اقتصاد۲۴ - شب گذشته نتیجه انتخابات آمریکا مشخص شد و طی آن جو بایدن دموکرات با وجود اینکه هنوز شمارش آرا در برخی ایالتهای آمریکا هنوز ادامه دارد اما با کسب بیشترین آرا توانست عنوان چهل و ششمین رئیس جمهوری ایالات متحده آمریکا را از آن خود کند و رقیب خود دونالد ترامپ جمهوریخواه را شکست دهد، شکستی که هنوز از سوی رئیس جمهور شکست خورده آمریکا هنوز پذیرفته نشده است.
در روزهای گذشته راجع به اینکه اگر جمهوریخواهان بعد از یک دوره چهارساله از کاخ سفید خارج و جایشان را با یک رئیس جمهور دموکرات عوض کنند، چه بر سر اقتصاد مردم خواهد آمد مطالب زیادی گفته شده است و در ادامه تشریح همین تفاوتهای میان جو بایدن دموکرات و دونالد ترامپ جمهوریخواه، از موسی احمدزاده، عضو هیات رئیسه اتاقهای بازرگانی ایران و کانادا و ایران و استرالیا و عضو هیات مدیره انجمن واردات کنندگان فرآوردههای آرایشی، بهداشتی و عطریات ایران میپرسیم که تغییر احتمالی ریاست جمهوری ایالات متحده آمریکا چه ربطی با زندگی رومزه مردم ایران دارد؟
این فعال اقتصادی این پرسش اقتصاد۲۴ را اینطور پاسخ میدهد: در چهار سال گذشته زمامداران کاخ سفید از خود رفتاری نشان دادند که به صورت عمومی بر اقتصاد جهانی و به طور خاص بر اقتصاد ایران تاثیرگذار بود؛ درست است که میان ایران و آمریکا مرزبندیهای سیاسی جدی و مشخصی وجود دارد، اما عملکرد دولت اخیر آمریکا طوری بود که عادیترین مراودات اقتصادی و اجتماعیاش در سطح جهانی به چالش کشیده شد؛ خروج آمریکا از برجام و پیمان نامه محیط زیستی پاریس تنها دو نمونه از مهمترین چالشهایی بود که اقتصاد خرد و کلان جهانی در چهار سال گذشته با آن مواجه بوده است. چه بسیار مراودات اقتصادی که تحت تاثیر این اتفاق با بحران مواجهند و در همین ایران خودمان کسب و کارهای فراوانی در نتیجه محدودیتهای به وجود آمده به چالش کشیده شدند و بسیاری از زندگیها به چالش کشیده شد.
بیشتر بخوانید: انتخابات آمریکا چه دخلی به زندگی مردم ایران دارد؟
عضو هیات رئیسه اتاقهای بازرگانی ایران و استرالیا و ایران و کانادا ادامه میدهد: قطع یقین در شرایط کنونی حضور یک جریان جدید در کاخ سفید که خود را ملزم به پیروی از پیمانهای اجتماعی – اقتصادی جهانی میداند ضرورتی است که هم برای اقتصاد جهانی و هم اقتصاد ایران به آن نیازمندند. تصور کنید وقتی دولت خود در قید و بند تبعیت از چارچوبهای تعیین شده برای همکاریهای اقتصادی و اجتماعی جهانی نباشد تمامی مراوداتی که حول این پیمانها شکل گرفته اند در فضایی تیره و مبهم قرار خواهند گرفت.
انتخاب بایدن بازارهای ایران را از شوک خارج میکند؟
وی میافزاید: دادوستد مالی آن هم در حد کلان و بینالمللی وقتی از آینده شفاف و روشنی برخوردار نباشد هیچ تضمینی برای دوامش وجود نخواهد داشت و بدیهی است که تبعات ناشی از خرابی این وضعیت دومینووار در گذر از تمامی مرزهای جغرافیایی قلب اقتصاد مردم عادی را هم از رمق خواهد انداخت؛ شاهد مثال این اتفاق شوک آنی ناشی از توقف مراودات فعالان اقتصادی ایران با کسب و کارهای خارجی بود؛ از بازار لوازم خانگی و قطعات الکترونیک و کامپیوتر گرفته تا خودرو، تمامی فعالیتهای موجود میان سرمایه گذاران ایرانی با طرف خارجی یا تعطیل شد و یا به حالت تعلیق درآمد و شوک دیگری که در این میان گریبانگیر مردم شد محدودیتهایی بود که در مراودات مالی ایران و خارج به وجود آمد؛ دسترسی به منابع ارزی محدود شد و همزمان با آن مردم به صرافت افتادند تا برای حفظ موقعیت اقتصادی خود هرآنچه را که در بازارهای ارز، طلا، ماشین و ملک وجود دارند خریداری کنند؛ همین شد که نوسانی خارج از کنترل در این بازارها به وجود آمد و باعث شد فعالیت برای کسب و کارهایی که مراوده ارزی بخشی از فعالیتشان است دشوارتر از هر زمانی بشود.
