تاریخ انتشار: ۱۴:۰۵ - ۲۲ آذر ۱۴۰۳
چرا نفوذ عربستان در بازار نفت کاهش یافته است؟

جابجایی قدرت‌ها در بازار نفت

تصمیمات ریاض برای کاهش یا افزایش تولید در چارچوب اوپک، اغلب به‌مثابه یک فرمان روشن به بازار تعبیر می‌شد. اما با گذشت چند دهه از آن دوران، نشانه‌های متعددی از تغییر نقش این قدرت سنتی به چشم می‌خورد. طبق گزارش نشریه وال استریت ژورنال، عربستان دیگر قادر نیست با اطمینان کامل، قیمت‌ها را همانند گذشته در یک مسیر مشخص هدایت کند.

اقتصاد۲۴- گزارش اخیر وال استریت ژورنال درباره کاهش قدرت عربستان سعودی در تعیین مسیر بازار نفت، همانند آئینه‌ای است که در آن می‌توان بازتاب تحولاتی عمیق و ساختاری را مشاهده کرد. برای سالیان متمادی، عربستان نقش محوری در شکل‌دهی به قیمت نفت جهانی ایفا می‌کرد. تصمیمات ریاض برای کاهش یا افزایش تولید در چارچوب اوپک، اغلب به‌مثابه یک فرمان روشن به بازار تعبیر می‌شد، اگر عربستان عرضه را کم می‌کرد، قیمت‌ها افزایش می‌یافت و اگر شیر‌های نفت را بازتر می‌کرد، سیگنالی از عرضه کافی و ثبات قیمت صادر می‌شد. اما امروز، با گذشت چند دهه از آن دوران، نشانه‌های متعددی از تغییر نقش این قدرت سنتی به چشم می‌خورد.

طبق گزارش نشریه وال استریت ژورنال، عربستان دیگر قادر نیست با اطمینان کامل، قیمت‌ها را همانند گذشته در یک مسیر مشخص هدایت کند. رشد بی‌سابقه نفت شیل در ایالات متحده، اختلاف‌نظر‌ها و شکاف‌های درونی میان اعضای اوپک پلاس، تضعیف انتظارات رشد تقاضای جهانی به دلیل کارایی بیشتر انرژی و سرعت‌گرفتن سیاست‌های اقلیمی، همگی عواملی‌اند که چتر نفوذ ریاض را کوچک‌تر کرده‌اند. آژانس‌های بین‌المللی، موسسات مالی همچون جی‌پی مورگان و خود اوپک نیز در گزارش‌های اخیر، چشم‌انداز رشد تقاضای نفت را تعدیل کرده و عصر جدیدی از تعدد بازیگران و تنوع عوامل مؤثر بر بازار را ترسیم می‌کنند.

این گذار تاریخی تنها درباره عربستان نیست، بلکه زنجیره‌ای از عوامل به هم پیوسته است. نخست، ظهور صنعت شیل آمریکا، که طی یک دهه گذشته به طور قابل‌ملاحظه‌ای ساختار بازار را دگرگون کرده است. در سال‌های ۲۰۱۴ تا ۲۰۱۶، هنگامی که اوپک به رهبری ریاض تصمیم گرفت با عدم کاهش تولید، جنگ قیمتی به راه اندازد تا صنعت نوپای شیل را از میدان به در کند، نتیجه‌ای معکوس به دست آمد. شیل آمریکا زخم‌خورده، اما مقاوم‌تر از بحران بیرون آمد: با هزینه‌های تولید کمتر، فناوری‌های حفاری کارآمدتر و توان انعطاف‌پذیری بالاتر. این صنعت حالا به‌گونه‌ای است که با هر افزایش قیمت، توان عرضه اضافی دارد و نمی‌گذارد قیمت‌ها مدت زیادی در سطوح بالا باقی بمانند. اتفاق مشابهی که در سال ۲۰۲۰ نیز رخ داد، زمانی که با سقوط تقاضای ناشی از کووید-۱۹ و اختلاف میان عربستان و روسیه، بازار برای دوره‌ای کوتاه مدت دچار شوک شد، اما این تجربه بازهم پویایی‌های جدیدی را پدید آورد.

از سوی دیگر، اعضای اوپک پلاس که در ابتدا برای ایجاد یک ائتلاف قدرتمند شکل گرفتند، اکنون با منافع متنوع‌تری روبه‌رو هستند. برخی تولیدکنندگان ترجیح می‌دهند در دوران قیمت‌های نسبتاً مناسب، سهم بازار خود را افزایش دهند و چندان به فکر ثبات بلندمدت نباشند. چنین رویکردی به‌ویژه در شرایطی بروز می‌یابد که افق بلندمدت تقاضای نفت مبهم است. بسیاری از کشور‌ها حس می‌کنند شاید این آخرین فرصت برای کسب درآمد‌های هنگفت باشد و نمی‌خواهند با کاهش تولید و ثابت نگه داشتن قیمت، فرصت‌های کوتاه‌مدت را از دست بدهند. نتیجه آنکه، اجماع درونی در اوپک پلاس تضعیف شده و عربستان کمتر از گذشته می‌تواند سیاست دلخواه خود را به دیگران دیکته کند.

