حرفهای مسعود کیمیایی در آیین یادبود داریوش مهرجویی و وحیده محمدیفر که در سالروز این حادثه دردناک از سوی کانون کارگردانان سینمای ایران با مدیریت اصغر نعیمی، کارگردان نامآشنای سینما، و با حضور چهرههایی سرشناس از فیلمسازان چند نسل و اهل فرهنگ برگزار شد.
در اولین سالروز قتل داریوش مهرجویی و همسرش، مراسم یادبود این کارگردان کشورمان با حضور اعضاء کانون کارگردانان سینمای ایران در فرهنگسرای نیاوران برگزار شد. در مراسم اولین سالروز قتل داریوش مهرجویی و همسرش، چهرههایی مطرح سینما نظیر سروش صحت، حبیب رضایی، بهمن فرمانآرا، سیروس الوند، گوهر خیراندیش و ... حضور داشتند.
ویدیوی مونا مهرجویی (فرزند داریوش مهرجویی ) از اجرای بخشهایی از موسیقی فیلم سنتوری در کنار مزار پدر همزمان با اولین سالگرد درگذشت این کارگردان را مشاهده می کنید.
علی نصیریان: مهرجویی حیف شد که از بین رفت، مهرجویی باز هم میتونست کار بکند، من چهار پنج فیلم با مهرجویی کار کردم و من اصلا سینما را با مهرجویی یاد گرفتم. هنوز که هنوز است وقتی فیلم گاو را میبینم لذت میبرم. فیلم گاو یک اثر فراموش نشدنی و اورژینال است.
آثار مهرجویی فراتر از زمان حرکت میکند، البته این اتفاق در همه فیلمهایش رخ نمیدهد اما در اکثر آنها وجود دارد. آثار او مقید به یک دوره خاص نیست و مفهومی که در فیلمها بیان میشود به همه زمانها تعمیم پیدا میکند
کد خبر: ۲۶۲۹۵۷ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۷/۲۲
بازخوانی تلاش برای لاپوشانی یک جنایت در سالگرد سلاخی داریوش مهرجویی و همسرش
درست ۳۶۵ روز پیش، حوالی ساعت ده و نیم شب، مونا در خانه را باز میکند و بعد صدای جیغ بلندی انتهای آن کوچه تاریک شهرک «زیبادشت» شمالی شنیده میشود. صدای فریاد را راننده معتمد خانواده میشنود. او نمیداند که مونا با پبکر بیجان پدر درست وسط نشیمن خانه غرق در خون روبهرو شده و هنوز چشمش به جسد خونآلود مادر در اتاق نیافتاده که فریاد بلندی سر داده.
لوکیشن مسحورکنندۀ فیلم «لیلا» ساختۀ داریوش مهرجویی ، گنجینهای از معماری و باغآرایی ایرانیست در قالبی ساده و خودمانی. این مجتمع مسکونی، خانۀ هوشمند نام گرفته و توسط معماران ایرانی و خارجی طراحی و در اواخر دهۀ ۱۳۵۰ بر اساس الگوی کلاسیک باغ ایرانی در خیابان سیزدهم ولنجک ساخته شد. مهرجویی برای یافتن خانهای با این معماری خاص خیلی جستوجو کرده بود تا اینکه فریار جواهریان (طراح صحنه) این خانه را به او پیشنهاد میکند و «لیلا» در نشانی درست متولد میشود. این خانه برای دوستداران سینمای مهرجویی و علاقهمندان فیلم «لیلا» لوکیشنی خاطرهانگیز و بسیار عزیز است.
پرونده قتلی که میخواهم روی کاغذ بیاورم هم بسیارحیرتانگیز است و هم بسیار پیچیده. میخواهم وقایع را بدون تفسیر و چکیده بازگو کنم. وقایعی که با گذشت هرلحظهاش به خود لرزیدم و گامی به سوی سوالات بیپاسخ زیادی برداشتم که جز نفرت و بیزاری برنمیانگیزد. با این همه کوشش نخواهم کرد همهچیز را بیپرده بیان کنم.
داریوش مهرجویی روایت میکند زمانی که دانشجو بود در آمریکا (UCLA) دنبال کار میگشت و یک کاری پیدا کرد که بهتر است در ایران پنهان بماند، مایل نبودم کسی بداند. مربی رقص شدم در استودیوی رقص آرتور موری شدم.
طبق اطلاعات رسیده به اعتماد؛ «معاون دادستان مجدد از کیفرخواست دفاع کرده و دادگاه نظری بر انجام تحقیقات بیشتر یا توجه به ایرادات وکلای اولیای دم به جهت شناسایی معاون یا معاونان احتمالی را نداشته و به زودی رای صادر خواهد شد.»
نام کریم، متهم ردیف اول پرونده قتل داریوش مهرجویی و همسرش وحیده محمدیفر، را بسیار شنیدهایم. متهمان دیگر پرونده قتل مرحوم مهرجویی و همسرش، کریم را طراح و مجری اصلی این قتلها معرفی کردهاند. اما تاکنون درباره کریم اطلاعات زیادی منتشر نشده بود.
چندماه از جنایت علیه کارگردان سرشناس ایرانی؛ داریوش مهرجویی و همسر او وحیده محمدیفر میگذرد. پرونده متهمان به قتل این زوج هنری درحالی در جلسات دادگاه رسیدگی شده که با ابهامات زیادی روبهرو بوده است.
قضات دیوان عالی کشور پس از بررسی پرونده قتل داریوش مهرجویی و همسرش، حکم مجازات متهمان را به دلیل نقص در تحقیقات تایید نکرده و پرونده را به دادگاه کیفری یک استان البرز بازگرداندند. در این پرونده متهم ردیف اول به دو بار قصاص، حبس و شلاق و دیگر متهمان به تحمل حبس و شلاق محکوم شده بودند.
تصاویری از زندهیاد داریوش مهرجویی ، کارگردان فقید سینمای ایران در شبکههای اجتماعی در حال بازنشر است که طی ساعات اخیر وایرال شده است. مهرجویی و همسرش، وحیده محمّدیفر، شبِ ۲۲ مهرِ ۱۴۰۲ در خانهٔ ویلایی خود در کرج به دست باغبان سابقشان و همدستانش به قتل رسیدند.
قاتل داریوش مهرجویی و همسرش گفت: «من از خانه همسایه آقا سرقت کرده بودم و به همین دلیل آقا مرا از شهرک بیرون کرد. در سه ماهی که در خانه مرحوم مهرجویی کار میکردم، خانم خیلی به من کمک کرد. وقتی ازدواج کردم، یک جاروبرقی به من داد. حتی یکبار که درخت خرمالو بار داد تعدادی خرمالو داد تا به همسرم و خانوادهاش بدهم، اما من در کشتن آنها همکاری کردم.»