اقتصاد۲۴ -ماجرای لایوهای قرنطینهای اینستاگرامی دارد به جاهای جذابی میرسد، رفتارها به شدت تحلیلبردار است و فضای اینستاگرام بیشتر از همیشه ماهیتی افشاکننده پیدا کرده. تلاقیِ یک روحانی خبرساز و البته برای عدهای محبوب با یک خواننده جوان که از قضا کلیپهای ضدعرف دارد، تازهترین نمونه است.
بيشتر بخوانيد:دلیل توقف مستندی با موضوع مافیای زباله
نه، اشتباه نکنید، قرار بر قضاوت احلام یا حتی حسن آقامیری نیست. مقصود فقط توصیف فضاییست که بِکر است. بِکر از آن جهت که نهاد روحانیت (با پشتوانه مردم) هاز ابتدای انقلاب اسلامی تکلیفش را با خوانندههای زن مشخص کرده، بزرگترین خوانندههای زن ایرانی یا عزلتنشین شدند و یا مهاجر، حکم درباره آنها قطعی و غیرقابل برگشت بوده و درصد قابل توجهی از مردم هم پشت ماجرا بودند.
لایو شبانه آقامیری و احلام نشانه ریاکاریست؟
بيشتر بخوانيد:دلیل توقف مستندی با موضوع مافیای زباله
نه، اشتباه نکنید، قرار بر قضاوت احلام یا حتی حسن آقامیری نیست. مقصود فقط توصیف فضاییست که بِکر است. بِکر از آن جهت که نهاد روحانیت (با پشتوانه مردم) هاز ابتدای انقلاب اسلامی تکلیفش را با خوانندههای زن مشخص کرده، بزرگترین خوانندههای زن ایرانی یا عزلتنشین شدند و یا مهاجر، حکم درباره آنها قطعی و غیرقابل برگشت بوده و درصد قابل توجهی از مردم هم پشت ماجرا بودند.
لایو شبانه آقامیری و احلام نشانه ریاکاریست؟
آن درصد قابل توجه دیگر که هنوز در ماشینهاشان «گوگوش» و «هایده» گوش میکنند هم غیرقابل انکارند، اما نباید فراموش کنیم هر تصمیمی در سطوح بالا به درصدی از پشتوانه مردمی نیاز دارد، اگر حالا همه انکار میکنند که موافق چنین تصمیماتی در ابتدای انقلاب بودند، جدی نگیرید. از سرِ عذاب وجدانهای تاریخیست.
اگر کتاب خاطرات «گوگوش» را خوانده باشید، چند جایی نقل کرده که حتی در خرید روزانه هم با واکنشهای تند و حتی پرتاب آب دهان از سوی مردم عادی مواجه میشده! حالا، اما تُفاندازان کمتر شدند و خیلیهاشان شاید لایوِ احلام و یک روحانی را هم تماشا میکنند. این بِکر است که یک روحانی طردشده و یک موقعیت طرد شده (خواننده زن) به یک گفتگوی مشترک میرسند، اتفاقا برخلاف خیل نظراتی که از شب گذشته درباره ریاکاری آقامیری و یا حجاب موقتی احلام به زعم آنها ریاکاریاش منتشر شده، گمان میرود که وجه اشتراک هر دوی آنها «طرد شدگی» است.
شاید درصد قابل توجهی از روحانیون در این سالها فرصت ظهور و بسط هم داشتهاند، اما فراتر از عنوان و لباس، این موقعیت است که رفتار را میسازد، نسبت آدمها با قدرت، سازنده منش آنهاست. یک روحانیِ طردشده حتی از خیلی مبانی اعتقادی هم رد میشود و با یک خواننده زن جوان همکلام میشود. یک خواننده زن جوان که متعلق و مربوط به دنیای عرضه و مصرف است خیلی راحت همنشین یک روحانی میشود که شاید اساسا به او اعتقادی هم ندارد، چون هر دوی آنها در دوری از قدرت اشتراک دارند. قدرت البته به مفهوم سیاسی.
لازم به ذکر است که نگارنده نه مشتری تحلیلهای آقامیریست و نه شنونده موزیکهای احلام، تفسیر این ماجرا صرفا بر اساس جایگاه این دو به عنوان یک «روحانی» و یک «خواننده» انجام شده.
پینوشت: حسن آقامیری به طور رسمی یک روحانی قلمداد نمیشود.
من نمیدونم چرا ما ایرانیا انقد ادمای اینجوری هستیم