اقتصاد۲۴ - بازار سرمایه این روزها پای همه قوا را به میان کشیده است. نزول و افت شدید شاخص طی یک ماه گذشته بسیاری از سهامداران خرد و تازه وارد را با زیان روبرو کرده است، زیانی که ترس و وحشت را در بازار حاکم کرد. با این همه مصوبات شورای عالی بورس و حمایت دولت و مجلس از بورس امیدها را برای روند صعودی بازار بیشتر کرد.
اما در این میان دو مصوبه شواری عالی بورس یعنی حضور صندوق توسعه ملی در بازار و همچنین ورود بانکها به فرآیند بازار گردانی هر دو محل مناقشه بسیاری از کارشناسان شد.
در این خصوص پیمان مولوی اقتصاددان در گفتگو با اقتصاد ۲۴ برخلاف برخی از کارشناسان معتقد است ورود صندوق توسعه به بازار سرمایه نه تنها منافاتی با وظایف ذاتی این صندوق ندارد که جزئی از کارکرد آن نیز است.
وی در ادامه این گفتگو تصریح میکند: در مورد صندوق توسعه ملی اگر صندوق ثروت نروژ یا امارات متحده عربی را بررسی کنیم متوجه خواهیم شد که کارکرد و وظیفه این صندوقها در تمام دنیا سرمایه گذاری است، چون اعتقاد بر این است که پول نفت ثروت بین نسلی است و باید در جایی سرمایه گذاری کنیم چرا که ورود مستقیم آن در اقتصاد تورم ایجاد میکند و پایه پولی را بالا میبرد.
مولوی تاکید میکند: این صندوقها معمولاً تیم خبرهای دارند که در داخل و خارج از کشور اقدام به سرمایه گذاری میکنند. به طور مثال بسیاری از این صندوقهای دولتی در حاشیه خلیج فارس وارد خرید پمپ بنزین در اروپا و خرید خودروسازی و... شده اند و به حدی گسترش داده شده است که امروز ارزش سرمایه گذاریهای آنها از پول نفتی که داخل صندوق بود بسیار بیشتر است.
این کارشناس اقتصادی میگوید: اشتباه منتقدان ورود صندوق توسعه ملی به بورس در این است که تصور میکنند صندوق قرار است پول در بورس بریزد، در حالی که این صندوق بنا به ماهیت و کارکردش قرار است سرمایه گذاری کند.
مقایسه ورود صندوق توسعه به بورس با موسسات مالی اشتباه است
مولوی با بیان اینکه سرمایه گذاری صندوق توسعه ملی هیچ ایرادی نداشته و هجمهها به دلایل دیگری به این اقدام صورت میگیرد، اظهار میکند: نقد تورم زا بودن ورود صندوق به بازار سرمایه چندان موضوعیت ندارد چرا که مشکل بر سر پول دادن صندوق توسعه ملی به داخل بورس نیست؛ مشکل موتور خلق نقدینگیای است که سالها روشن بوده است.
این کارشناس اقتصادی تاکید میکند: شاید این هم بر مساله اثر بگذارد، ولی این موتور در جای دیگری دچار مشکل است. ما همواره با پدیده کسری بودجه در اقتصاد روبرو هستیم و نمیتوانیم دولت را کوچک کنیم و در شرایط کرونا وضعیت سختتر شده است و تحریمهایی که میگویند اثر ندارد کاملا بر اقتصاد اثر گذاشته است. تا موارد دیگری درست نشود ما دچار این وضعیت هستیم.
بیشتر بخوانید: مصوبات اخیر شورای عالی بورس چه تاثیری بر بازار سرمایه میگذارد؟
مولوی میگوید: قرار نیست اتفاقی که برای موسسات مالی و اعتباری افتاد اینجا بیفتد، چون اینجا سرمایه گذاری اتفاق میافتد و مکانیزم دیگری طی میشود که البته باید برای روشن شدن مکانیزم باید منتظر بمانیم.
وی یادآور میشود: ما باید با فکت و عدد و رقم و تجربه بین المللی صحبت کنیم. صندوقهای سرمایه گذاری مثل صندوق توسعه ملی در تمام دنیا برای ایجاد فرصتهای سرمایه گذاری و افزایش ثروت برای مواقعی که کشورشان از یکسری منابع محروم میشود، ایجاد شده اند.
ورود بانکها به بورس خطرناک است؟
مولوی، اما در خصوص مصوبه شورای عالی بورس در زمینه ورود بانکها به بازار سرمایه میگوید: بانکها بحث متفاوتی دارند تکلیف نظام بانکداری ما روشن نیست. ما سیستم بانکداری داریم که در دنیا بی نظیر است. نظام بانکداری ما شتر گاو پلنگ است. اسم آن بانکداری اسلامی بدون ربا است، ولی از بسیاری از بانکهای دنیا سیستم ربوی تری دارد.
وی میافزاید: از نظر شکلی و محتوایی نیز مشکل داریم. ما بانکهایی داریم که سپردهها را جذب میکنند و آن را در مسیر خلق ثروت برای خود و سپرده گذاران استفاده نمیکنند.
