اقتصاد ۲۴- تصمیم چین برای حذف تعرفهها بر کالاهای افغانستانی به عنوان بخشی از تمرکز بلندمدت آن کشور بر روی تقویت همکاریهای اقتصادی و استراتژیک، فرصتهای امیدوارکنندهای را برای اقتصاد افغانستان به ارمغان میآورد.
نشریه «ثینک چاینا» در گزارشی تحلیلی با اشاره به اهداف چین از سرمایه گذاری در افغانستان تحت زمامداری طالبان و گسترش روابط تجاری با آن کشور مینویسد: «پس از خروج نیروهای آمریکایی از افغانستان در آگوست ۲۰۲۱، افغانستان با خلاء قدرت مواجه شد. از آن زمان به این سو، چین به عنوان قدرت اقتصادی همسایه افغانستان به دنبال حمایت از بازسازی آن کشور، تقویت ارتباطات منطقهای افغانستان و کاهش وابستگی آن کشور به کمکهای خارجی بوده است. همچنین، چین قصد دارد از طریق سرمایهگذاری در افغانستان به بازیگر بانفوذ اقتصادی اصلی در آن کشور تبدیل شده و عملا جایگزین ایالات متحده شود.
افغانستان از نظر منابع طبیعی کشوری غنی محسوب میشود و ارزش ثروت معدنی آن کشور به ۳ تریلیون دلار میرسد. منابع طبیعی برای ثروت افغانستان بسیار مهم هستند، زیرا به افزایش درآمد دولت، کاهش فقر و کاهش اتکای افغانستان به خارج از کشور کمک خواهند کرد. با این وجود، زیرساختهای توسعه نیافته افغانستان مانع از بهرهبرداری کامل از منابع معدنی آن کشور شده است. در این زمینه، توافق نامه معافیت افغانستان از تعرفه به منظور مبادلات تجاری با چین که برای اجرا در دسامبر سال جاری میلادی برنامهریزی شده طبق پیش بینیهای صورت گرفته صادرات افغانستان به چین را افزایش خواهد داد و باعث افزایش درآمد طالبان خواهد شد».
تاریخچه روابط چین و افغانستان
این نشریه با اشاره به تلاش چین برای حفظ نفوذ خود در افغانستان نگاهی به روابط دو کشور در بستر تاریخ انداخته و مینویسد: «چین و افغانستان از قرن دوم پیش از میلاد مسیح روابط تجاری و فرهنگی خود را حفظ کردهاند. در قرن چهارم و پنجم میلادی، چندین چینی برای مطالعه آیین بودا به افغانستان و هند سفر کردند. از لحاظ تاریخی، افغانستان بخشی از دیپلماسی پیرامونی چین بوده است. اگرچه پیوندهای تجاری بین دو کشور در اوایل قرن شانزدهم میلادی آغاز شد، اما تا سال ۱۹۴۴ میلادی زمانی که افغانستان قرارداد دوستی را با دولت ناسیونالیست وقت چین امضا کرد، انگیزه چندانی برای تقویت روابط دوجانبه میان دو کشور وجود نداشت. روابط میان افغانستان و چین در زمان تأسیس جمهوری خلق کمونیستی چین توسعه یافت. افغانستان در ژانویه ۱۹۵۰ میلادی حکومت تازه چین را به رسمیت شناخت، اما به طور متقابل از سوی حکومت چین به رسمیت شناخته نشد.
در نهایت، چین به دلیل نگرانی در مورد حمایت اقتصادی و نظامی آمریکا از افغانستان در سال ۱۹۵۵ میلادی حکومت آن کشور را به رسمیت شناخت. چین صادرات چای به افغانستان را در سال ۱۹۵۶ آغاز کرد. در ژانویه ۱۹۵۷، «ژو انلای» نخست وزیر وقت چین از کابل بازدید به عمل آورد، بازدیدی که منجر به امضای اولین توافقنامه تجاری چین و افغانستان شد، توافقی که در فوریه همان سال امضا شد و چین خط تولید دوچرخه را برای افغانستان آغاز کرد. صادرات افغانستان شامل لاجورد و میوههای خشک بود. در آن زمان اتحاد جماهیر شوروی در افغانستان حضور سیاسی، اقتصادی و امنیتی قوی داشت که چین آن را غیرقابل قبول میدانست و هدفش کاهش نفوذ شوروی در آن کشور بود. افغانستان در دهه ۱۹۶۰، روابط نزدیک تری با مسکو در مقایسه با رابطه با پکن داشت و به دومین شریک تجاری غیر کمونیستی اتحاد جماهیر شوروی در آسیا پس از هند تبدیل شد.
