اقتصاد۲۴ - یک عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام با بیان اینکه مهمترین دلیل ناکارآمدی دولتها، ناکارآمدی مدیریت است، گفت: در کشورهایی که ثبات مدیریت وجود دارد، مدیر میداند به خاطر یک اختلاف سلیقه تغییر نمیکند و شجاعت در تصمیمگیری پیدا میکند.
وی همچنین اظهار کرد: متاسفانه در برخی موارد بخاطر ناکارآمدی مدیریتی به عقب برگشته ایم. ما در کشور شاهد حرکات سیکلی و گردشی هستیم. از یک نقطه شروع میکنیم به نقطهای دیگر میرسیم، ولی مدیر بعد که لزوما مدیر دولت بعدی هم نیست و در همان دولت منصوب میشود، مسیر را ادامه نمیدهد.
رئیس بنیاد امید ایرانیان ادامه داد: مدیر دنبال تهیه کارنامه قابل قبول خود است و نگاه بلند مدت ندارد و بنابراین فقط رنگ و روغن کاری میکند. ساختمان در حال فروپاشی است، اما ما ساختمان را رنگ میکنیم تا ظاهر حفظ شود.
متن کامل گفتگو با محمدرضا عارف درباره عوامل موثر در کارامدی و ناکارآمدی دولتها به شرح زیر است:
این عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام با بیان اینکه مهمترین چالش ما در چهار دهه گذشته مساله کارآمدی است، گفت: بنابراین باید در محافل علمی و دانشگاهی و با استفاده از نظر نخبگان بحث و بررسی کنیم که دولتها تا چه اندازهای کارآمدی داشته است. خبرگزاری ایسنا موضوع را درست انتخاب کرده است، اما باید به این موضوع به عنوان یک پروژه بلند مدت نگاه کرد و مختص انتخابات سال آینده نباشد.
وی درباره تعریف کارآمدی دولت اظهار کرد: من معتقدم که کارآمدی در دولتها رابطه مستقیمی با مشروعیت دولتها دارد. دولتی که کارآمد نباشد با بحران مشروعیت مواجه میشود و بحران مشروعیت و بحران کارآمدی، سیستم را با چالش موجودیت مواجه میکند. در سیستم و نظام سیاسی ما دولت به قوه مجریه گفته میشود حال آنکه مشروعیت و کارآمدی مربوط به همه ارکان حکومت است. از این رو در دهه پنجم انقلاب که دهه پختگی یک نظام سیاسی است ما باید معطوف به لوازم علمی و تجارب گذشته بتوانیم چالش ناکارآمدی را پشت سر بگذاریم.
عارف هچنین با اشاره به اینکه مردم مهمترین سرمایه نظام و انقلاب هستند که پای انقلاب و نظام ایستاده اند و انتظار این است که به مطالبات این سرمایه لایزال پاسخ مناسبی و در خور داده شود، خاطرنشان کرد: با بررسی عملکردها به ناکارآمدی نسبت به وضعیت مطلوب و شعارهای اصلی انقلاب اسلامی مواجه میشویم. این پرسش مطرح میشود که چقدر موفق شدیم به اهداف انقلاب برسیم؟ بله حرکت در مسیر شعارها و اهداف انقلاب انجام شده است، اما آیا ما توانسته ایم در این مسیر به اهداف خود برسیم؟ یا چقدر از اهداف مطرح شده فاصله داریم؟ اینجااست بحث ناکارآمدی مطرح میشود.
