اقتصاد۲۴- آکادمی نوبل، جایزه نوبل اقتصاد امسال را به سه نفر اعطا کرد: بن برنانکی رییس سابق فدرال رزرو امریکا، داگلاس دایموند استاد دانشگاه شیکاگو و فیلیپ دایبویگ استاد دانشگاه واشنگتن. این سه نفر به واسطه توسعه دانش پیرامون نقش بانکها، به ویژه طی بحرانهای مالی، جایزه نوبل امسال را دریافت کردند.
مطالعات مدرن حوزه بانکداری نشان میدهد که چرا بانکها وجود دارند، چگونه میتوان جلوی آسیبپذیری آنها را گرفت و چطور بحرانهای بانکی منجر به وقوع بحرانهای مالی میشود. سه نوبلیست اقتصاد در سال ۲۰۲۲، نخستینبار در اوایل دهه ۸۰ میلادی این مطالعات را پایهریزی کردند. مطالعات آنها نقش کاربردی پررنگی در قانونگذاری در بازارهای مالی و همچنین سروکار داشتن با بحرانهای مالی ایفا میکند.
برندگان نوبل اقتصاد در سال جاری میلادی در تحقیقات خود به موضوع مهمی به نام «پسانداز» پرداختهاند. به گفته آنها، برای اینکه اقتصاد به درستی عمل کند، پسانداز باید به سمت سرمایهگذاری هدایت شود. اما در این راستا یک تناقض بزرگ نیز به وجود میآید. صاحبان سرمایه و آنهایی که پول پسانداز کردهاند به دنبال این هستند که در صورت وقوع اتفاقات غیرمنتظره به پول خود دسترسی داشته باشند. از آن سو، کسبوکارها و صاحبان مسکن میخواهند مجبور نباشند وامهای خود را پیش از موعد بازپرداخت کنند.
داگلاس دایموند استاد دانشگاه شیکاگو و فیلیپ دیبویگ استاد دانشگاه واشنگتن در نظریه خود عنوان کردهاند که حلقه مفقوده در این زنجیره «بانکها» هستند. آنها نشان میدهند که چگونه بانکها راهحلی بهینه برای این مشکل پیدا میکنند. آنهم با نقش «واسطهگری». بانکها سپردههای تعداد زیادی از پساندازکنندگان را میپذیرند، میتوانند به سپردهگذاران اجازه دهند در صورت تمایل به پول خود دسترسی داشته باشند و در عین حال به وامگیرندگان وامهای بلندمدت نیز پرداخت میکنند.
بسیار پیش آمده که به واسطه بروز بحرانهای تورمی و حتی ناآرامیها و تلاطمهای اقتصادی، بانکها با هجوم سپردهگذاران برای دریافت پساندازهای خود مواجه شدهاند. در همین ایران، اواخر آذرماه سال ۹۶ بود که بخش «غیررسمی» نظام پسانداز ایران که با صندوقهای قرضالحسنه و موسسات اعتباری شکل گرفته بود؛ با هجوم شدید سپردهگذاران برای بازپسگیری پولها و پساندازهای خود مواجه شد. به گونهای که این اتفاق یک «بحران» در نظام پولی پدید آورد. این اتفاق در ایران، مابهازای بیرونی نیز دارد و از یک «شایعه» درباره «ورشکستگی» موسسات اعتباری شروع شد. این اتفاق در بحران مالی دهه ۱۹۳۰ در امریکا نیز خود را نشان داد. بحرانی که بعدها به «رکود بزرگ» در امریکا تعبیر شد.
