اقتصاد۲۴- پنج سال از توافق هسته ای ایران گذشت. مذاکراتی که 13 سال به طول انجامید تا حاصل آن صلح باشد و ایران تحت ان پی تی بتواند فعالیت هسته ای خود را ادامه داد. توافقی که عمر طولایی نداشت و با آمدن ترامپ عملا این توافق از هدف خود بازماند گرچه ایران همچنان به توافق پایبند است اما جمهوری اسلامی در رستای بدعهدی تروئیکای اروپا و خروج دولت ترامپ از برجام 5 گام هدفمند برداشت تا دوباره سانتریفیوژها را مانند سابق فعال نگه دارد. این روزها دعوای داخل و خارج بر سر یک توافق است که 5سال از عمر آن می گذرد. فشارحداکثری آمریکا بر سر این توافق و درخواست ترامپ برای یک مذاکره مجدد با تهران سبب شد که این روزها در آستانه انتخابات آمریکا که همزمان شده است با نشست شورای امنیت برای رفع تحریم تسلیحاتی طبق قطعنامه 2231 گمانه زنی ها بر سر اینکه تحریم های 13 سال گذشته مجددا باز گردد را افزایش داده است. چراکه واشنگتن تهدید کرده که اگر درخواست آنها برای تمدید تحریم ایران وتو شود کار را به مکانیسم ماشه می کشاند و این به معنی بازگشت خودکار تحریم های شورای امنیت علیه ایران است.
رسانه های خبری جهان درپنج سالگی برجام وضعیت این توافق را با انفجارهای مشکوک مراکز هسته ای ایران پیوند زده اند و معتقدند که این انفجار ها بی ربط به نشست اتی شورای امنیت نیست و برخی دیگر معتقدند که واشنگتن از حالا می داند که در نشست مهرماه این سازمان درباره تحریم تسلیحاتی ایران شکست خورده است.این گمانه زنی پس از سخنرانی ویدئوکنفرانسی ظریف در هفته گذشته در شورای امنیت شدت گرفته است و رسانه های خبری معتقدند که سخنرانی ظریف سبب شد امریکا در این جلسه منزوی شود و به همین دلیل است که پمپئو این جلسه را هنگام سخنرانی وزیر خارجه کشورمان ترک کرده است.
در ادامه برخی از تحلیل رسانه های خبری جهان که سالگرد برجام را به انفجار های مشکوک در ایران پیونده زده اند را می خوانیم:
امضای توافق هسته ای ایران در پنج سال پیش
پایگاه خبری لاکروا فرانسه، در گزارشی نوشت: چهاردهم ژوئیه 2015 ، جهان نفس راحتی کشید. پس از دوازده سال مذاکره طولانی و دشوار ، ایران پذیرفت برنامه هسته ای خود را دربرابر وعده رفع تحریم های بین المللی که به احیای اقتصاد این کشور کمک کند ، پایان دهد.
در سال 2013 رئیس جمهور میانه روی ایران ، برای از سرگیری مذاکرات ، قدرت را به دست گرفت و چهاردهم ژوئیه 2015 توافقی با هدف جلوگیری از دستیابی تهران به تسلیحات هسته ای در برابر رفع تحریم های اقتصادی غرب در وین منعقد شد و ژانویه سال 2016 به اجرا درآمد.
هشتم مه 2018 ترامپ این توافق را فسخ کرد و گفت: «ما نمی خواهیم اجازه دهیم این رژیم به کشنده ترین سلاح های جهان دسترسی داشته باشد.» و مجموعه جدیدی از تحریم های اقتصادی علیه تهران را اعلام کرد. واشنگتن تصور می کرد که تحریم ها سرانجام رژیم ایران را سر عقل خواهد آورد.
اروپایی ها ناتوانی خود را در مورد این موضوع نشان دادند. پنج سال بعد ، ایران به طور فزاینده ای از نظر سیاسی منزوی و از بازارهای نفت خود محروم شد و در نتیجه از نظر اقتصادی ضعیف شد. اما حکومت ایران تندروتر شد.
