اقتصاد۲۴- سال ۹۸ با سیل شروع شد، سیلهایی که خبر از مرگ و ویرانی میدادند. اما در شمال غرب کشور داستان این سیلها فرق داشت، بسیاری به آن به عنوان «شرط لازم» برای احیای دریاچهای در خطر نابودی نگاه میکردند.
دریاچه ارومیه با بارشهای فروردین ماه سال گذشته، جان دوبارهای گرفت، البته مسئولان ستاد احیای دریاچه میگویند که این بارشها به تنهایی کافی نبود و برای ورود آب سیلها به دریاچه اقدامات مختلف و تاثیرگذاری انجام دادند، آنها از سالهایی مثال میزنند که باران بارید، اما ارومیه پرآب نشد؛ سال ۱۳۹۳، ۴۰۰میلیمتر باران در دریاچه ارومیه بارید، اما تراز دریاچه به جای افزایش، کاهش پیدا کرد.
بعد از این بارشها اقدامات مختلف دیگری هم برای احیای دریاچه ارومیه انجام شد، از کاهش مصرف آب در بخش کشاورزی تا انتقال آب. هر دسته از اقدامات هم گروهی از مخالفان داشت، از افزادی که میگفتند با کاهش مصرف آب در حوزه کشاورزی، کشاورزان منطقه ضرر مالی میکنند تا گروهی که اقدامات سختافزاری مثال انتقال آب را بیثمر و موقتی میدانستند.
به هر حال، آن طور که مسئولان ستاد احیای دریاچه ارومیه میگویند حال روز دریاچه ارومیه امروز خوب است و اگر این اقدامات انجام نمیشد شاید تا ۲ سال پیش دیگر خبری از این دریاچه نبود.
علی حاجی مرادی، مسئول واحد فنی ستاد احیای دریاچه ارومیه، در همین رابطه در گفتوگویی با خبرآنلاین از اقدامات انجام شده برای احیای دریاچه ارومیه و برنامههای بعدی توضیحاتی داد. مشروح این گفتگو را اینجا بخوانید:
سال پیش با بارشهای مرگباری در سرتاسر ایران آغاز شد، بارشهایی که البته برای دریاچه ارومیه مفید بود، این بارشها چقدر به شما در مسیر احیا کمک کردند؟
ببینید بارشها یک سال کمتر یا یک سال بیشتر هستند، نحوه استفاده از این میزان بارش است در راستای اهداف از پیش تعیین شده هست که اهمیت دارد. یک زمانی هدفگذاری به این صورت بوده که حداکثر بهرهبرداری از منابع آب تجدیدپذیر حاصل از بارشها در همان سال آبی صورت پذیرد. ملاحظه کنید ما پیش از سال ۱۳۹۳ سالهایی با بارش بیش از ۴۰۰ میلیمتر در حوضه آبریز دریاچه ارومیه داشتهایم، ولی این بارش به خودی خود نتوانسته حتی در همان سال هم مانع کاهش تراز دریاچه ارومیه شود؛ بنابراین باید این امر مورد توجه جدی قرار گیرد که اولا نباید برای تامین حقابه زیست محیطی تالابها و رودخانههای کشور تنها منتظر سالهای ترسالی نشست و دوم اینکه حقابه زیستمحیطی یک حقی است که باید بر مبنای درصدی از منابع آب تجدیدپذیر حوضه آبریز تعریف شود. اگر سالی مشابه سال آبی ۹۶-۱۳۹۵ با بارش ۲۷۷ میلیمتر در حوضه آبریز دریاچه ارومیه هم داشتیم یعنی ۲۰ درصد کمتر از بارش متوسط بلندمدت حوضه، نگذاریم تراز دریاچه ارومیه افت کند و از سوی دیگر در سالی مشابه سال آبی ۹۸-۱۳۹۷ که به قول شما بارشهای سیل آسا در سراسر کشور به وقع پیوست حداکثر بهرهمندی ممکن را نفع دریاچه ارومیه بدون وارد شدن کمترین خسارت به سایر بخشها داشته باشیم. باران شرط لازم برای احیا دریاچه ارومیه است، اما شرط کافی نیست.
دریاچه ارومیه با بارشهای فروردین ماه سال گذشته، جان دوبارهای گرفت، البته مسئولان ستاد احیای دریاچه میگویند که این بارشها به تنهایی کافی نبود و برای ورود آب سیلها به دریاچه اقدامات مختلف و تاثیرگذاری انجام دادند، آنها از سالهایی مثال میزنند که باران بارید، اما ارومیه پرآب نشد؛ سال ۱۳۹۳، ۴۰۰میلیمتر باران در دریاچه ارومیه بارید، اما تراز دریاچه به جای افزایش، کاهش پیدا کرد.
