آمار تازه نشان میدهد که سهم فرهنگ در سبد خانوار های ایرانی بسیار محدود است و بخش عمده بودجه خانوادهها به نیازهای روزمره اختصاص مییابد. این واقعیت نگرانی کارشناسان و فعالان فرهنگی را برانگیخته و سوالاتی جدی درباره توجه به کتاب، سینما، هنر و موسیقی در زندگی روزمره مردم مطرح کرده است.
کارشناسان اقتصادی برای تحلیل این شرایط از مدل «سبد غذایی بهینه» استفاده میکنند، الگویی که شامل گروههای غذایی اصلی برای تأمین کالری و نیازهای روزانه هر فرد است.
مطابق با این گزارش، نرخ تورم برخی خوراکیهای ضروری نیز در مهرماه به سطوح بالایی رسیده است. بر این اساس، تورم نقطهای برنج ایرانی ۱۵۵ درصد و تورم سیبزمینی ۸۲ درصد بوده است.
براساس آمارهایی که وزارت صمت از تقسیمبندی دهکهای بازار خودروی کشور منتشر کرده است، حدود ۴۹ درصد از مردم ایران قدرت خرید خودروهای بالاتر از ۲۰۰ میلیون تومان را ندارند.
تازهترین اطلاعات مرکز آمار و اطلاعات راهبردی وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی نشان میدهد سهم هزینههای بهداشت و درمان در سبد هزینههای خانوار در تیرماه امسال با افزایش مواجه و به یکی از ۳ عامل اصلی تورمزایی در یکماه گذشته تبدیل شده است.
عضو سابق اتاق بازرگانی ایران معتقد است؛ تا زمانی که پدیده فساد اداری، نوسانات و چند نرخی بودن ارز هر روز گستردهتر میشود و به گرانی کالای اساسی دامن زده میشودT مردم بهبود شرایط اقتصادی را هرگز نخواهند دید چراکه گرانیها جدی گرفته نمیشود.
242 هزار و 805 تومان حداقل عددی است که یک فرد برای 14 قلم کالای اساسی خود در یک ماه باید پرداخت کند البته این رقم به غیر از قیمت نان و چای به دست آمده است. رقم حدود 243 هزار تومان از میزان متوسط مصرف هر فرد از لبنیات، گوشت قرمز، مرغ، تخم مرغ، برنج ایرانی، حبوب، شکر، روغن، رب و ماکارونی است.
وقتی کارگران، انسجام مدنی کافی ندارند و از اتحادیههای همگنِ سراسری خبری نیست و علاوه بر این، امکان محاسبات مستقل و شاخهای در مورد هزینههای خانوار در مناطق مختلف کشور وجود ندارد، صحبت از مزد منطقهای میتواند اطاله کلام به قصد انحراف اذهان از مسائل زیرساختی «دستمزد» باشد و لاغیر. فرامرز توفیقی در انتقاد از طرح این بحثها میگوید: ما حتی یک نظام آماری یکپارچه و قابل استناد نداریم!