رئیس جمهور آمریکا همواره می گوید که قصد دارد توافق بهتری را امضا کند. اما تهران تهدید خود را عملی کرد و برنامه هسته ای خود را دوباره راه اندازی کرده است. بیست و پنجم ژوئن تأسیسات صنعتی ایران در مجتمع هسته ای نطنز در معرض حملات مبهمی قرار گرفت. دولت ایران فقط به این حادثه اذعان نمود.
و اما روزنامه نیویوک تایمز درباره برنامه هسته ای ایران و انفجارهای مشکوک چه نوشت که رسانه های خبری 5 سالگی برجام را به این حادثه پیوند زدند؟ گزارش دیوید سنجر را در ادامه با عنوان «نقشه ای از دیرباز طراحی شده و بزرگتر از حد تصور» را می خوانیم:
با انفجار در سایت هسته ای نطنز که احتمال می رود توسط اسرائیل مهندسی شده باشد، تنش بین ایران و ایالات متحده در میانه فعالیت های انتخاباتی ریاست جمهوری آمریکا وارد دور خطرناکی شده است.برخی مقامات می گویند پای یک راهبرد مشترک آمریکایی_اسراییلی برای انجام برخی حملات غیرجنگی مخفیانه در میان است.
انفجار قبلی صبح روز جمعه نیز از طرف یک سایت موشکی بود. اگر ثابت شود که آن انفجار هم یک حمله بوده، آنگاه می توان نتیجه گرفت که سایت های موشکی و هسته ای ایرانی با بالاترین سطح از حفاظت، در معرض تهدید قرار گرفته اند. به نظر می رسد که انفجارهای اخیر اقدام تلافی جویانه ای از سوی آمریکا و اسرائیل در پاسخ به چندین عملیات علیه نیروهای آمریکایی در عراق و حمله ی سایبری به سیستم آب رسانی اسرائیل باشد.
فرضیه ی اصلی این است که یک وسیله ی انفجاری در نزدیکی تجهیزات حفاظت شده کاشته شده است. برخی از کارشناسان نیز از یک حمله ی سایبری صحبت می کنند.
برخی از مقامات بر این باورند که یک راهبرد مشترک اسرائیلی- آمریکایی با هدف به حاشیه راندن برخی از مقامات ارشد سپاه و اخلال در تاسیسات هسته ای ایران در حال شکل گیری است.
حرکت بعدی شاید رویارویی با تانکرهای ایرانی باشد که به سمت ونزوئلا حرکت می کنند. ایالات متحده قول داده که اجازه نخواهد داد محوله ها به مقصد برسند.
تحلیلگران هشدار می دهند که رویکرد نوظهور پرخطر است و در بلندمدت برنامه های هسته ای ایران را مخفیانه تر و نظارت بر آن را پیچیده تر خواهد کرد. با این حال، مقامات اسرائیلی و آمریکایی معتقدند که ایران در کوتاه مدت حملات تلافی جویانه اش را محدود می کند.
حمله موساد در ژانویه ی 2018 و ربودن اسناد هسته ای به احتمال بسیار زیاد به کمک جاسوسانی در درون سایت هسته ای انجام شد. انفجار نطنز نیز در دل مرکز سانتریفیوژی ایران رخ داده است، جایی که پیشرفته ترین دستگاه های هسته ای طراحی و ساخته می شوند. این حمله هم ظن کمک از سوی نیروهای داخلی را تقویت می کند. یک دهه قبل هم که دانشمندان هسته ای ایرانی کشته (ترور و شهید) می شدند، این گمان در بین ایرانی ها تقویت می شد که جاسوسانی در بین آنها وجود دارد.
مطالعه ای از سوی موسسه ی علوم و امنیت بین المللی نتیجه می گیرد که این انفجار هرچند توانایی ایران در استقرار سانتریفیوژهای ایرانی را از بین نمی برد اما ثمره ی سال های توسعه و صرف هزینه ی ایرانی ها را به تاخیر می اندازد.