بیشتر بخوانید: رأی آوردن بایدن باعث ریزش مقطعی قیمتها میشود
با انتخاب بایدن بازار محتکران و گرانفروشان از گرمی میافتد
احمدزاده ادامه میدهد: با آمدن جو بایدن دموکرات میتوان خوشبین بود که در نتیجه جابجایی ساکنان کاخ سفید ، از التهاب بازارها کاسته شود و از میل شدید مردم به تبدیل کردن ریال به هرچیز باارزشی کاسته شود؛ بازار محتکران و گرانفروشان از گرمی بیفتد و تولیدکنندگان بتوانند با دغدغه کمتری نیازهای خود را تامین و سفارشهای مشتریان را با قیمت معقولتری تحویل دهند.
عضو هیات رئیسه اتاق بازرگانی ایران و استرالیا در ادامه گفتگو با اقتصاد۲۴ میافزاید: مثلا همین استرالیا میتواند برای ایران تامین کننده خوبی در زمینه محصولات غلات و گوشت دامی باشد؛ به رغم تعامل خوبی که از سوی سفارتخانه این کشور با بازرگانان ایرانی وجود دارد، اما مسئله بغرنج، محدودیتهایی است که برای نقل و انتقال پولی و بانکی با ایران وضع شده است؛ نیازی به گفتن نیست که اگر خطری سیاسی متوجه این مراوادت اقتصادی نباشد وضعیت بازارهای داخلی تا چه اندازه به سامانتر از شرایط موجود خواهد بود.
وی در توضیح بهتر تفاوتی که ممکن است اقتصاد ایران آن را از قبل تعویض ریاست جمهوری آمریکا تجربه کنند به وضعیت صنف تخصصی خود یعنی بازار لوازم آرایشی و بهداشتی کشور اشاره میکند و میگوید: دستکم در دو سال گذشته لطمات زیادی از بابت رفتارهای خلق الساعه زمامداران کاخ سفید متوجه اهالی این صنف در ایران شد؛ در نتیجه مشکلات تامین و حتی نقل و انتقال ارز برندهایی با نزدیک به سه دهه قدمت ناچار به تعدیل شدند و دستکم ۸ هزار نفر شغل خود را از دست دادند.
این فعال اقتصادی بازار لوازم آرایشی و بهداشتی با توجه به ماهیت فسادپذیر اقلام آرایشی و بهداشتی از یکسو و خرید و انتقال این اقلام به ایران و نیز طی کردن هفت خان رستم برای ترخیص آنها از گمرک از سوی دیگر، از آنها به عنوان چالشهای جدی یاد میکند و میگوید: به موازات این اتفاق، واردات غیر رسمی اقلام آرایشی و بهداشتی به بازارهای کشور افزایش چشمگیری یافته و مردم ناگزیر شدند تا نیاز خود را با رجوع کردن به اجناس جایگزینی که استانداردهای بهداشتی نامشخص دارند تامین کنند؛ لازم به گفتن نیست که با این اتفاق بخش غیر رسمی اقتصاد ایران تا چه اندازه رشد کرده است.
احمدزاده برای فهماندن ابعاد این اتفاق تنها به گفتن گردش مالی بازار لوازم آرایشی و بهداشتی در ایران اکتفا کرده و میگوید: ارزش اقلام آرایشی، بهداشتی تولید شده و یا وارداتی در بازارهای رسمی و غیر رسمی ایران تا ۴ میلیارد دلار در سال برآورد میشود. طبق برآوردها ایران در سطح جهانی و منطقه خاورمیانه به ترتیب هفتمین و دومین بازار عرضه محصولات آرایشی و بهداشتی محسوب میشود و در عین حال در بحث واردات غیر رسمی و قاچاق لوازم آرایشی و بهداشتی نیز جایگاه اول را در اختیار دارد.
استاندارد زندگی ایرانیان از اساس تغییر کرده است
وی در پایان یادآور میشود: درست است که در نتیجه نوسانات اقتصادی چند سال اخیر بسیاری از استانداردهای زندگی ایرانیان از اساس تغییر یافته است، اما لوازم آرایشی و بهداشتی از آن قسم کالاهایی هستند که به زعم همه تغییرات هنوز جایگاه مشخص خود را در سبد هزینههای خانوار حفظ کرده اند؛ به صورت مشخص جایگاه این کالاها در میان مردم ایران و به خصوص خانمها به اندازه اقلام ضروری و حیاتی مهم است و برای همین اشتباه است که اگر بگوییم در نتیجه تغییرات اقتصادی اخیر، بازار فروش این کالاها راکد شده است. در اصل این نیازهای مشتریان بوده که تغییر کرده و چون در بحث تولید و واردات رسمی به خوبی پاسخگوی نیازهای جدید نبودهایم خواه ناخواه بازار به سمت عرضه محصولاتی کشیده شده است که از مبادی غیر رسمی وارد کشور میشوند؛ اتفاقی که نه به صلاح اقتصاد ملی است نه به نفع جیب مردم و تازه معلوم نیست که تبعاتش برای سلامتی مردم چه خواهد بود؟