تاریخ انتشار: ۱۰:۰۵ - ۲۹ مرداد ۱۴۰۴

استعمار آبی؛ از آغاز جنبش ایدئولوژیک صهیونیسم، آب سنگ‌بنای استراتژی اسرائیل بود

اولویت راهبردی اسرائیل استفاده حداکثری از منابع داخلی و فرامرزی آب است، حتی به هزینه مخدوش‌کردن امنیت آبی کشورهای همسایه

اقتصاد۲۴- اوایل ماه مارس، «عابد» ۴۵ساله در دشت حاصلخیز منطقه «هوران» در جنوب‌غرب سوریه کدو می‌کاشت که خودرو‌های نظامی وارد زمین‌های روستایش شدند، گردوخاک به‌پا کردند و محصولات کشاورزی او را از بین بردند. عابد می‌گوید: «آن‌ها محاصره‌مان کردند. ما را به داخل خودرو‌ها کشاندند، چشم‌بند زدند و ما را به مرز اسرائیل بردند.» به‌مدت هفت ساعت، عابد که برای محفوظ‌ماندن هویتش از این نام استفاده می‌کند، به‌همراه هفت کشاورز دیگر از سوی سربازان اسرائیل مورد بازجویی قرار گرفتند. «آن‌ها از ما پرسیدند که مردم روستایمان مسلح‌اند و اینکه آیا اعضای داعش، حزب‌الله یا مبارزان ایرانی در میان ما زندگی می‌کنند؟ به آنها گفتیم که ما جامعه‌ای وابسته به کشاورزی هستیم.»

 در ماه‌های بعد، نیرو‌های اسرائیلی به حملات خود در استان‌های «قنیطره» و «درعا» ادامه دادند. اسرائیل در استان درعا برای تصرف کنترل سد مهم این منطقه با ساکنان روستا‌های «معریه» و «گویا» درگیر شد. آنها اوایل آوریل حملات مشابهی در نزدیکی روستای «نوی» ترتیب دادند؛ جایی که دو هزار نفر از مردانی که غیرمسلح بودند یا سلاح‌های شکاری محدودی در دست داشتند، تلاش کردند مانع تصرف سد «جبالیا» و «تل جمعه»، منابع زیرزمینی که منبع اصلی آب آشامیدنی روستای نوی و شش روستای دیگر است، شوند.

از زمان سقوط سریع حکومت «بشار اسد» در دسامبر گذشته به‌دست نیرو‌های «احمد شرع»، رئیس‌جمهور موقت سوریه، اسرائیل برای کنترل قدرت در جنوب سوریه شتاب گرفته است. نیرو‌های اسرائیلی کمی پس از سقوط رژیم اسد، با نقض توافقنامه آتش‌بس ۱۹۷۴، به منطقه غیرنظامی حائلی که سوریه و اسرائیل را از یکدیگر جدا می‌کند، حمله کردند. اسرائیل همچنین موجی از حملات هوایی را بر پایگاه‌های نظامی در سراسر جنوب سوریه و دیگر مناطق این کشور انجام داد.

منطقه هوران که در امتداد مرز شمالی اردن و جنوب سوریه قرار دارد، به خاطر کشت گندم معروف است؛ درواقع قرن‌ها بود که این منطقه نان سوریه را تأمین می‌کرد تا اینکه شمال‌شرقی سوریه جای آن را گرفت. به‌گزارش مجله «نیولاینز»، «مونا دجانی»، یکی از پژوهشگران اکولوژی مهم سیاسی دانشگاه اقتصاد لندن می‌گوید تصرف منابع مهم آبی در سوریه به‌موازات سیاست گسترده‌تر اسرائیل در منطقه است: «اسرائیل همواره در چندین جبهه به‌دنبال هژمونی خود بر سر منابع آبی منطقه بوده است.» این هژمونی که از سال‌های ۱۹۶۰ آغاز شد، شامل اشغال نظامی از طریق تصرف سرزمین‌ها برای تضمین منابع آبی اسرائیل است. کرانه باختری و بلندی‌های جولان اشغالی مناطقی جغرافیایی هستند که اسرائیل با استخراج آب آنها برای گسترش شهرک‌سازی‌ها، تأمین آب و مزیت‌های اقتصادی خود استفاده می‌کند.

