سکوت معنادار عقلای اصولگرایی در طول ماه های اخیر و غیبت آشکار آنها در جریان بستن لیست ایران سربلند،شاید حکایت از آن داشته باشد که ترکیب مجلس یازدهم اصلا باب طبع آنها نیست و برای همین بخواهند از همین الان دامان خود را از بروندادهای این مجلس برچینند.
همه تشکلها و چهرههای اصولگرایی که این روزها روی مطالبات حقوق و دستمزد کارگری سوار شدهاند، در سالهای گذشته سکوت پیشه کرده بودند؛ آن هم در حالی که میزان افزایش حقوق در مقایسه با سالهای گذشته بیشتر بوده است.
مرتضی طلایی میگوید: اصولگرایان هر کاری میخواهند بکنند از الان انجام دهند که سال 1400 با یک چهره پا به عرصه انتخابات بگذارند. اگر این اتفاق رقم بخورد من تضمین می کنم که کاندیدای اصولگرایان ۲۵ میلیون رای خواهد داشت.
چرا جریانی خاص در ایران بیش از هرکس بر پذیرش ریاست ستاد ملی مقابله با کرونا توسط رییسجمهوری اصرار دارد تا جایی که عدم ذکر این مساله را به عنوان «اختلاف» میان دو مقام عالیرتبه در جمهوری اسلامی ذکر میکند.
مهدی چمران با بیان اینکه رای اصولگرایان کاهش داشته است گفت: من نمیخواهم به تقسیم بندیها تاکید داشته باشم، ولی به طور کلی مشارکت در این دور از انتخابات کمتر از دفعات قبل بود، ما پیش از این وقتی به مساجد و مجالسی که عموما میرفتیم شاهد شور و هیجان بیشتری بودیم، اما اینبار شور و هیجان کمتری را دیدیم.
اینبار دیگر رقیب نیست که ادعای تقلب را مطرح میکند؛ بلکه این خود اصولگرایان هستند که در ادامه اختلافاتشان برای ارایه لیست مشترک، حالا به آرای این لیست نقد وارد میکنند و مدعی میشوند که اگر این لیست تمام و کمال پیروز شده است، دلیل آن نحوه شمارش و خوانش آرا است که به ادعای آنها برخلاف قوانین صورت گرفته است.
اغلب نامزدهای طیفهای مختلف اصولگرا بر این نظر هستند که مجلس یازدهم باید متفاوت از مجلس دهم و متمایز از آن باشد. مجلس یازدهم از نظر اصولگرایان باید در شرایط تحریم و فشار حداکثری به پیدا کردن و تقویت روزنههایی برای گذر از این شرایط سخت بیاندیشد. مجلسی کارآمد و شفاف که درآخرین روزهای بهمن ۱۳۹۸، وعدهاش را اصولگرایان میدهند. اما اینکه مجلس یازدهم چقدر به وعدههای این روزهای اصولگرایان پایبند باشد معلوم نیست و گذر ایام آن را روشن خواهد کرد.
دهه نود آغاز دوران تازهای برای دو جریان اصلی سیاسی کشور بود. افزایش اختلافات در اردوگاه اصولگرایان و همگرایی و وحدتِ بیشتر در جریان اصلاح طلب. اما حالا در سالهای پایانی این دهه و در جریان برگزاری انتخابات مجلس یازدهم معادلات آنچنان بهم ریخته که هر دو اردوگاه درگیر اختلافات زیادی شده است.
اختلاف اصولگرایان در آستانه انتخابات مجلس یازدهم قریب به ۱۰ فهرست انتخاباتی روی دست آنها گذاشته و اگر فهرست هر جریان را نماینده طرز فکر آن جریان بدانیم، باید گفت اختلاف اصولگرایان نه بر سر فهرست که بر سر اصول است.
شورای ائتلاف اصولگرایان بالاخره تکلیف خود را با پایداریها روشن کرد و حاضر نشد اینبار هم تن به سهم دهی و سهم خواهی فرزندان سیاسی آیت الله مصباح بدهد. اما آیا این رویه تا دقایق آخر منتهی به انتخابات دوم اسفند ادامه خواهد یافت؟
عضو حزب موتلفه اسلامی میگوید: پست ریاست مجلس به نمایندگانی که در آن زمان انتخاب میشوند بستگی دارد که چه نظری دارند و قابل پیشبینی نیست که چه کسانی از چه جناحی رای میآورند و اکثریت با چه جناحی خواهد بود.
فضای انتخاباتی قم بعد از انصراف لاریجانی از کاندیداتوری به کدام سمت و سو خواهد رفت؟ آیا تندروها که با وجود لاریجانی چندان فضایی برای جولان دادن نداشتند، فضای انتخاباتی این پایگاه مهم اصولگرایان را در دست خواهند گرفت یا میانه روها به فکر جایگزینی برای لاریجانی خواهند افتاد؟
۲۹ مهر ۱۳۹۳ نه تنها برای یک تشکل سیاسی روحانی قدیمی بلکه برای سیاست ایرانی یک نقطه عطف به حساب میآید. روزی که آیتالله محمدرضا مهدویکنی پس از شش ماه کما، دار فانی را وداع گفت تا جناح راست یکی از بزرگان خود و سیاست ایران یکی از وزنههای خود را از دست بدهد. پنج سال از آن روز گذشته اما خلاء شیوخی چون مهدویکنی همچنان در سیاست ایرانی به خصوص در میان اصولگرایان به چشم میآید.
همان وقت که بحث نواصولگرایی را بعد از ناکامی در انتخابات و دلخوری از یاران اصولگرایش مطرح کرد برخی تحلیل کردند که او ممکن است همان مسیر احمدینژاد را در پیش بگیرد. ماه تلخ رابطه با اصولگرایی در پس ماه عسل.