کمک چین به افغانستان در آن زمان بسیار کم بود و تجارت میان دو کشور در سطح محدودی قرار داشت هرچند روابط سیاسی فیمابین قوی بود. در جریان سفر معاون نخست وزیر وقت چین و وزیر خارجه وقت آن کشور به کابل در سال ۱۹۶۰ میلادی معاهده دوستی و عدم تجاوز میان دو طرف به امضا رسیدند و هر دو طرف بر تعهد خود به روابط مسالمتآمیز تاکید کردند. در دهه ۱۹۹۰، به دلیل جنگ داخلی افغانستان و ظهور طالبان وضعیت امنیتی افغانستان به نگرانی اصلی چین تبدیل شد».
تعاملات حکومت چین با افغانستان در دوران طالبان
این نشریه درباره نوع تعاملات حکومت چین با طالبان نیز مینویسد: «چین در سال ۲۰۰۱ میلادی در جریان حمله ایالات متحده به افغانستان با آمریکاییها همکاری کرد، اما بعداً در حالی که ایالات متحده در برقراری ثبات با چالشهایی مواجه بود، پکن با طالبان وارد تعامل شد. این ارتباطات با شروع عقب نشینی نیروهای خارجی از افغانستان در سال ۲۰۱۴ و ظهور داعش در افغانستان قویتر شد. پس از آن که طالبان در سال ۲۰۲۱ میلادی کنترل افغانستان را دوباره در دست گرفت چین یکی از معدود کشورهایی بود که سفارت خود را در کابل باز نگه داشت و روابط خود را با کابل حفظ کرد.
«وانگ یی» وزیر امور خارجه چین در تاریخ ۲۴ مارس ۲۰۲۲ از کابل بازدید کرد و در جریان آن دو طرف در مورد مسائل سیاسی، مسایل ترانزیتی، استخراج معادن و افزایش صادرات افغانستان گفتوگو کردند. چین نسبت به تخریب زیرساختهای افغانستان آگاه است و باور دارد که کشورهای منطقه باید از تلاشهای افغانستان برای دستیابی به ثبات و خوداتکایی حمایت کنند. با این وجود، مشارکت فزاینده چین در افغانستان نگرانیهای مختلفی را ایجاد کرده است. برای مثال، اتحادیه اروپا نگران است که نقش فزاینده چین به ویژه در بخش معدن ممکن است دسترسی آینده اروپا به منابع طبیعی افغانستان را با چالشهایی مواجه کند. با توجه به ظرفیت محدود افغانستان برای استخراج منابع خود به طور مستقل، چین به عنوان سرمایه گذار بالقوه اولیه در حوزه معادن افغانستان از سوی طالبان قلمداد میشود به ویژه در مناطقی که شرکتهای چینی منافع زیادی دارند.
بیشتر بخوانید: همه چیز درباره اقتصاد چین دومین اقتصاد بزرگ جهان/ کشوری کمونیستی با سیاست درهای باز در اقتصاد
یک شرکت چینی، در آوریل ۲۰۲۳، سرمایه گذاری ۱۰ میلیارد دلاری در ذخایر لیتیوم افغانستان را پیشنهاد کرد. پس از پذیرش سفیر چین در کابل از سوی طالبان در فوریه ۲۰۲۴، چین به طور رسمی «بلال کریمی» سخنگوی سابق طالبان را به عنوان نماینده رسمی افغانستان به رسمیت شناخت و کنترل سفارت افغانستان در پکن را به وی اعطا کرد. این گام نشان دهنده پیشرفت افغانستان به سمت به رسمیت شناخته شدن از سوی جامعه بینالمللی در بحبوحه انزوا به دلیل تحریمهای غرب بود».
