تاریخ انتشار: ۰۸:۰۱ - ۲۴ بهمن ۱۳۹۸
در گفتگو با اقتصاد ۲۴ مطرح شد؛

چرا کشاورزی ایران به این روز افتاده است؟/ هنوز 50 درصد کشاورزان دیم کارند!

در اقتصاد امروز ایران ۱۲ هزار میلیارد تومان رغم هنگفتی است که باید صرف جبران خساراتی شود که سیلاب‌های سال ۹۸ به بخش کشاورزی وارد کرده‌اند؛ بخشی که انتظار می‌رفت به جای تولید هزینه هم مانند بیشتر کشورهای دنیای مدرن امروز، سهمی در مناسبات اقتصاد ایران داشته باشد.
 
 
اقتصاد ۲۴- ستاره کشاورزیِ ایران سال‌هاست که رو به افول است، اما می‌توان گفت که برای کشاورزان ایران سال ۹۸، سالِ خوش یُمنی نبود؛ آنقدر از آسمان بر زمین بارید که سیل جای خشکسالی را بگیرد و فصل تازه در دفتر مصائب کشاورزان ایرانی باز کند؛ آب دست‌کم هست و نیست کشاورزان را در سه نقطه از کشور با خود برد؛ طبق برآورد‌های سیل نوروزی روی هم رفته نزدیک به ۵ هزار میلیارد تومان به کشاورزان گلستانی و خوزستانی آسیب زد و تخمین زده می‌شود که کشاورزان سیستان و بلوچستانی از سیل زمستانی اخیر نزدیک به ۷ هزار میلیارد تومان خسارت دیده باشند.
 
در اقتصاد امروز ایران ۱۲ هزار میلیارد تومان رغم هنگفتی است که باید صرف جبران خساراتی شود که سیلاب‌های سال ۹۸ به بخش کشاورزی وارد کرده اند.
 
فارغ از اینکه سیاهه خسارت کشاورزان ممکن است تا کی و کجا ادامه یابد؛ آمار‌های رسمی حاکی از آب رفتن تاثیری است که بخش کشاورزی ایران در بیست سال گذشته بر اقتصاد کشور داشته است؛ اگرچه تا پیش از ورود نفت به اقتصاد سیاسی ایران، بخش کشاورزی منبع اصلی درآمد کشاورز محسوب می‌شد، اما حالا مدتهاست که این بخش با سهمی ۸.۳ درصدی در تولید ناخالص ملی کوچکترین بخش اقتصاد کشور محسوب می‌شود.
 
«مرتضی افقه» اقتصاددان توسعه در گفتگو با اقتصاد ۲۴ معتقد است موقعیت آسیب پذیری که امروز بخش کشاورزی ایران با آن روبروست نتیجه اتکای بیش از اندازه دولت‌های پیش و پس از انقلاب به درآمد‌های نفتی است.
 
از نظر این مدرس دانشگاه، زمانی که در سال ۴۱ قانون اصلاحات ارضی با امید صنعتی کردن کشور به اجرا درآمد، کشاورزی ایران به دست فراموشی سپرده شد.
 
وی می‌گوید: حتی با وجود شعار‌های قشنگ سال‌های بعد از انقلاب، این رویه همچنان دنبال شده است؛ نتیجه اینکه امروز با یک اقتصاد نفتی تک محصولی مواجه هستیم که هر آن ممکن است زیر فشار تحریم‌های اقتصادی خرد و نابود شود.
 
به باور افقه، خسارت سنگین کشاورزان ایرانی از سیلاب سال ۹۸ نتیجه آن است که دولت‌ها، کشاورزی ایران را به دست تقدیر و قضا و قدر الهی رها کرده اند؛ او می‌گوید: یکی از ملاک‌های توسعه، میزان تسلطی است که جوامع بشری بر طبیعت دارند؛ مهار حوادث طبیعی یکی از جلو‌ه‌های این تسلط است؛ کشاورزی ایران سال‌هاست که در حصار سُنت رها شده است؛ دانشگا‌ه‌های مختلف، مهندس کشاورزی تربیت می‌کنند، اما چون دولت برنامه‌ای برای احیای بخش کشاورزی ندارد بیشترشان یا در کار دیگری مشغولند یا در بهترین حالت در محدود مشاغلِ ستادی مرتبط با امور کشاورزی حضور دارند.
 
این استاد دانشگاه ادامه می‌دهد: نتیجه این وضعیت چیزی نیست غیر از آنکه ۹۰ درصد کشاورزان هنوز به همان شیوه‌های زمان پدربزرگ‌ها مشغول کارند و حتی نحوه استفاده آن‌ها از تجهیزات مدرن به سبک سنتی است و برای همین بهره وری اقتصادی این بخش پایین است.
 
وی می‌گوید: حتی اگر بپذیریم که در نتیجه جبر جغرافیایی ایران کشوری با منابع آبی محدود است؛ دلیل ندارد که در عصر مدرن از شیوه‌های مدیریت صحیح منابع آبی استفاده نکنیم؛ وقتی ۵۰ درصد کشاورزی ایران به صورت دیم باشد معلوم است که امور را به دست قضا و قدر رها کرده ایم.
 
 
افقه با یادآوری اینکه یکی از نماد‌های توسعه یافتگی سهم پایین تری است که بخش کشاورزی در تولید ناخالص ملی دارد ادامه می‌دهد: شاید یکی از معدود شباهت‌های اقتصاد ایران با اقتصاد کشور‌های توسعه یافته رتبه آخری بخش کشاورزی در تولید ناخالص داخلی است، اما نباید فراموش کرد که در اقتصاد توسعه یافته‌ای مانند آمریکا سهم ۲ درصدی بخش کشاورزی برای عرضه به بازار‌های داخلی و خارجی کفایت می‌کند، اما در ایران تولید بخش کشاورزی آنقدر پایین است که مازاد نیاز از خارج وارد می‌شود.
 
این مدرس دانشگاه می‌گوید: امروز بخش کشاورزی آنقدر ضعیف شده است که نه تنها نقش موثری در ایجاد ارزش افزوده ندارد بلکه از نظر دولت‌ها بیشتر عاملی هزینه‌بر محسوب می‌شود؛ اگر کشاورزی ایران در حصار سنت‌ها رها نشده بود امروز کشاورزان ایرانی اینقدر از حوادث طبیعی غافلگیر نمی‌شدند؛ این ضعف آنقدر هست که حتی صنعت بیمه هم ریسک ورود به این بازار را با ترس و لرز قبول کند؛ بیمه محصولات کشاورزی در قبال بلایای طبیعی اتفاقی رایج در جهان مدرن است، اما کشاورزان ایران آنقدر در حصار سنت مانده اند که هنوز با این فرهنگ غریبه اند؛ البته بخش محسوسی از این غریبگی نتیجه درآمد پایینی است که آن‌ها دارند و طبیعی است که ریشه این درآمد هم به مدرن نشدن شیوه کشاورزی برسد.
 
وی می‌گوید: فراموش نکنیم که در آمریکا و ژاپن هم کشاورزان هر آن ممکن است از سیل و زلزله خسارت ببینند، اما حضورشان در اقتصاد آنقدر پررنگ هست که هم دانشمندانشان دنبال یافتن راهی برای کاستن از خسارت‌های این حوادث باشند و هم شرکت‌های بیمه از ورود به چنین بازار‌هایی نترسند.
 
ارسال نظر