مایک پومپئو که از هر فرصتی برای محکوم کردن ایران استفاده می کند، این بار از اظهار نظر پیرامون این حمله خودداری کرد. با این حال، به سختی می توان از روابط نزدیک پومپئو و یوشی کوهن صرف نظر نمود. درست در میانه ی این حمله، نتانیاهو مدت زمان ابقای کوهن را 6 ماه دیگر تمدید کرده است.
مقامات پنتاگون حداقل به دو مورد بالقوه اشاره می کنند که می تواند به درگیری نظامی ایران و ایالات متحده دامن بزند: تانکرهای نفتی که هم اکنون در حال انتقال نفت ایران در آب های بین المللی هستند و دیگری نیروهای تحت حمایت ایران در عراق که می توانند پایگاه ها و اهداف آمریکایی را هدف قرار دهند.
انفجارهای اسرار آمیز: چه کسی مانع از دستیابی ایران به سلاح هسته ای می شود؟
روزنامه گازتارو روسیه، نوشت: در روزهای اخیردر ایران، انفجارها و آتش سوزی هایی در تاسیسات نظامی و صنعتی مهم رخ داده است.تهران به صورت رسمی، درخصوص ارتباط میان این رویدادها سخنی نمی گوید، اما رسانه های گروهی معتقدند که این رویدادها به دست اسرائیل و امریکا انجام شده که خواهان ممانعت از توسعه برنامه هسته ای ایران هستند.
در شمال شرقی ایران، انفجاری در کارخانه تولید گاز طبیعی مایع رخ داد. براساس گزارشات اولیه، این آتش سوزی مهار شده و هنوز خبری در خصوص تعداد کشته شدگان و مجروحان منتشر نشده است.
از نقطه نظر دیوید برنان، تحلیلگر «نیوز ویک»، وقوع انفجارهای اسرار آمیز در ایران شک و شبهه هایی را به همراه دارد، به ویژه، در خصوص رویداد تاسیسات هسته ای نطنز و پایگاه نظامی پارچین. وی باور دارد که طرف سومی در این بازی کثیف مشارکت دارد.
نطنز – تاسیسات مرکزی برنامه هسته ای ایران بشمار می رود که در آینده نزدیک، قرار بود، در آن، تولید سانتریفیوژهای مدرن آغاز شود. در نتیجه این انفجار، ضربه جدی به زیر ساخت های نطنز وارد شد که می تواند، طراحی و تولید سانتریفیوژ ها را به تاخیر اندازد. و این در حالی است که تهران می گوید، علت وقوع این آتش سوزی مشخص شده، اما هنوز قصد افشای آن را ندارد.
در این زمینه، امریکا و اسرائیل جزء متهمان اصلی هستند. اما، این احتمال نیز مطرح است که شبه نظامیان گروهک های تروریستی مانند دولت اسلامی(گروه تروریستی داعش) در پشت این انفجارها قرار داشته باشند. رژیم ایران در داخل کشور نیز دشمنان زیادی دارد – گروهک های جدایی طلب کردها، بلوچ ها و عرب ها.
به نوشته نشریه «نیویورک تایمز»، اسرائیل دلیل کافی برای انجام چنین انفجاری دارد. از مدتها پیش، تل آویو از خطر برنامه هسته ای سخن می گوید. به گفته این نشریه، اسرائیل از طریق نامشخصی، دستگاه انفجاری را در یکی از ساختمان های تاسیسات نطنز جاسازی کرده که در نتیجه انفجار آن، بخشی از زیر ساخت های روی زمین تخریب شده اند.
احتمال دارد که امریکا نیز در پشت این رویدادها قرار داشته باشد. این کشور از دو سال پیش، رویکرد ضد ایرانی گسترده ای را در پیش گرفته است.
در روزهای اخیر، خبرهایی منتشر شده مبنی بر این که گروهک ضد رژیم ایران به نامHomeland Cheetahs مسئولیت وقوع انفجار در نطنز را به عهده گرفته است.برخی از تحلیلگران غربی معتقدند که از این گروهک برای عدم شناسایی جاسوسان خارجی در ایران استفاده شده است.
