اقتصاد۲۴-الکساندر دوگین فیلسوف سرشناس نزدیک دولت پوتین در پیامی در شبکه ایکس نوشت:
تشدید تنش در اسرائیل میتواند یک واکنش زنجیرهای ایجاد کند. فلسطینیها در چنین جنگی هیچ شانسی ندارند، زیرا نمیتوانند اسرائیل را نابود کنند یا شکست نظامی قابل توجهی به آن وارد کنند، اما اسرائیل نیز چیزی برای جنگیدن ندارد. فلسطین از نظر فنی سرزمین اسرائیل است که تحت هیچ شرایطی آن را کنترل نمیکند و نمیتواند. نابودی فیزیکی همه فلسطینیان به همان اندازه غیرممکن است.
اگر در موقعیت بین المللی متفاوتی قرار داشتیم، فلسطینیها میتوانستند روی شفقت چپ بین المللی حساب کنند، اما ایالات متحده توسط نومحافظه کاران و جهانی گرایان رهبری میشود. آنها مطمئناً به فلسطینیها اهمیت نمیدهند، اگرچه به سیاستهای ملی گرایانه اسرائیل نیز چندان نزدیک نیستند.
اما این واکنش زنجیرهای - و بهویژه رفتار دولتهای اسلامی (در درجه اول ایران، ترکیه، عربستان سعودی، سایر کشورهای خلیجفارس و مصر) است که میتواند ادامه منطقی باشد. یا حداقل، این همان چیزی است که ممکن است استراتژیستهای حماس در هنگام تصمیم به شروع درگیری در ذهن داشته باشند.
بیشتر بخوانید: طوفانالاقصی کابوس فروپاشی رژیم صهیونیستی را به یقین تبدیل کرد
چندقطبی در حال تقویت است، شدت هژمونی غرب در غیرغرب جمعی در حال تضعیف است. متحدان غرب در جهان اسلام - به ویژه ترکیه و سعودیها - به طور خودکار از هر دستور واشنگتن پیروی نمیکنند. این وضعیتی است که در آن قطب اسلامی که اخیراً تحریک آمیز به بریکس پیوسته است، در معرض آزمایش قرار خواهد گرفت.
البته این درگیری میتواند به مناطق دیگر نیز سرایت کند. دخالت ایران و حزب الله را نمیتوان نادیده گرفت که به معنای انتقال احتمالی خصومتها به سرزمینهای لبنان و سوریه است. در خود اسرائیل، تعداد زیادی فلسطینی وجود دارد که به شدت از یهودیان متنفرند. همه اینها میتواند عواقب غیر قابل پیش بینی داشته باشد.
به نظر من، آمریکا و جهان گرایان تلاش خواهند کرد که همه چیز را اکنون تعطیل کنند، زیرا آنها نمیتوانند از تشدید بیشتر به هیچ چیز خوبی دست یابند.
یک چیز دیگر: تشابهات بین تجزیه طلبی، الحاق گرایی و ... در مناطق مختلف جهان دیگر معتبر نیست. غرب هم وحدت ارضی و هم حق جدایی خلقها را زمانی که به نفع آنهاست به رسمیت میشناسد و وقتی به نفع آنها نباشد آنها را به رسمیت نمیشناسد. مقرراتی در کار نیست. در واقع، ما باید به همین صورت با موضوع برخورد کنیم (و در واقع چنین میکنیم). آنچه به نفع ماست درست است.
در مناقشه اسرائیل و فلسطین، حداقل فعلاً برای روسیه دشوار است که یک طرف را انتخاب کند. در هر پیکربندی مزایا و معایبی وجود دارد. روابط با فلسطینیها قدیمی است، اما جناح راست اسرائیل نیز سعی میکند سیاست دوستانه بی طرفانهای را در قبال روسیه دنبال کند و با این کار، از روس هراسی عریان و بی، چون و چرای غرب جمعی دور شود.
اکنون بسیاری از موارد به چگونگی رخ دادن رویدادها در آینده بستگی دارد.
بله و البته نباید از بعد معرفتی حوادث غافل شویم. فلسطینیها عملیات خود را "طوفان الاقصی" نامیده اند، یعنی تنش در اطراف بیت المقدس و افق مسیحایی (برای اسرائیل) ساخت معبد سوم بر روی کوه معبد (غیرممکن بدون تخریب مسجد الاقصی، حرم مهم مسلمانان) دوباره در حال افزایش است. فلسطینیها تلاش میکنند حساسیتهای مذهبی مسلمانان را شعله ور کنند - هم شیعیان، که به طور فزایندهای نسبت به این مساله حساس هستند، و هم سنیها (به هر حال، آنها با دلایل پایان جهان و نبرد نهایی غریبه نیستند). اسرائیل و صهیونیسم دجال مسلمانان هستند.
تا چه حد این جدی است، به زودی خواهیم دید، اما در هر صورت واضح است که کسانی که معاد شناسی را نادیده میگیرند، چیزی از سیاست بزرگ مدرن نمیفهمند؛ و نه تنها در خاورمیانه، اگرچه در آنجا بیشتر مشهود است.