اقتصاد۲۴- چاپ پول در اقتصاد یکی از مهمترین و در عین حال حساسترین ابزارهای سیاست پولی است. دولتها و بانکهای مرکزی معمولاً برای جبران کسری بودجه، تأمین هزینههای جاری یا مدیریت بحرانهای مالی به این روش متوسل میشوند. اما افزایش حجم پول بدون پشتوانه اقتصادی، میتواند پیامدهای گستردهای بر سطح عمومی قیمتها، قدرت خرید مردم و ثبات اقتصادی داشته باشد.
چگونه چاپ پول باعث افزایش تورم میشود؟
برای فهم اثرات تورمی چاپ پول، باید تعامل میان عرضه پول و تقاضای کل در اقتصاد را در نظر گرفت. هر زمان که دولت پول جدید خلق میکند، حجم نقدینگی در گردش افزایش مییابد. اگر این افزایش نقدینگی با رشد تولید کالا و خدمات همراه نباشد، مقدار بیشتری پول، تقاضای بیشتری برای کالاهای ثابت ایجاد میکند. نتیجه آن ساده است: افزایش قیمتها.
در اقتصادهای توسعهیافته، چاپ پول معمولاً به صورت کنترلشده و در قالب سیاستهای تسهیل کمی انجام میشود، اما در کشورهایی که با کسری بودجه دائمی مواجهاند، چاپ پول غالباً به ابزاری برای تأمین مالی دولت تبدیل میشود و عملاً بدون توجه به ظرفیت تولید، حجم پول افزایش پیدا میکند. همین شکاف بین پول و تولید عامل اصلی تورمهای پایدار است.
کاهش ارزش پول و کوچکشدن سفره مردم
یکی از ملموسترین اثرات چاپ پول، کاهش ارزش پول ملی است. وقتی بانک مرکزی حجم زیادی پول وارد بازار میکند، قدرت خرید هر واحد پول کاهش مییابد. این مسئله بهویژه برای اقشار مزدبگیر، بازنشستگان و کسانی که درآمد ثابت دارند، فشار زیادی ایجاد میکند. آنها با درآمدی ثابت باید کالاهایی را بخرند که هر روز گرانتر میشود.
اضافه شدن پول بیپشتوانه به اقتصاد به همان اندازه که هزینههای دولت را پوشش میدهد، از ارزش داراییهای مردم میکاهد. این روند باعث میشود که خانوارها نتوانند سرمایهگذاری بلندمدت کنند، پساندازها از بین برود و جامعه به سمت رفتارهای کوتاهمدت و غیرمولد حرکت کند.
بیشتر بخوانید: منظور از چاپ پول بانک مرکزی چیست؟
چاپ پول؛ موتور محرک تورم انتظاری
یکی دیگر از اثرات مهم چاپ پول، ایجاد تورم انتظاری است. وقتی مردم متوجه میشوند که دولت به جای اصلاح ساختارهای اقتصادی و افزایش بهرهوری، از طریق چاپ پول مشکلاتش را حل میکند، انتظار دارند که قیمتها باز هم افزایش پیدا کند. به همین دلیل رفتار اقتصادیشان تغییر میکند:
فروشندگان قیمتها را زودتر بالا میبرند، کارگران افزایش دستمزد بیشتری مطالبه میکنند و سرمایهگذاران به جای تولید، به بازارهای دارایی مانند طلا، دلار یا مسکن هجوم میآورند.
این شکل از تورم حتی بدون افزایش واقعی نقدینگی، میتواند قیمتها را بالا ببرد. در واقع چاپ پول، محرک اصلی شکلگیری یک چرخه خطرناک روانی در بازار است که به افزایش بیشتر تورم ختم میشود.
افزایش شکاف طبقاتی و آسیب به طبقه متوسط
چاپ پول و افزایش تورم معمولاً گروههای مختلف جامعه را به یک اندازه تحت تأثیر قرار نمیدهد. طبق تجربههای جهانی، تورم بیشترین فشار را بر طبقه متوسط و ضعیف وارد میکند. زیرا این گروهها درآمد ثابت دارند و توانایی خرید داراییهای ضدتورمی، مانند زمین، خانه یا طلا را ندارند.
