اقتصاد۲۴- فرشاد مومنی استاد دانشگاه علامه طباطبایی، اظهار کرد: با استانداردهایی که امروز به نام دین، ارائه و تحمیل میشود، میتوان گفت همه اندیشههای حکیمی، افق گشا است و گویی که مرور تک تک صفحات آثار او، این فاصله شگرف، میان آنچه که به نام دین، مایه کاسبی سیاسی و اقتصادی عدهای شده، با آنچه که از مبدا وحی صادر شده و با استانداردها و ضوابطی که در اختیار ما هست، چقدر فاصلههای بزرگ دارد.
وی که در نشست بزرگداشت علامه حکیمی سخنرانی میکرد، با بیان اینکه حکیمی همه لوازم بزرگی را در خود تدارک دیده بود، ادامه داد: نیوتن، اسلوبی برای اندیشه ورزی ارائه کرد که نزدیک به ۲۰۰ سال متر و معیار تفکیک علم از غیر علم بود. چه در علوم دقیق و چه در علوم انسانی، اگر کسی نیوتنی فکر نمیکرد، او را عالم نمیدانستند. از نیوتن پرسیده بودند که چه چیزی تو را به بزرگی رساند؟ پاسخ او، این بود که من در هر حیطهای که وارد میشدم، چه در ساحت نظر و چه در ساحت عمل؛ سعی نمیکردم از نو آتش را کشف و یا چرخ چاه اختراع کنم. من ابتدا خود را بر بلندای اندیشههای پیشینیان میرساندم. او این را بزرگترین رمز موفقیت خود دانسته بود.
این استاد دانشگاه علامه طباطبایی، گفت: مروری بر کوششهای فکری و قلمی حکیمی، نشان میدهند که اکنون چه صاحبان اندیشه بزرگی را که عموما افتخار تمدن اسلامی محسوب میشوند و آن زمان ناشناخته بودند، به مسلمانان و به دنیا معرفی کرد. این یکی از مسائل بسیار حیاتی است که میتواند به عنوان درس بسیار بزرگ برای هر کسی که میخواهد در ساحت اندیشه به بزرگی برسد، بدرخشد. حکیمی یکی از نمونههای اعلای موفقیت در این زمینه است.
مومنی افزود: حکیمی پیشینیان را رقبای خود نمیدانست، بلکه با معرفی آنها، روی شانه هایشان قرار میگرفت و خود و مخاطبانش را با گامهایی به جلو میبرد و بر میانگیخت.
بیشتر بخوانید:دولت چطور ادعا میکند بیکاری و تورم کم شده است؟
رئیس موسسه مطالعات دین و اقتصاد، با بیان اینکه در ساحت اندیشه و عمل، به واسطه پدیده ذاتی نقص اطلاعات انسانها، دائما در معرض سردرگمی، سرگیجه و فریب و یا در معرض نمونههای تقلبی و دروغین چیزهای خوب قرار داریم، اظهار کرد: چه کسی میتواند در چنین شرایطی ما را نجات دهد؟ در ساحت اندیشه، شاهد هستیم تمام فیلسوفان علم معتقدند ما با یک واقعیت در دنیای بیرونی روبرو هستیم، اما برای صورت بندی مفهومی و نظری این یک واقعیت، بیشمار نظریه وجود دارد و هر کدام هم بخشی از واقعیت را منعکس میکنند. رقابت میان نظریه ها، رقابت بر سر حق و باطل نیست؛ بلکه رقابت بر سر قدرت واقع نمایی آنها است.
به گفته این استاد دانشگاه؛ در ساحت عمل هم ما دائما در طول تاریخ بشر و در شرایط فعلی هم در بی سابقهترین سطح، در اسارت آدرسهای غلط هستیم. ما فکر میکنیم آنها تقلبی است، برای آنها که فریب میخوردند، آبی درست نمیکند، اما برای کسانی که این فریب کاریها و آدرسهای غلط را میدهند، نان فراهم میکند.
