تاریخ انتشار: ۱۴:۱۹ - ۲۹ دی ۱۴۰۳
اقتصاد۲۴ گزارش می‌دهد؛

بهرام سکان یا بهرام سوم کیست؟/ یکی از شاهان ساسانی که سلطنتش کوتاه بود

بهرام سوم پسر بهرام دوم و شاپوردختک تنها دختر شاپور میشانشاه در سال ۲۶۸ میلادی متولد شده است. وی حدود ۱۶ سال سن داشت که به فرمانروایی سکستان (سیستان) منصوب شد.

اقتصاد۲۴- هدی کاشانیان: بهرام سوم یکی از شاهان کوتاه‌مدت سلسله ساسانیان بود که در سال ۲۹۳ میلادی به سلطنت رسید. او به دلیل دوران کوتاه حکومت و شرایط خاصی که به برکناری او منجر شد، یکی از کمتر شناخته‌شده‌ترین شاهان ساسانی است. بهرام سوم، اگرچه پادشاهی کم‌تأثیر در تاریخ ساسانیان بود، اما شرایط سلطنت او به وضوح نشان‌دهنده تنش‌های سیاسی و اهمیت نقش اشراف در تعیین سرنوشت حکومت در آن دوره بود. دوره او یادآور این نکته است که در ساختار حکومتی ساسانیان، حمایت اشراف و بزرگان نقش کلیدی در تثبیت قدرت داشت.

زندگینامه بهرام سوم

بهرام سوم پسر بهرام دوم و شاپوردختک تنها دختر شاپور میشانشاه در سال ۲۶۸ میلادی متولد شده است. وی حدود ۱۶ سال سن داشت که به فرمانروایی سکستان (سیستان) منصوب شد. درباره کودکی و نوجوانی او منبعی در دسترس نیست. 

شاهنشاهی بهرام سوم

بهرام سوم در هنگام رسیدن به شاهنشاهی در سال ۲۹۳ میلادی حدود ۲۵ سال سن داشته است. او پس از مرگ پدرش با کمک وهنام پسر تتروس و با حمایت آذرفرنبغ، شاه میشان و احتمالاً کرتیر تاج شاهی را بر سر نهاد گذاشت. کتیبه‌ی نرسه در پایکولی به شرح مبارزه‌ی وی با وهنام و بهرام سوم پرداخته است. طبق این روایت، وهنام دستگیر و اعدام شد. اما از سرنوشت بهرام سوم به دلیل مخدوش بودن کتیبه آگاهی در دست نیست. گویی مدت سلطنت بهرام سوم به کوتاهی چهار ماه بود. او در زمان انتصاب به سلطنت هنوز جوان بود و بسیاری از بزرگان ایران او را ضعیف‌تر از آن می‌دانستند که بتواند به درستی با تهدید رومیان و تهاجم آنان مقابله کند؛ بنابراین آنها تصمیم گرفتند تا جانشینی او را به به چالش بکشند و در عوض با نرسه، آخرین پسر باقی مانده شاپور یکم، که رهبری با تجربه و سردار نظامی بزرگی بود و می‌توانست برای ایران شکوه و عظمت بیاورد بیعت کردند.

چهار ماه پس از سلطنت بهرام سوم، نرسه به درخواست بسیاری از اشراف ایرانی به میان رودان (بین‌النهرین) احضار شد. سرانجام نرسه با بزرگان ایران در گذرگاه پایکولی در استان گرمکان ملاقات کرد و بسیار مورد تایید بزرگان ایران قرار گرفت و احتمالاً برای اولین بار نیز شاه اعلام شد. 

نرسه برای جلوگیری از خونریزی، پیشنهاد صلح با بهرام و وهنام را داد. با توجه به منابع تاریخی هر دو آنها نیز با آن موافقت کردند، زیرا هیچ شرحی از جنگ ارائه نشده است. دلیل توافق سریع بهرام و وهنام برای صلح شاید فرار از خدمت بسیاری از هواداران بهرام بوده باشد. بهرام از سلطنت کناره‌گیری کرد و جان خود را نجات داد، اما وهنام با ورود نرسه به پایتخت اعدام شد. با کناره‌گیری بهرام سوم سلطنت از فرزندان بهرام به خاندان نرسی انتقال می‌یابد و تا پایان سلسله ساسانی می‌ماند؛ بنابراین می‌توان این گونه پنداشت که جلوس نرسه بر تخت سلطنت، تضعیف موقعیت و تنزل پایگاه اشرافیت بزرگ را به دنبال داشته است. در فهرست نام مشایعت‌کنندگان نرسه در کتیبه‌ی پایکولی، نام کرتیر نیز با عنوان «موبد اورمزد» دیده می‌شود. این نام برای آخرین بار در کتیبه‌ی پایکولی ثبت شد، اما به دلیل مخدوش بودن متن نمی‌توان پی‌برد که مناسبات شاه جدید با کرتیر چگونه بوده است. نکته قابل تأمل در این کتیبه، لقب و عنوان بی‌تکلف کرتیر است؛ زیرا در زمان سلطنت بهرام دوم، وی مفتخر به دریافت عنوان شکوهمند «کرتیر بخت‌روان ورهران اورمزد موبد» شد. در خصوص عنوان به‌سختی بدست آمده فوق، نظرات مختلفی بیان شده است. به باور مکنزی، این عبارت حاکی از آن است که «کرتیر روح بهرام را نجات داده و مایه‌ی رستگاری وی» شده است.

سکه‌های بهرام سوم

همانطور که گفته شد با مرگ بهرام دوم و به سلطنت رسیدن بهرام سوم، نرسی که در این زمان در ارمنستان به سر می‌برد، داعیه سلطنت کرد و با ضرب سکه به نام خود عملاً شروع به طغیان و مخالفت کرد و در نتیجه جنگی که بین آنان در گرفت، نرسی قدرت را به دست گرفت. نکته‌ای که باید در اینجا به آن اشاره کرد این است که تشابه ظاهری در نوشتار نام «ورهران» و نام «نرسی» باعث این شده است که برخی از محققین سکه‌های بهرام سوم را به نرسی نسبت بدهند.

مدالی از بهرام سوم، در مجله بررسی‌های تاریخی، تا حدودی تصویر و تاج زیبای این شاه ساسانی را نمایان ساخت. در حاشیه این مدال بیضوی شکل که گوشه راست آن شکسته است با نوشتار پهلوی چنین آمده است: «زی و (یحیو) مزدیسن بغی ورهران ملکا... انیران»، به این معنا: 

«زنده باد مزدا پرست خدایگان بهرام شاه سوم غیر ایران». بعد از شکست بهرام سوم از نرسی و فرار او از پایتخت در سال ۲۹۳ میلادی بنا به نظر کریستین سن، ممکن است بهرام در بعضی از قسمت‌های شرقی ایران به شاهی باقی مانده باشد.

سکه‌های مسی از بهرام سوم را که به احتمال بعد از خلع شدن از سلطنت در سرزمین‌های شرقی ضرب کرده است بدین صورت است. تصویر شاه روی سکه مانند سایر سکه‌های ساسانی رو به راست نقش شده است و تاج شاه اگر چه به عینه همانند تاج موجود بر سکه‌های سیمین و مدال منسوب به بهرام سوم نیست، ولی شباهت زیادی با آن دارد. مو‌های جمع شده شاه، تاج با خطوط عمودی و ریش کوتاه در این سکه، همانند مدال و سکه‌های سیمین منسوب به بهرام سوم است.

ارسال نظر