تاریخ انتشار: ۰۹:۵۶ - ۲۰ آذر ۱۴۰۳

ماجرای قتل در بازی‌گل یا‌پوچ چه بود؟

شهریور سال۹۳ گزارش قتل پسری ۲۳ساله به پلیس یکی از شهر‌های استان فارس، اعلام شد.

اقتصاد ۲۴ - «تصمیم گرفتیم گل یا پوچ بازی کنیم. در ابتدا همه‌چیز شبیه به تفریح و شوخی بود، اما کم‌کم بازی جدی شد. اصلا نمی‌دانم چه شد که میان من و آرش بر سر بازی درگیری پیش آمد؛ دعوا بر سرهیچ و پوچ. من، اما نتوانستم خشم خود را کنترل کنم. آنقدر عصبانی بودم که شیشه قلیان را شکستم و چند ضربه به سر آرش زدم.»

شهریور سال۹۳ گزارش قتل پسری ۲۳ساله به پلیس یکی از شهر‌های استان فارس، اعلام شد.

پسر جوان درحالی‌که ضربات جسم سختی به سرش وارد شده بود به بیمارستان انتقال یافته بود، اما به‌رغم تلاش پزشکان جانش را از دست داده بود.

بررسی‌ها حکایت از این داشت که مقتول به‌نام آرش، آخرین‌بار با دوستانش قرار تفریح و گردش در خارج از شهر گذاشته بودند، اما در این دورهمی با یکی از دوستانش به‌نام فرزاد درگیر شده و دعوای آنها با قتل آرش پایان یافته بود.

از همان زمان نام فرزاد در لیست افراد تحت تعقیب قرار گرفت تا اینکه او چند روز بعد از قتل، به اداره پلیس رفت و خودش را تسلیم کرد. او که به‌شدت دچار عذاب وجدان شده بود، می‌گفت هرگز قصد گرفتن جان دوستش را نداشته و همه‌چیز به‌صورت ناگهانی رخ داده بود.

وی گفت: آرش یکی از دوستانم بود که از بچگی با هم در یک محل بزرگ شده بودیم. آن روز به همراه چند نفر از دوستان دیگرمان، قرار گذاشته بودیم تا به خارج از شهر برویم و دور هم باشیم.

متهم ادامه داد: وسایلمان را جمع کردیم و رفتیم به خارج از شهر. در آنجا دور هم نشسته بودیم که تصمیم گرفتیم گل یا پوچ بازی کنیم. در ابتدا همه‌چیز شبیه به تفریح و شوخی بود، اما کم‌کم بازی جدی شد. اصلا نمی‌دانم چه شد که میان من و آرش بر سر بازی درگیری پیش آمد؛ دعوا بر سرهیچ و پوچ.

من، اما نتوانستم خشم خود را کنترل کنم. آنقدر عصبانی بودم که شیشه قلیان را شکستم و چند ضربه به سر آرش زدم. اما به هیچ عنوان قصد گرفتن جانش را نداشتم. آن روز من فرار کردم، اما وقتی شنیدم آرش جانش را از دست داده به‌شدت ناراحت و متاثر شدم. هرگز خودم را نخواهم بخشید، چون مادر و خواهرش داغدار شده‌اند.

پای چوبه دار

متهم به قتل ۲۴ساله مدتی بعد در دادگاه پای میزمحاکمه رفت و به قصاص محکوم شد. این حکم به تأیید قضات دیوان عالی کشور رسید و شمارش معکوس برای قصاص قاتل شروع شد. در این بین مادر مقتول فوت شد و خواهر مقتول به‌عنوان تنها ولی دم اصرار بر قصاص قاتل تنها برادرش داشت.

در این شرایط نام قاتل در لیست افراد اعدامی قرار گرفت و سال گذشته وی پای چوبه دار رفت. وقتی طناب دار بر گردن قاتل قرار گرفت، او دست و پایش شروع به لرزیدن کرد و با التماس از خواهر مقتول خواست تا او را ببخشد. خواهر مقتول آن روز به قاتل برادرش مهلت داد و حکم را اجرا نکرد. سرانجام وی هفته گذشته بزرگ‌ترین تصمیم زندگی‌اش را گرفت و قاتل تنها برادرش را بخشید و شرطی برای این گذشت عنوان کرد.

یک بخشش و ۸ زندگی؛ با خدا معامله کردم

خواهر مقتول که خودش تا یک قدمی مرگ پیش رفته و به زندگی‌اش برگشته است، به دادیار اجرای احکام گفت: آرش تنها برادرم بود که به‌خاطر هیچ و پوچ به قتل رسید. مادرم بعد از مرگ ناگهانی برادرم، خیلی زنده نماند و او را هم از دست دادم. پدرم هم که وقتی آرش خیلی کوچک بود، فوت شده و من نقش پدر را هم برای برادرم بازی می‌کردم.


بیشتر بخوانید:قتل میلیاردر در منهتن+جزئیات


وی ادامه داد: بعد از کشته شدن برادرم، به‌شدت افسرده شدم و حالم اصلا خوب نبود تا اینکه متوجه شدم دچار تومور مغزی شده‌ام و باید تحت عمل جراحی سختی قرار بگیرم. روز نخستی که برای اجرای حکم به زندان رفتم قاتل برادرم پای چوبه دار قرار گرفته بود، با دیدن اشک‌ها و گریه‌های او و خانواده‌اش دلم سوخت.

هرچه با خودم کلنجار رفتم نتوانستم حکم را اجرا کنم، چون می‌دانستم اطرافیان قاتل گناهی مرتکب نشده‌اند و می‌دانستم با مرگ او، آنها هم مثل من عذاب زیادی می‌کشند. این در حالی بود که خانواده قاتل نیز نزد من آمدند و التماس کردند که پسرشان را ببخشم.

خواهر مقتول می‌گوید: مسئولان زندان به من گفته بودند که قاتل برادرم در همه این سال‌ها از اشتباهی که کرده پشیمان بوده و عذاب وجدان داشته است.

همه اینها باعث شد که آن روز در تصمیمم تجدیدنظر کنم. قرار بود به‌زودی تحت عمل جراحی قرار بگیرم و همان لحظه با خدا معامله کردم. تصمیم گرفتم اگر پس از جراحی، زنده ماندم، قاتل برادرم را ببخشم، اما اگر جانم از دست رفت، حکم اجرا شود. حتی وصیت‌نامه‌ای تنظیم کردم تا بعد از مرگم، قاتل برادرم نیز به دارمجازات آویخته شود.

وی ادامه داد: من، اما جان سالم به در بردم و جراحی با موفقیت انجام شد. پس از آن عمل سنگین، وقتی دیدم نذرم ادا شده و فرصت زندگی یافته‌ام، تصمیم گرفتم به قاتل برادرم نیز زندگی ببخشم، اما یک شرط داشتم. من در زمانی که در بیمارستان بودم، دیدم که هزینه درمان بیماران سرطانی خیلی زیاد است و برخی از آنها توان پرداخت هزینه‌ها را ندارند.

شرط گذاشتم تا قاتل پس از آزادی، ۷کودک سرطانی را که خانواده‌هایشان از مشکلات مالی رنج می‌برند، شناسایی کند و هزینه‌های درمانشان را بپردازد. قاتل هم، چون از مرگ گریخته، شرط مرا پذیرفت و از قصاص او گذشتم.

براساس این گزارش، قاتلی که با بخشش خواهر مقتول از قصاص رهایی یافته، به‌زودی از زندان آزاد خواهد شد.

منبع: همشهری آنلاین
ارسال نظر