این نشریه در ادامه با اشاره به اهداف چین در افغانستان مینویسد: «در حالی که امنیت ممکن است هدف فوری چین در افغانستان باشد، تمرکز بلندمدت آن کشور بر تقویت همکاریهای اقتصادی و استراتژیک است که چین آن را بسیار مهم و پایدار میداند. انتظار میرود که مشارکت چین وضعیت امنیتی افغانستان را بهبود بخشیده و توسعه اقتصادی را ارتقاء دهد، زیرا این امر از نفوذ منطقهای گستردهتر پکن حمایت میکند. یکی از محرکهای اصلی تلاش چین برای افزایش نفوذ در افغانستان هدف چین برای مقابله با گروههای شبهنظامی است که منافع آن کشور را تهدید میکنند.
شرکتهای چینی در حال سرمایهگذاری در بسیاری از کشورهای توسعه نیافته هستند، اگرچه گاهی اوقات چالشهای امنیتی به دلیل بیثباتی به وجود میآیند. اگر چین به دنبال توسعه اقتصادی است و به دنبال ثبات با همسایگان خود است، باید آماده پذیرش ریسکهای مالی و متعهد به سرمایه گذاریهای بلندمدت باشد که ثبات را ارتقاء میبخشد.
تحریمهای جاری ایالات متحده علیه افغانستان احتمالا مقامهای طالبان را به تقویت روابط با چین، تقویت روابط اقتصادی و تجاری و تشویق سرمایه گذاری چین در افغانستان از طریق شرکتهای دولتی و خصوصی چینی سوق خواهد داد. سرمایه گذاری چینی میتواند وضعیت اقتصادی افغانستان را در میانمدت بهبود بخشد که برای ثبات منطقهای امری ضروری است. در این راستا، پروژههای استخراج نفت قشقری در ولایت سرپل، طلای تخار و معدن مس عینک در ولایت لوگر به سرمایهگذاران چینی داده شده که بیش از یک میلیارد دلار در آن سه معدن سرمایه گذاری شده است. چین استراتژیای عملی را در روابط خود با افغانستان اتخاذ کرده است و آماده همکاری با مؤثرترین مقامها برای حفظ منافع داخلی و منطقهای خود است.
افغانستان عمدتاً با کشورهای همسایه تجارت میکند و چین یکی از بزرگترین شرکای تجاری آن کشور است. چین در حال تشدید تعامل سیاسی و اقتصادی خود با افغانستان است تا خطر انزوای بینالمللی این کشور را کاهش دهد. تمرکز اصلی چین بر روی موضوع امنیت است و منافع اقتصادی به ویژه در مورد جلوگیری از تبدیل شدن افغانستان به مرکز تروریسم به عنوان یک اولویت ثانویه قلمداد میشود. با توجه به ارتباط متقابل بین الزامات اقتصادی و امنیتی، نظارت امنیتی چین در افغانستان به طور پیوسته افزایش یافته است. با گذشت زمان، پیشبینی میشود که این تعامل از یک الگوی ترکیبی امنیتی-اقتصادی به یک مشارکت عمدتاً اقتصادی تغییر کند، در نتیجه، اعتماد متقابل را تقویت کرده و سرمایهگذاری مستقیم چین را افزایش میدهد. مدیریت موثر توسط دولت افغانستان برای کسب اطمینان از استفاده مناسب از این سرمایه گذاریها ضروری است».
معافیت تعرفه برای کالاهای افغانستانی از سوی دولت چین
این نشریه در بخش پایانی گزارش خود با اشاره به در نظر گرفتن معافیت تعرفه برای کالاهای افغانستانی از سوی دولت چین مینویسد: «موقعیت استراتژیک افغانستان به علاوه شکنندگی اقتصادی و اتکا به کمکهای خارجی، آن کشور را در معرض تأثیرات سیاسی و امنیتی خارجی قرار میدهد. کشورهایی با اهمیت ژئواستراتژیک، اما قدرت اقتصادی محدود، اغلب رقابت قدرتهای بزرگ را از طریق ارائه مشوقهای مالی جذب میکنند.
با افزایش نفوذ شوروی در افغانستان، چین با اعطای وام بدون بهره برای تثبیت جایگاه خود مقابله کرد. اکنون نیز به دنبال خروج ایالات متحده از افغانستان، چین قصد دارد از طریق سیاست معافیت از تعرفه، روابط سیاسی و اقتصادی خود با افغانستان را تقویت کند. چین شرکتهای خود را تشویق میکند تا در استخراج معادن افغانستان سرمایهگذاری و روابط نزدیکتر در سطح دولتی را تقویت کنند. این رویکرد همچنین ممکن است صادرات آینده منابع طبیعی افغانستان به چین را تسهیل کند و سطح تجارت را افزایش دهد.
