اقتصاد۲۴-معاون سیاسی سازمان صداوسیما روز گذشته به دستور رئیس این سازمان برکنار شد. این برکناری چند روز بعد از جنجالآفرینی حمید رسائی، نماینده منتخب مجلس دوازدهم در برنامه گفتوگوی ویژه خبری و همزمانی آن با تذکر مقام رهبری مبنی بر پرهیز از دعواهای سیاسی رخ داد.
گفتوگوی ویژه خبری در یکسالونیم گذشته – بهخصوص در موسم اعتراضات ۱۴۰۱ - با حواشی فراوانی از شیوه و جهتگیری اجرا تا طراحی پرسشها و رفتار با مهمانهای شاخص سیاسی روبهرو بود و برخی از ادعاها، حاکی از آن است که علیرضا خدابخشی، معاون سیاسی برکنارشده سازمان، در اداره آن شخصاً نقشآفرین بوده است. در تایید این ادعا محمد عکاف، سردبیر خبرگزاری خانه ملت – وابسته به مجلس – با انتشار پستی در شبکه ایکس (توئیتر) مدعی شد که سوالهای جنجالی مجری از حمید رسائی توسط خدابخشی به او دیکته و پرسیده شده است. پیش از این، بسیاری از چهرههای سیاسی با رفتاری مشابه در برنامه گفتوگوی ویژه خبری مواجه شده بودند.
پیش از این سابقه نداشت که نمایندگان منتخب مجلس قبل از آنکه بر کرسی بهارستان بنشینند، از مقام رهبری تذکر دریافت کنند. کشمکش میان اصولگرایان که پیش از انتخابات آغاز شده بود، با پایان رایگیری و مشخص شدن نتایج همچنان در رسانهها و فضای مجازی ادامه دارد. این جدال میان طیفی از تندروها با محوریت یکی از اعضای سابق پایداری و منتخب تهران در انتخابات مجلس دوازدهم و محمدباقر قالیباف آغاز شده است و گویا تداوم آن موجب شده که رهبری بر مبنای این رفتارها تذکر ارائه دهند. به فاصله چند ساعت از تاکیدات مقام رهبری مبنی بر مراقبت بر سخنان اختلافبرانگیز و دعوا راه انداختنها و ستیزهگریهای دشمنپسند، حمید رسائی در گفتوگوی ویژه خبری صداوسیما حضور یافت. دعوت این فرد به تلویزیون و ادامه دادن بحثهای مطرحشده در جریان انتخابات، انتقادهای زیادی را متوجه صداوسیما کرد؛ بهطوریکه در نهایت، روز گذشته خبر برکناری معاون سیاسی سازمان و جایگزین شدن او با رئیس خبرگزاری صداوسیما منتشر شد.
بسیاری معتقدند که برکناری علیرضا خدابخشی بهخاطر بیتوجهی به تذکر مقام رهبری و فراهم کردن زمینه ادامه درگیریهای سیاسی توسط فرد برکنار شده است. شنیدهها حاکی از این است که علیرضا خدابخشی نسبت خانوادگی با وحید جلیلی (قائممقام سازمان) و سعید جلیلی چهرههای منتسب به پایداری دارد. از وحید جلیلی، میثم نیلی (صاحبامتیاز سایت رجانیوز و مشاور ارشد وزیر ارشاد) دو چهره جبهه پایداری و علی فروغی (رئیس شبکه سه) بهعنوان اعضای اتاق فکر سیاسی و فرهنگی صداوسیما نام برده میشود.
درگیری آشکار میان طیف سیاسی غلامعلی حدادعادل و محمدباقر قالیباف با برخی اعضای جبهه پایداری، پس از اظهارنظر حداد مبنی بر روئیدن پاجوشها کنار درخت چنار آغاز شد. طیف تندروتر اصولگرایان، در فضای مجازی و حقیقی حدادعادل را پدرخوانده لقب دادند و از انقلاب پاجوشها نوشتند. حتی یکی از مهرههای رسانهای این طیف تندرو که توانست به مجلس راه پیدا کند، زمانی که در مسجد لرزاده تهران با حداد عادل روبهرو شد، به گفته خودش، خود را به شوخی پاجوش اصلی خواند.