تاثیر تغییر در الگوی تقاضا در بازار نفت

عامل دیگری که وال استریت ژورنال و تحلیلگران مختلف بر آن تأکید دارند، تغییر در الگوی تقاضاست. دهه‌های گذشته، افزایش تقاضای جهانی برای نفت تقریباً بدیهی به نظر می‌رسید؛ کشور‌هایی مانند چین با سرعتی خیره‌کننده رشد می‌کردند و عطششان برای انرژی فسیلی بازار را رونق می‌داد، اما امروز، چین اگرچه هنوز یک مصرف‌کننده بزرگ نفت است، رشد اقتصادی‌اش کندتر شده و همزمان سیاست‌های بهره‌وری انرژی، تحول در بخش حمل‌ونقل و صعود جایگزین‌های پاک به معنای آن است که میزان افزایش مصرف نفت چین به اندازه سابق انفجاری نخواهد بود. در همین راستا، آژانس بین‌المللی انرژی پیش‌بینی می‌کند که رشد تقاضای نفت جهانی در سال‌های پیش رو ملایم‌تر شود. حتی اگر رشد تقاضا تا میانه دهه ۲۰۲۰ اندکی ادامه یابد، نرخ آن بسیار کمتر از دهه‌های قبل خواهد بود.

این تصویر جدید برای عربستان نه تنها به معنای کاهش نفوذ در مدیریت آنی قیمت‌هاست، بلکه پیامد‌هایی ژرف‌تر دارد. ریاض که سال‌ها به درآمد‌های نفتی برای حفظ تراز مالی، اجرای پروژه‌های بزرگ و افزایش سرمایه‌گذاری‌های خارجی تکیه داشته، اکنون در حال پیاده‌سازی برنامه‌های متنوع‌سازی اقتصاد است. چشم‌انداز ۲۰۳۰ عربستان نمونه بارزی از این تلاش است: تبدیل شدن از یک اقتصاد تک‌محصولی مبتنی بر نفت، به کشوری که زیرساخت‌های پیشرفته گردشگری، فناوری‌های مدرن، انرژی‌های تجدیدپذیر و زنجیره‌های ارزش صنعتی متنوع دارد. اما اجرای چنین طرح‌هایی بدون درآمد‌های قابل پیش‌بینی از نفت، آسان نخواهد بود. از سوی دیگر، در یک بازار چندقطبی و پرنوسان، عربستان مجبور است با چالش‌های بیشتری در تخصیص منابع مواجه شود. اگر تا دیروز با کاهش مختصر تولید می‌توانست قیمت‌ها را بالا بکشد و حاشیه درآمدی لازم برای هزینه‌های داخلی و بلندپروازانه را تأمین کند، امروز دیگر این راهبرد تضمین‌شده نیست.

البته، نباید برداشت کرد که عربستان از یک قدرت به یک بازیگر کوچک تنزل یافته است. این کشور همچنان بزرگ‌ترین صادرکننده نفت جهان است، ذخایر عظیمی دارد، هزینه‌های استخراجش پایین است و روابط ژئوپلیتیک و دیپلماتیک آن نقش مهمی در بازار انرژی ایفا می‌کند. عربستان می‌تواند از طریق تصمیمات محدودکننده عرضه، ایجاد تعادل در ائتلاف‌های موقت با اعضای کلیدی اوپک پلاس و سرمایه‌گذاری هوشمندانه در صنایع پایین‌دستی یا بخش‌های جدید انرژی، بر روند بازار اثرگذار باشد. با این حال، این اثرگذاری دیگر ماهیتی مطلق و بدون رقیب ندارد. بازار نه تنها شیل آمریکا را دارد، بلکه ظهور تولیدکنندگان جدید در نقاط دیگر جهان، توسعه زیرساخت‌های ال‌ان‌جی، و ورود پرقدرت انرژی‌های تجدیدپذیر، فضایی را رقم زده که در آن، تمایل یک کشور برای تعیین سرنوشت بازار با مقاومت و تعادل‌بخشی سایر بازیگران مواجه می‌شود.


بیشتر بخوانید: بخشی از بنزین مصرفی با استاندارد‌ها همخوانی ندارد


شاید بتوان گفت بازار نفت وارد مرحله‌ای از بلوغ شده که در آن، انحصار یا سلطه یک بازیگر جای خود را به نوعی توازن شکننده و متغیر می‌دهد. در این توازن، نه اوپک پلاس می‌تواند مانند گذشته با یک صدا حرکت کند، نه عربستان می‌تواند همه را هم‌سو با خود نگه دارد، و نه شیل آمریکا می‌تواند صرفاً تماشاچی باشد. هر تصمیم و اقدام راهبردی از سوی یکی از این قطب‌ها، با واکنشی از سوی دیگران مواجه می‌شود. در ضمن، سیاست‌های اقلیمی جهانی و رویکرد کاهشی بسیاری از کشور‌ها نسبت به سوخت‌های فسیلی، در طول زمان از اهمیت نفت به‌عنوان اهرم ژئوپلیتیک کم خواهد کرد. زمانی که تقاضا به تدریج به اوج می‌رسد و سپس روندی نزولی در پیش می‌گیرد، بازتعریف مفاهیم قدرت و نفوذ اجتناب‌ناپذیر است.

