تاریخ انتشار: ۱۱:۵۷ - ۲۸ مهر ۱۴۰۴
در اقتصاد۲۴ بخوانید؛

نسبت هایی که هر سرمایه گذار ارز دیجیتال باید بداند

۶ عدد مهم در بازار کریپتو وجود دارد که در صورت دانستن آن‌ها می‌توانید سود خوبی در این بازار پرنوسان داشته باشید. برخی از این اعداد شامل ارزش بازار، نسبت NVT، نقدینگی و نسبت MVRV است.

اقتصاد۲۴- در جهانی که قیمت‌ها هر لحظه جهش می‌کنند و توییت یک میلیاردر می‌تواند میلیون‌ها دلار از ارزش بازار را جابه‌جا کند، سرمایه‌گذاری در ارزهای دیجیتال بیش از آنکه به پیش‌بینی آینده وابسته باشد، به اندازه‌گیری واقعیت‌ها نیاز دارد.

راهنمای عددی برای تصمیم‌گیری هوشمند در بازار پرنوسان کریپتو

سرمایه‌گذاران حرفه‌ای کریپتو به جای دعا برای رشد قیمت‌ها، با تکیه بر چند نسبت کلیدی تصمیم می‌گیرند؛ عددهایی که واقعیت پشت پرده‌ی هر دارایی را فاش می‌کنند. در ادامه، با شش نسبت حیاتی آشنا می‌شوید که دانستن آن‌ها، مرز میان یک سرمایه‌گذار محتاط و یک قمارباز بازار رمزارزهاست.

۱. ارزش بازار؛ قطب‌نمای ثبات یا بی‌ثباتی

«ارزش بازار» یا Market Cap پایه‌ای‌ترین اما حیاتی‌ترین شاخص بازار رمزارزهاست. این عدد از حاصل‌ضرب قیمت فعلی یک ارز در تعداد کوین‌های در گردش به دست می‌آید و نشان می‌دهد سرمایه‌گذاران مجموعاً چقدر برای آن دارایی ارزش قائل‌اند.

هرچه ارزش بازار بالاتر باشد، احتمال سقوط شدید کمتر است. پروژه‌هایی که در میان ۱۰ یا ۲۰ رمزارز برتر از نظر ارزش بازار قرار دارند، معمولاً از چندین چرخه‌ی صعود و سقوط عبور کرده‌اند و اعتماد کاربران جهانی را جلب کرده‌اند. در مقابل، رمزارزهای کوچک‌تر می‌توانند در چند روز صدها درصد رشد کنند، اما همان‌قدر هم ممکن است در یک شب سقوط کنند.


بیشتر بخوانید: بهترین ارز دیجیتال با پشتوانه نقره در سال ۲۰۲۵


برای تازه‌واردها، تمرکز روی دارایی‌هایی با ارزش بازار بیش از ۱۰ میلیارد دلار، راهی برای کاهش ریسک است. ارزش بازار را می‌توان نخستین فیلتر هوشمند هر سرمایه‌گذاری دانست؛ معیاری که مشخص می‌کند در حال ورود به یک بازیگر تثبیت‌شده هستید یا وارد میدان پرریسک سفته‌بازی شده‌اید.

۲. نسبت NVT؛ دماسنج واقعی ارزش‌گذاری

اگر Market Cap به شما بگوید که بازار چقدر برای یک دارایی ارزش قائل است، نسبت ارزش شبکه به تراکنش‌ها (NVT) به شما نشان می‌دهد آیا این ارزش‌گذاری منطقی است یا نه.

این نسبت، ارزش بازار را با حجم دلاری تراکنش‌های روزانه در همان شبکه مقایسه می‌کند. در واقع نسخه‌ی رمزارزی نسبت معروف «قیمت به درآمد» در بازار سهام است.
وقتی NVT بالا می‌رود، یعنی قیمت از فعالیت واقعی شبکه جلو زده؛ سیگنالی که می‌تواند هشدار دهد دارایی بیش‌ازحد ارزش‌گذاری شده است. در مقابل، NVT پایین نشانه‌ی آن است که حجم تراکنش‌ها بیشتر از ارزش بازار است — شاید فرصتی پنهان در حال شکل‌گیری باشد.

در دوران هیجان رسانه‌ای و پامپ‌های ناگهانی، NVT می‌تواند به شما کمک کند فریب جو را نخورید. این نسبت، یکی از دقیق‌ترین ابزارها برای تشخیص فاصله میان «قیمت» و «واقعیت» است.

۳. نقدینگی؛ مسیر خروج در زمان بحران

شاید هیچ چیز در بازار رمزارزها دردناک‌تر از نداشتن نقدینگی نباشد. نقدینگی بالا یعنی می‌توانید در هر لحظه بخرید یا بفروشید، بدون اینکه قیمت را جابه‌جا کنید. نقدینگی پایین اما شما را گرفتار می‌کند — در دام دارایی‌هایی که نمی‌توانید از آن‌ها خارج شوید مگر با ضرری سنگین.

