اقتصاد۲۴ - تا پیش از شیوع عالمگیر بیماری کرونا هنجارهای اجتماعی ایران آنقدر سنگین بود که در عرصه رسمی و قانونی برای الکل و مشتقاتش غیر از بازار محدود مراکز درمانی و بیمارستانی بازار دیگری نباشد؛ این سوای بازار سیاه و غیر قانونی است که از بعد پیروزی انقلاب اسلامی تاکنون برای عرضه مشروبات الکلی قاچاق و دست ساز به وجود آمده و گاه و بیگاه خبر مسمومیت منجر به فوت یا کوری مشتریانش افکار عمومی را شوکه میکند.
اما در چهار ماهی که از آمدن کرونا به ایران میگذرد الگوی رفتارهای بهداشتی مردم آنقدر زیر و رو شده است که حالا الکل و مشتقاتش برای خود در سبد بهداشتی و دارویی خانوارها صاحب جایگاه مشخص و تعریف شده باشند؛ شاهد این مدعا بطریهای کوچک حاوی ژلهای ضد عفونی کننده و شویندههای الکلی هستند که این روزها مدام توسط مردم خریده و خالی میشوند.
کافی است به یاد آوریم تنها در هفتههای نخست شیوع بیماری کرونا این دست از شویندهها آنقدر نایاب شده بود که حتی مراکز بهداشتی و درمانی نیز در مقام عمده مشتریان ثابت و سنتی این کالا برای تامینش دچار زحمت جدی شده بودند؛ صحبت از روزهایی است که در آن هرچیزی که گمان میرفت ذرهای الکل دارد یا به شدت نایاب بود و یا به شدت گران و در این میان کم نبودند سوداگران که برای غش در معامله، هر ترفندی را به کار بستند از احتکار گرفته تا کم فروشی، تقلب و گران فروشی. کار آنقدر بالا گرفت که عاقبت دولت برای ساماندن اوضاع آستین بالا زد و ضمن کشیدن خط و نشان برای سودجویان شرایط واردات و تولید الکل را به شدت تسهیل کرد.
بیشتر بخوانید: ممنوعیت صادرات اقلام کرونا برداشته شد
بیشتر بخوانید: ممنوعیت صادرات اقلام کرونا برداشته شد
برای همین بیراه نیست که اگر بگوییم در دوران شیوع کرونا و پسا کرونا یکی از سبکهای تغییر یافته زندگی مردم ایران همین روی آوردن شهروندان عادی و معمولی به استفاده ثابت از شویندههای الکلی است؛ اما در این میان هنوز واردات مسیر اصلی تامین الکل مصرفی در ایران است و به باور کارشناسان حوزههای مختلف آنطور که باید و شاید هیچ برنامهای برای استفاده از ظرفیتهای تولید الکل داخل کشور وجود ندارد.
نعمتی که کفران میشود
«مرتضی افقه» اقتصاددان حوزه کشاورزی در این باره به اقتصاد ۲۴ میگوید: الکل سازی صنعتی پرسود و استراتژیک است؛ هم برای مصارف بهداشتی و دارویی داخل کشور بازار دارد و هم مشتریان خوبی در میان کشورهای همسایه و منطقه دارد؛ کافی است که برای استفاده از این ظرفیتها اراده کافی باشد؛ هم اشتغال ایجاد میشود و هم کشاورزی مطرود ایران جانی تازه خواهد گرفت.
وی با یادآوری اینکه معدود واحدهای سازنده الکل در ایران در جوار مجتمعهای کشت و صنعت قند و شکر فعالیت دارند، ادامه میدهد: این واحدها به تدریج فعالیت خود را از سالهای قبل تا بعد از انقلاب آغاز کرده اند، اما با مشکلاتی که این روزها در صنعت قند و شکر وجود دارد هیچ بعید نیست که این واحدها نیز با مشکلاتی روبرو باشند؛ هرچه باشد صنعت الکل سازی جزو صنایع وابسته به قند و شکر است؛ باور کردنش سخت است، اما زمانی بود که همین محدود واحدهای الکل سازی هم نبودند و در نتیجه تفاله استحصال قند و شکر به هدر میرفت و حتی در مواردی به جای قیر بابت مالچ پاشی زمین خاکی مناطق بیابانی استفاده میشد.
به عقیده این استاد دانشگاه نباید اجازه داد چنین ظرفیت و ثروتی به هدر برود؛ برای جامعه اخلاقگرای ایران که یکی از معیارهای هنجارگذاری آن ارزشهای دینی است باید این نکته جا بیفتاد که چنین رویهای حکم کفران نعمت را دارد؛ نباید اجازه داد که محدودیتها و کراهتهای محترم و پذیرفته شده در شرع وارونه تعبیر شده و مانع شود تا نتوان از ظرفیت نعمات و مواهب خدادادی به نفع جامعه به طور کامل استفاده کرد.
