اقتصاد۲۴ - اقتصاد ایران این روزها در شرایط ویژهای قرار گرفته است. فروش نفت ایران بسیار اندک است و مسئولان کشور تاکید بر عبور اقتصاد از نفت میکنند. این در حالی است که سایر صنایع کشور هم وضعیت چندان مطلوبی ندارند. با این همه، اما به نظر میرسد رویای اقتصاد غیر نفتی این بار به صورت ناخواسته در حال محقق شدن است هرچند این نوع از تحقق چنین آرزویی نه خواست سیاستگذاران و نه کارشناسان بوده است.
محمدباقر نوبخت، اما در مرداد ماه سال جاری گفته بود «اگرچه فقط ۶ درصد از درآمد نفتی مورد انتظار در سال ۹۹ محقق شده، اما ۷۵ درصد درآمدهای مالیاتی محقق شده است.» این در حالی است که به واسطه بیماری کرونا و رکود حاکم، تحقق درآمد مالیاتی نیز دشوار است. با این همه برخی کارشناسان معتقدند جدایی نفت از اقتصاد ایران پروژهای از پیش تعیین شده از سوی آمریکا برای تامین منافع خود بوده است.
بیشتر بخوانید: نفت، نقمت است تا نعمت
محمدباقر نوبخت، اما در مرداد ماه سال جاری گفته بود «اگرچه فقط ۶ درصد از درآمد نفتی مورد انتظار در سال ۹۹ محقق شده، اما ۷۵ درصد درآمدهای مالیاتی محقق شده است.» این در حالی است که به واسطه بیماری کرونا و رکود حاکم، تحقق درآمد مالیاتی نیز دشوار است. با این همه برخی کارشناسان معتقدند جدایی نفت از اقتصاد ایران پروژهای از پیش تعیین شده از سوی آمریکا برای تامین منافع خود بوده است.
مسئلهای که البته پیش از این برایان هوک هم به نحو دیگری درباره آن سخن گفت. او در سال ۹۷ گفته بود در نهایت هدف ما این است تا درآمد نفتی ایران را به صفر برسانیم. پروژهای که همچنان در دستور کار آمریکا نیز قرار دارد.
چندی پیش محمد باقر نوبخت گفته بود حتی در مقابل نفت، غذا و دارو هم نمیتوانیم تحویل بگیریم موضوعی که البته میتواند اقتصاد ایران را با چالش روبرو کند.
اما حال سوال اینجاست که اقتصاد ایران بدون نفت میتواند روی پای خود بایستد؟ آیا میتوان در شرایط تحریم هم به اقتصاد پویا فکر کرد؟
پروژه آمریکایی اقتصاد بدون نفت در ایران
علی حیدری، کارشناس مسائل اقتصادی در گفتگو با اقتصاد ۲۴ در این خصوص میگوید: آنچه که امروز تحت عنوان اقتصاد بدون نفت در کشور شاهد هستیم برنامهای بوده که توسط ایالات متحده امریکا پیگیری شده است. برنامه ریزی آمریکا این بود که بتواند در سال ۲۰۲۰ یکی از صادرکنندگان نفت شود تا در کنار سایر قدرتهایی که دارد بازار نفت را تحت تسلط درآورد.
وی میافزاید: هدف این بوده که اوپک نیز به تاریخ بپیوندد. با آمدن ترامپ این پروژه با حذف ایران از بازار نفت کلید خورد که بتواند خود را جایگزین کند. این اقدام آمریکا به سود عربستان سعودی و روسیه در زمینه فروش نفت بود که با چراغ سبز این کشورها روبرو شد و به همین دلیل اعتراضی از سوی این کشورها برای پیگیری این هدف آمریکا صورت نگرفت.
وی میافزاید: هدف این بوده که اوپک نیز به تاریخ بپیوندد. با آمدن ترامپ این پروژه با حذف ایران از بازار نفت کلید خورد که بتواند خود را جایگزین کند. این اقدام آمریکا به سود عربستان سعودی و روسیه در زمینه فروش نفت بود که با چراغ سبز این کشورها روبرو شد و به همین دلیل اعتراضی از سوی این کشورها برای پیگیری این هدف آمریکا صورت نگرفت.
حیدری با بیان اینکه حدود یک و نیم میلیون بشکه نفت مازاد تولید در جهان بود، اظهار میکند: با حذف ایران این مسئله برای آمریکاییها حل شد. جایگزین شدن آمریکا در بازار نفت بدون جنگ و خونریزی و صرف هزینه صورت گرفت و به راحتی نفت آمریکا جایگزین نفت ایران شد.
این کارشناس اقتصادی تصریح میکند: در داخل نیز ضعف مدیریت و فرافکنی بیش از اندازه برخی مسئولان نیز به مشکلات دامن زند. باید توجه داشت که به دلیل تحریمها صنعت نفت ایران روزآمد نیست. در این شرایط حتی اگر آمریکا مشکلی ایجاد نمیکرد در سالهای پیش رو به دلیل بهروز نبودن تجهیزات پالایشگاهی مشکلات فراوانی داشتیم.
