تاریخ انتشار: ۰۷:۴۴ - ۲۱ آبان ۱۳۹۹

چرا عزای شکست ترامپ را گرفته‌اند؟

این گروه با وجود ترامپ می‌توانست تمام تقصیر‌ها را به گردن ترامپ بیندازد و شعار نفی مذاکره نیز با وجود ترامپ منطقی می‌نمود. از سوی دیگر با وجود ترامپ گروه‌های دوم تا پنجم تضعیف و تنها دو گروه اول و پنجم تقویت می‌شدند و این نیز به سود این دو گروه بود که حذف گروه‌های مزاحم را در ذیل این ساختار دوقطبی شاهد می‌شدند.

اقتصاد۲۴ -  عباس عبدی: یکی از نکات عجیبی که در ایران دیده می‌شود، عمق و گستره وسیع تناقضات سیاسی است که نزد برخی افراطیون دیده می‌شود. در حقیقت وجود همین تناقضات رفتاری است که ناظران سیاسی را به این نتیجه می‌رساند که این جماعت جایگاه درخور و رو به رشدی نخواهند داشت.

یکی از موارد این تناقض در انتخابات امریکا ظاهر شد. این گروه که معمولا عکس مرحوم قاسم سلیمانی را در پروفایل‌های خود گذاشته‌اند و همواره به ایشان ارادت ورزیده و استناد می‌کنند و یاد و خاطره او را گرامی می‌دارند، به‌طور طبیعی باید از شکست قاتل او خوشحال شوند و حتی شیرینی پخش کنند، پس چرا برخلاف این انتظار طبیعی، آنان غمگین هستند و گویی در انتخاب احمدی‌نژاد شکست خورده‌اند؟! علت این رفتار چیست؟ به نظر می‌رسد که شکست ترامپ بر ۵ گروه عمده سیاسی آثار به نسبت متفاوتی دارد.
بیشتر بخوانید:شرط حسین شریعتمداری برای مذاکره با بایدن
گروه اول، براندازان رادیکال ایران هستند. همه امید آنان به حمایت خارجی و تنگ کردن کمربند تحریم‌های ترامپ بود. گوشه چشمی هم به درگیری نظامی داشتند. البته این‌ها دو دسته‌اند. یک دسته کنشگران فعال که حاضر بودند پیاده‌نظام ترامپ شوند و دسته دیگر که واقعا خسته و مستاصل هستند و هیچ امیدی برای بهبود ندارند جز اینکه معتقدند آنچه قرار است ذره‌ذره انجام شود، بهتر است یک‌باره بر سرمان نازل شود.

شکست ترامپ بدون تردید دسته اول این گروه را دچار انفعال و یأس و سرخوردگی می‌کند؛ اینکه خود را آویزان منافع و سیاست کشور‌های دیگر کردن این تبعات را هم دارد. ولی دسته دوم ممکن است منفعل‌تر شوند یا ممکن است به سوی شیوه‌های عاقلانه‌تری گرایش پیدا کنند.

گروه دوم منتقدان ساختاری و بیرون نظام هستند که مخالف دخالت خارجی و تحریم نیز هستند. این‌ها به علل گوناگون از شکست ترامپ خوشحال می‌شوند، چون تضعیف گروه اول به نفع آنان است. آنان به درستی معتقدند با وجود تحریم و فقیر شدن مردم هیچ تحول مثبتی رخ نخواهد داد. تحولات اجتماعی فقط ساخته دست این و آن شخص و گروه نیست، بلکه محصول توسعه و پیشرفت اجتماعی نیز هست و مردمی که دغدغه نان شب را داشته باشند، نمی‌توانند برای ساختن جامعه‌ای آباد و آزاد زمان و شیوه مناسبی را صرف و انتخاب کنند. شاید بتوانند خراب کنند، ولی ساختن موضوعی است فراتر از تخریب؛ بنابراین گروه دوم نیز کمابیش از سقوط ترامپ استقبال می‌کنند هر چند نگران سوءاستفاده‌های سیاسی در داخل کشور نیز هستند.

گروه سوم اصلاح‌طلبان و طرفداران خط‌مشی اصلاح‌طلبانه هستند که قطعا از این شکست استقبال می‌کنند و آن را فرصت مناسبی برای بهبود امور مردم می‌دانند، چون ادامه حضور ترامپ در کاخ سفید موجب قطبی‌تر شدن جامعه ایران حول دو گروه براندازان و هسته سخت اصولگرایی می‌شود و بازی را برای نیرو‌های میانه سخت می‌کند. اکنون با رفتن ترامپ این دو قطب تضعیف شده و نیرو‌های اصلاح‌طلب میدان بازتری برای ایفای نقش پیدا می‌کنند و حرف‌شان نیز بیشتر شنیده می‌شود و این خشنودی از رفتن ترامپ را نیز آشکارا اظهار می‌دارند.

گروه چهارم بخش مهمی از اصولگرایان خاموش هستند که دستی در کار‌های حکومت دارند و دنبال جنگ با جهان نیستند. ولی صدای آنان بلند نیست و از حیث موضع‌گیری خارجی رادیکال و غیرمسوول نیستند. این گروه به صورت خاموش از شکست ترامپ خوشحال هستند. اگرچه در مواضع رسمی ممکن است بگویید فرقی میان این دو نیست.

و، اما گروه پنجم تندروان داخلی هستند که به‌طور قطع ناراحتی آنان از شکست ترامپ کمتر از عزای گروه اول نیست. علت ناراحتی این گروه خراب شدن یکی از پایه‌های مهم راهبرد سیاسی آنان است. در واقع آنان دنبال تقابل با ایالات متحده و نیز یکدست کردن فضای سیاسی داخل هستند. ولی دوست ندارند که این تقابل به دست خودشان رخ دهد، زیرا جامعه این را نمی‌پذیرد؛ بنابراین از حضور ترامپ در کاخ سفید خوشحال بودند، چراکه سیاست‌های او به نوعی تاییدکننده و زمینه‌ساز سیاست‌های تقابل‌جوی این گروه است.

این گروه با وجود ترامپ می‌توانست تمام تقصیر‌ها را به گردن ترامپ بیندازد و شعار نفی مذاکره نیز با وجود ترامپ منطقی می‌نمود. از سوی دیگر با وجود ترامپ گروه‌های دوم تا پنجم تضعیف و تنها دو گروه اول و پنجم تقویت می‌شدند و این نیز به سود این دو گروه بود که حذف گروه‌های مزاحم را در ذیل این ساختار دوقطبی شاهد می‌شدند.

تناقض این سیاست کجاست؟ اینکه خود را طرفدار قاسم سلیمانی معرفی کنی، ولی بر تداوم قدرت قاتل او خوشحال باشی. حالا هم راه افتاده‌اند که جملات گفته و نگفته بایدن را علیه شهید سلیمانی برجسته کنند. در حالی که قاتل او که به این عمل افتخار می‌کرد حی و حاضر است و عزای برکناری او را گرفته‌اند.
ارسال نظر