مومنی با تاکید بر توجه به اهمیت قدرت تشخیص برای رهنمون کردن به سمت مساله اصلی، اضافه کرد: این مساله، لوازم معرفتی و عملی دارد. به عالیترین و جامعترین شکل، استاد شهید، دکتر بهشتی درس مبسوطی راجع به دیالکتیک نظر و عمل در عرصه اندیشه انسان دارند که در آن توضیح میدهند که لازمه اعتلای نظری، یک سری تعهدها و التزامات عملی هم هست. این مساله وجوه پر شماری دارد که باید در جای خود مورد بحث قرار گیرد.
وی با اشاره به این دیدگاه دکتر عالی نسب مبنی بر اینکه انسانی که صادق باشد و بخواهد واقعیت را همانگونه که هست بفهمد، ابتدا باید دردآشنا باشد، ادامه داد: از این زاویه، به زندگی حکیمی نگاه کنید. ببینید، مفهوم فقر خودخواسته که بسیاری در وصف ایشان در زندگی عملی به کار برده اند که علی رغم تمکن چنین انتخابی داشته، چگونه بوده است. او در دوره طلبگی خود، مکانهای خاصی را برای مطالعه انتخاب میکرد، سراغ زاغه نشینها و بیغولهها میرفت. درک این مسائل، روشن میکند کسی که این خودساختگیها را مورد توجه قرار داده، به چه بزرگی رسیده است.
این استاد دانشگاه با بیان اینکه حکیمی برای ائمه تعابیری مانند «آموزگاران عقیده و عدالت» و «سرچشمههای عدل و عقل» و تعابیر بسیار درخشان دیگری انتخاب کرد، گفت: حکیمی در عین حال که متفکر ژرف اندیش بود، به دنیای واقعی هم اهتمام جدی داشت. از این زوایه میتوان به این مساله هم پرداخت که چرا امثال بهشتی، تا حدودی مطهری و یا صدرها و دیگران در میان علمای دینی استثنا میشوند.
رئیس موسسه مطالعات دین و اندیشه، با تاکید براینکه چگونگی عملیاتی کردن آرمانها مسالهای حیاتی است، خاطرنشان کرد: این عرصه است که افراد را روزآمد و آگاه به اقتضائات زمانه میکند، مسالهای که غیبت آن اکنون به نام دین، در ایران در حال فاجعه برانگیزی است. حکیمی را نیز باید از این دریچه دید. او که آن خودساختگیها و قدرت تشخیص را دارد، عدالت را در ساحت نظر و عمل و مرزبندیهای اجتماعی و سیاسی خود، محور قرار میدهد.
مومنی با بیان اینکه باید بررسی کرد که چرا اکنون به نام عدالت، این میزان آدرسهای غلط و ادعاهای پوچ ارایه میشود، افزود: به نام عدالت، برای ارایه دادههای دست کاری شده در سطح برخی مقامات کشور، مسابقه برگزار شده است. در حرفهای بی پایه زدن در این زمینه مسابقه است. فردی میگوید دستور میدهم ۱۴روزه فقر مطلق کاهش یابد، دیگری میگوید، شد؟! و ادعا را از نفر اول هم فراتر میبرد. متاسفانه در این زمینه بخشهایی از ساختار قدرت، گوی سبقت را در بیان سخنان بی پایه، از یکدیگر میربایند.
وی تاکید کرد: با کمال تاسف، ادعاهایی که با عنوان رفع فقر و ایجاد اشتغال و از این قبیل مسائل مطرح میشود، جزء بزرگترین خطاها و خیانتهایی است که به دین خدا، مملکت، مردم و به ویژه محرومان و مستضعفان صورت میگیرد! این اظهارات در شرایطی مطرح میشود که برای اولین بار در تاریخ اقتصادی ۱۰۰ساله گذشته ایران، دوره زمانی ۲ برابر شدن اندازه جمعیت فقیر در ایران، به کمتر از ۳ سال رسیده است!
این استاد اقتصاد دانشگاه گفت: چقدر قبیح است و چه میزان باید آدم از همه نظر سقوط کرده باشد که با این گزافه گوییها و پوچ گویی ها، بخواهد از شرایطی فعلی ایران حساسیت زدایی کند! ما شرایطی را تجربه میکنیم که بر اساس دادههای رسمی، به تقریب از هر سه ایرانی، یک نفر به معنای مطلق، فقیر است. اینها چه میگویند؟! چه میکنند؟! چه وضعیتی از درون این ماجرا قرار است بیرون بیاید؟! حتی اگر آنها قادر به فهم مصلحت خودشان بودند و حتی اگر به حیثیت خود اهمیت میدادند، نباید چنین حرفهایی تا این میزان بی ضابطه، مطرح شود!