 به‌گفته دجانی، اسرائیل همچنین با استفاده از شیوه «کنترل از راه دور» از منابع آبی فرامرزی بدون اشغال مستقیم آن بهره می‌برد. علاوه‌براین، اسرائیل با استفاده از قدرت نرم از توسعه رودخانه‌ها جلوگیری می‌کند؛ همانند اقداماتی که در رودخانه «حاصبانی» انجام داده که از جنوب لبنان به‌سمت بلندی‌های جولان و اسرائیل سرازیر می‌شود. اسرائیل همچنین در طول جنگ با حزب‌الله با هدف قرار دادن زیرساخت‌های آبی، کنترل رودخانه «لیتانی» در لبنان را به‌دست آورد. در ۱۷ آوریل، «اسرائیل کاتس»، وزیر دفاع اسرائیل، اعلام کرد نیرو‌های نظامی این رژیم برای همیشه در مناطق حائل جدید در غزه، لبنان و سوریه باقی می‌مانند. همان‌گونه‌که کنترل اسرائیل بر منابع آبی در سوریه نیز می‌تواند همیشگی باشد. اینها مصادیقی از اقدامات اسرائیل در منطقه به‌شمار می‌روند که برای تأمین منابع آبی خود انجام داده است.

آب، سلاح ژئوپلیتیک

منابع‌طبیعی همیشه نقشی حیاتی در شکل‌گیری ژئوپلیتیک کشور‌ها داشته‌اند و در میان آنها منابع آب‌های شیرین به‌طور فزاینده‌ای مورد مناقشه قرار گرفته‌اند. درحالی‌که نفت و گاز همواره سرخط خبر‌های جهان را به خود اختصاص می‌دهند، نقش ضروری آب در کشاورزی، صنعت و زندگی روزمره آن را به فاکتوری به همان اندازه مهم در ثبات جهان تبدیل می‌کند.


بیشتر بخوانید:اعتراض خوزستانی‌ها به طرح‌های انتقال آب


کاهش منابع آب‌های شیرین، خطر درگیری بر سر این منبع ارزشمند را تشدید می‌کند و به‌تبع آن، توسعه اقتصادی و ثبات اجتماعی تهدید می‌شود. از نظر تاریخی کشور‌ها برای به‌دست‌آوردن کنترل مناطق غنی از آب، برای تضمین مسیر‌های تجاری، تشکیل ائتلاف‌ها و هدایت پیشرفت‌های فناوری با یکدیگر رقابت کرده‌اند. تمدن‌های باستانی مثل سومریان و بابلی‌ها در آغاز با بهره‌برداری از رودخانه‌های دجله و فرات تکامل پیدا کردند. در مقابل مناطق کم‌آب اغلب از توسعه عقب ماندند و پیشرفت‌های سیاسی و فناوری محدودی کسب کردند.

امروزه کمبود آب همچنان استراتژی‌های سیاسی منطقه‌ای کشور‌ها را شکل می‌دهد. رود نیل یکی از نمونه‌های قابل‌توجه آن است؛ جایی که مصر، سودان و اتیوپی در مناقشه‌ای بر سر سد عظیم «رنسانس» اتیوپی گیر افتاده‌اند. این پروژه که بزرگترین ابتکار نیروگاه برقابی آفریقا است، تنش‌های دیپلماتیک با مصر را که برای تأمین ۹۰درصد از آب شیرین خود به رود نیل وابسته است، تشدید کرده است.

