قصه ای که بارها تکرار شده و همه خسته از تکرار آنند
به راستی وقوع این دسته از فجایع در یک جامعه ریشه در چه چیزهایی میتواند داشته باشد
هنوز در شوکم !

 مرجانه گلچین در اینستاگرامش نوشت:


بر تن یاس سفیدسفره
جای قلاب کمر میسوزد
لب فریاد مرا میدوزد
سیر سیرم، سیر از مشت و لگد
برده داران حقیر مرگ بو، بر سر بازار عاشق میکشند
خواب مخمل را بر هم میزنند
این کنیزکان خواهر منند
اییییییی مردم مردم
بازهم سر خوردم مردم از مرد بد نامردم
من به خودنه که به زن بد کردم
شرمگینم دخترم، شرمگینم که هنوز در دنیایی زندگی میکنیم، که برای جلو گیری از خشونت، علیه زنان، باید تلاش کرد، کاش این خشونت همانقدر که بعضیها انکارش میکنند واقعا وجود نداشت، باورش سخت است که بعد از چند هزار سال تمدن بشر هنوز ، علیه خودش مکررا دست به خشونت میزند ایا ما اشرف مخلوقاتیم؟؟؟؟؟؟؟؟؟