اقتصاد۲۴-خجالت آور است که به کسی بگویم همسرم پایم را به خاطر نه گفتن به خرید آجیل شب عید به دادگاه خانواده باز کرده است.
او خیلی چشم و هم چشمی میکند و به محض این که موضوع یا خریدی از سوی یکی از افراد فامیل میبیند نق زدن هایش شروع میشود و تا به خواسته اش نرسد ول کن ماجرا نمیشود.
بیشتر بخوانید:طراحی برنامه کنترل طلاق بهزیستی برای ۵ سال بعد از ازدواج
مرد جوان که از گفتن علت آمدنش به دادگاه خانواده خجالت میکشد درباره زندگی مه گرفته اش گفت:همسرم در یک خانواده پر جمعیت بزرگ شده و، چون به خیلی از آرزوهایش در خانواده اش نرسیده بود میخواست در زندگی مشترک مان با هر شرایطی به خواستهها و آمالش برسد.
هر چند وقت یک بار به وسایل خانه گیر میداد که، چون همسایه یا یکی از آشنایان فلان وسیله زندگی اش را تغییر داده است باید ما هم این کار را انجام دهیم و با کوچکترین مخالفتی جنجال به پا و تا مدتی با من قهر و اوضاع را به کام خودش و من و فرزندانم تلخ میکرد. این رفتارهای بچگانه و چشم و هم چشمیهای همسرم ادامه داشت تا این که خرید شب عید از راه رسید و با وجود این که با خرید لباس مشکلی نداشتم، اما به شدت با خرید آجیل گران قیمت مخالف بودم، برای همین من و اکثر افراد فامیل تصمیم گرفتیم آجیل و تنقلات نخریم. با این که همسرم در این باره سکوت کرد و چیزی نگفت، اما موقع تحویل سال پایش را در یک کفش کرد که باید آجیل، آن هم از نوع گرانش، بخریم تا او زمان پذیرایی، فامیل را غافلگیر کند، اما من این بار سرسختانه جلویش ایستادم. به خاطر این اتفاق قهر و بی محلیهای همسرم شروع شد و ایام تعطیلات را به ما زهر کرد. به هر حال با هر شرایطی بود تعطیلات نوروز تمام شد و اصلاً فکرش را هم نمیکردم که همسرم بابت نخریدن آجیل این قدر ناراحت شود که بخواهد پای مرا به دادگاه خانواده باز کند تا به نوعی از من زهر چشم بگیرد. زمانی که با من تماس گرفتند تا برای ارائه توضیحات علت درخواست طلاق همسرم به دادگاه خانواده بروم از شدت تعجب میخکوب شدم.
با عجله به محل رسیدگی به دادخواست همسرم رفتم و آن جا بود که متوجه اصل داستان شدم. حتی مشاور دادگاه خانواده بابت این کار همسرم شوکه شده بود و این ماجرا را برای جدایی نوعی طنز و بی معنا میدانست. همسرم علت درخواست جدایی از من را به نوعی کارت زرد دادن به من بیان کرد و گفت باید تعهد بدهم از این به بعد خلاف درخواست او عمل نکنم و اگر بار دیگر به درخواستش جواب رد بدهم با کارت قرمز مواجه خواهم شد و درخواست مهریه میکند و طلاق خواهد گرفت و شوخی هم ندارد.
او خیلی چشم و هم چشمی میکند و به محض این که موضوع یا خریدی از سوی یکی از افراد فامیل میبیند نق زدن هایش شروع میشود و تا به خواسته اش نرسد ول کن ماجرا نمیشود.
بیشتر بخوانید:طراحی برنامه کنترل طلاق بهزیستی برای ۵ سال بعد از ازدواج
مرد جوان که از گفتن علت آمدنش به دادگاه خانواده خجالت میکشد درباره زندگی مه گرفته اش گفت:همسرم در یک خانواده پر جمعیت بزرگ شده و، چون به خیلی از آرزوهایش در خانواده اش نرسیده بود میخواست در زندگی مشترک مان با هر شرایطی به خواستهها و آمالش برسد.
هر چند وقت یک بار به وسایل خانه گیر میداد که، چون همسایه یا یکی از آشنایان فلان وسیله زندگی اش را تغییر داده است باید ما هم این کار را انجام دهیم و با کوچکترین مخالفتی جنجال به پا و تا مدتی با من قهر و اوضاع را به کام خودش و من و فرزندانم تلخ میکرد. این رفتارهای بچگانه و چشم و هم چشمیهای همسرم ادامه داشت تا این که خرید شب عید از راه رسید و با وجود این که با خرید لباس مشکلی نداشتم، اما به شدت با خرید آجیل گران قیمت مخالف بودم، برای همین من و اکثر افراد فامیل تصمیم گرفتیم آجیل و تنقلات نخریم. با این که همسرم در این باره سکوت کرد و چیزی نگفت، اما موقع تحویل سال پایش را در یک کفش کرد که باید آجیل، آن هم از نوع گرانش، بخریم تا او زمان پذیرایی، فامیل را غافلگیر کند، اما من این بار سرسختانه جلویش ایستادم. به خاطر این اتفاق قهر و بی محلیهای همسرم شروع شد و ایام تعطیلات را به ما زهر کرد. به هر حال با هر شرایطی بود تعطیلات نوروز تمام شد و اصلاً فکرش را هم نمیکردم که همسرم بابت نخریدن آجیل این قدر ناراحت شود که بخواهد پای مرا به دادگاه خانواده باز کند تا به نوعی از من زهر چشم بگیرد. زمانی که با من تماس گرفتند تا برای ارائه توضیحات علت درخواست طلاق همسرم به دادگاه خانواده بروم از شدت تعجب میخکوب شدم.
با عجله به محل رسیدگی به دادخواست همسرم رفتم و آن جا بود که متوجه اصل داستان شدم. حتی مشاور دادگاه خانواده بابت این کار همسرم شوکه شده بود و این ماجرا را برای جدایی نوعی طنز و بی معنا میدانست. همسرم علت درخواست جدایی از من را به نوعی کارت زرد دادن به من بیان کرد و گفت باید تعهد بدهم از این به بعد خلاف درخواست او عمل نکنم و اگر بار دیگر به درخواستش جواب رد بدهم با کارت قرمز مواجه خواهم شد و درخواست مهریه میکند و طلاق خواهد گرفت و شوخی هم ندارد.