تاریخ انتشار: ۱۹:۵۰ - ۰۸ اسفند ۱۳۹۹

فضای مجازی را با پول و مدیریت دولتی نمی‌توان تسخیر کرد

سال گذشته یکی از مسئولان صدا و سیما بیان کرد که این سازمان سالانه حدود سه هزار میلیارد تومان فقط حقوق پرسنلی پرداخت می‌کند! چند سال قبل هم در مجادله‌ای که بین علی لاریجانی و ضرغامی رییس بعدی این سازمان درگرفت، متوجه این نکته شدیم که این سازمان حدود ۳۵ هزار نفر نیرو استخدام کرده و به آن‌ها حقوق می‌دهد.

اقتصاد۲۴ - نجات بهرامی، سال گذشته یکی از مسئولان صدا و سیما بیان کرد که این سازمان سالانه حدود سه هزار میلیارد تومان فقط حقوق پرسنلی پرداخت می‌کند! چند سال قبل هم در مجادله‌ای که بین علی لاریجانی و ضرغامی رییس بعدی این سازمان درگرفت، متوجه این نکته شدیم که این سازمان حدود ۳۵ هزار نفر نیرو استخدام کرده و به آن‌ها حقوق می‌دهد. عظمت ۳۵ هزار نیرو را زمانی بهتر درک می‌کنیم که فعالیت‌های صدا و سیما و میزران نفوذ برنامه هایش و نیز گستره تحت پوشش آن را با شبکه‌های خبری و تلویزیونی معتبر دنیا مقایسه کنیم.

برای درک بهتر موضوع مقایسه‌ای کوتاه انجام دهیم. سرویس جهانی بی بی سی به ۲۹ زبان زنده دنیا برنامه پخش می‌کند و دایره وسیع مخاطبان، نفوذ و اعتبارش در گوشه و کنار جهان نیازی به تشریح و توصیف ندارد. کل کارکنان ثابت بی بی سی نزدیک به ۲۰ هزار نفر هستند و البته چند هزار نفری نیز نیروی پاره وقت دارد و بودجه این شبکه نیز کمتر از صدا و سیماست. صدا و سیما با این همه بودجه و پرسنل در نهایت چه دستاوردی دارد و تا چه اندازه توانسته است مخاطب، حتی مخاطب ایرانی را جذب برنامه‌های خود کند؟ این سوالی است که بنده پاسخی برای آن ندارم و امیدوارم صداوسیما آمار و ارقام و پژوهش‌هایی در این زمینه داشته باشد و منتشر کند.

گامی دیگر در جهت فربه شدن سازمان

حال با عبور از مقدمه فوق، به خبر دیگری می‌پردازیم که این روز‌ها واکنش زیادی در رسانه‌ها برانگیخته است. بر اساس این خبر رئیس کمیته فرهنگی و جمعیت کمیسیون تلفیق مجلس همچنین با اشاره به برخی آسیب‌های جدی که در فضای مجازی وجود دارد و جامعه و به خصوص نهاد خانواده را تحت تاثیرات مخرب قرار می‌دهد، شرایطی از قبیل فعالیت سایت‌های شربط بندی، سرقت‌هایی که در این بستر انجام می‌شود و تولید محتوا‌های ناهنجار که بنیان خانواده را هدف قرار می‌دهد، لزوم توجه ایجابی و نه فقط سلبی به این فضا را بیش از پیش باعث می‌شود. هرگونه فعالیت ایجابی نیز نیازمند اعتبار است و در همین راستا تصمیم گرفته شد رقمی برای تولید محتوا در فضای مجازی در نظر گرفته شود تا بتواند بخش اندکی از آسیب‌های این فضا را پاسخ دهد. وی درهمین زمینه گفت: سهمی تحت عنوان حق السهم دولت از اپراتور‌ها وجود دارد که سالانه اپراتور‌ها ۲۸ درصد از درآمد خود را به عنوان حق السهم واریز می‌کنند که با پیشنهاد کمیسیون تلفیق مجلس قرار شد که این ۲۸ درصد به ۳۸ درصد تبدیل شود که حداقل از این طریق ۲ هزار میلیارد تومان منابع درآمدی اضافه می‌شود.


