اقتصاد۲۴ - در توافقی که منجر به تصویب برجام شد، دولت جمهوری اسلامی ایران، پروتکل الحاقی سازمان بین المللی انرژی اتمی را نیز پذیرفت؛ پروتکلی که اجازه دسترسی به بازرسان آژانس را برای بازدید از مراکز ایران فراهم میکرد که این رویه تا به امروز نیز ادامه داشته است. از سویی دولت ترامپ نیز به دنبال آن بود تا با خروج از برجام این توافق را ناکارآمد نشان دهد و متعاقبا تحریمهای شدیدی نیز علیه ایران اعمال کرد. از سوی دیگر اروپاییها نیز با وعده هایشان که هیچ گاه جنبه اجرایی به خود نگرفت در تلاش بودند تا به هر نحوی که شده پوسته برجام را حفظ کنند و مانع از نابودی کامل این توافق شوند.
این همه ماجرا نبود چرا که واشنگتن به علاوه این مورد هدف پنهان دیگری هم داشت و آن تحریک تهران برای خروج از برجام بود تا اجماع دیگر کشورهای غربی ایران را به میز مذاکره بکشاند و طی آن توافقی فراگیر را با موضوعاتی، چون کاهش نفوذ منطقهای و توقف فعالیتهای موشکی به جمهوری اسلامی ایران تحمیل کنند. همزمان اگرچه ایران در ۵ مرحله تعهدات برجامی خود را کاهش داد، اما به ادامه رایزنیها و همکاریها با کشورهای اروپایی ادامه داد و با ادامه حضور در این توافق وارد زمین بازی ترامپ نشد.
اگرچه ایران تا کنون از مزایای اقتصادی برجام بهره نبرده، اما حفظ و تداوم این توافق تا حدود زیادی توانسته است راه را به روی زیاده طلبیهای آمریکایی و اروپایی ببندد.
با مشخص شدن رئیس جمهوری جدید آمریکا دولتی در هفتههای آینده به روی کار خواهد آمد که رویکردش بازگشت به توافق هستهای با ایران است. در این زمینه هنوز شروطی هم اعلام نشده و دست اندرکاران برجام در دوره باراک اوباما رئیس جمهور سابق آمریکا نیز معتقدند که بایدن باید بدون پیش شرط وارد این توافق شود و اگر قرار است شروطی هم مطرح شود در مذاکرات احتمالی آتی مورد بررسی قرار گیرد.
در بحبوحه چنین تحولاتی مجلس شورای اسلامی ایران در اقدامی کلیات و جزئیات طرح اقدام راهبردی ایران برای لغو تحریمها را به تصویب رسانده و از دولت خواسته تا آن به مرحله اجرایی درآورد. نکتهای که توجه به آن ضروری بوده این است که موضوعات و مسائل هستهای به شورای عالی امنیت ملی ایران مرتبط است که به نوعی در زیر مجموعه نهاد رهبری قرار داد. بالطبع در موضوعات مربوط به مسائل هستهای این شورای امنیت ملی است که باید با مشورت با مقام معظم رهبری تصمیم گیری کند؛ بنابراین اینطور نیست که هر آنچه مجلس میگوید دولت ملزم به اجرای آن باشد. تأیید نهایی طرح مجلس و ملزم شدن دولت به اجرای آن قطعا بازی در زمین دشمن محسوب میشود؛ اگر اروپاییها و آمریکاییها این طور برداشت کنند که هدف خروج از برجام است، در این صورت راه برای اجماع غربی ـ آمریکایی علیه ایران باز خواهد شد. آنها با این استدلال که پوسته برجام هم از بین رفته است.
بیشتر بخوانید: شعارزدگی بلای جان مجلس
مذاکرات جدیدی را بهانه خواهند کرد که علاوه بر مسائل هستهای موضوعات منطقهای و موشکی ایران را نیز در بر بگیرد تا در این صورت بتوانند برجام فراگیرتری را با ایران به امضا برسانند. چنین روندی میتواند سالها به طول بینجامد و تحریمهای فعلی نیز همچنان پابرجا بمانند. در این صورت اروپاییها میتوانند بهانههای دیگر از جمله قطعنامههای شورای امنیت و مکانیسم ماشه را مطرح کنند؛ اقدامی که در طول دوره ترامپ آمریکا نتوانست آن را اجرایی کند.
در مجموع اجرایی شدن طرح مجلس نمیتواند به نفع ایران باشد، چرا که تلاشها برای لغو تحریمهای ایران به نتیجه نخواهد رسید، در آن سو در خصوص اروپاییها نیز شاهد بودیم که طی این سالها بدون آمریکا نتوانسته اند کاری از پیش ببرند و از همین رو شاید اقدام ایران همانطور که اشاره کردم موجب تشکیل اجماع دوباره به علاوه خواستههای جدید در دیگر موضوعات شود. به بیان سادهتر و واضحتر اگر تحولات سالهای اخیر را بررسی کنیم در مییابیم که آغاز چنین روندی طرح و نقشه دولت ترامپ بود تا با تحریک موجبات خروج ایران از برجام را فراهم سازند و سپس با فشار تهران را به میز مذاکره بکشانند. باید به یاد داشته باشیم که این صبر استراتژیک ایران بود که مانع از این روند شد. برای جمع بندی باید اشاره کرد که در طول مدت باقی مانده از دوره ترامپ باید از تصمیمات احساسی و بدون بازگشت خودداری کرد. همواره باید این ذهنیت باقی بماند که این آمریکا بود که از برجام خارج شد و قطعنامه سازمان ملل را زیر پا گذاشت و این تهران بود که همواره به این توافق پایبند ماند.
نکتهای دیگری که باید مدنظر داشته باشیم این است که ایران باید مذاکرات برجام را با هر مذاکراتی که در آینده ممکن است انجام شود تفکیک کند؛ مسائلی مهمی مانند نفوذ در منطقه، مسائل موشکی و غیره...
در آمریکا شرایط به گونهای است که رئیس جمهور منتخب اکثر مهرههای کابینه خود را تعیین کرده است و بعید به نظر میرسد که ترامپ در این فرصت باقی مانده دست به عملیاتی علیه ایران حتی از نوع محدود آن بزند چرا که نیازمند اجماع و توافقاتی در آمریکا است. دولت ترامپ در این اواخر دوره خود نیز تصمیم بر این گرفته که بخشی از نیروهای خود را از خاک عراق و افغانستان نیز خارج کند. در همین حال ایران در ماههای اخیر مواضع محتاطانهای را داشته و بهتر است همین عملکرد را در سیاست خارجی تداوم بخشد که مانع از تحریک آمریکا و بهانه دادن به دست دشمن میشود. در مسائل منطقهای همچون، سوریه، عراق، خلیج فارس، بحران قره باغ این رویکرد ایران کاملا محسوس است.
به عنوان نکته آخر نیز باید باید نگاهی به رویکرد دموکراتها در سیاست خارجی نیز داشته باشیم؛ اگرچه سیاست خارجی آنها با جمهوری خواهان تفاوت چندانی ندارد، اما این حزب و تیم بایدن مبنا را بر اساس دیپلماسی قرار میدهند و بکارگیری قدرت نرم را به اقدام نظامی ترجیح میدهند.