سرگی ورشینین، معاون وزیر امور خارجه روسیه، معتقد است که نباید در خصوص انفجار نظنز سریع تصمیم گیری شود. به گفته او، چنین رویداد مهمی نیاز به بررسی های جدی دارد.
راهی بهتر برای محدود کردن برنامه هسته ای ایران
روزنامه اقتصادی اکونومیست در تحلیلی عنوان کرد: رمز و رازهایی پیرامون آتش سوزی اخیر در مرکز هسته ای ایران وجود دارد. برخی آنرا یک حمله ی سایبری و برخی یک بمب گذاری می دانند. انفجار در یک نیروگاه و در نزدیکی یک سایت نظامی و نشت گاز در یک کارخانه شیمیایی نیز بر این حدس و گمان ها دامن می زند.خرابکاری شاید برنامه هسته ای ایران را به تعویق بیاندازد، اما توافق، آن را محدود می کند.
به جرات می توان گفت که آمریکا و اسرائیل خوشحال ترین بازیگران این اتفاق هستند. مقامات ایرانی حادثه ی اخیر را با خسارات قابل ملاحظه ای توصیف کردند. با این حال، آنچه که یک موفقیت تاکتیکی به نظر می رسد در واقع یک شکست راهبردی است. ایالات متحده با خروج از برجام نه تنها نتوانسته توافق بهتری را رقم بزند بلکه ایران را به قلمرو جدید و خطرناکی سوق داده است.
ایران، اسرائیل را تهدید به نابودی و در فعالیت های هسته ای اش مخفی کاری می کند. ایران نیرو و تجهیزات لازم برای ساخت بمب هسته ای را نیز دراختیار دارد.بنابراین، اجرای یک اقدام پیشگیرانه چندان دور از انتظار نیست.اقدامی که در گذشته کارایی آن ثابت شده است: حمله ی ویروس استاکس نت به تجهیزات هسته ای.
از این دست خرابکاری ها شاید بتواند برنامه هسته ای ایران را تا چند ماه عقب بیندازد،اما هرگز قابل مقایسه با معامله ای مانند برجام نیست که می توانست حداقل برای یک دهه ایران را محدود کند.حالا ایران هشت برابر حد مجاز آن توافقنامه اورانیوم غنی شده دارد و هر ماه بیش از گذشته از توافق فاصله می گیرد.
سیاست های ترامپ برای مهار برنامه ی موشکی ایران و نیروهای نیابتی اش نیز شکست خورده است. ایران می گوید که شهرهای موشکی زیر زمینی ساخته است. از سوریه تا عراق، ایران همچنان به ماجراجویی هایش ادامه می دهد. تحریم های ترامپ سیاستمداران ایرانی که خواهان مذاکره با غرب بودند را نیز منصرف کرده است.
تلاش های دولت ترامپ رابطه ی بین تهران و واشنگتن را بیش از پیش خراب کرده است. ایران پیش بینی می کند که رئیس جمهور آینده ی آمریکا جو بایدن است نه ترامپ. با این حال، اقدامات ترامپ اوضاع را برای هر رئیس جمهور دیگری دشوار کرده است. به سختی می توان یک مذاکره ی جدید و دوره جدیدی از مذاکرات کسل کننده را تصور کرد.
شورای آتلانتیک نگران پاسخ ایران است. این اندیشکده در بررسی اتفاقات اخیر این سوال را مطرح می کند که پاسخ تهران چه خواهد بود؟ در ادامه تحلیل این اندیشکده سیاست خارجی آمریکا را می خوانیم:
یک رشته رویدادهای غیرعادی در ایران از خرابکاری خبر میدهند. پاسخ تهران چه خواهد بود؟
گرچه زیرساختهای ایران شرایط ناگواری دارد و حوادث رخ میدهند، اما رخداد این حجم از انفجارها و آتشسوزیهای اخیر آنهم در چنین زمان کوتاهی کاملا غیرعادی است. با توجه به شرایط ژئوپولیتیکی، منطقی است که گمان کنیم برخی گروههای خارجی – و احتمالا با پشتیبانی یکی از چندین دشمن ایران – عامل این حملات باشند. چهبسا هدف آنها پاشیدن بذر نفاق در کشور یا تحریک رهبری برای اقدام تلافیجویانه در تنشی باشد که پای آمریکا را به میان بکشد.