در نظریه ارایهشده توسط برندگان نوبل اقتصاد امسال، این نظریه بهطور کامل پرداخته شده است. تجزیه و تحلیل برندگان نوبل امسال در نظریه خود نشان دادهاند که چگونه ترکیب دو فعالیت «سپردهگذاری» و «پرداخت وام»، بانکها را در برابر شایعات در مورد سقوط قریبالوقوعشان آسیبپذیر میکند. آنها میگویند اگر تعداد زیادی از سپردهگذاران بهطور همزمان به بانک هجوم بیاورند تا پول خود را برداشت کنند، این شایعه ممکن است به یک «پیشگویی خودتحققکننده» تبدیل شود و بانک را ورشکست میکند. بنابراین این سه نفر، راهکاری را ارایه میدهند. راهکار آنها «دولت» است. آنها میگویند دولت به عنوان پشتوانه، بیمه سپردهگذاری را تامین میکند. در واقع دولت با بیمه سپردهگذاری است که میتواند از فعالشدن این سازوکار خطرناک که به ورشکستگی بانکها میانجامد؛ جلوگیری کند. در این الگو، دولت و بانک مرکزی به عنوان تنظیمگر روابط پولی در یک کشور، نقش آخرین وامدهنده یا وامدهنده ذخیره را برای سایر بانکها ایفا میکنند و از این طریق میتوانند جلوی بروز بحران برای بانکها را بگیرند.
بیشتر بخوانید: جایزه نوبل اقتصاد ۲۰۲۲ به چه کسانی رسید؟
داگلاس دایموند استاد دانشگاه شیکاگو در نظریه خود عنوان میکند که بانکها چگونه عملکرد مهم اجتماعی دیگری را انجام میدهند. بانکها به عنوان واسطه بین بسیاری از پساندازکنندگان و وامگیرندگان، برای ارزیابی اعتبار وامگیرندگان و اطمینان از استفاده از وامها برای سرمایهگذاری خوب مناسبتر هستند. بن برنانکی که تجربه ریاست فدرال رزرو را در کارنامه خود دارد نیز بیشتر به رکود بزرگ دهه ۱۹۳۰ پرداخته است. او این بحران را بدترین بحران اقتصادی در تاریخ مدرن میداند و نشان میدهد چگونه کارکرد بانکها عامل تعیینکنندهای در عمیقشدن و طولانیشدن بحران است. هنگامی که بانکها سقوط میکنند، اطلاعات ارزشمند در مورد وامگیرندگان از بین میرود و درباره رکورد بزرگ امریکا گفته میشود که این اطلاعات سرعت قابل بازسازی نبود. بنابراین توانایی جامعه برای هدایت پسانداز به سرمایهگذاریهای مولد بهشدت کاهش پیدا کرد. به همین دلیل است که برنانکی میگوید باید جلوی سقوط بانکها را گرفت و از این طریق، بحران مالی را مدیریت کرد.
جایزه امسال نوبل اقتصاد در حالی به سه اقتصاددان در حوزه پولی اعطا شده که بسیاری اعتقاد دارند که این جایزه در پنج زمینه فیزیک، شیمی، پزشکی یا فیزیولوژی، ادبیات و صلح توزیع میشود و اقتصاد جزو جوایز آن نیست. آنچه به عنوان نوبل اقتصاد میشناسیم در واقع «جایزه بانک مرکزی سوئد در علوم اقتصادی به یاد آلفرد نوبل» است. مخارج این جایزه نیز برخلاف سایر جوایز نوبلی، از محل سود میراث آلفرد نوبل برداشته نمیشود و داستان متفاوتی دارد. بانک مرکزی سوئد، قدیمیترین بانک مرکزی دنیاست و در جشن سیصد سالگیاش در سال ۱۹۶۸ تصمیم گرفت تامین مالی مخارج مربوط به اهدای جایزهای در زمینه اقتصاد را ذیل مجموعه نوبل برعهده بگیرد. مسوولیت تعیین برنده نیز به آکادمی سلطنتی علوم سوئد داده شد. بنابراین این جایزه به نوعی جایزهای متعلق به قدیمیترین بانک مرکزی در دنیاست نه شخص آلفرد نوبل، دانشمند سوئدی.
با این حال باید به این موضوع توجه داشت که جایزه نوبل عمدتا در حوزه علوم طبیعی یا ریاضی است و اقتصاد تنها علم اجتماعی است که این جایزه را دارد، عملا بار جایزهدادن به نظریهپردازان موثر علوم اجتماعی گاه روی دوش نوبل اقتصاد بوده است. بنابراین جایزه نوبل اعتبار خاصی به برندگانش میدهد و حتی میتواند موجب شود که علاقهها در هر علم، به موضوعی که برایش نوبل داده شده بیشتر شود. به ویژه جایزه باعث گرفتن توجه افکار عمومی در زمینه تحقیقات اعلامشده میشود.
منبع: اعتماد