بحث شایسته سالاری در انتخاب مدیران چندان مطرح نیست
رئیس بنیاد امید ایرانیان تصریح کرد: مهمترین دلیل ناکارآمدی در کشور، ناکارآمدی مدیریت است، زیرا مدیران براساس شاخصها و استانداردها انتخاب نمیشوند و در واقع بحث شایسته سالاری چندان مطرح نیست. من نمیخواهم نقد فرد کنم بلکه نقد شخصیت میکنم. ممکن است فرد درستی را جای نامناسب گذاشته ایم یا هدف گذاری غیرواقعی انجام داده ایم. اگر عملکرد چهاردهه گذشته را بررسی کنیم، متاسفانه در برخی موارد بخاطر ناکارآمدی مدیریتی به عقب برگشتهایم. ما در کشور شاهد حرکات سیکلی و گردشی هستیم. از یک نقطه شروع میکنیم به نقطهای دیگر میرسیم، ولی مدیر بعد که لزوما مدیر دولت بعدی هم نیست و در همان دولت منصوب میشود، مسیر را ادامه نمیدهد.
بیشتر بخوانید: عارف نامزد انتخابات ۱۴۰۰ میشود؟
وی با مطرح کردن مثالی در این زمینه گفت: زمانی که من رئیس دانشگاه تهران بودم، در حال اجرای طرح ساماندهی این دانشگاه بودم که طرح بسیار موفقی بود و همه نهادهای دست اندرکار با این طرح موافق بودند. در ادامه، دولت اصلاحات روی کار میآید و من به کابینه میروم و رئیس بعدی دانشگاه که با نظر و توصیه خود ما انتخاب شده بود، این طرح را کنار گذاشت. دولت عوض نشده بود و من هم که بانی این طرح بودم حذف نشده بودم و به اصطلاح ارتقای وضعیت گرفته بودم، اما طرح اجرا نمیشود تا سه سال بعد که رئیس بعدی اجرای طرح را پیگیری میکند، ولی به شرایط بی پولی دولت میخورد البته طرح با جدیت جلو رفت.
وقتی مدیر عوض میشود، برنامهها متوقف میشود
عارف با بیان اینکه وقتی یک مدیر حتی در داخل یک جریان سیاسی و یک دولت تغییر میکند، برنامههای در حال اجرا بعضا متوقف میشود، افزود: در واقع این ضعف مدیر جدید است که اقداماتی که پیش از او انجام شده را با برطرف کردن اشکالات، ادامه نمیدهد. مشکل ما در ایجا مشکل فرهنگی و فردگرایی است که یک مدیر میخواهد مطرح کند که «من» چه کرده ام نه اینکه «ما» چه کرده ایم و دنبال ایجاد کارنامه کوتاه مدت برای خود است. بی اعتنایی به قانون در خیلی از مدیران حس میشود و مدیر افتخار هم میکند که به قانون بی اعتنا است، چون قانون را خودش ننوشته است. حتی شاهد هستیم که وقتی دورهای جدید از مجلس آغاز میشود، بی اعتنایی به مصوبات مجلس قبلی هم در مجلس جدید و در مرکز قانون گذاری به چشم میخورد و قانونی که هنوز چندان اجرایی نشده است، مجددا دستخوش تغییرات میشود.
رئیس فراکسیون امید مجلس دهم با بیان اینکه فرد پاسخگوی عملکرد خود نیست، خاطرنشان کرد: اگر ما میتوانستیم به جای فرد، جمع را به پاسخگویی مجبور کنیم این مسائل پیش نمیآمد. اگر دولتها و مدیران حزبی انتخاب میشدند و مجبور بودند به حزب پاسخگو باشند و حزب هم پاسخگوی مردم باشد فردگرایی کاهش مییافت. در ایران در زمان انتخابات، ائتلافها شکل میگیرد و بعد انتخابات هم عمر ائتلاف یا به پایان رسیده و ائتلافها پاسخگوی عملکردها نیستند.
