اقتصاد۲۴ - نصراله دریابیگی، دبیر اجرائى خانه کارگر و رئیس هیئت مدیره کانون کارگران بازنشسته و مستمرى بگیران استان مازندران و عضو هیئت مدیره کانون عالى بازنشستگان کشور در نامه اى سرگشاده به رئیس جمهورى، ضمن تشریح اوضاع اسفناک معیشتى کارگران بازنشسته و مستمرى بگیران تأمین اجتماعى و تبعیض آشکار در اجراى قانون همسانسازى حقوق کارمندان بازنشسته کشورى و لشگرى و بازنشستگان و مستمرى بگیران سازمان تأمین اجتماعى، کم لطفى به این قشر شریف را هشدار داد.
متن این نامه به شرح ذیل است:
جناب آقای دکتر روحانی ریاست محترم جمهوری اسلامی ایران
با سلام و تحیات الهی
احتراماً همانگونه که مستحضرید شرایط کنونی اقتصاد کشور با تأثیر بسیار منفی بر معیشت زندگی مردم بویژه برای اقشار کم درآمد و ناتوان اقتصادی، بویژه برای کارگران و بازنشستگان صندوق تأمین اجتماعی وضع ناگواری را برای آنان موجب گردید که اگر نبود علقه و ارادت دینی و ملی این غیرتمندان عزتمند که روزگار سختی را در شروع انقلاب و نهضت و در ادامه در مقابله با دشمن متجاوز در طول هشت سال جنگ وپس از آن شانه زیر بار سنگین دوران سازندگی نهادن و بی توقع و قانع سختی این دوران پرالتهاب و دشوار را متحمل شدن، شاید اکنون کشور در قبال خشمهای فروخفته ناشی از این وضع که ربطی به نظام و انقلاب نداشته و همه آن را ناشی از سهل انگاری و بی توجهی و جنایات اقتصادی عدهای از افراد ناآگاه و شاید بدخواه که بعضاً تقرّبی به حوزههای تقننی و اجرایی دارند، میدانیم، قطعاً مواجه با چالشهای سنگین بودیم؛ که خدا نیاورد آن روز را برای سرزمینی، چون ایران سرافراز که خونهای پاکی از مردان و زنان با شرافت این مرز و بوم برای پابرجایی و استمرار حکومت دینی و اسلامی و در پناه آن بهرهمند از حاکمیت ارزشها و آزادی هدیه و حفظ کیان و آرمانهای آنرا به جان و مال و آبروی خویش خریده اند.
آقای رئیس جمهور: میدانیم که انشاء الله آشنا هستید به این درد که معوق ماندن قریب به هشت ماه اندک حقوق ماهیانه کارگران اجاره نشین یعنی چه و خسارات آن چیست. میدانیم که میدانید شرمندگی بازنشستگانی که هنوز از رنج خانه دار نبودن و مستأجری زندگی کردن، به گرفتاری انواع بیماری دوران پیری هم مبتلا شدن و شرمندگی در مقابل فرزندان و نوهها یعنی چه؟ و قطعاً از وضع اسفناک بیکاری جوانان که اکنون تحمیل فشاری دیگر به خانوادههای بازنشستگان میباشد، مطلع اید و ایضاً از شرمندگی این جماعت یار وفادار که هر جا و هر زمان هل من ناصری از نظام بلند شد، اینانند که لبیک گویان خود و فرزندانشان در خدمت نظامند.
آقای رئیس جمهور: اگر بخواهیم مصداقاً اشارهای به یکی ازین جفا و ستم بناحق روا رفته بر بازنشستگان صندوق تأمین اجتماعی اشاره نمائیم. مسئله طرح همسان سازی بازنشستگان عضو این صندوق میباشد. اما بدواً لازم میدانیم تا نهایت سپاس و قدردانی خود را از جناب "شریعتمداری" وزیر محترم تعاون، کار و رفاه اجتماعی همچنین جناب "سالاری" مدیر عامل محترم سازمان تأمین اجتماعی که همتّی را از خود پس از سالها وعدههای تحقق نیافته، این طرح مبذول داشته اند، ابراز نمائیم. و، اما بعد، همانگونه که مستحضرید
اولاً قریب به دو دهه، اجرای طرح همسان سازی به بهانه صدها هزار میلیارد تومان بدهی دولت به صندوق سازمان تأمین اجتماعی معوق مانده بود؛ و مستحضرید که تمامی وجوه سازمان، حق کارگران و بازنشستگان میباشد و دولت نه تنها به این صندوق ریالی کمک و مساعدتی ندارد بلکه همواره و طی دورههای مختلف به آن دست درازی و صدها هزار میلیارد تومان به آن بدهکار میباشد.
ثانیاً طرح همسان سازی برای همه صندوقهای مختلف از کشوری و لشگری و تأمین اجتماعی در قانون برنامه آمده بود. سؤال این است چرا از محل بودجه و درآمد دولت به صندوق کشوری و لشگری برای این طرح پرداخت شد، اما برای صندوق تأمین اجتماعی نه تنها ریالی پرداخت نگردید. بلکه در قالب واگذاری چند بنگاه اقتصادی ورشکسته که خود بار مالی منفی برای صندوق سازمان تأمین اجتماعی دارد، شعار پرداخت برای همسان سازی داده اند. مگر بازنشستگان صندوق تأمین اجتماعی سهیم از بیت المال نیستند که دولت از جیب تهی ما حوالهی پرداخت داده است.