بیشتر بخوانید:تعداد مخاطبان برنامههای صداوسیما چقدر است؟
درگیریهای پنهان و بدون تابلوی طیف مخالفان قالیباف نیز مدتی قبل از انتخابات با افشاگری مسئله مهاجرت فرزند او به کانادا کلید خورد و با مسئله سرقت چندمیلیارد طلا و معامله املاک در آلمان ادامه پیدا کرد. محمدباقر قالیباف هیچ پاسخی به این اتهامات نداد. نتایج انتخابات، کاهش چشمگیر آرای محمدباقر قالیباف و قرار گرفتن ۳ عضو تندرو اصولگرایان در صدر منتخبان تهران، درگیریها را بیشتر کرد. حمید رسائی، منتخب سوم تهران، ابتدا مسئله تغییر هیئترئیسه مجلس را مطرح کرد که البته نمیتوان به آن ایراد خاصی وارد کرد. با توجه به اینکه این فرد بهرغم کسب ۴۸۵ هزار رای در جایگاه سوم و بالاتر از محمدباقر قالیباف ایستاد، عدهای صحبتهای او را دورخیز برای حضور در هیئت رئیسه مجلس و حتی نشستن در کرسی ریاست تعبیر کردند.
سردبیر روزنامه جوان – وابسته به یک نهاد نظامی – در واکنش به اظهارات رسائی نوشت: «حمید رسائی در نخستین واکنشی که به انتخاب خود در مجلس داشت، با نوعی حاشیهسازی مکروه و ضدمردمی و در جملاتی متوهمانه که نشان میدهد خود را یک جریان یا چیزی بیش از یک منتخب، تصور کرده است، از همینحالا برای انتخاب رئیس مجلس خطونشان کشید تا نشان دهد نه دغدغه مردم را دارد و نه درکی از خواستههای رهبریمعظم از نمایندگان را و نه چارچوب فکریاش کار و انجام وظایف نمایندگی است و بیشاز هرچیز درگیر توهم قدرت و ریاست شده است. از آنجا که برخی چهرههای دیگر نیز در همین رویکرد و توهم غوطه میخورند، باید گفت این حرفها نه نیاز کشور و نه نیاز مردم است، اینها فقط هوای نفس سیاسی است که مردم با آن خوب آشنا هستند و برای همین تا نیمی از نمایندگان هر دوره را کنار میریزند، چون میدانند که از این هواگردیها چیزی برای مردم درنمیآید.»
خبرگزاری تسنیم دیگر رسانه وابسته به سپاه نیز انتقادات تندی از رسائی مطرح کرد و خبرگزاری فارس - که این مؤسسه رسانهای نیز به سپاه وابسته است – خبر داد که مخاطبان آن پویش عدم تصویب اعتبارنامه رسائی را راهاندازی کردهاند. حمید رسائی، اما یک قدم جلوتر رفت و با انتشار یک پست در شبکه ایکس (توئیتر) نوشت: «از فرماندهان عالی سپاه (سردار سلامی و سردار نقدی) و رئیس اطلاعات سپاه (حاج کاظم) سپاسگزارم که در انتخابات این دوره، اجازه دخالت و سوءاستفاده از این نهاد مقدس به نفع یک جریان سیاسی را ندادند و قاطعانه در برابر معدود قانونشکنان ایستادند. عصبانیت سردبیر روزنامه جوان برایم قابل درک است.» این پست رسائی واکنشهای فراوانی را بهدنبال داشت. برخی صحبتهای او را اینطور تفسیر کردند که منظور او دخالت رئیس پیشین سازمان اطلاعات سپاه و فرمانده سابق این نهاد (سردار جعفری) در انتخابات بوده است. واکنشها به این ادعای رسائی بسیار زیاد و متنوع بود. رسائی این پست را ۱۶ اسفندماه منتشر کرد، رهبری ۱۷ اسفند در دیدار با خبرگان آن تذکر را مطرح کردند و حمید رسائی شامگاه همین روز به استودیوی گفتوگوی ویژه خبری رفت.
حمید رسائی در گفتوگوی ویژه خبری مقابل آن خانم مجری نشست که در سال گذشته نیز در اوج اعتراضات ۱۴۰۱، اجرای این برنامه را برعهده داشت. اجرای جهتدار و تلاش او برای به حرف کشیدن از مهمانان از همان سال گذشته با انتقادهای زیادی مواجه شده بود؛ چراکه او روی صندلی اجرای یکی از قدیمیترین برنامههای سیاسی تلویزیون مینشست که مجریهای توانمندی آن را اجرا کرده بودند.