هیچ راهی جز استفاده از تجارب دیگران نداریم
وی با اشاره به نقش بی توجهی به تجارب گذشته در شکل گیری ناکارآمدی، گفت: چقدر نمایندگان مجلس با نمایندگان قبلی جلسه گذاشته و از آنها مشورت میگیرند؟ چند وزیر از مشورت و مشاوره وزیران قبلی استفاده میکنند؟ چقدر به مصوبات و تصمیمات قبلی احترام گذاشته میشود؟ اگر فرهنگ مشورت با مسئولان پیشین، کار جمعی و احترام به قانون نهادینه شود بخشی از مشکلات ما هم حل میشود. طبیعی است که وقتی از تجربه مدیران داخلی استفاده نمیشود، از تجربه مدیران کشورهای دیگر هم استفاده نخواهد شد. ما در زمینه استفاده از تجربیات دنیا فرهنگ سازی نکرده ایم این در حالی است که ضرورت دارد که از تجربه سایر کشورها با توجه به شرایط کشور خود استفاده کنیم البته نه اینکه صرفا دنبال الگوبرداری باشیم.
عارف ادامه داد: ما باید اصول حکومتداری خوب را براساس شرایط کشور خود بومی سازی کنیم. البته در مساله اقتصاد اصول ثابتی در همه دنیا وجود دارد که باید تورم کاهش پیدا کند، رشد اقتصادی حاصل و مشکل بیکاری و معیشت مردم حل شود، اما در بخشهای اجتماعی و فرهنگی اولویتهای کشورها متفاوت است با این حال در همین حوزهها هم باید از تجارب سایر کشورها استفاده کنیم. در واقع ما هیچ راهی جز استفاده از تجارب دیگران نداریم، اما این تجارب باید با توجه به شرایط کشور استفاده شود، زیرا لزوما نمیتوانید برنامه یک صفحهای یک کشور را بیاورید و ترجمه کنید و بگویید این میشود برنامه ما. اگر شما این کار را انجام دهید، حتما شکست میخورید. ما هیچ راهی جز تعامل با دنیا نداریم. میتوانیم برای بخشهای مختلف علمی، اقتصادی، فرهنگی و بهداشتی از تجارب کشورها استفاده کنیم و نیازی نیست خود را محدود به چند کشور کنیم. شاید در کنترل یک بیماری، یک کشور آفریقایی موفق بوده است. البته که کشورهایی که سنخیت بیشتری با ما دارند، تجارب بهتری میتوانند در اختیار ما بگذارند.
هرجا ثبات مدیریت وجود داشته است، شاهد کارآمدی هم بوده ایم
این عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام در ادامه با بیان اینکه یکی دیگر از دلایل ناکارآمدی، بی ثباتی مدیریتی است، اظهار کرد: در کشورهایی که ثبات مدیریت وجود دارد، مدیر میداند به خاطر یک اختلاف سلیقه تغییر نمیکند و شجاعت در تصمیم گیری پیدا میکند در کشور ما هرجا ثبات مدیریت وجود داشته است، شاهد کارآمدی هم بوده ایم. ستاد توسعه نانو در سال ۸۲ در دولت تصویب و تشکیل شد. درآن مقطع کشورهایی که در این زمینه فعالیت میکردند، انگشت شمار بودند و ما پیشتاز شدیم و هدفگذاری دست یافتنی و جهشی تعیین کردیم که تا ظرف ۱۰ سال بعد باید در بین ۱۵ کشور اول دنیا باشیم. امروز رتبه ما در نانو تک رقمی است و در بیشتر شاخصهای علم نانو وضعیت خیلی خوبی داریم. به نظر من مهمترین دلیل موفقیت ما در این بخش ثبات مدیریت و احترام دولتهای بعدی به هدف گذاری انجام شده بود. دستاوردهای ستاد نانو میتواند به عنوان یک الگو برای ثبات مدیریتی مطرح و مورد عنایت قرار گیرد.