یک دیپلمات ارشد غربی شرکتکننده در گفتگوهای هستهای ایران به شورای آتلانتیک گفت: "زمانی که با این تعداد زیاد از حوادث روبرو هستیم که در فاصله زمانی نزدیک به هم رخ میدهند، ناخودآگاه به فکر آنهایی میافتیم که از این رویدادها سود میبرند. تنها طرفینی که از این جنون و آشفتگی سود میبرند کشورهایی هستند که نگران دسترسی ایران به بمب هستهای هستند – یعنی اسرائیل و ایالات متحده".
اکنون پرسش این است که پاسخ ایران به این حملات چه خواهد بود و آیا از اقدام متقابل چشمپوشی خواهد کرد؟ این مساله تا حدی به ماهیت حملات بستگی دارد. در نگاه نخست، بسیاری از انفجارها کاملا با دستورکار سرویسهای اطلاعاتی آمریکا در زمینه تضعیف مخفیانهی رژیمهای غیردوست سازگاری دارد: تلاشهای نفوذی با هدف کُند کردن سرعت بهرهوری و پاشیدن بذر سردرگمی و هراس.
در نظامنامه آمریکا درباره خرابکاری آمده است: "اقدامی انجام دهید که بتوان شمار فراوانی از افراد را مسئول آن دانست. مثلا، اگر در یک کارخانه سیمکشی جعبه آتش مرکزی را منفجر کنید، هر کسی را میتوان به این کار متهم کرد."
این احتمال بسیار بالاست که آمریکا برای گسترش هرج و مرج در ایران به عملیاتهای مخفیانه دست زده باشد. وجود افرادی مانند مایک پمپئو و هواداران افراطی سیاست "فشار حداکثری" این احتمال را تایید میکند. اینها افرادی هستند که برای کشاندن ایران به تنش تلاش میکنند.
همچنین دست داشتن اسرائیل در چنین عملیاتی بسیار محتمل است. حملات ویروسی و بدافزاری استاکسنت و اسب تروا که آسیب چشمگیری به سانتریفیوژهای ایران زدند، ساخته و پرداختهی اسرائیل و آمریکا بودند. عربستان سعودی متهم احتمالی دیگر است که پیش از این هم در دانمارک علیه ایران جاسوسی و از تروریستها حمایت مالی کرده بود.
ایران بارها هدف حملات تروریستی شبهنظامیان کرد، عرب و بلوچ قرار گرفته و واکنش شدیدی نشان نداده است. اما اینبار، به ویژه انفجار در نطنز که به بخش اصلی زیرساخت پژوهش هستهای ایران آسیب زده، میتواند گذر از خط قرمزها باشد. با این حال در مورد این رویداد هم واکنش ایران به ماهیت حمله بستگی دارد. آیا مخفیانه بمبی به داخل تاسیسات برده شده است؟ این بسیار تحریککننده خواهد بود. اما اگر این حمله توسط ابزار سایبری انجام شده باشد، کمتر تحریک کننده است و پاسخ جنبشی چندان مهمی به همراه نخواهد داشت.
یک کارشناس امنیت سایبری فعال در یک دولت غربی میگوید: "این انفجار میتواند به این دلیل رخ داده باشد که کسی از مسافتی کاملا دوردست در سیگنالها دستکاری و لوله گاز را منفجر کرده باشد. این احتمال وجود دارد. میتوان در تمهیدات کنترلی سیستم به شکلی دستکاری کرد که همه چیز یک حادثه به نظر برسد."
