اقتصاد ۲۴ - تا کنون بخش عمده انتصابهای دولت ابراهیم رئیسی انجام شده و فقط مانده چند سازمان مانند محیط زیست و بانک مرکزی و استانداران که هنوز انتخاب نشدهاند و مدیران آن از دولت قبل باقی ماندهاند، اما جایگاههای کلیدی کابینه مشخص شدهاند.
درباره کابینه رئیسی گفته میشود انتصابات آن بیش از آنکه بر مبنای تخصص باشد، بر پایه سهمخواهیهاست؛ مثلا رستم قاسمی بدون تخصص در حوزه عمران و راه و مسکن به وزارت کلیدی دولت یعنی وزارت مسکن رفت. قاضی زاده هاشمی بی آنکه یک روز در را بنیاد شهید گذرانده باشد، به ریاست این سازمان منصوب شد. نمایندگانی که از رئیسی حمایت کرده بودند، به وزارت رسیدند، محسن رضایی و محمد مخبر از هماکنون تقابل خود را آغاز کردهاند.
علی صوفی وزیر دولت خاتمی میگوید: رئیس جمهوری که انتخاب میشود، در معرض استفاده از برخی از فرصتهاست که به او کمک میکند تا بتواند کشور را خوب اداره کند و همچنین در مقابل وعدههایی که به مردم داده است، پاسخگو باشد. در عین حال که فرصتهای بسیاری وجود دارد، تهدیدهایی هم وجود دارد، بالاخره کسانی که برای پیروزی او در انتخابات نقش داشتند، سهمخواهی میکنند. در اینجا رئیس جمهور با برخی تهدیدها مواجه میشود و او را از استفاده از تهدیدها باز میدارد. البته ممکن است شرایطی ایجاد شود که هم بتواند از فرصتها استفاده کند و هم پاسخگوی سهمخواهیها باشد، اما این اتفاق به ندرت رخ میدهد.
بیشتر بخوانید: حسین قربانزاده رئیس کل سازمان خصوصیسازی شد
او ادامه داد: اکنون دوره اول ریاست جمهوری رئیسی است و او برای دور دوم نیازمند عقبه رای خود است، او باید بتواند نه تنها این عقبه رای را حفظ کند، بلکه آن را هم افزایش دهد. در اینجا دچار پارادوکس میشود، زیرا حفظ عقبه رای او نیازمند تعیین کابینه کارآمد است که بتواند توقعات و انتظارات را برآورده کند، در عین حال که این کابینه توقع سهمخواهی هم دارد؛ و این در گروی تعیین کابینه کارآمد است که بتواند انتظارات آن عقبه رای را تامین کند، در همین حال آن عقبه رای درخواست سهمخواهی هم میکند که این موضوع با شایستهسالاری در تعارض است و آن چیزی که تا الان دیده شده، این است که رئیسی دچار سهمخواهی شده و اینگونه است که میبینیم برخی از افراد در جاهایی قرار میگیرند که نه تنها کمکی به رئیس جمهور نمیکنند که حتی در آینده برای او مشکلساز خواهند شد و ممکن است مجبور به کنار گذاشتن آنها شود یا آنها تبدیل به دشمن شوند.
صوفی میگوید: مثلا در تیم اقتصادی که بیشترین توقعات وجود دارد، برای جلب محسن رضایی، او را به عنوان معاون اقتصادی انتخاب کرده است. از آن سو آقای محمد مخبر را معاون اول گذاشته است. مخبر از همراهان او در انتخابات بود و در دیداری که هیات دولت با رهبری داشتند، رئیسی از نقش مخبر به عنوان هماهنگ کننده تیم اقتصادی سخن گفت و به اختلافاتی که ممکن است در این تیم اقتصادی ایجاد شود، هشدار میدهد. خب از همین حالا یک دودستگی ایجاد شده است. بالاخره محسن رضایی به تنهایی دیدگاههای اقتصادی متنوعی دارد و در برنامههای تبلیغاتی که برای انتخابات داشت آنها را مطرح کرد. هم در تقویت ارزش پول ملی، هم در افزایش یارانهها، هم در به کارگیری بانوان و دادن یارانه به آنها و ... به قول او برای خود یلی است و برنامه دارد. آن وقت مخبر میخواهد هماهنگ کننده باشد! از سوی دیگر وزیر اقتصاد دولت بدون تجربه اجرایی است، ولی دیدگاههای مختلفی دارد و البته دیدگاههایش در تعارض با این دو نفر است. از سوی دیگر انتخاب میرکاظمی برای سازمان برنامه و بودجه! خوب است که رئیسی میخواهد از همه افراد استفاده کند، اما باید چینش درستی را انتخاب کند.
بیشتر بخوانید: حسین قربانزاده ،انتخاب پرحاشیه وزیر اقتصاد
صوفی با بیان اینکه شرایطی که وجود دارد، نگران کننده است، تصریح کرد: مهمترین ویژگی که باید دولت داشته باشد، مدیریت بحران است، کشور بحرانزده است، ما با ابرچالشهای عظیمی روبرو هستیم و باید تجربه مدیریت بحران را داشته باشد. همه این موارد نیازمند یک رویکرد علمی است. در کشورهای پیشرفته روی میز هر کارمندی یک فلوچارت است که در آن اهداف و برنامه دولت وجود دارد و افراد نقش چندانی ندارند و فقط میتوانند سرعت دهند یا روند را کند کنند. بدون رویکرد علمی نمیتوان کاری را پیش برد.
وزیر پیشین تعاون با اشاره به اینکه مشخص نیست با این دولت قرار است به کجا برویم، گفت: مخصوصا سازمان انرژی اتمی که بالاخره سازمان بسیار مهمی است، مشخص نیست چرا مدیری برای آن انتخاب شده که هیچگونه تخصصی برای این سازمان ندارد. دولت فعلی بیشتر معطوف به سهم دادن است و به قیمت از دست رفتن فرصتها این کار را انجام میدهند. رئیسی تاکنون تجربهای در کار اجرایی نداشته و تجربه کار قضایی داشته است. اینکه رئیس قوه قضاییه بخواهد عدالتطلب باشد، با فساد مبارزه کند، پروندهها را بررسی کند و ... در آن قوه معنا دارد، اما این رفتارها در قوه مجریه معنایی ندارد. در قوه مجریه تفکر سیستمی کارساز است و اگر رئیس جمهور این تفکر را نداشته باشد، نیتهایی که دارد اجرایی نخواهد شد.