با «تورم قانون» مواجه هستیم
وی با اشاره به اینکه در کنار بی ثباتی مدیریت، بی ثباتی قوانین و مقررات هم موثر است، تصریح کرد: گاهی مدیر عوض نمیشود بلکه قوانین و مقررات تغییر میکند و مردم نمیتوانند براساس مقررات امروز اقدامی را شروع کنند. از سویی ما با «تورم قانون» مواجه هستیم و بیش از حد قانون داریم و این قوانین در مواردی یکدیگر را نقض میکنند و زمینه تفسیر را برای کارشناس باز میگذارند. معروف است که کارشناس براساس قانون در یک مساله هم میتواند جواب مثبت بدهد و هم جواب منفی که نتبجه آن ناکارآمدی و فساد است. هر مجلسی که میآید میخواهد قانون وضع کند، زیرا معیارهای ارزیابی کمی است که مجلس چه تعداد قانون وضع کرده یا چه تعداد استیضاح کرده یا سوال کرده و به نتیجه استیضاح و سوال توجهی نمیشود. در حالی که باید قانون ساده و کم حجم نوشته شود و باید به اجرای آن باور داشته باشیم. واقعیتی است که قانون نمینویسیم که مشکلی را حل کند بلکه قانون مینویسیم که گزارش کار دهیم. شاید قانون جدید مشکلات جدیدی را هم اضافه کند.
مدیران عموما مدیران هزینه بودهاند
عارف خاطرنشان کرد: ایجاد هزینه هم موجب ناکارآمدی شده است. این پرسش مطرح است که آیا قادر هستیم همه کارهای خوب را در یک برنامه پنج ساله یا بودجه یک ساله انجام دهیم؟ ما اول شعار میدهیم و هزینه ایجاد میکنیم. مثلا میخواهیم برای بازنشستگان اقدامی انجام دهیم، قبل از آنکه کوچکترین اقدامی انجام شود و درباره منابع مالی آن فکری شود، دهها مسئول صحبت میکنند، اما وقتی وارد کار میشوند متوجه کمبود منابع میشوند. با این اقدامات توقع بازنشستگان بالا رفته است و مطالبه به حق تبدیل شده است، اما در عمل مثلا فقط سی درصد وعدهها عملی شده و در نتیجه جامعه مخاطب را طلبکار کرده ایم. مدیران ما در این چهار دهه عموما مدیران هزینه بوده اند. گاهی درآمد نفت خوب بوده است و گاهی صوری قیمت و میزان صادرات را افزایش داده و عدد سازی کرده ایم تا بگوییم منبع وجود دارد در حالیکه منبع درآمد واقعی نبوده است. گاهی هم از کیسه خلیفه بخشیده ایم و برخی معافیتها و تامین هزینهها طریق از صندوقهایی انجام شده است که وظیفه دیگری دارند. صندوقهای بیمه و تامین اجتماعی ناکارآمد شده اند، چون هزینههایی بر آنها تحمیل شده است که تامین آنها وظیفه این صندوقها نبوده است.
رئیس فراکسیون امید مجلس دهم همچنین با بیان اینکه یکی دیگر از دلایل ناکارآمدی، شعارها و وعدههای غیرقابل تحقق است، گفت: معمولا در انتخابات وعدههایی داده میشود که قطعا عملیاتی نیست. نامزدها انتخابات ریاست جمهوری یا مجلس شورای اسلامی یا نمیدانند و چنین شعارهایی میدهند که عموما ناشی از عدم اطلاع آنها از منابع و درآمدها است یا صرفا شعار میدهند و بنابراین عملکردشان با شعار و وعدهای که دادند خیلی فاصله دارد و نتیجه آن ناکارآمدی میشود. معنای ناکارآمدی فاصله عملکرد و وعدهها است، اما اگر برنامهها براساس واقعیات تنظیم شود، کارآمدی بدست میآید.
به جای اصلاح ساختار، افراد را جابجا یا جایگزین کردهایم
عارف ادامه داد: بوروکراسی یکی دیگر از دلایل ناکارآمدی محسوب میشود. از ابتدای انقلاب قبول داشته ایم که نظام ما یک نظام بوروکراتیک است و باید اصلاح شود، ولی به جای اصلاح ساختار، افراد را جابجا یا جایگزین کرده ایم و در نتیجه آن جوان انقلابی و پرشور جذب شده در سیستم بوروکراسی حل شده است. موازی کاری یکی دیگر از مشکلات ما است. هرجا احساس میکنیم کار پیش نمیرود، به جای ریشه یابی مشکل، تشکیلات موازی راه میاندازیم.