در مقابل، گروههای ثروتمند که سرمایهشان در بازارهای دارایی قرار دارد، از تورم سود میبرند؛ چرا که ارزش داراییهایشان با افزایش تورم بیشتر میشود. نتیجه آن، عمیقترشدن شکاف طبقاتی و بیثباتی اجتماعی است.
افزایش بیثباتی اقتصادی و دشوار شدن برنامهریزی
چاپ پول، فضای کل اقتصاد را غیرقابل پیشبینی میکند. وقتی قیمتها دائماً در حال تغییر باشند، کار و کسبها نمیتوانند برای آینده برنامهریزی کنند. بنگاههای اقتصادی قادر نیستند برای تولید، سرمایهگذاری و استخدام نیروی کار برنامه بلندمدت طراحی کنند، چون نمیدانند قیمت مواد اولیه، نرخ ارز یا میزان تقاضا در ماههای آینده چه خواهد شد.
در چنین فضایی، اقتصاد از فعالیتهای مولد به سمت فعالیتهای سوداگرانه سوق پیدا میکند. افراد به جای تولید کالا یا ارائه خدمات، ترجیح میدهند سرمایه خود را در بازاری بگذارند که از تورم سود برده و ریسک کمتری دارد.
تشدید کسری بودجه و دور باطل تورم
چاپ پول معمولاً برای جبران کسری بودجه استفاده میشود، اما پارادوکس اقتصادی اینجاست: چاپ پول، خود باعث تشدید کسری بودجه میشود. چگونه؟ با افزایش تورم، هزینههای دولت نیز بالا میرود؛ حقوق کارمندان باید افزایش یابد، هزینه واردات و پروژههای عمرانی بالا میرود و دولت دوباره مجبور میشود برای تأمین مالی، پول بیشتری چاپ کند. این فرآیند یک دور باطل ایجاد میکند که خروج از آن بسیار دشوار است.
تاریخ اقتصاد جهان پر از نمونههایی است که چاپ پول کنترلنشده، دولتها را با تورمهای سهرقمی و حتی ابرتورم مواجه کرده است؛ مانند آلمان دهه ۱۹۲۰، زیمبابوه در دهه ۲۰۰۰ و ونزوئلا در سالهای اخیر.
آیا چاپ پول همیشه بد است؟
اگرچه تأثیرات تورمی چاپ پول در بسیاری از کشورها مخرب بوده، اما باید توجه داشت که چاپ پول همیشه به معنای تورم نیست. زمانی که چاپ پول در بستر اقتصادی سالم، با رشد تولید و ظرفیتسازی همراه باشد، میتواند ابزار مؤثری برای تحریک اقتصاد باشد. این روش در دوران رکود یا بحرانهایی مانند همهگیری کرونا، در کشورهای توسعهیافته مورد استفاده قرار گرفته است.
اما تفاوت مهم اینجاست: این کشورها برای چاپ پول، پشتوانه تولید قوی، ساختار مالیاتی پیشرفته و شفافیت اقتصادی دارند. در چنین شرایطی، خلق پول بیشتر با افزایش تولید واقعی همراه میشود و تورم قابلکنترل باقی میماند.
سخن آخر
چاپ پول بیرویه یکی از ریشههای اصلی تورم در اقتصادهایی با ساختار مالی ضعیف است. افزایش حجم پول بدون رشد تولید، به کاهش ارزش پول، گرانی، بیثباتی اقتصادی، فشار بر طبقه متوسط و تشدید کسری بودجه میانجامد. در حالی که چاپ پول میتواند در برخی شرایط خاص ابزار مفیدی باشد، اما در کشورهایی که از این روش برای جبران ناکارآمدی اقتصادی استفاده میکنند، نتیجه غالب آن چیزی جز تورم پایدار و بیثباتی اقتصادی نیست.