منطقه غرب آسیا و شمال آفریقا با کمبود آب بی‌سابقه‌ای مواجه شده است. ۸۳ درصد از جمعیت این منطقه تحت تنش آبی شدید قرار دارد. به‌گزارش سازمان مردم‌نهاد «مؤسسه منابع جهان» یا WRI، از میان ۱۷ کشور دارای تنش آبی در جهان، ۱۲ کشور در منطقه غرب آسیا و شمال آفریقا قرار دارند و قطر، اسرائیل و لبنان جایگاه اول تا سوم را اشغال کرده‌اند. علاوه‌برآن، حدود ۴۰ درصد از جمعیت جهان به آب‌های رودخانه‌ای وابسته است که از مرز‌های بین‌المللی عبور می‌کند و مدیریت آب‌های فرامرزی را به یک چالش ژئوپلیتیکی وخیم تبدیل کرده است. هجوم اسرائیل به سد «المانترا» در شهر «قنیطره» که آب هشت سد دیگر در جنوب سوریه را تأمین می‌کند، این واقعیت را به‌شدت برجسته می‌کند. تخمین‌ها نشان می‌دهد نیاز جهان به آب تا سال ۲۰۵۰، بین ۲۰ تا ۲۵ درصد افزایش می‌یابد که فشار شدیدی بر کشور‌های منطقه غرب آسیا و شمال آفریقا وارد می‌کند. به‌گزارش اندیشکده «کریدل»، تا اواسط این قرن، تمام جمعیت این کشور‌ها با کمبود آب شدید روبه‌رو خواهند شد که می‌تواند روابط سیاسی را بی‌ثبات‌تر کند و خطر درگیری بین کشور‌ها بر سر منابع آبی مشترک را به اوج برساند. چنین تنش‌هایی هم‌اکنون در اسرائیل و سوریه مشهود است؛ جایی که کنترل بر سر منابع آبی به نقطه بحرانی رسیده است.

واقعیت‌ها و جاه‌طلبی‌های آبی اسرائیل

آب‌و‌هوای خشک فلسطین و منابع آب محدود، مدت‌هاست که رویکرد اسرائیل را در مدیریت آب شکل داده است؛ منطقه‌ای که بیش از نیمی از اراضی آن بیابانی است. اصلی‌ترین منابع آب‌های شیرین اسرائیل شامل دریاچه «جلیل»، رود «اردن» و سفره‌های آب‌های زیرزمینی در امتداد ساحل و کوه‌هاست.

بااین‌حال، پیشرفت فناوری در شیرین‌سازی آب و تصفیه فاضلاب به اسرائیل کمک کرد تا وابستگی خود به منابع آب‌های طبیعی را کاهش دهد. هرچند این نوآوری‌ها، محدودیت‌هایی را به‌همراه داشته‌اند. عملیات نمک‌زدایی آب‌ها و تصفیه فاضلاب هزینه‌بر هستند و نمی‌توانند اثرات تغییراقلیم را به‌طورکامل جبران کنند. افزایش دما، کاهش بارش و کاهش نرخ تغذیه سفره‌های آب‌های زیرزمینی، کمبود آب اسرائیل را تشدید کرده است. درعین‌حال، کاهش سطح آب‌ها و افزایش نمک دریاچه جلیل و افزایش بیابان‌زایی در جنوب اسرائیل هم تأثیرگذار بوده است.

رژیم اسرائیل برای مقابله با این چالش‌ها تلاش کرده تا ۹۴ درصد از آب فاضلاب را جمع‌آوری و تصفیه کند که ۸۷ درصد از آن در کشاورزی به‌کار گرفته می‌شود. در کل، بین سال‌های ۲۰۰۰ تا ۲۰۱۹ سهم کشاورزی اسرائیل از استخراج آب‌های شیرین از ۶۴ درصد به ۳۵ درصد کاهش پیدا کرده است.

این چالش‌ها اسرائیل را مجبور کرده تا به منابع آبی منطقه‌ای روی آورد؛ مثل رود «برموک» در اردن و رود «لیتانی» در لبنان. از همان روز‌های اولیه جنبش ایدئولوژیک صهیونیسم، آب سنگ‌بنای استراتژی اسرائیل بوده است. از زمان پیدایش اسرائیل که از طریق جنگ‌افروزی، اشغالگری و مذاکرات با کشور‌های عربی همسایه به‌دست آمد، دسترسی به آب یک اولویت راهبردی برای اسرائیل بوده است. این راهبرد حول محور استفاده حداکثری از آب در داخل و فراتر از مرزهایش، حتی با هزینه مخدوش‌کردن امنیت آبی کشور‌های همسایه، قرار داشت.

اولین رهبران صهیونیست مثل «حییم وایزمن» بر اهمیت آب مناطقی مانند کوه «هرمون» در سوریه که به‌تازگی با تجاوز اسرائیل اشغال شد و رودخانه لیتانی در لبنان برای آبیاری و توسعه اقتصادی تأکید داشتند.