گاهی مسئولی با جابجایی سمتی که دارد، موضعگیری هایش هم عوض میشود. در اوایل دهه هشتاد برای حل مشکل آلودگی هوا چندین جلسه با دستگاههای مختلف برگزار کردیم که با همراهی همه دستگاههای ذی ربط راه حلی ارائه شود و مشکل را گردن هم نیندازیم، اما مسئولانی که در این جلسات شرکت میکردند بعد از مدتی جابجا شدند و در سمتهای جدید، مواضع آنها تغییر کرد در حالیکه اگر به حرفهایی که میزدند عمل میکردند الان مشکل آلودگی هوا حل شده بود. در واقع، چون عمر مدیریت کوتاه است، مدیر دنبال تهیه کارنامه قابل قبول خود است و نگاه بلند مدت ندارد و بنابراین فقط رنگ و روغن کاری میکند. ساختمان در حال فروپاشی است، اما ما ساختمان را رنگ میکنیم تا ظاهر حفظ شود. باید سوال شود قانون هوای پاک که قانون بسیار مترقی است، چرا در عمل اجرا نشده است؟
عارف با بیان اینکه این واقعیت وجود دارد که اگر کسی دنبال کارهای بلندمدت و ماندگار برود، به بی عرضگی و سکوت کردن متهم میشود، گفت: ما به گونهای رفتار کرده ایم که توقع برخی از افراد جامعه این شده است که شعار بدهیم و فریاد بکشیم به خصوص که اگر در داد کشیدن به بخشهایی از نظام بر بخورد، شب رو آنتن میرویم. کسی دیگر توجه نمیکند شعاری که داده میشود آیا دردی را دوا میکند؟ اصلا کسی گوش نمیدهد که بگوییم اقدامات بلندمدت چه آثاری دارد. توقعات برخی مردم هم شعاری شده است و مدیری که برنامه بلندمدت دارد خیلی مورد توجه قرار نمیگیرد.
وی ادامه داد: مشکل دیگر ما این است که اعتماد متقابل مردم و حاکمیت آسیب دیده است. بدون رودربایستی باید بررسی کنیم که چرا سرمایه اجتماعی آسیب دیده است؟ این واقعیت وجود دارد که سرمایه اجتماعی نظام، جریانهای سیاسی و حتی شخصیتهای برجسته آسیب دیده است. اعتماد متقابل حاکمیت و مردم کارآمدی را افزایش میدهد.
دانشگاهیان چقدر در تصمیم سازیها و تصمیم گیریها نقش دارند؟
این عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام با اشاره به اینکه کم اعتنایی به نخبگان عامل دیگری برای ناکارآمدی است، تصریح کرد: دانشگاهیان چقدر در تصمیم سازیها و تصمیم گیریها نقش دارند؟ نگاه نخبگی و علمی چقدر در تصمیم گیریها وجود دارد؟ نگاه علمی و نخبگی برای حل مسائل، یک نگاه چالشی و انتقادی است. ما یا این نگاه را نمیبینیم یا اگر انتقادی مطرح شود، بلافاصله حمله میکنیم و مسئله را امنیتی میکنیم. مهمترین مساله ما جذب نخبگان در همه بخشها است. در هر بخش نخبگان آن بخش باید اظهار نظر کنند و محل رایزنی و مشورت باشند.
عارف در بخش دیگری از این گفتگو با بیان اینکه ما دو منبع نفت و مالیات برای تحقق برنامههای توسعه بیشتر نداریم، افزود: ما هنوز توانایی اخذ مالیات عادلانه را نداشته و عموما از طبقات متوسط به پایین و حقوق بگیران مالیات میگیریم و بحث فرار مالیاتی یک بحث جدی است. از سویی باید اقتصاد مستقل از درآمدهای نفتی باشد بنابراین به منابع دیگری نیاز داریم که در کشور وجود ندارد. جذب سرمایه یک واقعیت انکارناپذیر برای توسعه کشور است. باید راهبردی برای جذب سرمایه ایرانیان خارج از کشور وجود داشته باشد.