این استاد دانشگاه با بیان اینکه در حال تجربه ابعاد بی سابقهای از روندهای نگران کنندهتر شکاف فقر، یعنی افزایش روز افزون فاصله درآمد فقرا با خط فقر هستیم، ادامه داد: مستندات و گزارشهای رسمی در این زمینه وجود دارد. با این شرایط، روشن نیست که چگونه افرادی به نام دستگاههایی حرفهایی میزنند که معلوم نیست این افراد با چه سیستمی گزینش میشوند و چه صلاحیتی برای آنها قائل هستند
وی با بیان اینکه همچنین با روند بسیار نگران کننده کاهش فاصله غیرفقرا از خط فقر نیز روبرو هستیم، توضیح داد: بی سابقهترین ابعاد تجربه شده از سقوط طبقه متوسط درآمدی در این سالها رخ داده است؛ اما با این حال نه فهمی از توسعه بروز داده میشود و نه دغدغهای نشان میدهند. باید توسعه را بفهمند تا منزلت طبقه متوسط درآمدی را درک کنند. در شرایطی که ما این در حال تجریه این واقعیتها هستیم، بیان این سخنان تلخ و غم انگیز، شگفت انگیزتر میشود!
مومنی با تاکید براینکه درباره ادعاهای پوچ و گزافی که همزمان راجع به اشتغال مطرح میشود، باید درنظر داشت، در جامعه توسعه نیافته، آنچه که نجات دهنده مردم از فقر و فلاکت است، اشتغال باکیفیت است، گفت: به آنها که با این حرفهای پوچ و توخالی، از مسائل سرنوشت ساز ملی حساسیت زدایی میکنند، میگویم به گزارشهای رسمی انتشار یافته توسط مرکز آمار ایران نگاه کنید! از آنجا که در مناسبات فاسد رانتی، پشت به کیفیت و توسعه داشته ایم، اشتغالهای ما قادر به برطرف کردن فقر نیست. گزارشهای رسمی مرکز آمار عنوان میکند که ۸۹ درصد فقرای ایران را شاغلین سابق و لاحق، بازنشستگان سابق و شاغلین فعلی، تشکیل میدهند.
این استاد اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی، هشدار داد: از طریق این آرایشی که نظام تصمیم گیری و تخصیص منابع در این کشور ایجاد کرده، شغلهای مملکت، به جزء اندکی از آنها، قادر به برطرف کردن فقر نیستند. این مساله، ماجراهای زیادی برای ما ایجاد میکند.
وی گفت: حکیمی، بهشتی، مطهری، آقامحمدباقر یا آقاموسی صدر، چون به دانش چگونگی حساس بودند، شاغولها و متغییرهای کنترلی را برای اعتبارسنجی از داعیههای عدالت خواهی مطرح کردند که آن دریچه نجات جامعه ما میتواند باشد. فراموش نشود کسانی برای اینکه به حساب خود عدالت برقرار کنند، بزرگترین ظلم را در توزیع قدرت مرتکب شدند. از حکومت یکدست، آزادی و عدالت و توسعه بیرون نمیآید. شاغولهایی که این متفکران عنوان میکنند را بررسی کنید تا به این نکته برسید.
مومنی در پایان افزود: یکی گفت میخواهم پول نفت را به سفره مردم بیاورم! اما روزی که مسئولیت دولت را تحویل داد، شاخص فلاکت را به دو برابر روزی رسانده بود که آن را تحویل گرفته بود. اکنون آن مساله به شکل تلختر و غم انگیزتری در حال پی گرفتن است. امیدوارم به مدد روح پاک و اندیشهای والای متفکران معیاری مانند علامه حکیمی بتوانیم از این بلیه هم نجات پیدا کنیم.
ایران گاز دارد!!!
ایران معادن بزرگ آهن و مس و طلا و حتی اورانیوم دارد!!!
ایران حقوق بگیر نجومی دارد!!!!
ایران مسئول گستاخ با حقوق نجومی دارد!!!
خط فقر در ایران چقدر شده!!!
مستاجری در ایران چقدر زیاد شده!!