بعد از این بارشها اقدامات مختلف دیگری هم برای احیای دریاچه ارومیه انجام شد، از کاهش مصرف آب در بخش کشاورزی تا انتقال آب. هر دسته از اقدامات هم گروهی از مخالفان داشت، از افزادی که میگفتند با کاهش مصرف آب در حوزه کشاورزی، کشاورزان منطقه ضرر مالی میکنند تا گروهی که اقدامات سختافزاری مثال انتقال آب را بیثمر و موقتی میدانستند.
به هر حال، آن طور که مسئولان ستاد احیای دریاچه ارومیه میگویند حال روز دریاچه ارومیه امروز خوب است و اگر این اقدامات انجام نمیشد شاید تا ۲ سال پیش دیگر خبری از این دریاچه نبود.
علی حاجی مرادی، مسئول واحد فنی ستاد احیای دریاچه ارومیه، در همین رابطه در گفتوگویی با خبرآنلاین از اقدامات انجام شده برای احیای دریاچه ارومیه و برنامههای بعدی توضیحاتی داد. مشروح این گفتگو را اینجا بخوانید:
سال پیش با بارشهای مرگباری در سرتاسر ایران آغاز شد، بارشهایی که البته برای دریاچه ارومیه مفید بود، این بارشها چقدر به شما در مسیر احیا کمک کردند؟
ببینید بارشها یک سال کمتر یا یک سال بیشتر هستند، نحوه استفاده از این میزان بارش است در راستای اهداف از پیش تعیین شده هست که اهمیت دارد. یک زمانی هدفگذاری به این صورت بوده که حداکثر بهرهبرداری از منابع آب تجدیدپذیر حاصل از بارشها در همان سال آبی صورت پذیرد. ملاحظه کنید ما پیش از سال ۱۳۹۳ سالهایی با بارش بیش از ۴۰۰ میلیمتر در حوضه آبریز دریاچه ارومیه داشتهایم، ولی این بارش به خودی خود نتوانسته حتی در همان سال هم مانع کاهش تراز دریاچه ارومیه شود؛ بنابراین باید این امر مورد توجه جدی قرار گیرد که اولا نباید برای تامین حقابه زیست محیطی تالابها و رودخانههای کشور تنها منتظر سالهای ترسالی نشست و دوم اینکه حقابه زیستمحیطی یک حقی است که باید بر مبنای درصدی از منابع آب تجدیدپذیر حوضه آبریز تعریف شود. اگر سالی مشابه سال آبی ۹۶-۱۳۹۵ با بارش ۲۷۷ میلیمتر در حوضه آبریز دریاچه ارومیه هم داشتیم یعنی ۲۰ درصد کمتر از بارش متوسط بلندمدت حوضه، نگذاریم تراز دریاچه ارومیه افت کند و از سوی دیگر در سالی مشابه سال آبی ۹۸-۱۳۹۷ که به قول شما بارشهای سیل آسا در سراسر کشور به وقع پیوست حداکثر بهرهمندی ممکن را نفع دریاچه ارومیه بدون وارد شدن کمترین خسارت به سایر بخشها داشته باشیم. باران شرط لازم برای احیا دریاچه ارومیه است، اما شرط کافی نیست.
شکل ۱- مقایسه تراز دریاچه ارومیه و بارش حوضه
همان طور که عرض کردم ما در دورره افول دریاچه ارومیه بین سال ۱۳۷۴ تا ۱۳۹۳ در برخی سالها به طور مثال سال آبی ۸۹-۱۳۸۸ با وجود اینکه ۲۰ درصد بارش بیش از میانگین بلندمدت بوده، ولی باز هم با افت تراز دریاچه ارومیه مواجه شدهایم. با وجود اینکه در اسناد بالادستی کشور به عنوان نمونه در سال ۱۳۷۹ تکلیف شفاف و مترقی ایجاد نظام جامع مدیریت در کل چرخه آب بر اساس اصول توسعه پایدار و آمایش سرزمین در حوضههای آبریز کشور را در سیاستهای کلی منابع آب، ابلاغی مقام معظم رهبری (مدظلهالعالی) مشاهده میکنیم، ولی نهایتاً در مقام عمل و اجرا هیچ اثری از اعتقاد و یا به رسمیت شناخته شدن اصلی به نام الزام به تامین حقابه زیستمحیطی دریاچه ارومیه را در تصمیمگیریهای مسئولین اجرایی کشور پیدا نمیکنیم.