افقه به صراحت میگوید: درست است که در سایر کشورها تولید الکل به قصد مصرف خوراکی انجام میشود، اما در ایران قرار است این اتفاق به قصد تامین نیازهای بهداشتی و درمانی باشد؛ متولیان جامعه حساب کنند در نتیجه اتفاقات بعد از کرونا چه حجم از پول را قرار است صرف واردات الکل کنند و بعد بسنجند که آیا با استفاده از ظرفیتهای داخلی چه میزان صرفه جویی و درآمد ارزی نصیب کشور خواهد شد.
وی در ادامه میافزاید: علاوه بر اینها در داخل کشور ظرفیتهای دیگری نیز برای تولید کشور وجود دارد؛ پایه الکل مواد قندی موجود در مواد غذایی است؛ روزانه چه میزان مواد سلولوزی و غذایی دور ریخته میشود؟ اگر بخش عمده این پسماندهای غذایی مواد قندی باشد خب میتوان از طریق معاونتهای پسماند شهرداریها برای ساخت کارخانههای الکل سازی و به مانند کارخانههای بازیافت و کود سازی نیز از این ظرفیت به نفع مردم و کشور استفاده کرد؛ جدا از این اگر محموله غذایی واجد شرایطی به هر دلیل فاقد استاندارهای لازم برای توزیع مصرفی است چرا به جای امحا تبدیل به الکل صنعتی نشود؟
بیشتر بخوانید: ذرتهای آلوده الکل میشوند؟
صنعتی که مهجور مانده است
در همین رابطه «کامبیز لعل»، اقتصاددان حوزه بهداشت و درمان نیز عقیده دارد که یکی از تغییرات ضروری دوران پسا کرونا حرکت اقتصاد ایران به سمت خودکفایی نسبی در صنعت تولید الکل است؛ وی که باور دارد بخش صنعت ایران هیچ شناختی با ملزومات بخش سلامت نداشته و برای همین نمیتوان در مواقع اضطراری روی کمک آن حساب کرد میگوید: از نمونههای این ناآشنایی مهجور بودن واحدهای سازنده الکل در ایران است.
وی در توضیح این مشکل میگوید: نهایت تولید اتانول در ایران به ظرفیت محدود صنایع وابسته تولید شکر از نیشکر و چغندر قند است؛ واقعیت این است که در همه جای دنیا غلات منشأ اصلی تهیه اتانول محسوب میشوند، اما در ایران از چنین ظرفیتی هنوز استفاده نشده است؛ درست که مصرف الکل در ایران تنها به موارد پزشکی محدود است، اما در مواجهه با مواقعی نظیر بحران کرونا شاید نتوان به راحتی از خارج اتانول وارد کشور کرد، همین حالا اگر شرایط کشت نیشکر و چغندر تغییر کرده باشد ممکن است بر ظرفیت محدود کارخانههای اتانول سازی داخل کشور هم تاثیرش را گذاشته باشد.
لعل که مدعی است با وجود شرایط ویژه جامعه ایران تا پیش از بحران کرونا میزان الکل تولید شده داخلی برای مصارف محدود پزشکی و بهداشتی ناکافی بود و بخش عمده الکل مصرفی ایران به صورت مستقیم از کشورهای اروپایی و یا از طریق کشورهای حاشیه خلیج فارس از آمریکا تامین میشد ادامه میدهد: فرض کنید بار دیگر مثل دوره شیوع کرونا مصرف ضروری این کالا افزایش یابد و آنگاه کشورهای تامین کننده به دلایلی مثل تحریمها از عرضه این محصول خودداری کنند. آن وقت تکلیف جامعه چیست؟ نمیتوان دست روی دست گذاشت و اجازه داد تا چنین فاجعهای اتفاق بیفتاد.
این اقتصاددان حوزه بهداشت و درمان با یادآوری اینکه در بیشتر کشورهای سازنده الکل، این کالا نه برپایه صنایع قند و شکر که بر پایه زراعت انواع مختلف غلات تولید میشود، ادامه میدهد: همین حالا عمده الکل مصرفی این روزها را میتوان با توجه به ظرفیت کشت غلات در ایران در کارخانههای اتانول سازی جدید ساخت.
وی ادامه میدهد: در ایران الکل غیر از مصرف بهداشتی و پزشکی مصارف دیگری هم خواهد داشت، الزاما محصول این صنایع قرار نیست تا روز مبادا صرفا مصرف بهداشتی داشته باشند و میتوان از آنها به عنوان یکی از مکملهای بنزین خودرو استفاده کرد؛ مدتهاست که در دیگر کشورهای دنیا اتانول یکی از مکملهای اصلی سوخت بنزین است، اما در ایران معلوم نیست که مسئولان وزارت نفت به چه دلیلی هنوز دست نگه داشته اند و ترجیح میدهند تا از مکمل MTBE که دیگر مورد تایید نیست استفاده کنند؛ جالب است که حتی این مکمل در بنزین صادراتی ایران هم نباید وجود داشته باشد.