ثالثاً: چرا هیچ تناسبی در طرح همسان سازی بین بازنشستگان ٢ صندوق مذکور نیست، زیرا حداقلها و حداکثر افزایشات صندوق کشوری با صندوق تأمین اجتماعی تا این اندازه تفاوت فاحشی دارد.
آقای رئیس جمهور ما حق خود را میخواهیم با این مقدمه سؤال بازنشستگان عضو صندوق تأمین اجتماعی این است که چرا دولت در اجرای قانون همسان سازی برای بازنشستگان تأمین اجتماعی این مقدار از عدالت و انصاف دور و دورتر شده است.
آیا بازنشستگان عضو صندوق تأمین اجتماعی، در محیطی دور از جامعه کنونی زندگی مینمایند؟! آیا بودجهای که برای همسان سازی حقوق بازنشستگان کشوری و لشگری تأمین اعتبار گردید، از محل درآمدهای عمومی نیست اگر نیست که دروغ است و اگر هست پس چرا نباید این جمعیت حدود ٣/٥ میلیونی از آن بی بهره و در مقابل افراد مشابه از آن بهرهمند باشند؛ و یا اینکه چرا دولت به تکلیف خود در پرداخت بدهی صندوق سازمان تأمین اجتماعی عمل نمینماید؛ و یا چرا پرداخت اندک بودجه تخصیص یافته برای بازنشستگان تأمین اجتماعی از جیب بازنشستگان برداشته شد؟! مگر نه اینکه بودجه همسان سازی حقوق بازنشستگان کشوری و لشکری از جیب دولت و از منابع در آمد عمومی کشور بود؟!
جناب رئیس جمهور: کاسه صبر بازنشستگان تأمین اجتماعی در حال سرریز شدن است. وقت زیادی برای شما با توجه به سال آخر ریاست جمهوری در زدودن آثار منفی این وضع بجا نمانده؛ لذا امید داریم با دستور و نظارتی که میفرمائید با از بین بردن این تبعیض ناروا و با تخصیص اعتبار لازم از بودجه عمومی، موجبات کاستی اجرای نظام همسان سازی حقوق بازنشستگان عضو صندوق تأمین اجتماعی را همانند و برابر با بازنشستگان سایر صندوقهای کشوری و لشکری فراهم فرمائید و دل حدود ده میلیون نفر از بهرهمندان این اقدام، اعم از بازنشستگان و عائله آنان را شاد و از بجا ماندن هرگونه آثار منفی در این خصوص در دوره مسئولیت خطیرتان در مسند ریاست دولت جلوگیری فرمائید.
متن این نامه به شرح ذیل است:
جناب آقای دکتر روحانی ریاست محترم جمهوری اسلامی ایران
با سلام و تحیات الهی
احتراماً همانگونه که مستحضرید شرایط کنونی اقتصاد کشور با تأثیر بسیار منفی بر معیشت زندگی مردم بویژه برای اقشار کم درآمد و ناتوان اقتصادی، بویژه برای کارگران و بازنشستگان صندوق تأمین اجتماعی وضع ناگواری را برای آنان موجب گردید که اگر نبود علقه و ارادت دینی و ملی این غیرتمندان عزتمند که روزگار سختی را در شروع انقلاب و نهضت و در ادامه در مقابله با دشمن متجاوز در طول هشت سال جنگ وپس از آن شانه زیر بار سنگین دوران سازندگی نهادن و بی توقع و قانع سختی این دوران پرالتهاب و دشوار را متحمل شدن، شاید اکنون کشور در قبال خشمهای فروخفته ناشی از این وضع که ربطی به نظام و انقلاب نداشته و همه آن را ناشی از سهل انگاری و بی توجهی و جنایات اقتصادی عدهای از افراد ناآگاه و شاید بدخواه که بعضاً تقرّبی به حوزههای تقننی و اجرایی دارند، میدانیم، قطعاً مواجه با چالشهای سنگین بودیم؛ که خدا نیاورد آن روز را برای سرزمینی، چون ایران سرافراز که خونهای پاکی از مردان و زنان با شرافت این مرز و بوم برای پابرجایی و استمرار حکومت دینی و اسلامی و در پناه آن بهرهمند از حاکمیت ارزشها و آزادی هدیه و حفظ کیان و آرمانهای آنرا به جان و مال و آبروی خویش خریده اند.
