اقتصاد۲۴- اهتمامی که شهرداری تهران در چند هفته گذشته در دفاع از ایده ساخت مسکن ۳۵ متری به خرج داده است انگار چندان قابل دفاع و اعتنا نیست؛ اینکه مدیریت پایتخت در حمایت از خانه دار شدن زوجهای جوان بخواهد محدوده اطراف یکی از اصلیترین معابر شهری را به محلی برای ساختهای به نسبت ارزان قیمت اختصاص دهند مطلبی نیست که بتوان به سادگی از کنارش گذشت.
برابر این تصمیم که ظاهرا تا به اینجا وزارت مسکن و شهرسازی مهمترین مخالفش به حساب میآید؛ قرار است مالکانی که اراضی مسکونیشان در محدودههای منتج به خیابان آزادی و انقلاب قرار دارد تشویق شوند تا در ازاء دریافت برخی امتیازات تشویق شوند تا با ساخت آپارتمانهای ۳۵ متری، برای شماری از زوجهای جوان مقیم تهران شرایط اسکان و صاحبخانه نشدن را همزمان فراهم آورند.
هرچند به دلیل اهمیتی که داشتن سقف بالای سر در زندگی مردم دارد، مبادلات بازار مسکن ایران حتی در روزهای کرونایی شدن اقتصاد در سطح عقد قرار داد اجاره دایر بود، اما دو سالی میشود که بازار مسکن ایران در رکود نفسگیری گرفتار شده است و طبق آخرین اخبار مدت مدیدی است که قیمت هرمتر مربع خانه در جایی مثل تهران در حد ۱۵ میلیون تومان ثابت مانده است.
کسی استقبال نمیکند
واقعیت این است که در سه دهه گذشته الگوی خانه نشینی اهالی پایتخت تغییرات فراوانی را پشت سر گذاشته است، مهمترین وجه بارز این تغییرات جایگزینی خانههای به نسبت مستقل با واحدهای آپارتمانی واقع شده در مجتمعهای مسکونی است؛ با این همه فردین یزدانی پژوهشگر حوزه مسکن درباره عملیاتی شدن این ایده مسکن ۳۵ متری به اقتصا ۲۴ میگوید: حتی اگر اجرای این برنامه با مخالفتی روبرو نشود بازهم بعید است که در بازار عرضه و تقاضا با استقبال جدی روبرو شود.
این پژوهشگر حوزه اقتصاد شهری که باور دارد شکاف میان خریدار و فروشنده در بازار مسکن کار را به جایی رسانده است که به احتمال زیاد بسیاری از شهروندان ایران از دو سال آینده و با شروع قرن جدید باید خواب خانه دار شدن را ببینند؛ در توضیح ناکارآمدی ایده ساخت مسکن ۳۵ متری میگوید: همین حالا شمار قابل توجهی از خانوارهای تهران تک نفره و دو نفره هستند و برای همین به لحاظ تئوری ساخت خانههای ۳۵ متری میتواند با استقبال خوبی روبرو شود.
وی در دنباله صحبتهای خود میگوید: با وجود آنکه بسیاری از خانوارها دیگر توانایی خرید مسکن را نخواهند داشت، اما با قیمتهای فعلی برای متقاضیان مسکن خرید خانههای ۷۰ تا ۸۰ متری مقرون به صرفهتر است؛ از سوی دیگر با همه کسادی بازار ساخت و ساز برای سازندگان و فروشندگان مسکن نیز مناسبتر خواهد بود تا با سرشکن کردن هزینهها نسبت به ساخت خانهای ۱۰۰ متری اقدام کنند.
این پژوهشگر حوزه اقتصاد شهری ادامه میدهد: در نهایت درست است که فعلا میان فروشندگان و خریداران مسکن تفاهمی وجود ندارد، اما یک مسئله مشخص است و آن اینکه هیچکدام از طرفین برای ورود به مسکن ۳۵ متری تمایلی ندارند.
یزدانی در ادامه صحبتهای خود میگوید: به نظر میرسد که مسئولان شهرداری قصد دارند بدون اجرای هیچ طرح آزمایشی یا پایلوتی اجرای ساخت آپارتمانهای ۳۵ متری را محک بزنند؛ معلوم نیست که در پس این برنامه چه پژوهش و مطالعاتی صورت گرفته است، اما دور از ذهن نیست که این کار باعث به هدر رفتن فضاهای شهری و تشدید مشکلات ترافیکی شود. همین حالا در تهران جای پارک برای ماشین شهروندان وجود ندارد و حالا شهرداری میخواهد مثلا با بازبینی طرح تفصیلی شهر تهران سازندگان این واحدها را از احداث اجباری فضای پارکینگ معاف کند.
وی در دنباله نقد خود به چنین طرحی میگوید: موضوع ابدا به ناسازگاری ارزشهای فرهنگ جامعه ایران با زیست زوجین در واحدهای ۳۵ متری ارتباطی ندارد؛ واقعیت این است که جامعهای که پول کافی برای تهیه مسکنش را ندارد چارهای غیر از تعدیل انتظارات و تغییر توقعات خود نخواهد داشت؛ مخالفت من و امثال من برپایه حساب و کتابی است که همین حالا در بازار مسکن حاکم است؛ معامله این قبیل خانهها نه برای سازندگان و نه برای خریداران توجیهی ندارند.
این پژوهشگر حوزه اقتصاد شهری ادامه میدهد: اگر شهرداری تهران یا یک نهاد خاص برای این پروژه پا پیش میگذاشت و مثلا اعلام میکرد که زمین آن را به قیمت مناسب تامین میکند آنوقت شاید این پروژه جذابیتی پیدا میکرد، اما از امتیازاتی که پروژههای مسکن مهر یا تعاونیهای مسکن مهر اتفاق افتاد خبری نیست.
یزدانی ادامه میدهد: واقعیت این است که حتی اگر چنین خانههایی ساخته شوند هیچ بعید نیست که به محلی برای اقامت خانوارهای پرجمعیت از نظر اقتصادی آسیب پذیر، خانوارهای سالخورده و خانوراهای تک نفره و مهاجر تبدیل شوند؛ در واقع این حقیقتی اجتناب ناپذیر است که چنین خانههایی هرگز نتوانند به کارکرد هدفگذاری شده دست بیابند، زیرا هرچه باشد بر فرض وجود چنین خانههایی اقامت در آنها به ماندن در خیابان ارجحیت دارد و هیچ بعید نیست که به مرور زمان مانند دیگر پروژههای حمایتی مسکن برای خود بازارهایی پیدا کنند.
وی در جمع بندی صحبتهای خود میگوید: واقعیت این است که مجموعه مدیران شهری و دستگاههای دولتی باید دستکم از ابتدای دهه ۹۰ سیاستهای خود را به سمت حمایت از خانههای کوچک، مناسب و ارزان قیمت تغییر میدادند، اما این اتفاقی بود که با همه هشدارها هرگز نیفتاد و حالا که کار از کار گذشته است بعید است چنین طرحهایی جواب بدهد.