بیشتر بخوانید:شرط عبور تهرانی‌ها از کم‌آبی مشخص شد


«تئودور هرتزل» که پایه‌گذار صهیونیسم مدرن شناخته می‌شود، از همان ابتدا نیاز کشور یهود به الحاق جنوب لبنان تأکید داشت که بخشی از آن به‌دلیل محدود بودن منابع حیاتی آبی در این منطقه بود. جنبش صهیونیستی در دوران کنفرانس صلح ۱۹۱۹ در پاریس برای الحاق منابع رود اردن، رود لیتانی و دشت هوران در سوریه به فلسطین فشار زیادی اعمال کرد. بااین‌حال، این درخواست‌ها از سوی فرانسوی‌ها که در آن زمان قیمومیت سوریه و لبنان را تحت پیمان «سایکس-پیکو» برعهده داشتند، رد شد.

در سال ۱۹۴۱، «دیوید بن‌گوریون» که بعد‌ها به اولین نخست‌وزیر اسرائیل تبدیل شد، به‌وضوح اعلام کرد که آینده اسرائیل نیازمند کنترل داشتن بر رودخانه لیتانی است. بن گوریون گفت: «ما باید به یاد داشته باشیم که رودخانه لیتانی باید در داخل مرز‌های دولت یهود باشد تا بقای آن تضمین شود.»

پس از سال ۱۹۴۸، اسرائیل منابع آبی خود را ملی کرد و پروژه‌های جاه‌طلبانه‌ای مانند انتقال ملی آب را راه‌اندازی کرد تا منابع آبی را از شمال به مناطق بیابانی جنوب برساند.

در سال ۱۹۵۳ «اریک جانستون»، فرستاده ویژه «دووایت آیزنهاور»، رئیس‌جمهور آمریکا، طرحی را برای توسعه منابع آبی در حوضه آبریز رود اردن در همکاری با اسرائیل، اردن، سوریه و لبنان توسعه داد. مطالعات آبی که در طول سال‌های ۱۹۳۰ و ۱۹۴۰ انجام شده بودند، ثابت می‌کنند پروژه جانستون، مرز‌های سیاسی این چهار کشور را کنار گذاشته است و رود جلیل را ذخیره طبیعی آب رودخانه در نظر می‌گیرد. پس از آن تل‌آویو برنامه‌ریزی کرد تا مسیر آب‌های رود اردن را به‌نفع خود تغییر دهد و از سال ۱۹۵۳ اجرای این طرح‌ها را از طریق شرکت اسرائیلی «مکوروت» آغاز کرد.

این تلاش‌ها شامل انتقال مسیر‌های رود اردن و شاخه‌های آن به رود جلیل بود که منجر به کاهش سطح آب دریای مرده (بحر المیت) شد. علاوه‌برآن، نرخ بالای تبخیر ناشی از دمای بالا در منطقه دره اردن کاهش سطح آب را تسریع کرد. تا اوایل سال‌های ۱۹۹۰ سطح آب دریای مرده به کمتر از ۴۰ متر زیر سطح دریا کاهش یافت و موجودیت آن به‌عنوان یکی از منابع طبیعی منحصر‌به‌فرد به خطر افتاده است.

جنگ سال ۱۹۶۷ نقطه‌عطفی را رقم زد و اسرائیل توانست کنترل خود بر مناطق پرآب مانند کرانه باختری، غزه و بلندی‌های جولان را به‌دست آورد. این مناطق حالا بخش قابل‌توجهی از آب اسرائیل را تأمین می‌کنند. از سوی دیگر، اسرائیل محدودیت‌های بسیاری برای دسترسی فلسطینی‌ها به آب ایجاد کرده، اجازه احداث چاه‌های جدید را نمی‌دهد و مصرف بیش‌تر از حد معین را جریمه می‌کند. نتیجه این روند نابرابری وحشتناک در دسترسی به آب است و باعث شده کشاورزی در فلسطین به شیوه‌های قدیمی و ناکارآمد انجام شود، در‌حالی‌که شهرک‌نشینان یهودی در اراضی فلسطینی‌ها از سیستم‌های آبیاری مدرن بهره می‌برند.

منبع: روزنامه پیام ما
ارسال نظر