اقتصاد۲۴ - در پایتخت جنگ خیابانی با کرونا از امروز وارد فاز جدیدی خواهد شد؛ قرار است تهرانیها برای یک ماه خیابانهای شهرشان را زودتر خالی کنند تا بلکه جلوی افزایش تلفات روزانه گرفته شود؛ براساس مقررات جدید فقط محدودی از صنوف مجاز خواهند بود تا بعد از ساعت ۶ عصر به فعالیتشان ادامه دهند.
در حالی که انتظار میرفت دستفروشان تهرانی در زمره مشاغلی باشند که فعالیت روزانه یک ماه آیندهشان در سایه محدویتهای تازه اعمال شده پیش از ساعت ۶ عصر خاتمه یابد؛ با تجمعی که روز گذشته مقابل ساختمان شورای شهر تهران برگزار شد معلوم شد که از چند روز پیش به این سو امکان فعالیت روزانه از بخشی از دستفروشان پایتخت سلب شده است.
به گزارش اقتصاد۲۴ ، مقارن نیمروز دیروز دوشنبه نوزدهم آبان ماه؛ عدهای که خود را غرفه داران روز بازارهای پایتخت مینامیدند با تجمع مقابل ساختمان شورای شهر خواستار آن شدند تا در این روزهای کرونایی حق کسب و کارشان از سوی متولیان شهری به رسمیت شناخته شود؛ تجمعی که عاقبت ساعتی بعد با وساطت اعضای شورای شهر و دادن وعده مکاتبه با ستاد کرونا برای محفوظ دانستن حق کسب و کار این گروه از شهروندان تهرانی خاتمه یافت.
در حالی که انتظار میرفت دستفروشان تهرانی در زمره مشاغلی باشند که فعالیت روزانه یک ماه آیندهشان در سایه محدویتهای تازه اعمال شده پیش از ساعت ۶ عصر خاتمه یابد؛ با تجمعی که روز گذشته مقابل ساختمان شورای شهر تهران برگزار شد معلوم شد که از چند روز پیش به این سو امکان فعالیت روزانه از بخشی از دستفروشان پایتخت سلب شده است.
به گزارش اقتصاد۲۴ ، مقارن نیمروز دیروز دوشنبه نوزدهم آبان ماه؛ عدهای که خود را غرفه داران روز بازارهای پایتخت مینامیدند با تجمع مقابل ساختمان شورای شهر خواستار آن شدند تا در این روزهای کرونایی حق کسب و کارشان از سوی متولیان شهری به رسمیت شناخته شود؛ تجمعی که عاقبت ساعتی بعد با وساطت اعضای شورای شهر و دادن وعده مکاتبه با ستاد کرونا برای محفوظ دانستن حق کسب و کار این گروه از شهروندان تهرانی خاتمه یافت.
ما هم مثل بقیه سرساعت جمع میکنیم
یکی از افراد حاضر در این تجمع در تماس با اقتصاد۲۴ میگوید: میخواهیم به ما هم اجازه داده شود تا مثل بقیه کسب و کارها فعالیت کنیم؛ اگر پاساژها میتوانند تا پیش از ۶ عصر دایر باشند پس چرا ما نتوانیم همان اجناس را در فضای باز و غیر مسقف بفروشیم؟ الان چند روزی میشود که امکان برپایی روز بازارها را نداریم؛ اغلبمان معاش خود و خانواده مان را از طریق همین چند ساعت بساط دایر شده در روزبازارها تامین میکنیم؛ فلان روز در یک یکجا و روز دیگر در یک بازار دیگری؛ اینطوری است که هفتهها و ماها را سپری میکنیم و اگر اجازه فعالیت نداشته باشیم هیچ راه دیگری برای تامین مخارج زندگی نداریم. بیشترمان در روزهای گذشته به ناچار بساطمان را در گوشه و کناری از خیابان ها دایر کرده ایم و میدانیم که کارمان با سدمعبر فرقی ندارد اما چه کنیم که کارمان همین است.
بیشتر بخوانید: کدام تامین اجتماعی باید پاسخگوی بیکاران در دوره کرونا باشد؟
همچنین به گفته دستفروشان یا همان غرفه داران روزبازارهای موجود، از ۴۳ روزبازاری که هم اکنون در تهران دایرند هرکدام ظرفیت اسکان چند ساعته ۱۵۰ تا نزدیک به ۲ هزار غرفه را دارند؛ حسب معمول فعالیت روزبازارها از ساعت ۹ دایر و تا حوالی غروب آفتاب و ۹ شب ادامه داشته است؛ هر غرفه دار بابت زمین خالی که هر روز برای برپا کردن موقت بساطش در اختیار دارد، مبلغی بین ۱۰ تا ۱۵ هزار تومان به پیمانکار شهرداری پرداخت میکند که در نهایت به نسبتهایی از قبل مشخص میان متولیان مربوطه تقسیم میشود.