چین میتواند به اقتصاد ایران کمک کند؟
حیدری در ادامه درباره تاثیر خریداری نفت ایران توسط چین نیز معتقد است صنعت نفت کشور مانند سایر صنایع در حال حذف شدن است. وی میگوید: از سوی دیگر کشورهای دیگر مانند چین و روسیه نیز در اقتصاد جهان مولف نیستند بلکه آنها دنباله روی سایر کشورها هستند بنابراین مبادله با این کشورها چندان دستاوردی نخواهد داشت. شاید در آسیا کشوری مانند ژاپن برای ارتباطات اقتصادی گزینه بهتری باشد، چرا که ژاپن و یا کره جنوبی اقتصادهای مولد دارند و برخلاف چین میتوانند کمک بیشتری کنند؛ هرچند به لحاظ سیاسی چین اثرگذاری بیشتری خواهد داشت. درباره قرارداد ۲۵ ساله میان ایران و چین هنوز چیزی مشخص نیست، اما همانطور که کره جنوبی پول ایران را بلوکه کرده چین هم از پرداخت پول نفت سرباز زده است.
بیشتر بخوانید: نفت، نقمت است تا نعمت
این کارشناس اقتصادی با بیان اینکه تحریمهای جدید با گذشته متفاوت شده است، اظهار میکند: در حال حاضر دولت آمریکا اقتصاد ما را تحریم نکرده بلکه این خزانه داری آمریکا است که پا پیش گذاشته است. این به معنای آن است که هر کشوری بخواهد با ایران مبادله کند اگر خزانه داری آمریکا اجازه مبادله ندهد هیچ دولتی در آمریکا نمیتواند تسهیلاتی ایجاد کند.
افغانستان هم ممکن است نتواند با ایران مبادله تجاری داشته باشد
حیدری تاکید میکند: اگر با این رویه پیش رویم حداکثر از ۲۰۲۲ به بعد حتی افغانستان هم با ایران مبادلات مالی نخواهد داشت در واقع نمیتوانند این مبادله را داشته باشند.
این کارشناس اقتصادی میافزاید: در حال حاضر بانکهای عراق توسط شرکتها و بانکهای بزرگ آمریکایی در حال تجهیز هستند و اگر بانکهای آنها به علم روز تجهیز شوند و سهامشان در حیطه بین المللی خرید و فروش شود دیگر قادر به مبادله با ایران نخواهند بود.
وی در پاسخ به این سوال که آیا اقتصاد ایران به ونزوئلا شبیه خواهد شد؟ گفت: ایران را نمیتوان با ونزوئلا مقایسه کرد چرا که برای پول آوردن در کشور، شرایط ما بهتر است. امارات متحده عربی علیرغم سختتر کردن مجاری ورود پول به ایران، باز هم کار انتقال پول شرکتها و صرافیهای ایرانی به کشور را انجام میدهند و همچنان فعال هستند.
امارات از کشورهای دیگر برای اقتصاد ایران مهمتر است
حیدری میگوید: شاید باید گفت مناسبات ایران و امارات از اهمیت بالاتری نسبت به سایر کشورهای همسایه و یا دوست با ایران برخوردار است؛ هرچقدر روابط ایران و امارات تیرهتر شود هزینه انتقال پول به ایران بیشتر خواهد شد بنابراین ارتباط با این کشور شاید حتی از چین هم با اهمیتتر باشد.
وی در پاسخ به این سوال که آیا میشود با وجود محدودیتهای سیاسی از درون، اقتصاد را شکوفا کرد میگوید: در حال حاضر اقدامات عبدالناصر همتی در بانک مرکزی و تیم او علمیترین شیوه مدیریت است. علیرغم کند بودن روند، اما سیاست گذاری پولی وی بر مبنای علم روز است. در حال حاضر نظم پولی خوبی توسط تیم جدید بانک مرکزی ایجاد شده که این میتواند به عنوان یک نمونه برای کل مدیران اقتصادی باشد.
این کارشناس اقتصادی تصریح میکند: در حال حاضر اگر توهم ارز ۴۲۰۰ تومانی را کنار بگذاریم ساختار پولی ایران و تورم با شرایط فشار شدید سیاسی مدیریت خواهد شد. اگر تورم مدیریت شود و سرمایه گذار از این موضوع مطمئن شود قطعاً سرمایه گذاری در کشور انجام خواهد شد.
حیدری میافزاید: از سوی دیگر باید توجه داشت که آزادی رسانهها میتواند نقش تعیین کنندهای در سامان اقتصادی داشته باشد. در واقع شفافیت حاصل از رسانههای آزاد میتواند در این شرایط به کمک اقتصاد کشور بیاید. مطبوعات باید بتوانند قدرت پیگیری داشته باشند تا بتوان با کمک آنها اقتصاد را سامان بخشید.