رستوران چینی تازه افتتاح شده «چاینا لانژو بیف نودلز» در کابل نشان دهنده علاقه فزاینده تاجران چینی به افغانستان است، رستورانی که روزانه به افغانهای محلی و ساکنان چینی در کابل خدمات ارائه میدهد. علاوه بر ابتکار عمل اقتصادی، دولت چین همچنین بر روی نگرانیهای امنیتی، به ویژه در مورد فعالیت جدایی طلبان اویغور در نزدیکی مرز شین جیانگ و افغانستان متمرکز است. این در حالیست که طالبان متعهد شده که هیچ تهدیدی در خاک افغانستان متوجه چین و چینی نخواهد بود.
طالبان قصد دارد درآمدهای افغانستان را از طریق سرمایه گذاری خارجی، به ویژه در حوزه معادن، برای حمایت از پروژههای توسعه ملی افزایش دهد. با این وجود، کاهش سرمایهگذاری خارجی میتواند منجر به بیثباتی اقتصادی شود که ممکن است باعث ناآرامی سیاسی شود. چین برای کسب اطمینان از وجود یک افغانستان باثبات در مجاورت خود باید در بخشهای مختلف اقتصاد افغانستان سرمایهگذاری کند و سایر کشورها را تشویق نماید تا در توسعه آن مشارکت کنند.
تصمیم چین برای حذف تعرفهها بر کالاهای افغانستان فرصتهای امیدوارکنندهای را برای اقتصاد افغانستان به ارمغان میآورد، به ویژه آن که افغانستان ارتباطات بینالمللی محدود و چالشهای داخلی مواجه است. داشتن تقاضای قابل اعتماد از سوی چین میتواند کارآفرینان افغان را تشویق کند تا تولید و کیفیت محصول را افزایش دهند چرا که در آن صورت مطمئن خواهند بود که کالاهایشان به یکی از بزرگترین بازارهای جهان خواهد رسید.
در حال حاضر، اتکای شدید افغانستان به چند شریک تجاری به ویژه به پاکستان، آن کشور را در برابر تنشهای سیاسی و مسائل مرزی آسیبپذیر میسازد. حمایت چین میتواند به افغانستان کمک کند تا روابط تجاری خود را تنوع بخشد، وابستگی آن کشور به خارج را کاهش دهد و انعطاف پذیری خود را تقویت کند. اقدامات چین فراتر از این منافع فوری میتواند نمونهای برای سایر کشورهای منطقه باشد تا بازارهای خود را به روی کالاهای افغانی باز کنند، به طور بالقوه سرمایه گذاری بیشتر را جذب کند و با پیشبرد همکاریهای اقتصادی منطقهای رشدی امکان پذیر شود که هم به نفع افغانستان و هم همسایگان آن کشور خواهد بود.
افغانستان دارای منابع ارزشمندی مانند لیتیوم، مس و آهن است که برای توسعه بخشهای صنعتی و فناوری چین حیاتی هستند بهویژه آن که چین به سمت انرژی پاکتر حرکت میکند. موادی مانند لیتیوم برای باتریها و مس برای زیرساختها به طور فزایندهای برای چین اهمیت پیدا میکنند. اگرچه اقتصاد افغانستان همچنان محدود است، تصمیم چین برای اعطای معافیت از گمرک به کالاهای افغانستانی میتواند درآمد افغانستان را افزایش دهد، از احیای اقتصادی آن کشور حمایت کند و درهای فرصتهای جدید بازار جهانی را به روی کابل بگشاید. در این میان، طرحهایی، چون توسعه راه آهن چین -افغانستان که در حال حاضر از قرقیزستان و ازبکستان میگذرد، برای بهبود تجارت بین دو کشور مفید خواهند بود. علاوه بر این، توسعه کریدور واخان یک مسیر تجاری مستقیم بین چین و افغانستان ایجاد میکند و امکان دسترسی چین به غرب آسیا را افزایش میدهد».