بیشتر بخوانید:بودجه صدا و سیما در سال ۱۴۰۳ مشخص شد
رسائی به بیان نکات مختلفی در خصوص انتخابات، نتایج آن و تحولات پیش از آن پرداخت و برخی از دعواهای روزهای قبل را نیز بدون ذکر نام روی آنتن مطرح کرد. در قسمتی از برنامه با اصرار چندباره خانم مجری، در نهایت از محمدباقر قالیباف نام برد و رسانههایی مثل تسنیم را به جانبداری از او متهم کرد. روز گذشته روزنامه اصولگرای فرهیختگان – وابسته به دانشگاه آزاد – در صفحه نقد روز خود، یادداشتی با تیتر «چراغ اول تلخکامی سیاسی را تلویزیون روشن کرد» منتشر کرد. روزنامه خراسان یادداشتی با تیتر «آقای صداوسیما شما چرا؟!» و صبحنو نیز یادداشتی با تیتر «خطای بزرگ صداوسیما» داشت که خبرگزاری تسنیم آنها را بازنشر کرد. این خبرگزاری روز ۱۸ اسفند (یک روز بعد از برنامه گفتوگوی ویژه خبری) گزارش مفصلی در خصوص حمید رسائی و مسائل مطرحشده در آن برنامه نوشت.
ناصر ایمانی، درباره حواشی برنامه گفتوگوی ویژه خبری گفت: «این اتفاقها خوشایند نیستند. خوشایند نیست که رهبری تذکری بدهند و به فاصله کمی از آن چنین برنامهای از صداوسیما پخش شود و مجری آن روی مطرح شدن برخی مسائل اصرار داشته باشد. ممکن است که برخی اتفاقهای مشابه را به حساب بیتدبیری و بیتوجهی بگذاریم؛ اما واقعیت این است که تندرویهایی در جامعه وجود دارد که البته در سالهای قبل هم بود و پدیده جدیدی نیست و در هر دو جناح وجود داشته و دارد. برای رهبری نظام نیز تفاوتی ندارد که این تندروی مربوط به کدام جناح است. ایشان هر جایی که احساس کنند تندرویهایی صورت گرفته، خود را موظف به برخورد میدانند. رهبری قبلاً با این مسائل برخورد کردند و حالا هم مسئله این تذکر مطرح شده است. بهخصوص وقتی که این تندرویها به نهادهای قانونی نظام مثل مجلس شورای اسلامی سرایت کند. وقتی هنوز مجلس تشکیل نشده و این برخوردها صورت میگیرد، چشمانداز خوبی برای این نهاد نمیتوانیم متصور باشیم. رهبری به همین دلیل تذکر دادند، اما متاسفانه شاهد بودیم که برخی افراد و صداوسیما این رفتار را ادامه دادند.»
این تحلیلگر سیاسی در پاسخ به این سوال که آیا جبهه پایداری در سازمان صداوسیما نفوذ پیدا کرده و چنین برخوردهایی را میتوان به نوعی اعمال نفوذ سیاسی دانست؟ اظهار داشت: «درباره بخشی از سوال شما مبنی بر اینکه آیا جبهه پایداری صداوسیما را در اختیار دارد، من اطلاعاتی در این زمینه ندارم و این مسئله را تائید یا تکذیب نمیکنم. از سوی دیگر این بحث مطرح میشود که معاون سیاسی معزول سازمان در اتاق فرمان حضور داشته که در این باره نیز معتقدم، این مسئله فاقد اهمیت است. اصل مسئله این است که جریانهای فکری فارغ از هر اسمی که وجود دارند، دست به حرکتهای آوانگارد در عرصه سیاست میزنند.
این حرکات از طریق اتهامزنی، سیاهنمایی، ناامیدسازی مردم و برخوردهای خشن مطبوعاتی انجام میشود. این جریانها از لحاظ فکری اعتقادی به اینکه باید به آنچه در متن جامعه و در میان مردم وجود دارد و باید توجه کرد، ندارند. جریان مذکور در حال حاضر وجود دارد، قدرتمند است و امکان دارد که در نهادهایی مثل مجلس، صداوسیما و دولت صاحب نفوذ باشند. چنین جریانی در ذات خود خطرناک است و باید با آن مقابله کرد؛ حتی اگر با عناوینی تحت عنوان انقلابی فعالیت میکنند. همانطور که پیش از این برخی جریانهای تندرو بهعنوان بخشی از اصلاحطلبان وجود داشتند و فعالیت میکردند، با این جریان مورد اشاره نیز باید مقابله فکری کرد. اینکه آیا خدابخشی در اتاق فرمان حضور داشته یا نه، مسئلهای فرعی است. مهم این است که در دوران این فرد شاهد نوعی افت و عقبنشینی از اهداف سیاسی رسانه ملی بودیم و بارها نیز مسئله برکناری او مطرح شده بود. در نهایت این مسئله موجب کنار گذاشتن او از مسئولیت شد.»