اولین سوال سرمایه داران خارج از کشور این است که آیا شما تضمین میدهید که هر وقت بخواهیم بتوانیم سرمایه خود را براساس قانون شما از کشور بیرون ببرم؟ اما چه کسی میتواند چنین تضمینی به سرمایه گذار بدهد؟ کسی سرمایه گذاری ارزی کرده است و به او قول داده ایم که هروقت بخواهد سرمایه او را به صورت ارز بپردانیم، اما بعد میگوییم ریال میدهیم، ریال هم به نرخ دولتی میدهیم. در واقع نمیتوانیم به سرمایه گذار تضمین واقعی بدهیم. سرمایه فرار است و باید جذب شود. باید بحث شود که چرا براساس برنامههای خود در جذب سرمایه موفق نبوده ایم. چقدر در جذب حداقل سالی صد میلیارد دلار موفق بوده ایم؟ شکست در جذب سرمایه موجب ناکارآمدی میشود، چون به رشد اقتصادی لازم دست پیدا نکرده و مشکلاتی مثل بیکاری، فقر و تورم ایجاد میشود.
کارآمدی اقتصای به معنای مقابله موفق با تورم است
رئیس بنیاد امید ایرانیان همچنین افزود: تورم یکی از مسائل مهم اقتصاد است و کارآمدی اقتصای به معنای مقابله موفق با تورم است. مقابله با تورم سازوکار خاص خود را دارد. من معتقدم که با اتکا به منابع داخلی و کمک از منابع خارجی میتوانیم شاخصهای اقتصادی مثل تورم، ضریب جینی، رشد اقتصادی و بیکاری را سامان بدهیم. در دولت اصلاحات شعار توسعه سیاسی داده شد، اما بعد از مدتی متوجه ضرورت توسعه اقتصادی شدیم. جهت گیری برنامه سوم به سمت توسعه اقتصادی بود و به اصلاح ساختار برای بهبود شاخصهای اقتصادی رسیدیم و تقریبا به اهداف برنامه بطور کامل رسیدیم.
وی تاکید کرد: اگر دنبال کارآمدی هستیم، نباید شعار بدهیم و باید برویم دنبال مدیران توانا و کاربلد با کارنامه اجرایی موفق. توانایی یک مدیر براساس کارنامه او مشخص میشود. در دهه پنجم انقلاب نمیتوانیم باز روش سعی و خطا را دنبال کنیم. یک بار براساس کارآمدی اقدام کنیم. شایسته سالاری در شعار نیست و باید اجرایی شود. مهمترین مساله ما رشد اقتصادی است. ما قطعا رشد لااقل شش تا هفت درصد را لازم داریم و برای رسیدن به این هدف باید بتوانیم حضور و تعامل جدی با دنیا، با کشورهای همسایه و کشورهای هدف داشته باشیم.
باید هر روز در همه امور بگوییم دانش دانش دانش
عارف در پایان یادآور شد: نیاز به جذب سرمایه و بازاریابی داریم و اولویت صادارت را به طور جدی دنبال کنیم. باید دنبال تولیدات کیفی باشیم. این تولیدات بر مبنای اقتصاد دانش محور حاصل میشود. باید هر روز در همه امور بگوییم دانش دانش دانش. همه اقدامات و تصمیمات ما باید مبتنی بر دانش باشد. باید به این نکته اشاره کرد که به دانش در تصمیم گیری و برنامه بی توجهی شده است. ما در بخشهایی دست برتر را داریم که در آنها به دانش توجه شده است. در اقتصاد مبتنی بر دانش، مشکلات اقتصاد حل میشود. نیروی باانگیزه و کارآمد داریم و باید به آنها میدان بدهیم.