بیشتر بخوانید: واکنش رئیس کمیسیون امنیت ملی به گام پنجم برجامی ایران
یک مقام اطلاعاتی پیشین آمریکا به شورای آتلانتیک گفت: تقریبا روشن است که کسی میخواهد ایران را به بدسنجی بکشاند. ایران از ترور (شهید سردار) قاسم سلیمانی همچنان خشمگین است. یک مجلس تندرو به تازگی کارش را شروع کرده و آمادهی نمایش تندرویهایش است. اگر انفجار نطنز 6 ماه پیش رخ داده بود ایران با توجه به سیاست پاسخ تنش با تنش حتما این حمله را تلافی میکرد – همانگونه که ترور (شهادت سردار) سلیمانی را تلافی کرد.
کشورهای اروپایی همواره ایران را به خویشتنداری توصیه کرده اما به جز عملگرایانی مانند ظریف برسایر مقامات ایرانی نفوذ چندانی نداشتهاند.روابط چین با ایران در ماههای اخیر گرمتر شده است و چینیها احتمالا برای پیشگیری از بیثباتی بیشتر در خاورمیانه و بحرانی که به رسیدن ترامپ به دور دوم ریاست جمهوری بیانجامد، ایران را به شکیبایی و هوشیاری سفارش خواهند کرد.
تحلیلگران و دیپلماتها میگویند که روسیه مهمترین برگ بازی است که چهبسا منافعش را در تنشآفرینی بیشتر در خاورمیانه ببیند و بیش از سایر کشورهای جهان تمایل داشته باشد که ترامپ چهار سال دیگر در ریاست جمهوری آمریکا باقی بماند.
تا اینجا چنین به نظر میرسد که ایرانیها به دنبال خریدن وقت برای خودشان هستند. به جز انتخابات نوامبر، ایران بیصبرانه در انتظار انقضای تحریم تسلیحاتی ده سالهی سازمان ملل است که اکتبر فرا میرسد. واشنگتن ناامیدانه تلاش میکند که موافقت سایر اعضای شورای امنیت با تمدید ممنوعیت فروش تسلیحات به ایران را جلب کند، در حالی که ایران تلاش میکند این روزها بهترین رفتارها را داشته باشد.
گرچه از دست رفتن تاسیسات نطنز که در 2018 میلادی عملیاتی شده بود، خسران بزرگی برای ایران است، اما احتمالا تصمیم ایرانیها این خواهد بود که فعلا پاسخی به این حمله ندهند. اگر پاسخی باشد، بعد از انتخابات آمریکا و در هفتههای پیش از مراسم تحلیف خواهد بود.
ژنرال یوسی کوپرواسر، رئیس پیشین اطلاعات ارتش اسراییل گفت: "آنها (ایرانیها) پاسخ به این حملات را تا پایان کار ترامپ به تعویق خواهند انداخت. اصلیترین هدف آنها کنار رفتن ترامپ از ریاست جمهوری است. نطنز یکی از مشکلاتی است که ایران با آن روبروست، مشکل اصلی، کارزار فشار حداکثری آمریکاییها است. این کارزار برای ایرانیها مشکلسازتر است."
مجموعه تحلیل هایی که ازنظر گذراندید از سوی اداره کل رسانه های خارجی منتشر شده که در پنج سالگی برجام کشورهای جهان خصوصا مذاکره کنندگان در توافق در تب و تاب حفظ این توافق هستند و کشورها و کسانی که از دیرباز مخالف مذاکره و صلح آمیز بودن برنامه هسته ای ایران بودند این روزها برای تخریب صنعت هسته ای ایران و شکست کامل برجام دست به کار شده اند. ایران و کشورهایی که خواهان حفظ این توافق هستند روزهای سختی را در پیش دارند و نشست اکتبر قرار است روز سرنوشت جامعه جهانی باشد. روزی که تکلیف ایران و تکلیف یک توافق تاریخی مشخص خواهد شد. ممکن است ان روز، روز تنفس ملت ایران باشد یا ممکن است روز خفقان! همه چیز به اکتبر بستگی دارد و این روزهایی است که مسولان سیاست خارجی امنیتی کشور و نظامی تاریخ کشورمان را رقم خواهند زد.
منبع: خبر آنلاین
ناوشون آتیش می گیره
اغتشاش راه بیاندازن
مردم کشورشون بر علیهشون قیام می کنن
ما جز خداوندپناهی نداریم و او بهترین حامی است.