در ساختار اقتصاد کلانشهر شهری مثل تهران حساب روزبازارهای هفتگی با بازارهای روزانه میوه و تره بار که حالا شعبهای از آنها در هر محلهای دایر هستند جداست؛ هرچند اداره امور هر دو به شهرداری تهران سپرده شده است، اما گویا تعداد روزبازارهای پایتخت در حدود ۴۳ عدد است؛ نقاطی غیر مسقف و از قبل مشخص شده در چهار گوشه شهر تهران که هرکدامشان از سالها پیش برای یک روز در هفته به محلی برای برپایی بساط کاسبهایی تبدیل شده است که از خود و دکان مغازه ثابتی ندارند. اتفاقی که هرشب در قسمت غربی پایانه میدان آزادی در حال افتادن است در مناطق اختصاص داده شده به روزبارزارها به صورت هفتگی تکرار میشود؛ از میوه و مواد خوراکی گرفته تا کفش و لباس و لوازم خانه و اسباب بازی و وسائل الکترونیکی همه چیزی برای عرضه به مشتران مهیاست؛ مشابه اتفاقی که از چند سال پیش به این سو، عصرها با برپایی چند ساعته بساط طیف مختلفی از دستفروشان در مناطقی مثل محدوده چهار راه ولیعصر در حال اتفاق افتادن است.
دستفروشان بخشی از جمعیت فعال بازار کارند و بدیهی است که در تولیدناخالصی که محصول اقتصاد شهری و غیر رسمی است سهم دارند؛ اغلبشان جزء جمعیت جوانی و دانشگاه رفتهای هستند که در نتیجه نامتوازن شدن کفههای عرضه و تقاضا در بازار کار نتوانسته اند از فرصتهای موجود در بازار رسمی سهمی برای خود دستوپا کنند؛ با اینکه این بخش از بازار کار به صورت مرتب هزینههای کسب و کارش را به سیستم مدیریت شهری پرداخت میکند، اما در عمل کمتر تحت پوشش چترحمایتی بیمهای قرار دارد و برای همین است که صاحبان این مشاغل در مواقعی مثل حالا که بحران کرونا مانع از ادامه فعالیتهای عادی میشود، بیش از پیش در معرض آسیب قرار میگیرند.
بیشتر بخوانید: کدام تامین اجتماعی باید پاسخگوی بیکاران در دوره کرونا باشد؟
همچنین به گفته دستفروشان یا همان غرفه داران روزبازارهای موجود، از ۴۳ روزبازاری که هم اکنون در تهران دایرند هرکدام ظرفیت اسکان چند ساعته ۱۵۰ تا نزدیک به ۲ هزار غرفه را دارند؛ حسب معمول فعالیت روزبازارها از ساعت ۹ دایر و تا حوالی غروب آفتاب و ۹ شب ادامه داشته است؛ هر غرفه دار بابت زمین خالی که هر روز برای برپا کردن موقت بساطش در اختیار دارد، مبلغی بین ۱۰ تا ۱۵ هزار تومان به پیمانکار شهرداری پرداخت میکند که در نهایت به نسبتهایی از قبل مشخص میان متولیان مربوطه تقسیم میشود.
در ساختار اقتصاد کلانشهر شهری مثل تهران حساب روزبازارهای هفتگی با بازارهای روزانه میوه و تره بار که حالا شعبهای از آنها در هر محلهای دایر هستند جداست؛ هرچند اداره امور هر دو به شهرداری تهران سپرده شده است، اما گویا تعداد روزبازارهای پایتخت در حدود ۴۳ عدد است؛ نقاطی غیر مسقف و از قبل مشخص شده در چهار گوشه شهر تهران که هرکدامشان از سالها پیش برای یک روز در هفته به محلی برای برپایی بساط کاسبهایی تبدیل شده است که از خود و دکان مغازه ثابتی ندارند. اتفاقی که هرشب در قسمت غربی پایانه میدان آزادی در حال افتادن است در مناطق اختصاص داده شده به روزبارزارها به صورت هفتگی تکرار میشود؛ از میوه و مواد خوراکی گرفته تا کفش و لباس و لوازم خانه و اسباب بازی و وسائل الکترونیکی همه چیزی برای عرضه به مشتران مهیاست؛ مشابه اتفاقی که از چند سال پیش به این سو، عصرها با برپایی چند ساعته بساط طیف مختلفی از دستفروشان در مناطقی مثل محدوده چهار راه ولیعصر در حال اتفاق افتادن است.
دستفروشان بخشی از جمعیت فعال بازار کارند و بدیهی است که در تولیدناخالصی که محصول اقتصاد شهری و غیر رسمی است سهم دارند؛ اغلبشان جزء جمعیت جوانی و دانشگاه رفتهای هستند که در نتیجه نامتوازن شدن کفههای عرضه و تقاضا در بازار کار نتوانسته اند از فرصتهای موجود در بازار رسمی سهمی برای خود دستوپا کنند؛ با اینکه این بخش از بازار کار به صورت مرتب هزینههای کسب و کارش را به سیستم مدیریت شهری پرداخت میکند، اما در عمل کمتر تحت پوشش چترحمایتی بیمهای قرار دارد و برای همین است که صاحبان این مشاغل در مواقعی مثل حالا که بحران کرونا مانع از ادامه فعالیتهای عادی میشود، بیش از پیش در معرض آسیب قرار میگیرند.