آقای رئیس جمهور: میدانیم که انشاء الله آشنا هستید به این درد که معوق ماندن قریب به هشت ماه اندک حقوق ماهیانه کارگران اجاره نشین یعنی چه و خسارات آن چیست. میدانیم که میدانید شرمندگی بازنشستگانی که هنوز از رنج خانه دار نبودن و مستأجری زندگی کردن، به گرفتاری انواع بیماری دوران پیری هم مبتلا شدن و شرمندگی در مقابل فرزندان و نوهها یعنی چه؟ و قطعاً از وضع اسفناک بیکاری جوانان که اکنون تحمیل فشاری دیگر به خانوادههای بازنشستگان میباشد، مطلع اید و ایضاً از شرمندگی این جماعت یار وفادار که هر جا و هر زمان هل من ناصری از نظام بلند شد، اینانند که لبیک گویان خود و فرزندانشان در خدمت نظامند.
آقای رئیس جمهور: اگر بخواهیم مصداقاً اشارهای به یکی ازین جفا و ستم بناحق روا رفته بر بازنشستگان صندوق تأمین اجتماعی اشاره نمائیم. مسئله طرح همسان سازی بازنشستگان عضو این صندوق میباشد. اما بدواً لازم میدانیم تا نهایت سپاس و قدردانی خود را از جناب "شریعتمداری" وزیر محترم تعاون، کار و رفاه اجتماعی همچنین جناب "سالاری" مدیر عامل محترم سازمان تأمین اجتماعی که همتّی را از خود پس از سالها وعدههای تحقق نیافته، این طرح مبذول داشته اند، ابراز نمائیم. و، اما بعد، همانگونه که مستحضرید
اولاً قریب به دو دهه، اجرای طرح همسان سازی به بهانه صدها هزار میلیارد تومان بدهی دولت به صندوق سازمان تأمین اجتماعی معوق مانده بود؛ و مستحضرید که تمامی وجوه سازمان، حق کارگران و بازنشستگان میباشد و دولت نه تنها به این صندوق ریالی کمک و مساعدتی ندارد بلکه همواره و طی دورههای مختلف به آن دست درازی و صدها هزار میلیارد تومان به آن بدهکار میباشد.
ثانیاً طرح همسان سازی برای همه صندوقهای مختلف از کشوری و لشگری و تأمین اجتماعی در قانون برنامه آمده بود. سؤال این است چرا از محل بودجه و درآمد دولت به صندوق کشوری و لشگری برای این طرح پرداخت شد، اما برای صندوق تأمین اجتماعی نه تنها ریالی پرداخت نگردید. بلکه در قالب واگذاری چند بنگاه اقتصادی ورشکسته که خود بار مالی منفی برای صندوق سازمان تأمین اجتماعی دارد، شعار پرداخت برای همسان سازی داده اند. مگر بازنشستگان صندوق تأمین اجتماعی سهیم از بیت المال نیستند که دولت از جیب تهی ما حوالهی پرداخت داده است.
ثالثاً: چرا هیچ تناسبی در طرح همسان سازی بین بازنشستگان ٢ صندوق مذکور نیست، زیرا حداقلها و حداکثر افزایشات صندوق کشوری با صندوق تأمین اجتماعی تا این اندازه تفاوت فاحشی دارد.
آقای رئیس جمهور ما حق خود را میخواهیم با این مقدمه سؤال بازنشستگان عضو صندوق تأمین اجتماعی این است که چرا دولت در اجرای قانون همسان سازی برای بازنشستگان تأمین اجتماعی این مقدار از عدالت و انصاف دور و دورتر شده است.
آیا بازنشستگان عضو صندوق تأمین اجتماعی، در محیطی دور از جامعه کنونی زندگی مینمایند؟! آیا بودجهای که برای همسان سازی حقوق بازنشستگان کشوری و لشگری تأمین اعتبار گردید، از محل درآمدهای عمومی نیست اگر نیست که دروغ است و اگر هست پس چرا نباید این جمعیت حدود ٣/٥ میلیونی از آن بی بهره و در مقابل افراد مشابه از آن بهرهمند باشند؛ و یا اینکه چرا دولت به تکلیف خود در پرداخت بدهی صندوق سازمان تأمین اجتماعی عمل نمینماید؛ و یا چرا پرداخت اندک بودجه تخصیص یافته برای بازنشستگان تأمین اجتماعی از جیب بازنشستگان برداشته شد؟! مگر نه اینکه بودجه همسان سازی حقوق بازنشستگان کشوری و لشکری از جیب دولت و از منابع در آمد عمومی کشور بود؟!
جناب رئیس جمهور: کاسه صبر بازنشستگان تأمین اجتماعی در حال سرریز شدن است. وقت زیادی برای شما با توجه به سال آخر ریاست جمهوری در زدودن آثار منفی این وضع بجا نمانده؛ لذا امید داریم با دستور و نظارتی که میفرمائید با از بین بردن این تبعیض ناروا و با تخصیص اعتبار لازم از بودجه عمومی، موجبات کاستی اجرای نظام همسان سازی حقوق بازنشستگان عضو صندوق تأمین اجتماعی را همانند و برابر با بازنشستگان سایر صندوقهای کشوری و لشکری فراهم فرمائید و دل حدود ده میلیون نفر از بهرهمندان این اقدام، اعم از بازنشستگان و عائله آنان را شاد و از بجا ماندن هرگونه آثار منفی در این خصوص در دوره مسئولیت خطیرتان در مسند ریاست دولت جلوگیری فرمائید.