بیشتر بخوانید: سیگنال گرانی با چاشنی محدودیت


از آنجایی که مسئولیت صدور مجوز و تنظیم مقررات صوت و تصویر فراگیر و نظارت بر آن به‌طور انحصاری برعهده سازمان تنظیم مقررات صوت و تصویر فراگیر (ساترا) صدا و سیما است، طبیعتا چنین بودجه‌ای در اختیار این سازمان قرار می‌گیرد و این یعنی گسترده شدن بیش از پیش سازمانی که ذکر خیر آن را در سطور بالا خواندید! بانیان این طرح که ظاهرا اهمیت کار خود را بسیار فراتر از نقد‌ها و اشکالات وارده به آن ارزیابی می‌کنند، قصد دارند اثبات کنند که نگاه آن‌ها در کمیسیون فرهنگی صرفا معطوف به فیلترینگ یا بگیر و ببند نبوده و این مصوبه برای تولید محتوای فضای مجازی در واقع یک کار ایجابی محسوب می‌شود.

روشی که امتحان پس داده است!

به نظر نمی‌رسد که فرد یا گروه اهل فنی پیدا شود که از تولید محتوا در فضای مجازی با اتکا به بودجه‌های حکومتی دفاع کند و چنین روشی را کارساز و کارگشا ارزیابی کند. نگاهی گذرا به فضای مجازی نشان می‌دهد که خلاقیت‌های فردی در حیطه‌های مختلف اعم از اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و ... در جذب مخاطب و افزایش مشتریان فضای مجازی بسیار موثرتر از حمایت‌های دولتی و تزریق پول بوده و ماهیت این فضا با ارسال بخشنامه و تدوین آیین نامه و بسیج بودجه و امکانات دولتی چندان سر سازگاری ندارد. به عبارت دیگر اگر نکته و سخن مهمی داریم، این مخاطب است که بدون نیاز به تمارض می‌تواند آن را بپذیرد و منطقی ارزیابی کند و یا از کنار آن با بی اعتنایی عبور کند. توجه به تفاوت‌های ماهوی فضای مجازی و فضای ادارات و نهاد‌های حکومتی چیزی است که در تحلیل‌ها و برآورد‌های نمایندگان بانی چنین طرح‌هایی غایب است.

در سال‌های گذشته علاوه بر تولید محتوا، موضوع اپلیکیشن‌های پرطرفدار نیز همواره در میان مسئولین دولت و مجلس محل بحث بوده و گاه به فیلتر شدن آن‌ها انجامیده است. در نهایت اتفاقی که افتاده است، این بوده که عده‌ای سودجو با ادعای ساخت اپلیکیشن‌های بومی و متناسب با فرهنگ کشور، پول‌هایی را در قالب پروژه‌های اینچنینی دریافت کرده اند و در نهایت شاهد بوده ایم که همان تلگرام فیلتر شده هنوز هم از محبوبیت بسیار بالاتری نسبت به انواع ایرانیِ آن برخوردار است. این نکته نشان از آن دارد که اپلیکیشن بومی و غیر بومی ندارد، بلکه بستری گسترده است که هر کسی محتوای بهتری در آن ارائه کند، بدون ارتباط به ملیت و مذهب و قومیت ارائه کننده، گوی سبقت را از حیث نفوذ و انتشار محتوا از دیگران ربوده است. در نهایت هم باید گفت این پول نفت همیشگی نیست که با آن دور هم بنشینیم و استخدام کنیم و در محیط کار تفریح و تفرج کنیم و انتظار هم داشته باشیم قله‌های پیشرفت و توسعه را فتح کنیم. این هشداری است که ربطی به این دولت و آن دولت و فلان حکومت و بهمان حاکمیت ندارد. موضوعی بلند مدت و ملی است که باید نگران آن باشیم.

ارسال نظر