تراز دریاچه ارومیه هم اکنون چقدر است؟ آیا به هدفمان در این رابطه رسیدهایم؟
در گام نخست هدف این بود که در مدت سه سال تراز دریاچه تثبیت بشود و به عبارتی از ادامه افت سالانه ۴۰ سانتیمتری دریاچه ارومیه که تا پیش از سال ۱۳۹۳ مرسوم بود، جلوگیری شود. برنامه سه ساله با اقدامات ضرب الاجلی با موفیقت پایان یافت. طبق برنامهریزی نقشه راه احیای دریاچه ارومیه باید تا پایان سال آبی ۱۴۰۶ به تراز ۱۲۷۴.۱ متر که همان تراز اکولوژیک احیای دریاچه ارومیه برسیم. هم اکنون در نیمه راه فاز دوم برنامه احیای دریاچه ارومیه هستیم. در این فاز که تا پایان سال آبی ۱۴۰۰ برنامهریزی شده است. باید بتوانیم تراز دریاچه ارومیه را نسبت به سال ۱۳۹۶ یک متر افزایش داده و به ۱۲۷۱.۸۵ متر برسیم. چرا این هدفگذاری به عنوان تراز واسط تعیین شده است، ترازی خواهد بود که موضوع گردوغبار نمک با اقدامات تکمیلی در اراضی حاشیه به طور کل مرتفع خواهد بود. هم اکنون نسبت به سال ۱۳۹۶، تراز دریاچه ۸۷ سانتی متری افزایش پیدا کرده است. آخرین باری که چنین ترازی دریاچه ارومیه مشاهده کردیم به سال ۱۳۸۹ برمیگردد و میتوانیم بگوییم دریاچه هم اکنون در بهترین شرایط در تاریخ مشابه طی یک دهه گذشته قرار گرفته است.
برای سال ۱۳۹۸ چه برنامههای برای احیای دریاچه داشتید و چه سهمی از آنها اجرایی شد؟
سال ۱۳۹۸ در واقع دربرگیرنده دو نیم سال آبی ۹۸-۱۳۹۷ و ۹۹-۱۳۹۸ در قالب برنامهریزی نقشه راه احیای دریاچه ارومیه میشود. در سال آبی ۹۸-۱۳۹۷ دومین سال فاز احیا دریاچه ارومیه بود و برای آن سه دسته برنامه داشتیم؛ اتمام برخی پروژههای باقیمانده از برنامه ضربالاجلی احیای دریاچه ارومیه، دستیابی به هدف کاهش ۴۰ واحد درصد مصرف آب در بخش کشاورزی در اراضی پاییندست سدهای ملّی و همچنین اتمام تمامی پروژههای در دست اقدام کنترل گرد غبار. با تمام فراز و نشیبهای در مسیر اجرای اقدامات در درجه اول هدف ۳۲ واحد درصد کاهش مصرف بخش کشاورزی و اتمام پروژههای تثبیت گردوغبار و اتمام بخش قابل توجهی از پروژههای به خصوص لایروبی رودخانهها به اتمام رسید.
در سال آبی ۹۹-۱۳۹۸ مهمترین تمرکز بر اتمام تمامی پروژههای سازهای تامین منابع آب جدید به نفع دریاچه ارومیه قرار گرفت. خوشبختانه با همسویی سازمان برنامه و بودجه کشور با این هدفگذاری بالغ بر ۳۷۳ میلیارد تومان تامین اعتبار برای بزرگترین پروژه در دست اجراء برای احیای دریاچه ارومیه تحت عنوان تونل انتقال آب سد کانیسیب به دریاچه ارومیه محقق شد و الحق و انصاف وزارت نیرو و قرارگاه خاتم الانبیا هم کار را به نحو مطلوب پیش بردند به نحوی الان تقریباً همه امیدوار هستند که در سال ۱۳۹۹ شاهد ورود منابع آب جدید حاصل اجرایی شدن این ابرپروژه با حجم سرمایهگذاری به قیمت جاری بالغ بر ۴۰۰۰ ملیارد تومان به دریاچه ارومیه خواهیم بود.
علاوه بر این با هماهنگی شبانهروزی وزارت نیرو و وزارت جهاد کشاورزی ۸ واحد درصد کاهش مصرف باقیمانده تا هدفگذاری ۴۰ درصد کاهش مصرف بخش کشاورزی نیز در سال زراعی جاری ان شا الله محقق خواهد شد و نهایتاً پس از پایان تمامی مطالعات لازم در سال زراعی جاری اجرای طرح بهکاشت است، با این طرح سعی میکنیم تولیدات کشاورزان با مصرف آب کمتر و ارزش بیشتر، بهرهوری مصرف آب در سطح حوضه آبریز دریاچه ارومیه ۴۰ درصد ارتقا یابد.