مجید رضائیان، از اساتید روزنامهنگاری در ایران است. با توجه به اتفاقات اخیر در فضای سیاسی کشور با او گفتوگویی در خصوص رفتار رسانهای و اصول حرفهای داشتیم.
رضائیان با اشاره به اصولی که باید در رسانهها بهخصوص صداوسیما مورد توجه قرار بگیرند، گفت: «روزنامهنگاری به معنی پوشش حرفهای است و در پوشش حرفهای، روزنامهنگاران باید در برابر یک رویداد نهایت بیطرفی را رعایت کنند. این اصل به ما میآموزد که در هر رسانهای هستیم، به یاد داشته باشیم که دو نگاه موافق و مخالف رویداد مورد نظر باید مورد توجه قرار بگیرد و به مخاطب ارائه شود. آنچه از این اصل متوجه میشویم این است که اگر صداوسیما به این قاعده توجه کند، مخاطبانش از آن راضی خواهند بود و یک چهره حرفهای از کار خود به نمایش میگذارد. نقدی که امروز به صداوسیما وارد است، این است که نگاه حرفهای ندارد و تلاشی برای پوشش نظرات تمام طرفهای درگیر در یک موضوع یا رویداد از خود نشان نمیدهد.
از سوی دیگر، وقتی رسانه را ایدئولوژیک ببینیم، مشکلات دیگری بر سر راه رسانه ایجاد کردهایم. ایدئولوژیک به این معنی که اگر قرار به پوشش و انتشار اظهارنظری از افراد یا رویدادهاست، آنها را با گفتمان موجود بسنجیم. اگر با این گفتمان همراه بودند، نگاهمان مثبت باشد و اگر همراه نبودند، دچار خالصسازی و کنار گذاشته شوند. با این نگرش، افراد معدودی برای ما باقی میمانند که اگر در میان آنها اختلافنظری وجود دارد، آنان را نیز با نگاه ایدئولوژیک تصفیه میکنیم؛ موافقان خود را نگه میداریم و مخالفان را حذف میکنیم.»
این استاد ارتباطات اضافه کرد: «در مثلث روزنامهنگاری، یک ضلع نیاز مخاطب، ضلع دیگر ارزش رویداد و ضلع آخر، سیاست رسانه است. همه چیز نمیتواند در خدمت ضلع سیاست رسانه باشد. وقتی آن دو ضلع دیگر نادیده گرفته شود، دچار ریزش مخاطب خواهد شد. این مسیری است که صداوسیما در پیش گرفته و در آن تکرار میشود. در مسیری که سازمان در پیش گرفته، بیشترین لطمه را به خود وارد میکند. این مسئله ناشی از آن است که چه در صداوسیما و چه در دیگر رسانههای مشابه، افرادی که دغدغه روزنامهنگاری ندارند، بر افراد حرفهای ترجیح داده شدهاند.» رضائیان افزود: «باید این سوال را بپرسیم که آیا بین تبلیغات سیاسی یا پروپاگاندا و روزنامهنگاری حرفهای تفاوتی وجود دارد یا خیر؟ این دو مقوله بسیار با یکدیگر متفاوت هستند.
تبدیل رسانه به پایگاهی برای جنگ روانی و تبلیغات سیاسی در مقابل در نظر گرفتن رسانه بهعنوان محلی برای ارائه محتوا براساس اصول روزنامهنگاری حرفهای، تضاد زیادی وجود دارد. نگاه اول در بعضی رسانههای حاکمیتی وجود داشته و خود آنها نیز متوجه بیاثر بودن این نگاه و ریزش مخاطبانشان شدهاند. چنین نگاهی در دنیایی که همه چیز از طریق شبکههای اجتماعی مطرح میشود و چیزی از چشم مخاطب پنهان نمیماند، کارکرد ندارد. بهعنوان یک معلم روزنامهنگاری به تمام رسانههای دولتی و غیردولتی توصیه میکنم به اصول حرفهای روزنامهنگاری که مهمترین آنان پوشش بیطرف است، بازگردند. در چنین حالتی اصول حرفهای حاکم خواهد شد. ذهنیتی که ممکن است برخی به رسانه داشته باشند و بخواهند از آن بهعنوان ابزار جنگ روانی استفاده کنند، در رسانه حرفهای جایی ندارد و افراد باید این هدف را جای دیگری دنبال کنند.»