نگرانی به جای دستفروشان
ایمان واقفی، پژوهشگر اقتصاد شهری در این خصوص به اقتصاد۲۴ میگوید: شاغل بودن یک حق اساسی است و بر همین اساس مدیران شهری هم ملزم هستند تا در چارچوبهای موجود حق دسترسی تمام شهروندان به داشتن شغل مناسب را فراهم کنند؛ در این میان هم در ایران و هم در کشورهای دیگر برپایی بساط دستفروشی در حریم شهری یکی از راههای پذیرفته شده امرار معاش است.
وی میافزاید: به دلایل متعددی از جمله عدد نایاب بودن فرصتهای شغلی ثابت و رسمی، بالا بودن هزینههای زندگی، گران بودن بهای مستغلات تجاری و اداری و همچنین ایجاد نوعی جاذبه در حوزه گردشگری شهری در سالهای گذشته به صورت رسمی و غیر رسمی از برپایی روزبازارهای هفتگی و بساط روزانه دستفروشان استقبال زیادی هم از ناحیه مردم و هم از ناحیه متولیان شهری صورت گرفت؛ البته که هرکدام از این بازارها براساس طبقات اجتماعی و اقتصادی موجود در جامعه مخاطبان خاص خود را دارند، اما وجه مشترک بیشترشان این است که در مواقع بحرانی مانند شرایط کرونایی حالا آتیه آنها به چالش گرفته خواهد شد؛ به صورت مشخص اغلب نسل جوانی که در کسب و کار حضور دارند فاقد بیمههای اجتماعی هستند؛ حالا ممکن است در میانشان طیف سالخوره و شماری بازنشسته یا مستمری بگیر هم حضور داشته باشند، اما یادمان باشد که در جامعه ایران هنوز هیچ بیمه حمایتی ندارند و در عمل بخشی از اقتصاد غیر رسمی محسوب میشوند. این افراد در روزهای بحرانی مثل حالا نمیتوانند از خدمات دریافت بیمه بیکاری استفاده کنند و اصولا اگر دولت بضاعتی کافی برای حمایت از آسیب دیدگان هم داشته باشد به راحتی قابل شناسایی نیستند.
بیشتر بخوانید: داستان یک بام و دو هوای زیست شبانه
این پژوهشگر اقتصاد شهری ادامه میدهد: باید در بحث مدیریت بحران کرونا میان عملکرد دولت ایران با دولت کشورهایی از جنس آلمان، انگلستان و آمریکا تفاوت قائل شویم؛ در این سه دولت به فراخور وضعیت مالی دولت و خسارتهای اقتصادی به بار آمده از شیوع کرونا بودجههایی چند میلیارد دلاری برای پرداخت موقت هزینههای خانوارها اختصاص یافت، اما در ایران دولت نه تنها چنین قدرت مالی نداشت بلکه حتی در تنظیم بازار کالاهای اساسی مثل روغن و تخم مرغ هم با مشکلات جدی روبرو بود.
بیشتر بخوانید: داستان یک بام و دو هوای زیست شبانه
این پژوهشگر اقتصاد شهری ادامه میدهد: باید در بحث مدیریت بحران کرونا میان عملکرد دولت ایران با دولت کشورهایی از جنس آلمان، انگلستان و آمریکا تفاوت قائل شویم؛ در این سه دولت به فراخور وضعیت مالی دولت و خسارتهای اقتصادی به بار آمده از شیوع کرونا بودجههایی چند میلیارد دلاری برای پرداخت موقت هزینههای خانوارها اختصاص یافت، اما در ایران دولت نه تنها چنین قدرت مالی نداشت بلکه حتی در تنظیم بازار کالاهای اساسی مثل روغن و تخم مرغ هم با مشکلات جدی روبرو بود.
واقفی تصریح میکند: این یک واقعیت است که دولت ایران نمیتواند مانند همتایانش در کشورهایی که الگوی موفق حمایت از مردم در روزهای کرونایی هستند، خدمات ارائه دهد. در بهترین حالا دولت فقط میتواند برای فعالیت طیف معینی از مشاغل محدودیت قائل شود؛ مثلا بگوید تالارها، ورزشگاهها و رستوراها بسته بمانند در مقابل مابقی اصناف غیر ضروری پیش از فلان ساعت به فعالیتشان پایان دهند. هرچند این مقررات به سوژه برای دست انداختن تبدیل شده است، اما حقیقت این است که کاری غیر از این نمیشود کرد.
وی یادآور میشود: مدت زمان نسبتا زیادی است که عدد مرگ و میر روزانه کرونا در کانال ۴۰۰ نفر است؛ البته در این شرایط نگرانی دستفروشان هم به جاست اینکه با این شرایط اقتصادی تا اطلاع ثانوی هم حق کسب و کار نداشته باشی نشدنی است و باید تا حد ممکن به صاحبان این کسب و کارها هم اجازه داد تا مانند همصنفانشان در مراکز خرید و پاساژها بتوانند در چارچوب محدودیتهای جدید به فعالیتشان ادامه دهند.