برای سنجش نقدینگی، باید به سه شاخص نگاه کنید:

  • حجم معاملات روزانه (هرچه بالاتر، نقدینگی بیشتر).
  • فاصله‌ی قیمتی میان خریدار و فروشنده (هرچه کمتر، بهتر).
  • عمق بازار (تعداد سفارشات خرید و فروش در سطوح مختلف قیمتی).

سرمایه‌گذاران باتجربه نقدینگی را مثل «در خروج اضطراری» می‌دانند؛ چیزی که ممکن است تا لحظه‌ی بحران به آن فکر نکنید، اما نبودش می‌تواند فاجعه‌بار باشد.

۴.نسبت MVRV؛ دماسنج احساسات بازار

نسبت ارزش بازار به ارزش تحقق‌یافته (MVRV) یکی از ابزارهای روانشناختی بازار است. در حالی که ارزش بازار بر اساس قیمت فعلی محاسبه می‌شود، ارزش تحقق‌یافته میانگینی از قیمتی است که هر کوین آخرین بار در بلاک‌چین جابه‌جا شده است — یعنی هزینه‌ی واقعی خرید دارندگان فعلی.

اگر MVRV بالای ۱ باشد، بیشتر سرمایه‌گذاران در سود هستند؛ اما زمانی که عدد به بالای ۳ یا ۳.۵ می‌رسد، معمولاً بازار بیش‌ازحد داغ شده و احتمال اصلاح وجود دارد. برعکس، MVRV زیر ۱ یعنی اکثریت در ضررند و ترس در بازار حاکم است — نقطه‌ای که تاریخ نشان داده می‌تواند زمان انباشت باشد.

این نسبت نه‌تنها سود یا ضرر میانگین هولدرها را نشان می‌دهد، بلکه حال‌و‌هوای احساسی بازار را نیز به تصویر می‌کشد.

۵. مدل انباشت به جریان؛ منطق کمیابی و ارزش

در جهانی که عرضه‌ی نامحدود پول فیات باعث تورم است، دارایی‌های کمیاب جذاب‌ترند. مدل انباشت به جریان (Stock-to-Flow) همین منطق را برای رمزارزها به کار می‌گیرد.

این مدل، عرضه‌ی فعلی را با میزان تولید سالانه مقایسه می‌کند. بیت‌کوین با طراحی منحصربه‌فردش و رویدادهای دوره‌ای هاوینگ، هر چهار سال کمیاب‌تر می‌شود. در نتیجه، نسبت انباشت به جریان آن حتی از طلا نیز فراتر رفته است.

این مدل نمی‌تواند پیش‌بینی دقیقی از قیمت ارائه دهد، اما دید بلندمدتی به شما می‌دهد: در دنیایی که عرضه کاهش می‌یابد، ارزش دارایی‌های کمیاب در گذر زمان افزایش می‌یابد.

۶. شاخص درآمد ماینرها؛ زنگ هشدار چرخه‌ها

ماینرها ستون فقرات بلاک‌چین هستند؛ امنیت شبکه را تأمین می‌کنند اما مجبورند برای پرداخت هزینه‌های برق و تجهیزات، کوین‌های خود را بفروشند. شاخص درآمد ماینرها درآمد فعلی آن‌ها را با میانگین سالانه مقایسه می‌کند و اغلب به‌عنوان سیگنالی زودهنگام از تغییر روند بازار عمل می‌کند.

وقتی این نسبت بالا می‌رود، ماینرها سود خوبی دارند و معمولاً بیشتر می‌فروشند؛ فشار فروش افزایش می‌یابد و سقف‌های بازار شکل می‌گیرد. در مقابل، نسبت پایین نشان‌دهنده‌ی فشار مالی است — زمانی که ماینرها مجبور به تسلیم می‌شوند و کف‌های بازار رقم می‌خورد.

در چرخه‌های گذشته، شاخص بالای ۴ نشانه‌ی قله‌های قیمتی و زیر ۰.۵ نشانه‌ی فرصت‌های خرید تاریخی بوده است.

سرمایه‌گذاری با عدد، نه احساس

بازار رمزارزها پر از صدا، شایعه و ترس است؛ اما اعداد دروغ نمی‌گویند. شش نسبتی که معرفی شد، عصای دست سرمایه‌گذارانی هستند که می‌خواهند با ذهنی روشن‌تر تصمیم بگیرند. این نسبت‌ها تضمین سود نیستند، اما دیدگاه می‌دهند — دیدگاهی که در زمانی که همه یا هیجان‌زده‌اند یا هراسان، می‌تواند تفاوت میان تصمیم درست و اشتباه باشد.

شروع کنید با یک نسبت، آن را دنبال کنید، رفتار بازار را درک کنید و سپس نسبت‌های دیگر را اضافه کنید. در نهایت، این عددها شما را از پیش‌بینی کورکورانه دور کرده و به سمت تحلیل مبتنی بر واقعیت می‌برند — درست همان جایی که سرمایه‌گذاری هوشمند آغاز می‌شود.

ارسال نظر