بر همین مبنا، گزارش وال استریت ژورنال که بر افول قدرت آهنین عربستان در بازار نفت تأکید دارد، در واقع نشانه‌ای از انتقال قدرت از یک دوره تاریخی به دوره‌ای دیگر است. در آن دوره، یک اشاره از سوی عربستان می‌توانست بازار را دگرگون کند. اما دوره کنونی از منظر دینامیک‌ها بسیار پیچیده‌تر است. برای پیش‌بینی قیمت نفت، دیگر نمی‌توان تنها نشست‌ها و بیانیه‌های اوپک را رصد کرد؛ باید به داده‌های هزینه تولید شیل، به ظرفیت‌های مازاد سایر کشورها، به سرمایه‌گذاری‌های زیرساختی در بخش انرژی پاک، به تصمیمات سیاسی در آمریکا، اروپا، چین و هند، و حتی به روند‌های فناوری و تغییر رفتار مصرف‌کنندگان نگریست.

در این میان، اگرچه وال استریت ژورنال تصویری تا حدی خطی از کاهش نفوذ عربستان ارائه می‌دهد و بیشتر به نقش شیل و کشمکش‌های داخلی اوپک پلاس تکیه می‌کند، منتقدان یادآوری می‌کنند که گذار انرژی و سیاست‌های اقلیمی نیز در درازمدت تأثیرگذارند. همچنین، جایگاه ژئوپلیتیک عربستان در تامین امنیت انرژی بسیاری از کشور‌ها – به ویژه در آسیا – نباید نادیده گرفته شود. عربستان کماکان کارت‌های مهمی در دست دارد: از امکان همکاری با روسیه و دیگر بازیگران در اوپک پلاس گرفته تا ایجاد تنوع در بازار‌های صادراتی و سرمایه‌گذاری در پالایشگاه‌ها و پتروشیمی‌های خارج از مرز‌های خود، راهکار‌هایی است که می‌تواند نقش این کشور را در چارچوبی جدید بازتعریف کند.

با وجود این، نکته اصلی در درک این وضعیت این است که یک دوران جدید آغاز شده است. دوران جدیدی که در آن، افزایش تولید نفت آمریکا و دیگران سهم اوپک پلاس را در بازار کاهش داده و نقش این کارتل را به یک جمع متکثر با منافع ناهمگون تبدیل کرده است. دورانی که در آن، خریداران نفت – از اروپا تا آسیا – تلاش می‌کنند امنیت انرژی خود را با تنوع‌بخشی در مبادی واردات و حرکت به سمت منابع پاک‌تر تضمین کنند. دورانی که در آن، سرمایه‌گذاران و شرکت‌های بزرگ نفتی، علاوه بر مدیریت مخاطر‌ه‌های ژئوپلیتیک و تلاطم قیمت‌ها، باید با فشار افکار عمومی و سهامداران برای کاهش ردپای کربنی دست‌وپنجه نرم کنند. در این عصر، تسلط کامل بر بازار دیگر امکان‌پذیر به نظر نمی‌رسد؛ بنابراین کاهش نفوذ عربستان بر بازار نفت داستان افول یک قدرت نیست، بلکه روایت دگرگونی یک نظام است. نظامی که در آن، تقاضای همیشه رو به رشد، عدم وجود رقبای کارآمد و فقدان فشار‌های محیطی و تکنولوژیک به عربستان اجازه می‌داد یکه‌تازی کند. حالا این نظام جای خود را به نظمی سیال‌تر، چندقطبی‌تر و حساس‌تر داده که در آن، قدرت بین بازیگران قدیمی و جدید تقسیم شده، قواعد بازی پیچیده‌تر شده و هیچ‌کس نمی‌تواند به‌تنهایی برای بلندمدت سیاست بازار را رقم بزند.

گزارش وال استریت ژورنال این پیام را مخابره می‌کند که دیگر نمی‌توان با آسودگی خاطر صرفاً به تابلوی اعلام تصمیمات اوپک خیره شد و مسیر قیمت‌ها را تشخیص داد. بازار نفت گستره‌ای شده که در آن اختراع و نوآوری، تغییرات ژئوپلیتیک، تنوع عرضه، فشار‌های زیست‌محیطی و ترجیحات متغیر مصرف‌کنندگان، همگی در کنار هم آینده را رقم می‌زنند.

ارسال نظر