این کارشناس اقتصادی با طرح این سوال که بانکها با چه مکانیسمی قرار است وارد بازار سرمایه شوند؟ میافزاید: نگرانی این نیست که بعد از ورود آنها به بازار سرمایه چه اتفاقی میافتد، چرا که نسبت به منابعی که میآورند باعث رشد بازار میشوند و این برای کلیت بازار خوب است، اما چیزی که نگران کننده است ساختار سرمایه بانکها است یعنی از آنجایی که در اقتصاد ایران بانکهای معدودی وجود دارند که واحدهای مدیریت ریسک در سطح استاندارد دارند بیشترین نگرانی از این است که بانکها به خودشان لطمه بزنند.
مولوی تصریح میکند: بسیاری از بانکهای ما وارد پروسههای بسیار ریسکی شده اند و به بانک سرمایه، گردشگری، آینده و دی تبدیل شدند، یعنی برای به دست آوردن بازده وارد ریسکهایی میشوند که میتواند بسیار خطرناک باشد.
ورود بانکها به بازار سرمایه مانند بازار مسکن خواهد بود؟
مولوی تاکید میکند: در نبود یک سیستم رتبه بندی استاندارد این کار کمی سخت است، در آن سیستم رتبه بندی به راحتی میتوان مکانیسم را روشن کرد. البته دستور العمل باید بیاید تا ببینیم چه اتفاقی میافتد.
وی میافزاید: اگر همان روندی که بانکها در حوزه مسکن در سالیان پیش انجام داده اند در بازار سرمایه ورود کنند نمیتواند مساله چندان جالبی باشد.
این اقتصاددان خاطرنشان میکند: ما سیستم رتبه بندی ضعیفی داریم و رتبه بندیها مشخص و شفاف نیست. باید بدانیم بانکها بر اساس چه قاعدهای از سرمایه خود میتوانند در بازار سرمایه حضور داشته باشند.
مولوی با بیان اینکه نگرانی حضور بانکها نه برای بازار سرمایه که برای خود بانک هاست، اظهار میکند: نماد بانکها در بازار سرمایه حضور دارند بنابراین باید دید منظور از این مکانیسم بازار گردانی است؟ باید بتوانند سهمهای خود را بیش از آنچه که هست بازخرید کنند؛ این یک بخش است و اگر بیشتر از آن است باید مشخص شود این مساله هنوز روشن نیست. اگر استانداردهای مالی و حسابداری آنها مشخص باشد میتواند کمک کند، اما هنوز مکانیسم ورود آنها معلوم نیست.
دخالت دولت یا کارشکنی ذینفعان؟
مولوی در پاسخ به این سوال که دخالت دولت چه تاثیری در بازار سرمایه داشته است؟ میگوید: به نظر میرسید بحث دخالت دولت مطرح نیست بلکه لایههای ذی نفعانی در بازارها هستند که تصمیم گیری میکنند. اقتصاد یک چهل تکه است که گروههای ذی نفع متفاوتی در آن حضور دارند.
وی میافزاید: منظور من از ذی نفعان من و شما هستیم بستگی دارد چند درصد از سرمایه ما در کجا قرار بگیرد. فکر نکنید عدهای درون اتاقهایی توطئه میکنند.
این کارشناس اقتصادی تصریح میکند: دخالت دولت در همان ابتدا رخ داد. وقتی که بفرما میزنند و میگویند به بازار تشریف بیاورید نقدینگی به یکباره به اینجا حمله میکند تا تمام منویات ۱۰ ساله خود را در ۶ ماه به دست بیاورند.
بیشتر بخوانید: بورس در انتظار خبرهای خوش گفتگوهای ایران و سوئیس؟
وی میافزاید: وقتی چنین حجمی از نقدینگی در بازار ایجاد میشود موجب رشد شاخص میشود و شرکتها رشد میکنند و بازدههای فوق العادهای میگیرند و ناخودآگاه شاخکهای همه بازارهای دیگر نیز به جنبش در میآید و ذی نفعان زیادی به وجود میآید.
اظهار نظرهایی که اهداف دیگری دارد
مولوی تصریح میکند: واقعیت امر این است که بعد از مدتی شاخکها به جنبش در میآید و چون رشد بازار بسیار بالا بود مکانیسم فعال میشود. ابتدا تشکیک ایجاد میشود با بیان این عبارات که این بازار قمار است. این بازار چرا رشد کرده است؟ مگر شرکتها رشد کرده اند؟ در حالی که سوال اینجاست که رشد قیمت خودرو حتما باید تابعی از رشد کیفیت خودرو باشد؟
وی میافزاید: یا گفته میشود بورس عامل تورم است و معلوم نشد بورس عامل تورم است یا نه؟! در حالی که بسیاری از این اظهار نظرها شاید مربوط به ذی نفعان دیگر باشد.
این کارشناس اقتصادی خاطرنشان میکند: وقتی میگوییم ذی نفعان به این ترتیب است که به سرعت نرخ بهره بالا میرود و از قوانین استفاده میشود، میخواهند گشایش سیاسی و اقتصادی رخ بدهد و اوراق سلف و بازارهای موازی اوراق سلف بحث میشود و به همین صورت مصاحبهها زیاد میشود و فضا علیه یک بازار رخ میدهد و بازار به راحتی عقب نشینی میکند، چون پایه تحلیلی قدرتمندی ندارد.