اقتصاد۲۴- او از این گفت که شیخ دیاباته، مهاجم اثرگذار و موفق تیمش دوماه است حقوق نگرفته و نباید شرایط طوری شود که او هم مثل استراماچونی قراردادش را فسخ کند و بعد کل کشور دنبال بازگرداندن وی بروند!
مجیدی البته حرفهای دیگری هم زد که بخش زیادی از آنها به مدیران پیشین باشگاه مربوط میشد؛ آنجا که سرمربی استقلال مدعی شد حتی در مورد وقایع گذشته باشگاه به رئیس قوهقضائیه هم نامه نوشته است.
مجیدی البته حرفهای دیگری هم زد که بخش زیادی از آنها به مدیران پیشین باشگاه مربوط میشد؛ آنجا که سرمربی استقلال مدعی شد حتی در مورد وقایع گذشته باشگاه به رئیس قوهقضائیه هم نامه نوشته است.
سریعترین واکنش به مصاحبه توفانی مجیدی، اما از سوی عبدالرضا موسوی سر زد؛ عضو جدید هیاتمدیره استقلال که مدیر یک ایرلاین است و اخیرا در چند نوبت مورد حمایت سرمربی آبیها هم قرار گرفته.
موسوی در اظهاراتی عجیب و بحثبرانگیز خواهان کمک نقدی هواداران به باشگاه شد؛ آنچه از نظر مدیریتی کاملا منسوخ و غیرموجه است و البته اشکالات فراوان دیگری هم دارد.
متن پیام عجیب موسوی
عضو هیاتمدیره استقلال روز جمعه در صفحه اینستاگرامی منتسب به خودش نوشت: «از طریق فضای مجازی در جریان طلب شیخ دیاباته قرار گرفتم.
اما همه بدانید مشکل باشگاه استقلال فقط پرداخت طلب شیخ نیست و مشکلات ریشهای هستند و با کمک بنده یا یک شخص دیگر قابل حل نیست.
هر کسی که استقلال را دوست دارد و میتواند بسمالله؛ شمارهحساب باشگاه هست، بیایید و کمکهایتان را واریز کنید. اگر از ۴۰ میلیون طرفدار استقلال فقط پنج میلیون طرفدار توان پرداخت فقط یک میلیون تومان در سال را داشته باشند و پرداخت کنند و در مقابل از خدمات باشگاه بهرهمند شوند مشکل باشگاه به صورت دائمی و ریشهای حل خواهد شد.
با این پول میتوان بهترین بازیکنان را به خدمت گرفت، بدهیها را پرداخت کرد، سرمایهگذاری کرد که از محل آن درآمد داشت، کمپ و ورزشگاه ساخت و باشگاه همیشه بینیاز از کمک خواهد شد.»
۱۱۰ میلیون هوادار برای سه تیم!
شاید اگر این تز منسوخ جمع کردن کمک از هواداران آن هم به شکل بسیار ساده واریز به شمارهحساب باشگاه، توسط یک کارشناس سطح پایین مطرح میشد زیاد مایه شگفتی و نگرانی نبود، اما اینکه عضو هیاتمدیره تیمی به بزرگی استقلال که خودش هم یک فعال جدی اقتصادی است چنین تفکری دارد، واقعا عجیب است.
در درجه اول باید از جناب موسوی پرسید عدد ۴۰ میلیون هوادار را از کجا آورده است؟ به طور کلی «آمار» یک علم بسیار مهم و کاربردی در دنیای امروز است که در ایران معمولا به هیچ انگاشته میشود.
به ادبیات مسوولان تیمهای مختلف که نگاه کنید، به وفور از این اعداد مندرآوردی و بیپشتوانه میبینید. پرسپولیس و استقلال که هر کدام ۴۰ میلیون هوادار دارند و البته جناب محمدرضا زنوزی، مالک تراکتورسازی هم اخیرا اعلام کرده این باشگاه نیز ۳۰ میلیون هوادار دارد.
تا همین جا تعداد هواداران پرسپولیس، استقلال و تراکتور ۱۱۰ میلیون شده که حدود ۳۰ میلیون نفر از کل جمعیت کشور بیشتر است! تازه به این عدد باید هواداران سپاهان، نساجی، سپیدرود، فولاد و سایر تیمها را هم اضافه کرد یا بخشی از جمعیت زنان، اطفال، کهنسالان یا مردان بالغی را که علاقهای به فوتبال ندارند اضافه کرد.
اینطوری شمار نفوس ایران احتمالا از جمعیت کشور چین، حتی قبل از ابتلا به ویروس کرونا هم بیشتر میشود! گفتیم و تکرار میکنیم مخصوصا برای افرادی با مشاغل مدیریتی و تخصصی اصلا خوب نیست که همینطور بدون پشتوانه آمار بدهند و بعد تازه دنبال استفاده تحلیلی از آن باشند.
بهدنبال اعانه پنج هزار میلیاردی!
بهنظر میرسد این عضو هیاتمدیره استقلال همانطور که تصور درستی از تعداد هواداران تیمش ندارد، حتی نسبت به مبلغ کمک درخواستی از آنها هم اشراف کامل نداشته باشد.
جناب موسوی از پنج میلیون هوادار استقلال خواسته سالانه یک میلیون تومان به حساب باشگاه واریز کنند. این یعنی سرازیر شدن اعانه پنج هزار میلیارد تومانی به باشگاه برای هر فصل فوتبالی! این تقاضا در حالی مطرح میشود که بودجه امسال استقلال نهایتا صد میلیارد تومان است و با چنان مبلغی، میتوان ۵۰ سال این تیم را اداره کرد! راستی اگر درخواست جناب موسوی محقق شود و مردم همینقدر پول بدهند، چرا او و امثال او باید با پول مردم در این باشگاه مدیریت کنند؟
از بیخ غلط است
بحث اصلی ما، اما هیچکدام از این عددبازیها نیست. مساله اینجاست که چنین درخواستهایی از بیخ غلط است و با معیارهای مدرن مدیریتی همخوانی ندارد.
طی همین چند سال گذشته هم پرسپولیس و استقلال با استفاده از حضور شبهاعانه هواداران در سامانههای پیامکی اداره شدهاند و بهنظر میرسد همین مقدار دست در جیب مردم کردن کافی باشد. همه جای دنیا باشگاهها به هوادار ارزش افزوده میدهند و او در قبال خدمت مفید و به صرفهای که دریافت میکند، به باشگاه هم سود میرساند.
این خدمت میتواند شامل خرید باتخفیف از فروشگاهها و رستورانهای طرف قرارداد یا رزرو تاکسی اینترنتی و بلیت قطار و هواپیما باشد. وگرنه اینکه شماره حساب بدهیم و مردم پول بریزند، داستان غلط نیمقرن پیش است. بگذریم که همین حالا هم یک میلیون تومان، برای خیلی از خانوارهای ایرانی یک عدد درشت و مهم در معادلات اقتصادیشان است.
منبع: ایسنا