مهمترین مشکلی که در سال ۱۳۹۸ ستاد احیا با آن روبرو شد، چه بود؟
یکی از مهمترین مشکلات ما محل تامین اعتبارات است، بخشی از اعتبارات که از محل صندوق توسعه تامین میشود که به نحوه مطلوبی تامین شده است و مثلا در نتیجه همین موضوع در پروژه انتقال آب زاب در کمتر از ۴ سال ۳۳ کیلومتر تونل حفاری شد. اما در بخش دیگری از اعتبارات که از اعتبارات مدیریت بحران کشور تامین میشوند، با مشکل روبرو شدیم تخصیص اعتبار لازم برای پروژههای احیای دریاچه ارومیه کاملاً رابطه مستقیم پیدا میکند با حوادث رخ داده در کشور و اگر در سالی مشابه سال ۱۳۹۸ مملوء از حوادث غیرمترقبه همچون سیل و زلزله باشد عملاً چیز زیاد در انتهای سال برای دریاچه ارومیه باقی نماند.
همجنین مهمترین انتظار ما از ارتباطات بینالمللی به بحث انتقال دانش و تجربیات سایر کشورها در بحث احیای دریاچه ارومیه شور مرتبط میشود، اما تحریمها باعث شد که خیلی از روابط منقطع شده بود. دو دست از این همکاریها با مرکز جایکا ژاپن و فائو براساس تعهدات قبلی در حال انجام است. اما رابطه ما مراکز دانشگاهی استرالیا قطع شده است.
در سال گذشته مشکل عجیب دیگری هم در مسیر احیا ارومیه به وجود آمد و آن هم ساخت دریاچه مصنوعی در تبریز بود که از حقآبه دریاچه استفاده میکرد. ماجرا چه بود؟
کارگروه ملّی نجات دریاچه ارومیه به ریاست معاون اول محترم رئیسجمهور اجرای مصوبات و پروژههای احیای دریاچه ارومیه بر عهده دستگاههای اجرایی ذیربط گذاشته است. اجرای راهکارهای فرهنگی و اجتماعی طرح نجات دریاچه ارومیه نیز بر عهده استانداران محترم است. امّا سه دستورکار مهم و مشخص برای دبیرخانه این کارگروه یا همان ستاد احیای دریاچه ارومیه تعیین شده است؛ اول مطالعه و طراحی طرح نجات دریاچه ارومیه، دوم نظارت و پایش بر حسن اجرای مصوبات کارگروه و نهایتاً هماهنگی بین دستگاههای اجرایی مربوطه؛ بنابراین ستاد بنا بر وظیفه تعیین شده مکلف است که با سازوکارهای لازم بر رعایت اجرای مصوبات هیئت وزیران و کارگروه مصوب شده برای احیای دریاچه ارومیه نظارت دقیق داشته باشد. تقریباً به طور روزانه مشابه نمونه مورد توجه شما مواردی از این دست توسط عوامل نظارتی ستاد که به طور مشخص دانشگاه ارومیه و دانشگاه تبریز هستند، شناسایی و گزارش میشود که لازم است در رابطه با آن اقدام مناسب و بعضاً تصمیمسازی لازم صورت پذیرد. مساله مورد اشاره شما مربوط به سال ۱۳۹۷ بوده و در همان زمان خودش نیز رفع مساله صورت گرفت.
فکر میکنید اگر هیچ کدام از این اقدامات انجام نمیشد، دریاچه ارومیه چه حال روزی داشت؟
خیلی ساده و شفاف بگویم؛ اعداد و نمودارها به ما نشان میدهند که دریاچه تا شهریور سال ۱۳۹۶ به طور کامل خشک شده بود و بدتر از آن اینکه از پس خشک کامل کل بستر نمکی دریاچه ارومیه دیگر هر آنچه آبی به پیکره آن در سالهای بعد حالا به هر طریقی از انتقال آب خزر گرفته و یا بارشهای و سیلابهای بسیار بزرگ آبی بعد از یک یا دوسال خشکی کف دریاچه وارد آن میشد دیگر عملآً نمیتوانست موجب انحلال نمک بستر دریاچه شده و عملاً برای همیشه دریاچه ارومیه از دست رفته بود.
منبع: خبر آنلاین