اروپای شرقی در این فهرست هستند و البته وضعیت تفاهم مشترک برای لغو ویزا هم چندان چشمانداز امیدوارکنندهای ندارد چنانکه در سال ۲۰۲۲ عراق، ارمنستان، گرجستان و ونزوئلا از جمله کشورهایی بودند که تبعه ایرانی را بدون ویزا میپذیرفتند، اما کشورهایی همچون کامبوج، آنگولا، اتیوپی، سومالی و سودان جنوبی که سالها به واسطه جنگهای داخلی و نسلکشی و بحرانهای سیاسی به عنوان ناامنترین نقاط جهان شناخته شدهاند، در تفاهمی مشترک با دولت سیزدهم، راضی به اعطای ویزای فرودگاهی به اتباع ایرانی شده بودند.
بیشتر بخوانید:بهترین مکان های گردشگری در پاییز
صرفنظر از آمارهای دولت سیزدهم درباره گردشگر ورودی که حاصل جمع آمار مهاجران قانونی از افغانستان و کسبه عراقی و بیمارانی از حاشیه خلیج فارس بود، اینطور که دستاندرکاران تورهای ورودی میگویند، از پاییز ۱۴۰۱، آمار ورود توریست اروپایی به ایران به صفر رسیده، اما وضع ورود از باقی کشورها هم چندان قابل تعریف نیست. ایران از تیر ۱۳۹۸ به صورت یک طرفه برای اتباع چین لغو روادید کرد و چشم امید به درآمدسازی هنگفت از ورود اتباع چینی دوخته بود چرا که این گروه از توریستها برای صنعت توریسم جهانی یک گنج محسوب میشوند ولی حتی مناسبات دیپلماتیک هم نتوانسته مرهمی بر زخمهای صنعت گردشگری ایران بگذارد چنانکه طی ۵ سال اخیر، دولت چین حاضر به لغو روادید برای اتباع ایرانی نشده و حداقل در سال جاری با وجودآنکه مسوولان حوزه فرهنگی و دیپلماسی ایران حداقل در سه نوبت با همتایان چینی خود در اجلاس بریکس، سازمان همکاریهای شانگهای و حتی اولین نشست وزرای گردشگری جهان پیامهای مکتوب یا شفاهی حاکی از آغوش باز ایران برای همکاریهای فرهنگی گستردهتر دادهاند، مقامات چین از اقدام متقابل و لغو روادید برای اتباع ایرانی خودداری کردهاند ولی در عوض، روز جمعه خبرگزاریهای بینالمللی همچون رویترز و یورونیوز در گزارشهایی اعلام کردند که چین نام ۳۸ کشور دیگر را به فهرست کشورهای بینیاز از دریافت روادید برای سفر به چین اضافه کرده که البته همچون ۵ سال قبل، نامی از ایران در این فهرست نبود و با وجود آنکه ایران مناسبات اقتصادی گستردهای با چین دارد، هنوز در وبسایت سفارت هنگ کنگ، نام ایران با هشدار سطح قرمز در کنار ترکیه و اسراییل قرار گرفته در حالی که این هشدار برای اتباع چین یک زنگ خطر درباره مخاطرات غیر طبیعی در صورت سفر به ایران محسوب میشود.
حالا اصطلاح ایرانهراسی همچنان از سوی مسوولان جدید یا ابقاشده وزارت میراث فرهنگی تکرار میشود و معترفند که حتی سیاست لغو روادید با کشورهای دوست و برادر، تغییر عجیبی در اقتصاد گردشگری کشور ایجاد نکرده چنانکه مهر امسال، معاون گردشگری وزارت میراث فرهنگی، اعلام کرد که لغو روادید یکطرفه، ۲۵ درصد رشد گردشگر ورودی را به دنبال داشته و همچنان، ایرانهراسی آفت بزرگ صنعت توریسم ایران است و تاکید داشت: «هنوز ابزار ساختارمند و نظاممند برای مقابله با ایرانهراسی ایجاد نشده و بودجه متناسب آن را در اختیار نداریم، اما در قانون برنامه هفتم توسعه، وزارت میراث فرهنگی پیشنهاد داد تا یک درصد از هزینههای جاری شرکتهای دولتی به یکسری از امور از جمله ارایه تصویر مطلوب از کشور تخصیص داده شود. اگر میگوییم ۱۵ میلیون گردشگر (طبق برنامه هفتم توسعه) جذب شود، حتما شرایط آن را باید فراهم کرد وگرنه گردشگری مبتنی بر کشورهای همسایه خواهد شد که البته در آن نقدی نمیبینم، اما از بازارهای سنتی و قدیمی نباید غافل شد.»
سید احمد محیط طباطبایی؛ کارشناس امور فرهنگی و سید محمد بهشتی؛ رییس اسبق سازمان میراث فرهنگی، در گفتوگو با «اعتماد» آنچه طی پاییز ۱۴۰۱ تا ابتدای امسال به سر صنعت گردشگری ایران آمد را تحلیل کردهاند. سید احمد محیططباطبایی در این گفتوگو میگوید که بحران، مهمترین عامل زمینگیری اقتصاد گردشگری است و از وضعیت امروز لبنان جنگزده مثال میزند که تا زمان بازگشت آرامش و صلح، باید با صنعت گردشگری و اقتصاد و درآمدزایی آن خداحافظی کند و سید محمد بهشتی تایید میکند که با فراهم نبودن زیرساختها و کارشکنیها و دامن زدن بحرانهایی که شکستی جدی در رونق گردشگری محسوب میشود، نمیتوان انتظار ورود گردشگر به کشور داشت و حتی رویای رقابت با کشوری همچون ترکیه را در سرپرورش داد.